گویند ملا چند بار از همسایه دیگی به عاریت خواست و هر بار دیگچه ای درون آن گذاشته بود باز پس داد.
همسایه می پرسید: دیگچه از کجاست؟
می گفت: دیگ آبستن بود و در خانه ما بزایید.
نوبتی دیگر دیگی بزرگ به امانت گرفت و پس از چند روز به صاحب آن گفت: دیگ مرد.
گفت: دیگ چگونه تواند مرد؟
گفت: دیگی که تواند بزاید البته نیز تواند بمیرد.
دهخدا، امثال و حکم دهخدا، ج2، ص850.