دوشنبه, 5 آذر , 1403 برابر با Monday, 25 November , 2024
جستجو

بهمن 3, 1391 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

این نیز یکی از هزاران گناه

جوانی را به دزدی گرفتند و پیش هارون الرشید بردند. بعد از اثبات دزدی، هارون حکم کرد که دستش را ببرند. پیرزنی که مادر او

من نیز در ایشان نگرم

پیرزنی پشت خمیده را گفتند: آن خواهی که خدای تعالی، پشت خمیده تو را راست گرداند، یا آن که زنان دیگر را نیز مانند تو

انگشتر طلا و چوب عود

پادشاهی به سفر می رفت و زنی زیبا داشت که بسیار به او علاقمند بود. هنگام خداحافظی، انگشتری طلا در انگشت زن دید. به او

بارکشِ بینی

مردی بزرگ بینی، زنی را خواستگاری کرد و در تعریف خود گفت: من مردی ام متحمل و بارکش. زن گفت: راست می گویی اگر متحمل

مجلس فرمايشي

زماني كه نوری سعید (نخست وزیر: 1930-1958 م) بر عراق حكومت داشت، يكي از نمايندگان مجلس عراق كه شيعه بود و از بستگان مرحوم علامه

كانديداي نمايندگي

شخصي مي‌خواست وكيل مجلس شود قبل از آن كه در انتخابات به پيروزي رسد مردم با او سخن مي‌گفتند و سؤال مي‌كردند. شخصي از او

جواب اميركبير به سفير روس

مترجم امیرکبیر (1222-1268 ق) می گوید: در يكي از ملاقاتهاي بين اميركبير و سفير روس حادثه جالبي اتفاق افتاد. وزير مختار روس در يك موضوع

گرگ و ميش

در ايام صدارت ميرزا تقي خان امیرکبیر (1222-1268 ق) ، روزي احتشام الدوله عموي ناصرالدين شاه كه والي بروجرد بود به تهران آمد و به

ببخشید کتک شما را حلاج خورد

وزیر نظام شبی فرمان داد بامداد حلاجی بیاورند تا پنبه زند. سپس شکایت از نانوایی به او آوردند که به سنگ کم فروخته است. گفت: