قالب الصخره مردی از قبیله بنی معد و از طامعان مشهور است.
از او پرسیدند که در مدت عمر خود هیچ کس را از خود طمع کار تر دیده ای؟
گفت: از جنس آدمی ندیده ام لیکن روز در راهی می رفتم، قدری عِلک (صمغ و شیره ای که بتوان آن را جوید) می خاییدم (می جویدم) .
سگ پیری لاغر و لنگ، حرکت دهان من دید و آواز دهان بر هم زدن، شنید. گمان برد که مگر طعامی می خورم. به طمع آن که مگر لقمه ای به وی دهم پنج فرسنگ راه با وجود ضعف تن و پای لنگ در عقب من می دوید و ساعت به ساعت پیش می آمد و در دهان من می نگریست.
من آن سگ را در طمع از خود قوی تر دیدم لیکن آدمی مثل خود در این صفت ندیدم.
علی صفی، لطائف الطوائف، ص359.