دوشنبه, 3 دی , 1403 برابر با Monday, 23 December , 2024
جستجو

شکرستان

اقرار به کافری

مردی را نزد خلیفه آوردند که او کافر است. خلیفه او را نزد خود طلبید و گفت: به من رسیده که تو زندیقی. گفت: ابدا

معمای پادشاه

پادشاهی از حاضران مجلس خود معمایی پرسید که : آن چیست که پارسال نرسید و امسال نمی رسد و سال آینده نیز نخواهد رسید؟ سپاهی

همه در عدل برابر باشند

جمعی از دهقانان از عامل ظالم نزد مامون شکایت کردند و دادخواهی نمودند. گفت: در میان عاملان من به راستی و عدالت او کسی نیست.

ندیم بادمجان

سلطان محمود غزنوی (حک: 389-421 ق) را در حالت گرسنگی بادمجان بورانی پیش آوردند. خوشش آمد. گفت: بادمجان طعامی است خوش. ندیمی در مدح بادمجان

وزنه بردار ضعيف

يكي از صاحبدلان وزنه‌برداري را ديد كه برآشفته بود و غبار خشم بر چهره‌اش نشسته بود و دهانش كف آورده بود. سؤال كرد: او را

رازداري

چند كودك با يكديگر مشغول بازي بودند. ناگهان زني از دور پيدا شد و كودكي را از آن ميان صدا زد و لحظه‌اي چند با

چنان دیگی ، چنین چغندری

گویند شخصی می گفت: مسگران ولایت ما دیگ هایی می سازند که هر یک به اندازه یک خانه است. شنونده گفت: در روستای ما نیز

زن گرفتن

روستایی ای با زن خویش در امر دامادی دو پسر جوان خود مشورت می کرد و از تنگدستی و عدم توانایی خویش شکایت می کرد.

زن گرفتن

روستایی ای با زن خویش در امر دامادی دو پسر جوان خود مشورت می کرد و از تنگدستی و عدم توانایی خویش شکایت می کرد.