شنبه, 3 آذر , 1403 برابر با Saturday, 23 November , 2024
جستجو

سالهاست موسسه الامام الهادی علیه السلام در قم مشغول تحقیق روی کتابهای شیخ صدوق است و آنچه تاکنون چاپ کرده شامل کتاب المقنع و الهدایه و اخیرا کتاب الاعتقادات صدوق که اثر مهمی است، جزو کارهای خوبی است که در قم تصحیح و نشر می‌شود. کار دقیق و نهایی است و کمتر نقطه ابهامی در آنها باقی می‌ماند.

به هر حال هر چه باشد، صدوق یکی از ستونهای اصلی تشیع به ویژه از نوع اخباری آن است، دوره‌ای که شیعه با هدایت شیخ صدوق، زمینه را برای یک جهش خردگرایانه فراهم کرد و از آن حالت اخباری گذشته خود فاصله گرفت. کتاب اعتقادات صدوق توسط شیخ مفید نقادی شد و مفید دیدگاه های خود را در باره آن نوشت. آقای رفیعی پور مدیر این مؤسسه که از دوستان قدیم است گفتند که بنای ما این بود که نشان دهیم جمله به جمله اعتقادات صدوق، در روایات آمده است. بدین ترتیب، مشکل این بود که نکند نوعی طعنه بر شیخ مفید باشد، اما به هر حال ما سعی کردیم جمع آراء کنیم! کتاب اعتقادات با یک مقدمه 245 صفحه ای و متن 520 صفحه ای که بخشی از آن فهارس متنوع است منتشر شده و از این جهت، برای یک بار دقیق و بی اشکال چاپ شده است. حالا کسانی که قصد شناخت تشیع را از دید شیخ صدوق دارند به راحتی می‌توانند این کتاب و مآخذ آن را در روایات دنبال کنند. جالب است، یکی از این موارد که به خصوص مورد علاقه بنده است، باب الاعتقاد فی الاخبار الواردة فی الطب است. حالا هم که شاهدیم طب سنتی به اسم طب الائمه ـ و این هم از عجایب است ـ رواج یافته و سرگرمی خوبی برای مردم شده و تجارت آن هم در بخش دانشگاهی و پزشکی و عطاری و غیره به خصوص کتابهای مربوطه برای ناشران، فعال شده و مردم هم سرگرم شده‌اند. شیخ صدوق در اینجا می‌گوید: «باور ما در باره احادیث طبی این است که اینها را باید بر چند دسته تقسیم کرد.

اول آنهایی که بر اساس هوای مکه و مدینه گفته شده و در هواهای دیگر استعمال آنها جایز نیست.

دوم احادیثی که امام بر اساس آنچه از طبع سوال کننده فرموده و از آن محدوده قابل تعدی نیست، چرا که امام طبع او را می‌شناخته است.

سوم احادیثی که دیگران در کتب ما وارد کرده‌اند، تا صورت مذهب را نزد مردم زشت گردانند،

چهارم روایاتی که وهم و سهوی از طرف ناقل در آنها وارد شده است.

پنجم روایاتی که قسمتی حفظ شده و بخشی از آن ضایع شده و از میان رفته است.

صدوق می‌افزاید: اما آنچه در باره عسل نقل شده که شفای از هر بیماری است، صحیح است و معنای آن این است که عسل، از هر نوع بیماری که از طبع سرد برخیزد، شفاست. آنچه در باره استنجاء با آب سرد برای بیماری بواسیر وارد شده، معنایش این است که بواسیر ناشی از طبع گرم است. آنچه در باره بادنجان و شفای ناشی از آن گفته شده، این هم برای زمان رسیدن خرما و برای افرادی است که خرما می‌خورند، نه برای وقت های دیگر. اما داروهای صحیحه ای که از امامان روایت شده، آیات قرآن و سور و دعاها است، مشروط به آن که اسناد آنها قوی و طرق روایی صحیح داشته باشند».

یک بار دیگر این متن را مرور کنیم. به نظر می‌رسد شیخ صدوق، اساسا اعتقادی به روایات طبی ندارد و همه آنها را به نوعی تخطئه می‌کند. اما این که انگیزه او از این انکار چیست، سخن دیگری است. دو احتمال هست: یک آن که می‌خواهد بگوید همه امراض را باید با خواندن قرآن و دعا شفا داد، چون هم اصل بیماری و هم شفای آن در اختیار خداوند است و یا آن که می‌خواهد بگوید باید راهی دیگر برای رفع و رجوع بیماری ها پیدا کرد. ممکن است نکته اول در ذهن مرحوم صدوق بوده باشد، شیخ مفید هم تعلیقه‌ای بر این بحث دارد با این عبارت که: «طب دانش صحیح و علم به آن ثابت است و راهش وحی است، و علما هم آن را از انبیاء گرفته‌اند». مفید می‌خواهد آن دیدگاه صدوق را که علل و عوامل مادی را حذف کرده، اصلاح کند، در عین حال، خودش بر آن است که علم طب، اصلش از وحی است و علما هم از انبیاء‌ گرفته‌اند.

بگذریم. این موسسه اخیرا کتابی هم با عنوان دعاء الندبة و توثیقه من الکتاب و السنة منتشر کرده که به سرعت به چاپ دوم رسیده است. از پیش از انقلاب، این مطلب شایع شد که دعای ندبه مشکل سندی دارد. از همان زمان کسانی در این باره تحقیق می‌کردند و می‌نوشتند. روشی که این کتاب انتخاب کرده، منهای بحث سندی ابتدای آن، این است که تک تک مضامین دعای ندبه را بر اساس روایات و احادیث مورد بررسی قرار داده و سعی کرده است تا پشتیبانی برای آنها در روایات بیابد. این کار به هر حال روش تازه‌ای است که در این باب بکار گرفته شده است. این کتاب در 680 صفحه منتشر شده است.

روزی که برای فاتحه عموزاده آقای رفیعی پور به این موسسه رفتم، دیدم که تعداد قابل توجهی کتابهای تربیتی هم بر اساس روایات منتشر کرده که عمدتا مخاطب آنها توده‌ مردم است. از این که چنین موسسه با دقتی که آقای رفیعی پور دارند، در این باره هم تلاش می کنند خوشحال شدم. این آثار در زمینه های حج و رمضان و دیگر مسائل تربیتی بود.

 

منبع: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران.

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=17855

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب