یکشنبه, 2 دی , 1403 برابر با Sunday, 22 December , 2024
جستجو

پادشاهی شعری ساخت و بر ملک الشعرای دربار خویش خواند.

او گفت: شعر متوسط است و در خور قدر پادشاه نیست.

ملک بر آشفت و امر کرد او را در طویله به آخور بستند. پس از چند روز شفاعت کردند و شاه او را عفو کرد.

مدتی بعد شاه شعری دیگر سرود و به ملک الشعرا داد و گفت: بنگر نیک است؟

ملک الشعرا بخواند و به شتاب راه در پیش گرفت.

پادشاه گفت: کجا می روی؟

گفت: به طویله .

امثال و حکم دهخدا، ج4،ص1776

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=16555

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب