یکشنبه, 4 آذر , 1403 برابر با Sunday, 24 November , 2024
جستجو

چکیده
تعزیه و عزاداری برای شهدای کربلا، از مراسم دیرپای جامعه ایران به ویژه پس از رسمی شدن آیین تشیع است. مخصوصاً در دوره قاجار که برای کسب مشروعیت مردمی، تشویق می شد. در این زمان هر طبقه و صنف برای برگزاری عزاداری، علاقه نشان می دادند و سعی می کردند تا از طریق ساختن تکیه و وقف آن، اجر دنیوی و اخروی کسب کنند و نام نیکویی برای خود باقی بگذارند.
دوران حکومت ناصرالدین شاه، از مقاطع رونق عزاداری و برپایی مراسمی از این قبیل بود و سال ١٢٩٠ قمری، به فرمان شاه قاجار نیز تکیه ای به همین منظور توسط معماران و مهندسان ساخته شد. اما این دوران طولی نکشید و با مرگ ناصرالدین شاه، برپایی مراسمی از این قبیل رو به افول نهاد تا این که رضاشاه دستور ممنوعیت تعزیه را صادر کرد. در سال ١٣٢۵شمسی دستور به ویران کردن «تکیه دولت» داده شد. در این مقاله به مواردی چون: معنای لغوی، ساخت «تکیه دولت» و مشخصات فنی «تکیه دولت»، چگونگی اجرای مراسم تعزیه در «تکیه دولت» و برخی دیگر از کاربردهای متنوع آن سخن به میان می آید.
واژگان کلیدی
تکیه دولت، ناصرالدین شاه، تعزیه، تهران.

مقدمه
  نخستین عزاداری رسمی بر شهدای کربلا در جهان اسلام توسط آل بویه(334-447ق/١۰۵۵-۹٤۶م) برگزار شد و به دستور معزالدوله(320-356ق/۹۶۷-۹٣٢م) روز عاشورا، تعطیل عمومی اعلام گردید تا در این روز مردم عزاداری کنند. از آن به بعد، عزاداری برای امام حسین(ع) رايج شد. با روی کار آمدن دولت صفویه به عنوان یک دولت شیعه، عزاداری شکل سازمان یافته ای گرفت. و کتاب هایی در زمینه تعزیه نوشته شد؛ از جمله کتاب روضة الشهداء. نادرشاه افشار(1148-1160 ق) برپایی مراسم عزاداری را از آن جهت که موجب اختلافاتی میان شیعیان و سنیان عثمانی می شد، ممنوع كرد. در زمان سلطنت کریم خان زند(1165-1179 ق)، يكي از سفرايي كه به اروپا فرستاده شده بود پس از بازگشت، حکایت هایی از تئاترهای اروپایی گفت و کریم-خان زند دستور داد تا واقعه عاشورا را به صورت نمایش درآوردند. بدین ترتیب در دوره زندیه، تعزیه کامل تر از دوره های قبل گردید. به دنبال فتوی آیت الله قمی، و به علت تشویق های صدراعظم محمدشاه، حاج میرزا آقاسی، مراسم تعزیه و عزاداری در دوره قاجاریه رونق خاصی گرفت و در زمان ناصرالدین شاه به اوج خود رسید. تا قبل از آن مراسم عزاداری در بقاع متبرکه، کاروان سرا، میادین، صحن امام زاده ها، بازار و کوچه  ها برگزار می شد. اما در سال هایی که محرم و صفر مصادف با زمستان بود، مراسم برگزار نمی شد. لذا نیاز به مکان هایی سرپوشیده برای برگزاری تعزیه احساس شد. در نتیجه ناصرالدین شاه دستور به ساخت تکیه دولت داد. 
سؤالات مطرح در این پژوهش عبارتند از:
1.    دلیل واقعی ساخت تکیه دولت چه بود؟
2.    علت افول تکیه دولت بعد از ترور ناصرالدین شاه چه بود؟
3.    تکیه دولت چه کاربردهایی داشته است؟                                      
می توان گفت: علاقه مردم به عزاداری و استقبال آنها از مراسم تعزیه، دلیل اصلی ساخت تکیه دولت بود. بعدها به دلایل سیاسی – اجتماعی و حوادث مشروطه، مراسم عزاداری رو به افول نهاد. برپایی مراسم عزاداری برای خاندان سلطنتی و … مهم ترین کاربرد تکیه دولت بود.                                                 
در کتاب هایی از جمله تعزیه هنر بومی و پیش رو ایران از پیتر چلکووسکی، و پژوهشی در تعزیه و تعزیه خوانی از عنایت الله شهیدی، اطلاعاتی در مورد تکیه دولت می توان یافت. هم چنین در پاره ای از سفرنامه های جهان-گردان اروپایی می توان اطلاعاتی به دست آورد؛ علی رغم این که جهان گردان به راحتی حق ورود به تکیه دولت را نداشتند، اطلاعات ارزش مندی را در اختیار ما قرار داده اند.                                                      
تکیه دولت و کاربردهای آن
واﮊه تکیه
 در فرهنگ ها و لغت نامه ها برای تکیه به جز معنای لغوی آن(پشت دادن و تکیه کردن به چیزی یا قرار گرفتن برآن) سه معنای دیگر ذکر شده است:١. گورستان و بقاع مشایخ صوفیان و عارفان و قدیسان؛ ٢. محل نگه داری فقیران و تهی دستان (کاروان سرا و منزلگاه فقیران صوفیه)؛ ٣. جایی وسیع که در آن مراسم عزاداری و شبیه خوانی برپا کنند.  تکیه در نزد درویشان به معنای جایگاه درویشان است که خانقاه تعبیر دیگر آن است. به مرور با رواج تشیع در ایران، تکیه در نزد مردم به حسینیه، محلی برای عزاداری حضرت سیدالشهداء و ائمه شیعیان درآمد. 
بنا و ساخت تکیه دولت
   مردم و بانیان در ساختن تکیه برای برگزاری تعزیه، شوق و علاقه زیادی نشان می دادند و می کوشیدند تا از طریق ساختن تکیه و وقف آن، اجر دنیوی و اخروی برای خود کسب کنند و در میان آشنایان نامی نیکو برجای گذارند.   حاج میرزا آقاسی، صدراعظم محمدشاه، در محله بازار در راسته عباس آباد تکیه ای ساخت که بزرگ ترین تکیه تهران آن زمان بود.
در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه، تعداد تکایای تهران در حدود٥٤ باب بود که در اواخر سلطنتش به ۷۵ باب افزایش یافت. مهم ترین تکیه ها بعد از تکیه حاج میرزا آقاسی (عباس آباد) و تکیه دولت، عبارت بودند از: تکیه سپه-سالار، تکیه ولی خان، تکیه نوروزخان، تکیه اسماعیل بزاز، تکیه قورخانه، تکیه دباغ خانه، تکیه عودلاجان، تکیه زنبورک خانه و… .
ناصرالدین شاه در سال ١٢۵۰شمسی(١٢۸٣ق)، به انگلستان سفر کرد و به مشاهده تئاترهای اروپایی نایل آمد. مکان تئاترها گنجایش تعداد زیاد تماشاگر را داشتند. این عامل و نیز افزایش جمعیت تهران و اشتیاق مردم، اعیان و اشراف به تعزیه و علاقه شاه به داشتن مکانی مناسب و سرپوشیده برای برگزاری تعزیه های دولتی برای دولت مردان  و درباریان و این که تکیه دولت قدیم (تکیه حاج میرزا آقاسی) گنجایش انبوه تماشاگران تهرانی را نداشت و محل مناسب برای مراسم تعزیه نبود، شاه آن چنان تحت تأثیر قرار گرفت که پس از مراجعت از انگلستان، به مهندسان خود دستور داد تا مشابه آن چه را که دیده بود، در کنار کاخ گلستان بسازند که همان تکیه دولت بود. ناصرالدین شاه در سال١٢۸٣ قمری به دوستعلی خان معیرالممالک دستور داد تا همراه ساختن کاخ شمس العماره، تکیه وسیع و بزرگی هم در کنار آن بنا کنند. معیرالممالک، مهندسان و معماران مشهور تهران را برای این کار گرد آورد. تا سال اتمام ساختمان شمس العماره، معمار یا معماران فقط به تهیه مقدمات کار و ابزار و مصالح ساختمانی تکیه و طراحی و پی کنی و امثال آن پرداختند تا این که در سال ۱٢٩۰تکیه دولت پایان یافت.  حسینعلی مهرین معمار و سازنده بنای تکیه دولت بود.
   معیرالممالک مأموریت داشت تکیه ای بزرگ با ظرفیت حداقل بیست هزار نفر بسازد. وی چون به  دلایل امنیتی و رفت و آمد شاه و اهل حرم به محل تعزيه، الزام داشت اين تكيه را در محلي مجاور ارگ سلطنتي احداث كند، ناچار شد قسمتی از زندان دولتی و سیاه چال و نیز عمارت مسکونی امیرکبیر و بعضی انبارهای قدیمی و کهنه ارگ را که در ضلع جنوبی کاخ گلستان بود به این امر اختصاص دهد.  هزینه بنای تکیه دولت در حدود 150 هزار تومان شد.  جبران مخارج گزاف دربار در برافراشتن تکیه دولت تا حدودی از طریق وصولی های حق اشتراک سالانه اعیان و اشراف از جاهای مخصوص تأمین گردید که مقدار آن در سال بالغ بر۱٦٢۵۰ قران(٤۸۸پاوند استرلینگ) بود.
معماری تکیه دولت
  تکیه دولت دارای ارتفاع تقریبي ٢٤ متر و عرض حدوداً ٣٤ متر بود. قطر بنا حدود شصت متر(سلطان زاده، ۱٣٦٢:۱۸٣) و از خارج به صورت منشوری هشت ضلعی و از داخل به شكل استوانه ای کامل طراحی شده بود.
   هنوز ساختمان تکیه کامل نشده بود که مخالفت هایی برای اجرای نمایش در آن صورت گرفت و ناصرالدین شاه آن را به تعزیه خوانی اختصاص داد. قبل از آن، تعزیه خوانی در قصر شاهی و در زیر چادر انجام می گرفت. مادام کارلا سرنا، یکی از جهان گردان خارجی از این بنا دیدن کرده است. وی در مورد معماری تکیه دولت می نویسد:
 دیوارهای خارج بنا مانند قسمت داخلی آن، فاقد هرگونه آرایشی هستند. حتی روی آجرها را با گچ یا آهک نپوشانده اند. راه روهایی که از قصر به تکیه دولت متصل می شدند، پر پیچ و خم و تاریکند. نمای سردر اصلی، نمونه ای از معماری جدید ایرانی است؛ انبوهی از تاق، تاقچه، برج که با کاشی کاری و شیشه های ریزریز، تزیین شده بود. اثر چنین سبکی در بیننده بدیع و حتی قشنگ است، اما هیچ عظمت و ابهتی ندارد…
  اصل بنا با آجر ساخته شد و به مرور، قسمت های درونی اش با کاشی های لعاب دار آبی رنگ پوشانیده شد. کاشی-کاری های رنگارنگ همراه با تزیینات حدود شصت غرفه که در سه ردیف روی هم ساخته شده بودند، به فضای درونی تکیه چهره زیبایی بخشیده بود.
همان گونه كه ذكر شد، تکیه دولت به صورت دایره بنا شد و شامل سه طبقه براي اسكان و سكونت و با سردابه ها، چهار طبقه می شد.  اتاق های طبقه اول ویژه وزرا و حکام ولایات بود که تقسيم آن با نظارت ناظر(فراش باشی) بين آنها انجام می شد. هر وزارت خانه و ایالت می بایست یکی از اتاق ها را تزیین می کردند. اعیان و بزرگان تهران، به مناسبت روابط خصوصی با پیشکار یا دوستی با وزیر به این تاق نما دعوت می شدند. اتاق های طبقه دوم ارسی داشت و مخصوص زنان حرم بود. طبقه سوم جایگاه نقاره چی ها بود که با نرده ای محافظت می شد.  غرفه هایی که در طبقه هم کف قرار داشت، دارای پوشش نبود ولی غرفه های دیگر که مخصوص زنان اندرون بود، با پنجره های مشبک چوبی مسدود بودند.
   تاق نما به دو قسمت تقسیم می شد: غرفه جلویی و غرفه پشتی. بعضی از این غرفه ها مخصوص زنان بود. هر غرفه به شاه زاده یا یک مقام والا اختصاص داشت که آن را به هزینه و سلیقه خود مانند طبقات پایین و بالاتر تزیین می کرند. خدمت کاران در غرفه های پشتی چای، شربت و غذا جهت پذيرايي حاضران هر يك از اين غرفه ها و اتاق ها آماده می کردند.
لیدی شیل در مورد غرفه شاه نوشته است:
…جایگاه مخصوص شاه در بالا و روبه روی صحنه قرار داشت و در سمت راست آن، ابتدا جایگاه عموهای شاه و صدراعظم و پس از آن به ترتیب محل نشستن وزیر مختار انگلیس و وزیر مختار روسیه و دیگران قرار داشت. در سمت چپ جایگاه مادر شاه، زن های شاه، همسر صدراعظم، من و همسر وزیر مختار روسیه قرار داشت. در اثنای نمایش، با پذیرایی مستمر به وسیله چای و قهوه و قلیان، رفع خستگی تماشاگران می شد… .
براي افراد عادي نيز امكان حضور در تكيه دولت وجود داشت.  بعضی از جهان گردان خارجی به نحوه حضور آنها اشاره كرده، مي نويسند:
…تماشاگران عادی در چندین ردیف دایره وار دور صحنه می نشستند و عده کمی در پشت سر زن-ها ایستاده بودند… .
  در جلو غرفه های طبقه پایین، چندین ردیف پله قرار داشت که از آنها در یک سمت تکیه برای نشستن تماشاگران به خصوص زنان و در سوی دیگر برای چیدن چل چراغ های پایه دار، لاله ها، شمع دانها، چراغ ها و گذاشتن آیینه ها و تابلوهای مذهبی، از جمله مجلس قربانی اسماعیل و دیدار یوسف و یعقوب و غیره استفاده می کردند. هنگام برگزاري تعزيه در شب، همه چل چراغ ها و لاله ها روشن و با بیش از پنج هزار شمع روشنايي تکیه دولت ناشي مي شد هم چنين تیرک های چوبی به شکل فانوس قرار داشت که در بالای آن چهار چراغ گاز(که بعد به چراغ برق تبدیل گردید)، نصب شده بود و به سبب این که نور آن مانع تماشای افراد غرفه های بالایی نگردد، چهار چتر بر بالای آن بسته بودند. در صدر تکیه، منبر بزرگ بیست پله ای و یک پارچه از سنگ مرمر نصب کرده بودند که پیش از شروع مراسم تعزیه، روضه خوان ها بر بالای منبر می رفتند و به شرح مصیبت می پرداختند. در گرداگرد تخت نمایش، راهی نیز برای حرکت دسته ها، سوارها و فیل ها، شترها و درشکه ها و اسب ها و ورود و گردش صفوف دیگر ساخته بودند.
در وسط تکیه سکویی از سنگ به بلندی یک متر ساخته بودند که به آن تخت می گفتند و بازی گران و شبیه-خوان ها از پله هائی که در چهار طرف آن بود، بر بالای سکو رفته، نقش خود را اجرا می کردند.
تکیه دولت سه درب داشت که هر کدام مخصوص ورود و خروج افراد خاصی بود: دربی که به طرف کاخ گلستان باز می شد، برای ورود و خروج شاه و درباریان و اندرونی در نظر گرفته شده بود. درب مقابل شمس العماره مخصوص زنان و درب مقابل بازار مخصوص ورود و خروج مردان بود.
    زیربنا و تأسیسات تکیه دولت آن قدر وسیع بود که پوشاندن سقف آن به هیچ وجه میسر نبود. چوب بست هایی به شکل گنبد با چند میله آهنی و پشت بندهای آجری سقف آن را تشکیل می داد. تعداد این چوب بست های هلالی ابتدا چهار نیم دایره بود. اما چون در اواسط سلطنت مظفرالدین شاه بنا از چند محل شکست برداشت،  شاه ((مسیو بتن)) مهندس فرانسوی را به فرنگ فرستاد. او ستون های هلالی آهنی با خود به تهران آورد. تعداد نیم هلال های آن دوازده عدد بود و همه آنها با پیچ و مهره به هم بسته می شد.  بعضی از جهان گردان در مورد سقف تکیه دولت نوشته اند:
 در ایام عزاداری، بر تیرهای سقف پرده های ضخیم کرباس می کشیدند تا محافظ مردم از تابش آفتاب و باران باشد.
زمان تعزیه و چگونگی مراسم در تکیه دولت
 تکیه دولت در اواخر ذی الحجه، چند روز مانده به اول محرم برای تعزیه آماده می شد. نایب النظاره دربار (که سرپرست و مدیر امور تشریفاتی بود)، با هم کاری ناظم البکا و کارکنان ((نظارت خانه)) تکیه را آماده می کردند. ابتدا چادر بر سقف می کشیدند و تکیه را جاروب و تمیز می کردند، آن گاه پارچه های سیاه بر دیوار و جرزهای تاق نما می آویختند و سپس جایگاه شاه را با قالی و پارچه های رنگارنگ و چلچراغ و مانند آن تزیین می کردند. مراسم روضه خوانی در محرم تا روز تاسوعا، در تکیه دولت برگزار می شد و گاه تا دهم و دوازدهم یا چهاردهم نیز ادامه داشت و حتی  مراسم تعزیه خوانی در آن، از یازدهم تا آخر محرم و گاهی تا آخر صفر نیز ادامه داشت و برخي اوقات در ماه هایی غیر از محرم و صفر، تعزیه خوانی برقرار می شد.  نمایش تعزیه در دو نوبت شبانه روز، یکی عصر از سه تا نیم ساعت قبل از غروب و دیگری از دو تا پنچ و شش ساعت از شب گذشته، برگزار می شد.
تمام برنامه ها و مراسم برگزار شده در تکیه دولت دینی و مذهبی نبود. گاهی اوقات قضیه جهت عکس پیدا می کرد. در سفرنامه اوژن اوبن آمده است:
… برنامه هایی که روز اجرا می شد، کاملاً مذهبی و اخلاقی است اما برنامه نمایش های شب تقریباً همیشه غیراخلاقی حتی گاهی کفرآمیز و از موضوعات غیرمتنوعی است. تنها مردها مجاز به تماشای آن هستند. هنگام شب تالار (تکیه)در زیر نور چلچراغ ها می درخشد و منظره آن بسیار زیباتر از روز است… .
 موضوع نمایش نامه (تعزیه ها) از سرگذشت شهیدان و یا بعضی از افسانه های ایرانی اقتباس می شد. معین البکا در انتخاب نهایی نوع تعزیه هایی که در تکیه دولت باید به  اجرا در مي آمد، بدون چون و چرا تابع نظر شاه بود.  برنامه هایی که در طول سال اجرا می شد عبارت بودند از:
الف) برنامه هاي صبح شامل:
١. اول محرم: رحلت پیامبر(ص)؛
٢. شهادت حضرت  فاطمه(س)؛
٣. وداع با مدینه. امام حسین(ع) پیش از عزیمت به کربلا، برای آخرین بار قبر پیامبر(ص) را زیارت می کند او پیشاپیش، پسرعمویش (مسلم) را به [کوفه]فرستاده بود؛
٤. ورود امام حسین(ع) به کربلا و شهادت حر؛
٥. اهل بیت امام حسین(ع) به صورت اسیر و زندانی به دربار یزید، در دمشق برده می شوند؛
٦. شهادت امام حسین(ع)؛
ب) برنامه هاي عصرشامل:
١. شهادت مسلم و دو طفل معصومش؛ درگذشت زینب خواهر امام حسین(ع).
٢. شهادت حضرت عباس(ع)، برادر امام حسین(ع). آمدن [حضرت] سلیمان به کمک امام حسین(ع) که متأسفانه خیلی دیر می رسد؛
٣. شهادت علی اکبر، فرزند امام حسین(ع)؛ فروخته شدن یوسف به دست برادران و ماجرای او با زلیخا؛
٤. شهادت قاسم فرزند امام حسین(ع)؛ عروسی سلیمان با بلقیس، ملکه سبا.
 ورود غیرمسلمانان به تکیه دولت به راحتی صورت نمی گرفت.  اما برای مردم شهر ورود به تکیه شرط خاصی نداشت و آزاد بود. به اين دليل كه جمعیت بیشتر، دلیل بر مقبولیت برنامه ها بود.
اولین سال تعزیه خوانی در تکیه دولت مبهم است و ظاهراً در محرم سال۱٢٩۱، نخستین تعزیه خوانی در این تکیه برگزار شده ولی به سبب این که همان سال و سال بعد، ایام محرم مصادف با زمستان بود و به دلیل ناتمام بودن بعضی از بخش های تکیه، تعزیه خوانی با نظم و ترتیب در آن برگزار نمی شد. و از سال ۱٢٩٣یا ١٢٩٤ قمری، تعزیه خوانی در این تکیه با شکوه و جلال تا سال ها ادامه داشت.
وضعیت تکیه دولت بعد از ناصرالدین شاه تا پایان قاجار
با ترور ناصرالدین شاه و پس از دوران سلطنت او، با مخالفت هایی که از جانب فقها در مورد نحوه و موضوع مراسم تعزیه صورت گرفت، موجب شد که تکیه دولت رونق گذشته خود را نداشته و رو به افول گذارد.  هم چنين در دوران سلطنت مظفرالدین شاه (1275-1286ش) تغییراتی در وزن داربست های چوبی طبقه سوم به دليل وزن زیاد آنها داده شد و به ناچار داربست هاي چوبي یک طبقه از تکیه را برداشتند و به جای آن از تیرآهن فلزی استفاده کردند.
 اوضاع سیاسی – اجتماعی دوران مظفري، تجددمآبی و مشروطه خواهی و رواج تدریجی نمایش و تئاتر و سرگرمی های تازه در ایران و غرب گرایی و شیوه غربی زیستن، تغییر و تحولی در وضع زندگی اجتماعی و تفکر شهرنشینان به ویژه قشرها و طبقات فرادست و متوسط جامعه های شهری پدید آورد و موجب شد تا تعزیه خوانی، جايگاه و بخشي از مخاطبان پیشین خود را از دست بدهد. با وجود این، تعزیه خوانی های دولتی تا اوایل مشروطه و تعزیه خوانی های عمومی تا زمان رضاشاه کم و بیش ادامه داشت.
محمدعلی شاه و درباریان او ظاهراً برای تحکیم پایه های سلطنت، کوشش کردند تا سنت های دربار را حفظ کنند و از این جهت هر ساله در ایام محرم، مراسم تعزیه خوانی تکیه دولت کم و بیش با همان  ويژگي هاي قبلي برگزار می شد.                                                                                
دوره سلطنت محمدعلیشاه(١٣٢٤-١٣٢۷ق) و احمدشاه(١٣٢۷-١٣٤٤ق)آخرین سال های تعزیه خوانی در تکیه دولت بود و بعد از آن تعزیه خوانی در تکیه دولت تعطیل شد.  به دنبال كودتاي ١٢٩٩شمسي و به قدرت رسيدن سردار سپه، برای این که تکیه دولت بدون استفاده نماند، رضاشاه در سال ١٣۰٢دستور داد خرابی هایی را که در طی سال های بسته بودن تکیه به وجود آمده بود تعمیر کنند و آن جا را به نمایشگاه کالاهای وطنی اختصاص داد.
 در سال ۱٣۰٤ قمری مجلس مؤسسان در محل تكيه دولت تشکیل شد. اما رضاشاه، علي رغم توجه و تمايل اوليه و در جهت پيمودن مراحل قدرت در اوایل سلطنتش، برگزاری مجالس روضه خوانی را دستور داد اما بعدها عزاداري و برگزاري مراسم تعزيه به شدت محدود شد.
علل ممنوعيت عزاداري و تعزيه
مراسم تعزیه و عزاداری به عللی ممنوع شد؛ از جمله:
١. علل مذهبی: تعزیه در دوران ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه که با عظمت برگزار می شد، از مسیر اصلی خود خارج گردید و به مکانی برای تفریح و سرگرمی درباریان و شاه و به مراسمی غیر مذهبی تبدیل شد.                                                                                                                                     
٢. علل سیاسی: اختلافات سیاسی – مذهبی که در دوره قاجار میان ایران و ترکیه وجود داشت، در دوره رضاشاه از میان رفته بود و دیگر به برانگیختن حس اختلاف میان شیعه و سنی نیازی نبود.                       
٣. علل اجتماعی: انقلاب مشروطه و دست آوردهای آن، باعث آگاهی مردم به حقوق خود شد و تبلیغاتی که در جهت روشن شدن اذهان عمومی صورت گرفت و بالاخره اوضاع اجتماعی – اقتصادی را تا حدی دگرگون کرد و پدیدار شدن سرگرمی های تازه از جمله: نمایش های شاد، ترجمه نمایش های خارجی، طرح و ایجاد مسابقات ورزشی و استقرار قوانین کار، توجه به تحصیلات در کشورهای اروپایی و صدماتی که دولت قاجار به تعزیه صحيح و راستين زد و دور افتادن آن از اصل خود، باعث شد تعزیه در تهران و برخي شهرهاي بزرگ رو به ركود گذارد. اما تعزیه برای ادامه حیات در شهرهاي كوچك و روستاها به حيات خود ادامه داد و حتي بر رونق آن افزوده شد. تکیه دولت از آن پس، متروک گردید و رو به ویرانی نهاد.  پس از ۷۵سال در دوره سلطنت محمدرضاشاه در سال ۱٣٢۵شمسی به دستور عبدالحسین هژیر خراب گردید و در همان محل، ساختمان بانک ملی شعبه بازار و یک پاساژ و چند ساختمان مدرن ایجاد کردند. تخریب ساختمان تکیه دولت یکی دو سال طول کشید،  سپس عمل ویران و تسطیح کردن تکیه دولت کامل شد.
با توجه توضيحات ذكر شده، كاربردهاي  تكيه دولت در طول سال هاي پس از ترور ناصرالدين شاه تا تخريب كامل آن در سال ١٣٢٥شمسی را مي توان در موارد زير دسته بندي كرد:
١. محلی برای اجتماع امنای دولت و رجال به منظور رسیدگی به امور بود و گاهی به کارهای مسئولان کشوری رسیدگی می شد.
٢. مراسم تشییع جنازه ناصرالدین شاه (اردیبهشت١٢۷۵) و مراسم تشیع جنازه مظفرالدین شاه (١٢۸۶) در همین مکان برگزار شد.                                                                                              
٣. در پاییز ١٣۰٤مجلس مؤسسان در این مکان تشکیل شد و رضاخان را به شاهی ایران انتخاب کرد.
٤. عزل احمدشاه در تکیه دولت اتفاق افتاد.
٥. تشکیل نمایشگاه های محصولات و جلسات سربازگیری ارتش در سال های نخستین سلطنت رضاشاه در این عمارت برپا شد. 
 ٦. محلی برای نگه داشتن حیوانات زنجیری و نگه داری انواع جانوران سلطنتی در تکیه بود. 
 
  نتیجه
تعزيه از زمان آل بويه در ايران رايج شد و در دوره صفويه و قاجاريه شكل تكامل يافته اي به خود گرفت. در تهران عصر قاجار، مردم به برپايي مراسم مذهبي، بزرگ داشت ائمه دين به ويژه عزاداري براي شهداي كربلا دست زدند و آن را نوعي فريضه مذهبي به حساب آوردند. از ويژگي هاي عزاداري در دوره قاجار، حضور گسترده زنان به ویژه زنان درباری و همسران رجال و اعیان در این مراسم بود. با توجه به استقبال مردم از نمايش تعزيه، تكيه هايي به همين منظور براي برگزاري مراسم برپا گرديد. ناصرالدين شاه پس از سفر به اروپا و ديدن تماشاخانه هاي اروپايي دستور داد تا تماشاخانه اي در تهران بسازند كه اين تماشاخانه به تكيه دولت مشهور شد. و پس از يك دوره اوج در دوره ناصري، به مرور زمان و با بي توجهي به حفظ و نگه داري بنا، سقف بنا به دليل سنگيني زياد دچار مشكل گردید. از اين رو مظفرالدين شاه دستور داد برای ترميم و ساخت مجدد سقف بنا اقدام شود. در اين دوران، به دليل اوضاع خاص سیاسی – اجتماعی، تجددمآبی و مشروطه خواهی و رواج نمایش ها غيرمذهبي، اجراي تعزيه رو به افول نهاد. با خلع محمدعلی شاه که مراسم آن در همين بنا برگزار شد، تکیه دولت نيز متروک شد.                                                                         
در تکیه دولت به جز مراسم عزاداری دهه عاشورا و مجالس مذهبی، مراسم و مجالس غیر مذهبی نیز برگزار می-گردید.         
رضاشاه با ممنوعيت اجراي تعزيه، در سال ١٣٢٥دستور داد تكيه دولت را خراب كنند و به جايش بانك ملي بسازند.
    منابع
١. آتابای، بدری، فهرست تاریخ، سفرنامه، سیاحت نامه، روزنامه و جغرافیای خطی کتابخانه سلطنتی، بی جا، بی-نا، ٢٥٣٦ .
٢. آر.کدی، نیکی، ایران دوران قاجار و برآمدن رضاخان، ترجمه مهدی حقیقت خواه، تهران، ققنوس۱٣۸١.
٣. اعتماد السلطنه، محمدحسن خان، الماثر الآثار، بی جا، کتاب خانه سنایی،  بی تا.
٤. اوبن، اوژن، ایران امروز، علی اصغر سعیدی، تهران: زوار، ١٣٦٢.
۵. اورسل، ارنست، سفرنامه اورسل، ترجمه علی اصغر شهیدی، بی جا، بی تا.
۶. بایندر، هنری، سفرنامه هانری بایندر، ترجمه کرامت الله افسر، تهران: فرهنگ سرا(یساولی) ١٣۷۰.
۷. براون، ادوارد، یک سال در میان ایرانیان، ترجمه مانی صالحی علامه، تهران: اختران١٣۸٤.
۸. بروگش، هینریش، در سرزمین آفتاب (دومین سفرنامه هینریش بروگش)، تهران: نشر مرکز۱٣۷٤. 
۹. بزرگ نیا، زهره، معماران ایران از آغاز دوره اسلامی تا پایان دوره قاجار، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، اداره کل آموزش، انتشارات و تولیدات فرهنگی کشور، ١٣۸٣.
١۰. بلاغی، عبدالحجه، تاریخ تهران، ج دوم، آموزش و پرورش قم۱٣۵۰.
١١. بلوک باشی، علی، تعزیه خوانی: حدیث قدسی مصائب در نمایش آیینی، تهران: امیر کبیر۱٣۸۳.
١٢. بنجامین، گرین ویلر، ایران و ایرانیان، رحیم رضازاده ملک، بی جا، گلبانگ۱٣٦٣.
١٣. بیگی، م . حسن، تهران قدیم، بی جا، ققنوس، ۱٣٦٦.
١٤. تقیان، لاله، تعزیه و تئاتر در ایران، با هم کاری جلال ستاری، تهران: نشر مرکز، ١٣۷٤.
١۵. تکمیل همایون، ناصر، تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران، ج دوم، تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی با هم کاری شهرداری تهران١٣٧٨.
١۶.چلکووسکی، پیترجی، تعزیه ((نیایش و نمایش در ایران))يا تعزيه هنر بومي و پيش رو ايران، داوود حاتمی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، ١٣٦٧.
١۷. ذاکرزاده، امیرحسین، تاریخ و سرگذشت تهران قدیم، تهران: قلم، ۱٣۷٣.
١۸. ذکاء، یحیی، تاریخچه ساختمان های ارگ سلطنتی تهران، تهران: انجمن آثار ملی، ۱٣٤٩. 
١۹. سرنا، کارلا، سفرنامه مادام کارلا سرنا:آدم ها و آیین ها در ایران، ترجمه علی اصغر سعیدی، بی جا، کتاب-فروشی زوار، ۱٣٦٢.
٢۰. سرنا، کارلا، مردم و دیدنی های ایران(سفرنامه کارلاسرنا)، غلامرضا سمیعی، تهران: نشر نو،١٣٦٣.
٢١. سلطان زاده، حسین، روند شکل گیری شهر و مراکز مذهبی در ایران، تهران: انتشارات آگاه، ۱٣٦٢.
٢٢. شهیدی، عنایت الله، پژوهشی در تعزیه و تعزیه خوانی: از آغاز تا پایان دوره قاجار در تهران، با هم کاری علی بلوک باشی، تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی با هم کاری کمیسیون ملی یونسکو در ایران۱٣۸۰.
٢٣. فوروکاوا، نوبویوشی، سفرنامه فوروکاوا، دکتر هاشم رجب زاده و کینیجی ئه اورا، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱٣۸٤. 
٢٤. قبادیانی، وحید، معماری در دارالخلافه ناصری، تهران: پشوتن، ۱٣۸٣.
٢۵. لیدی شیل، خاطرات لیدی شیل، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران: نشر نو، ١٣٦٢.
٢۶. مستوفی، عبدالله،  شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، چاپ پنجم، تهران: زوار، ۱٣۸٤.
٢۷. مصطفوی، سیدمحمدتقی، آثار تاریخی تهران: اماکن متبرکه، تصحیح میرهاشم محدث، چاپ دوم، تهران: انتشارات گروس و انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ١٣۷۵.
٢۸. معتمدی، محسن، جغرافیای تاریخی تهران، ویراستاران: ع.روح بخشان حسین بنی آدم با هم کاری محمدرسول دریاگشت، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ١٣۸۱.
٢۹. نجمی، ناصر، دارالخلافه تهران در یک صد سال پیش، چاپ دوم، تهران: ارغوان، ۱٣۷۵.
٣۰. نوربخش، مسعود، تهران به روایت تاریخ، ج٢ ، تهران: نشر علم، ۱٣۸١.
٣١. همایونی، صادق، تعزیه در ایران، شیراز، نشر نوید، ۱٣٦۸.
٣٢. همایونی، صادق، گفتارها و گفت گوهایی درباره تعزیه، شیراز: انتشارات نوید شیراز، ١٣۸۰.

از كتاب تاريخچه ساختمانهاي ارگ سلطنتي تهران جلد اول صفحه292

از كتاب تاريخچه ساختمانهاي ارگ سلطنتي تهران جلد اول صفحه290

از كتاب تاريخ اجتماعي ايران جلد دوم صفحه 183

از كتاب تاريخچه ساختمانهاي ارگ سلطنتي تهران جلد اول صفحه 290

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=14438

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب