یکشنبه, 4 آذر , 1403 برابر با Sunday, 24 November , 2024
جستجو

کهن ترین اثر ترجمه شده از انگلیسی به فارسی درباره زندگی حضرت محمد – صلی الله علیه و آله – از واشنگتن اروینک

این که اروپایی ها، دربارة اسلام و به ویژه شخص حضرت محمد – صلی الله علیه و آله – چگونه می اندیشیده اند، از چند جهت برای ما مسلمانان، اهمیت دارد؛ زیرا دانستن پاسخ درست این پرسش، می تواند بسیاری از معضل ها و دشواری های زمان ما را، در ارتباط با موضوع اسلام در میان غرب و شرق پاسخ دهد.
دست کم، نسل ما، داستان کتاب «آیات شیطانی» سلمان رشدی را از یک طرف و کاریکاتوری را که سال گذشته دربارة حضرت محمد – صلی الله علیه و آله – در برخی از مطبوعات اروپایی انتشار یافت، درست به خاطر دارد. این هر دو رویداد، آثار و نتایجی شگفت از خود در جهان اسلام و نوع رابطه اسلام و غرب، برجای گذاشت.
بدون تردید، این امر، یعنی نوع مواجه غرب با شخصیت پیامبر- صلی الله علیه و آله – و قرآن، که سابقه ای دیرین در ادبیات این دو بخش، رقیب در تمدن بشری دارد، به ویژه، در روزگار ما، یکی از مهم ترین حساسیت ها برای دانستن واقعیت مواضع غرب دربارة اسلام و حضرت محمد – صلی الله علیه و آله – و قرآن بوده است.
با این حال، ما از جهاتی دیگر هم – به ویژه در گذشته – علاقه مند به دانستن نوع ذهنیت غربی، دربارة حضرت محمد – صلی الله علیه و آله – بوده ایم. برای مثال، بسیاری از شرقیان که در قرن اخیر شیفتة غرب بودند، و گفته ها و نوشته های آنان را اعتباری می نهادند، علاقه مند بودند بدانند که غرب، دربارة حضرت محمد – صلی الله علیه و آله – چگونه می اندیشیده است. این به ویژه، دربارة نوشته های سده اخیر است که گهگاه ستایش ها و تمجیدهایی از محمد – صلی الله علیه و آله – در آن ها صورت می گرفته و خواندن آن عبارات و گردآوری آن ها، می توانسته این جماعت را شادمان کند.
دنیای غرب که پس از هزار سال، اندکی به انصاف گرایید و آثاری نسبتاً معتدل دربارة پیامبر – صلی الله علیه و آله – نوشت، این قبیل آثارش، می توانست با شگفتی مسلمانان رو به رو و از آن ها استقبال شود.
تنها، بررسی مفصلی که در حال حاضر، در فارسی، دربارة جایگاه حضرت محمد – صلی الله علیه و آله – در ادبیات مذهبی و ادبی غرب وجود دارد، کتاب «محمد در اروپا» اثر خانم مینو صمیمی است. نویسنده این سطور، خلاصه ای از آن کتاب را ضمن مقاله ای، در اختیار علاقه مندان خواهد گذاشت.
اما، آنچه در این جا معرفی شده، اثری است که به گمان ما، باید از آن، به عنوان نخستین اثری که از انگلیسی به فارسی دربارة زندگانی حضرت محمد – صلی الله علیه و آله – ترجمه شده، یاد کرد. این اثر، یکی از همان حلقه هایی است که برای بررسی جایگاه پیامبر در ادبیات غربی، قابل بررسی است و متأسفانه، خانم صمیمی دو صفحه بیش تر درباره آن، در کتاب «محمد در اروپا» (ص 417-418) ننوشته است. طبعاً ایشان، از ترجمه فارسی آن هم که صد و پنجاه سال پیش صورت گرفته، آگاهی نداشته اند.
تاریخ مقدس یا تاریخ زندگانی حضرت محمد – صلی الله علیه و آله –
کتاب «تاریخ مقدس»، اثر واشینگتن اروینگ که انگلیسی آن در سال 1851 در لندن با عنوان «تاریخ محومت» چاپ شده است، در سال 1344 ق / 1305 ش، توسط میرزا ابراهیم خان شیرازی، به فارسی ترجمه شده است.
مترجم کتاب
مترجم آن، شرح حالی با این عبارت، در آغاز کتاب دارد: «این آقای میرزا ابراهیم شیرازی، سال ها در دار السلطنه لندن، به تعلیم و تعلم مشغول بود، حسب الامر پادشاه مغفور محمد شاه – طاب ثراه – تاریخ روم را تا کشته شدن قیصر از انگلیسی، به زبان فارسی ترجمه کرده است. دیگر از آثار او، ترجمه قسمتی از تاریخی است که حکیم هوشیار واشینگتن اروینگ در ینگی دنیای شمالی نوشته است، متعلق به احوال حضرت رسالت – صلی الله علیه و آله -. حکیم مزبور به اندازه ای رعایت انصاف کرده است که موجب تحیر ناظران است». (ص 3)
از یادداشتی که مصحح در پایان کتاب آورده، چنین به دست می آید که متن ترجمه شده توسط میرزا ابراهیم، کامل نبوده و بعد از وی، مترجمی دیگر، بخش باقی مانده را ترجمه کرده که از نظر مصحح «نتوانسته از عهده خدمت برآید». (ص 325)
اما، این که مترجم، نخست تا کجا ترجمه کرده بوده است، از یادداشتی که در صفحه دویست و بیست و پنج آمده، روشن می شود. از آن جا، در می یابیم که مترجم کتاب در شانزده رمضان سال 1273 درگذشته و مترجمی دیگر به نام افراسیاب، باقی کتاب را ترجمه نموده است. این یادداشت چنین است: «ترجمه این کتاب مستطاب که استادی مرحوم (میرزا ابراهیم شیرازی) می نمود، ناتمام ماند و در شانزدهم ماه رمضان المبارک سنه هزار و دویست و هفتاد و سه هجری (1273ق)، مطابق یازدهم می ماه انگلیسی 1857 مسیحی، در تهران شیرازه عمرش به مقراض اجل بریده شد و استاد مرحوم تا باب بیست و چهارم ترجمه کرده بود و از اول باب بیست و چهارم تا آخر کتاب این بنده خاطی الراجی لربه الوهاب (افراسیاب) که چاکران و تربیت شدگان نواب مستطاب اشرف ارفع افخم شاهزاده آزاده سرکار نایب الایاله فرهاد میرزا – دام اقباله العالی – می باشم، ترجمه کرده و الفاظ عربی را که فرنگیان به تحریف و تصحیف در کتاب های خود ثبت می نمایند، اکثری از صحه نواب معظم له گذرانیده است و سهل است آن الفاظ و اسامی که استاد مرحوم در ابواب بیست و چهارگانه نوشته شده بود، او نیز تصحیح شده است. و استاد مرحوم بیش تر جا، ترجمه تحت اللفظ نموده و این بنده، چندان مراعات این مطلب ننموده، اخذ مطالب را مقدم داشت. ان شاء الله امیدوارم که در نظر اصحاب کمال مقبول و مستحسن افتد». (ص235 – 236)
بر این اساس، نه شیرازی و نه مترجم دوم، (تا آنجا که می دانیم) جلد دوم کتاب را که دربارة تاریخ خلفا بوده، ترجمه نکرده اند.
دربارة میرزا ابراهیم شیرازی، مطلبی بیش تر به دست نیامد. رکن زاده آدمیت هم در ( دانشمندان و سخن سرایان فارس 1/49؛ و نیز مشار: مؤلفین، 1 / 69، شرح حالی کوتاه، بر اساس همین مقدمه کتاب «تاریخ مقدس» برای وی نوشته و حتی به دلیل این که یادداشت دوم را ندیده، از سال درگذشت وی هم، اظهار بی اطلاعی می کند. با این که اکنون می دانیم، وی در شانزده رمضان 1273 درگذشته است.
تاریخ ترجمه کتاب
این کتاب، در سال 1270ق، به دست مترجم رسیده و گویا پنج سال بعد، ترجمه آن یا نسخه ای از آن، در فارسی آماده شده است. اما این که دقیقاً، کی و به دستور چه کسی ترجمه شده است، باز در پایان کتاب، شرحی در این باره آمده است:
«تمام شد کتاب واشنگتن اروینک که در باب احوال جناب خاتم الانبیاء – صلی الله علیه و آله – تألیف نموده که از روی پنجاه و دو نسخة کتاب، جمع کرده و غالباً از کتاب ابوالفداء مورخ نقل کرده، در یوم چهارشنبه اول دیسمبر ماه انگلیسی سال 1858 مسیحی انگلیسی، موافق بیست و چهارم ربیع الثانی سنه 1275 هجری. امید است که در نظر کیمیا، اثر سرکار ولی النعم نواب اشرف والا نایب الایاله – روحی فداه – مقبول باشد و اگر حیات باشد جلد دوم این کتاب که مشتمل بر احوال خلفا است، ترجمه شده، ضمیمه این کتاب خواهد شد. و من الله التوفیق و هو نعم المولی و نعم النصیر. (ص 323)
نسخه های کتاب تاریخ مقدس
جدای از چاپ این کتاب که شرح آن خواهد آمد، چند نسخة خطی هم از این اثر، در کتابخانه های مختلف برجای مانده است. این نسخه ها عبارتند از: نسخه آستان قدس (فهرست 7 / 54) با عنوان ترجمه احوال ختمی مرتبت. کتابخانه مدرسه شهید مطهری (سپهسالار) (فهرست: 3/305). نسخة مجلس (فهرست: 12 / 287). برای اطلاعات بیش تر درباره برخی نسخه ها نگاه کنید: فهرستواره کتاب های فارسی (منزوی: 3 / 1575).
مناسب است، در همین جا اشاره کنیم، نسخه ای از اثر دیگر این مترجم، با عنوان «تاریخ روم» که از انگلیسی به فارسی ترجمه شده و مترجم، این کار را به دستور محمد شاه انجام رسانده در کتابخانه ملک (فهرست: 2/80) موجود است. همین طور نسخه ای از آن، در کتابخانه مجلس (فهرست: 2 / 128) در اختیار می باشد.
شرحی دربارة منابع کتاب
در توضیحی که در پایان کتاب آمده، چند نکته درباره منابع کتاب و نیز تاریخ تألیف آن درج شده است. درباره منابع کتاب آمده است:
«کتاب اروینگ واشنگتون که در بیان احوال جناب پیغمبر آخر الزمان، انتخاب نموده است، غالب روایات آن را از منابع و اصل دوست اسپانی در زمانی که سارّان ها، قسمت بزرگی از مملکت مزبور را متصرف شده، حکمرانی می نمودند و بعضی را از ترجمه مستر کگنیر که کتاب تاریخ عربی ابوالفدا را به زبان ولایتی ترجمه کرده، نسخه ای از آن در کتابخانه «جزویت سنت اسدرو» در مدرید پیدا شده بود و روایات بعضی مصنفان دیگر هم، بر او افزوده شده، به ویژه، شرح حکیم گستاویل که از خردمندان و فحول رئیس کتابخانه مدرسه «هیدل برک» بوده است که مصنف به همت و یاری او در این باب، کمال امتنان را دارد و از اوست این چند کلمه دربارة محمد (محمد در پرافِت سِین لبن اوند سِین لِهر) که به زبان جرمن است، یعنی ایام حیات و شریعت محمد پیغمبر». (ص 322)
فصول کتاب
فصول سی و نه گانه کتاب، به ترتیب رویدادهای معمول در کتاب های سیره، منظم شده است: تعریف عربستان، در تولد و نسب پیامبر، مکه و کعبه، سفر با کاروان شام، تجارت محمد و ازدواج با خدیجه، در تعریف احوال و اخلاق محمد – صلی الله علیه و آله – تبلیغ به نزدیکان، مختصری از قوانین، آداب، تکالیف و رسوم ملت محمد – صلی الله علیه و آله – استهزاء قریش به محمد – صلی الله علیه و آله – اسلام عمر و ستم ابوسفیان و دیگر مسائل برخورد قریش با محمد – صلی الله علیه و آله -، محدودیت قریش برای محمد – صلی الله علیه و آله -، معراج، هجرت به مدینه و به همین ترتیب سایر مسائل مربوط به مسلمانان در مدینه و نبردها در ادامه آمده است. فصل سی و نهم، دربارة صورت، حالات، اخلاق، صفات و رفتار پیغمبر – صلی الله علیه و آله – است.
نگاهی به محتوا
پیدا است که مترجم، لحن کتاب را به مقداری زیاد، متناسب با فرهنگ اسلامی ایرانی، تغییر داده و این امر، می توانسته بسیار طبیعی باشد. با این حال، دور می نماید که چیزی را حذف کرده باشد. این مسأله، دربارة مترجم اصلی، بیش تر مصداق دارد که مقید به حفظ مطالب مؤلف بوده و تحت اللفظی ترجمه کرده است؛ در حالی که مترجم دوم، ادبیات کتاب را بسیار تغییر داده است.
از مجموع مطالب، چنین به دست می آید که صرف نظر از این که مؤلف بر آن است تا نشان دهد، منصفانه می نویسد، و علایمی هم، در این زمینه وجود دارد، اما چنان نیست که مانند یک معتقد به نبوت، مطالب را نوشته باشد. با این حال، همین مقدار، چند گام جلوتر، از آن چیزی است که در قرن هفدهم و پیش از آن میان اروپاییان رایج بوده است. در این جا به اختصار، به چند مورد از دیدگاه های وی اشاره می کنیم.
وی، با این دیدگاه که محمد – صلی الله علیه و آله – اهل لذات دنیا بوده، سخت به مخالفت برخاسته و با توجه به آزار و اذیت های دوران مکه و این که «در عرض این مدت، لحظه ای از شرّ دشمنان آسوده نبوده و از ترس کفار قریش، پیوسته در خطر و تزلزل زیستن و هر روز از مقامی به مقامی گریختن و پنهان شدن و متحمل آن همه، صدمات آمدن و آنی خود را از مکر و کید و شر کفار قریش آسوده نیافتن» چگونه چنین کسی، آن هم در آستانه پنجاه و اند سالگی، باز هم به راه خود ادامه می دهد و تازه در اندیشه هجرت می افتد. به طور معمول، اگر کسی در عنفوان جوانی، رنجی می برد، انتظار دارد در آغاز پیری میوه نهالی را که کاشته، برداشت کند در حالی که دربارة محمد – صلی الله علیه و آله – چنین نیست. وی می نویسد: «اگر محمد، مرد دنیا دوستی بود از این محنت، مشقت ها و آسیب های اوان جوانیش در هنگام پیری، حاصل او چه بود؟ … اکنون محمد را می بینم که در اوان پیری از همه چیز دست کشیده و چشم پوشیده، مگر دین و ملت خود که در آن استوار مانده، دنیا و هر آنچه در آن است، در نظرش قدری نبود و خیال های بلندش همه مصروف ذکر حق و نمودن راه راست به بندگان گمراه خدا بود». (ص 136)
اروینگ، نسبت به برخی از اخباری که جنبه ماورایی بسیار داشته، نقادی هایی هم دارد. از جمله، روایاتی که دربارة جشن و شادی فرشتگان در عروسی علی – علیه السلام – با فاطمه – سلام الله علیها -در منابع سنّی نقل شده است. وی، پس از نقل آن ها، می نویسد: «چنین است گزافه گویی و اغراق بندی جهال و متعصبان نویسندگان اسلام که در بیش تر آنچه از محمد و ملتش نوشته اند، چندان از این گونه مزخرفات و مهملات درج کرده اند که بی آن که خودشان ملتفت باشند، از عظمت واقعی و قدر و جلال حقیقی آن بزرگوار کاسته اند». (ص 164)
آشکار است که نویسنده به هیچ روی، به امر وحی، به عنوان یک امر واقعی باور ندارد، گرچه می پذیرد که محمد – صلی الله علیه و آله – خود، یقین داشته است که این مطالب را از فرشتة وحی می گیرد. بنابراین، عقاید رایج تا آن زمان که بسیاری از مطالب قرآنی، برگرفته از اهل کتاب بوده، در این اثر هم دیده می شود. دربارة تقسیم غنایم می نویسد: «محمد – صلی الله علیه و آله – چون از کتب مقدسه استحضاری تام داشت، احتمال می رود که این گونه تقسیم کردن غنایم را، از آن جا اقتباس کرده باشد». (ص 187)
در موضع زن هم که از حساسیتی بسیار، در ذهنیت غربی ها برخوردار بود، با اشاره به این که مورخان اسلام، در توصیف و تحسین عفت و عصمت پیغمبر در روزگار جوانیش بسیار نوشته اند، ضمن اشاره به «میل عنصری جبلّی» که محمد «با جنس اناث داشت» تأکید دارد که تا خدیجه زنده بود و به رغم آن که چند همسری رواج داشت، زن دیگر، بر وی نگرفت. نه در خانه خود، رقیبی به او داد و نه در دلش، به خیال زنی دیگر افتاد. حتی بعدها، با وجود عایشه و دیگران، همچنان مهرش را به خدیجه نگاه داشت. (ص 166)
درباره معراج هم، پس از نقل روایاتی چند، می گوید که این مطالب «یا باید به کلی کذب محض و ساختگی متعصبان اهل اسلام باشد» و یا مقصود «همان حالات روحانی است که محمد را در بعضی اوقات چنان بیخود می کرد و از خیال زمین، آب گل عالم جسمانی و کالبد حیوانی، او را به آسمان می برد». (ص 133)
ترجمه عربی کتاب
تا آن جا که آگاهی یافتیم، این کتاب دو بار، به عربی ترجمه و منتشر شده است. یک بار توسط دکتر علی حسنی خربوطلی با عنوان «حیات محمد» توسط دارالمعارف مصردر سال 1966 م. این ترجمه، همراه با تعلیقاتی است که مترجم بر کتاب افزوده است.
ترجمه دوم کتاب، با عنوان «محمد – صلی الله علیه و آله -» توسط هانی یحیی نصری همراه با حواشی و مقارنات چندی که با کتاب «سیره ابن کثیر» و «هیکل» در آن صورت گرفته است، توسط المرکز الثقافی الاسلامی، سال 1999 م، در مراکش به چاپ رسیده است.

www.historylib.com

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=16620

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب