دوشنبه, 3 دی , 1403 برابر با Monday, 23 December , 2024
جستجو

بهمن 2, 1391 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

زیرکی لک لک

طلخک سلطان محمود را برای کار مهمی نزد خوارزمشاه فرستادند . مدتی آن جا ماند ولی خوارزمشاه از وی پذیرایی شایسته ای نکرد. روزی پیش

خلعت خاص سلطان

از بهر روز عید، سلطان محمود غزنوی (حک: 389-421 ق) خلعت هر کسی را تعیین می کرد. چون به طلخک رسید دستور داد که پالان

طلخک کیست؟

سلطان محمود غزنوی نیز مانند سایر پادشاهان‌ ایرانی و خارجی در دربار خود دلقکی داشت که از نام و لقب حقیقی او اطلاعی در دست‌

شاید تخم کند

اشعب را دیدند که دامن به دست گرفته و در صحرا می دود. او را گفتند: چه می کنی؟ گفت: دیدم که دو مرغابی به

برای من طعامی می سازند

از اشعب پرسیدند: طمع تو تا چه حدی است؟ گفت: تا غایتی که از هر خانه ای که دودی برآید، گمان برم که برای من

یکی را فراموش کرد و دیگری را من

اشعب طماع را گفتند: بدین سن و سال رسیدی اما حدیثی از بر نداری. گفت: چرا به خدا! هیچ کس همچون من از عکرمه (مولای

نکند راست باشد

روزی اشعب طماع در کوچه ای می گذشت. و جمعی اطفال بازی می کردند. گفت: ای کودکان! این جا چرا ایستاده اید؟ و حال آن

اشعب کیست؟

اَشْعَب‌، معروف‌ به‌ اشعب‌ طمّاع‌، شخصيت‌ گول‌ مضحك‌ نكته‌ پرداز، در سده‌هاي‌ 1 و 2 ق‌. از آغاز سدة 4ق‌، آزمندي‌ اشعب‌ به‌صورت‌ مثل‌ درمى‌آيد.

می ترسم از شادی بمیرم

مردی درباره زن خود به ابوالعیناء گلایه کرد. وی پرسید: آیا می خواهی او بمیرد؟ گفت: نه. گفت: چرا نه؟ گفت: برای این که می