نوروز یا روزِ نو در همه تقویمها، دوره ها و در میان همه فرهنگ ها، با اسامى گوناگون مطرح بوده و هست. گردش زمین به دور خورشید و پدید آمدن روز و شب و فصول سال و نیز حركت ماه بر گرد زمین، بشر را به محاسبه واداشته و به طور طبیعى، تقویم را پدید آورده است. آغاز هر سال، شروع جدیدى است كه خود به نوعى انسان را با احساسى تازه و تولّدى نو به حركت در مىآورد. این آغاز همراه با شادى و سرور بوده و در هر فرهنگى آیین هاى ویژه اى براى نشان دادن خوشحالى و شادى تعبیه شده است.
در میان ایرانیان، این روزِ نو، روزى بود كه شاه جدید ساسانى به تخت مىنشست. خواهیم دید كه آخرین نوروز ایرانى كه در آن آیین هاى ویژه اى را اجرا مىكردند روزى در اواخر خردادماه بود كه یزدگرد سوم بر تخت نشست و از آن پس، این نوروز، هر سال با توجه به عدم محاسبه كبیسه و اهمال آن، در هر چهار سال یك روز به عقب مىافتاد. پس از آمدن اسلام، سنت نوروز، پابرجا ماند و این بدان دلیل بود كه مردم ایران، به سرعت اسلام را نپذیرفته و تا یكى دو سه قرن، بسیارى از آنان بر آیین كهن خود بودند. حتى اگر اسلام را پذیرفتند، نتوانستند به آسانى آن آداب را ترك كنند.
این نكته دانسته است كه اسلام، دو عید را با عنوان عید فطر و اضحى با آیین هاى ویژه مطرح كرد، هرچند آنها آغاز سال نبود، اما به هر روى عید طبیعى مسلمانان به شمار مىآمد. در برابر، نه از سوى اهل سنّت و نه امامان شیعه، موضعگیرى روشن و شناخته شده مفصلى نسبت به نوروز مطرح نشد. آنچه در این باره گفته شده پس از این اشاره خواهیم كرد.
بحث از نوروز در فرهنگ شیعه، از قرن پنجم به بعد مطرح شد و تا آنجا كه به منابع برجاى مانده مربوط مىشود، نخستین بار در مختصر مصباح شیخ طوسى از آن یاد شد. پس از آن در منابع دیگر هم وارد گردید. در این مقاله سیر ورود آن در منابع شیعه و موضعگیرى فقهاى شیعه درباره آن را توضیح خواهیم داد. نكته جالب توجه آنكه در دوره صفوى، آثار فراوانى در زمینه عید نوروز نوشته شد. شیخ آقابزرگ تهرانی در زیر مدخل نوروزیه، از بیش از پانزده رساله كه در دوره صفوى تألیف شده یاد كرده است. در این مقال برآنیم تا بر چند رساله نوروزیه كه در این دوره تألیف شده، شرحى به دست دهیم.
دانلود متن کامل مقاله(فرمت پی دی اف، 289 کیلوبایت)
منبع: نامه مفید، بهار 1376 شماره 9.