دوشنبه, 5 آذر , 1403 برابر با Monday, 25 November , 2024
جستجو

بهمن 3, 1391 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

وظیفه شناسی

روزی ملانصر الدین بدون دعوت به مجلس جشنی رفت. یکی از مهمانها پرسید: تو که دعوت نداشتی چرا آمدی؟ جواب داد: شاید صاحبخانه وظیفه خود

عَسَّلَیکُم

طفیلی به مجلسی درآمد. دید که جمعی به عسل خوردن مشغول اند. چون چشمش به عسل افتاد حال برو بگشت (دستپاچه شد) خواست که گوید:

معنای طفیلی

طفیلی به معنای مهمان ناخوانده و ناخوانده ای که همراه مهمان خوانده درآید. آنکه بی دعوت همراه میهمانان درآید.

می روم به طویله

پادشاهی شعری ساخت و بر ملک الشعرای دربار خویش خواند. او گفت: شعر متوسط است و در خور قدر پادشاه نیست. ملک بر آشفت و

صدایش صبح به گوش می رسد

شبی دزدی به خانه ای رفت و به کندن نقب و سوراخ کردن دیوار مشغول شد. یکی از همسایگان که از بیماری خوابش نبرده بود

گربه را پای حجله کشتن

دختر تنبل و بداخلاقی بود که کسی جرات نمی کرد از او خواستگاری کند. تا این که جوانی داوطلب شد او را به زنی بگیرد.

مراجعه به دامپزشک

سعدي مي‌گويد: مردكي را چشم درد خاست. پيش بيطار(دامپزشک) رفت تا دوا كند. بيطار از آنچه در چشم چهارپايان مي‌كند در چشم وي كشيد و