شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)- بلخ در فرهنگ و تمدن اسلامی یکی از مناطق تاثیرگذار و از مکان های فرهنگی و تمدنی در تاریخ تمدن اسلامی بوده و دانشمندان، فقها، نویسندگان و متفکران صاحب نامی را به این عرصه بزرگ تقدیم کرده است. از طرفی در جغرافیای خراسان بزرگ و فعلی کشور افغانستان یکی از مناطق قابل توجه و مهم بوده و هست؛ خبرنگار شفقنا برای بررسی سابقه و پیشینه عزاداری اهل بیت(ع) و امام حسین(ع) در بین مردمان بلخ گفت وگویی ترتیب داده با جناب آقای عبدالقادر کمالی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ که در ادامه می خوانید:
*لطفا کمی درباره قلمرو، جغرافیای تاریخی و اهمیت بلخ در فرهنگ و تمدن اسلامی توضیح دهید.
کمالی:در ابتدا فرا رسیدن اربعین حسینی را خدمت شما و خوانندگان محترم تسلیت عرض می کنم و امیدوارم که خداوند متعال همه ما را از پیروان واقعی و رهروان آن حضرت قرار دهد و این توفیق و توانایی را عطا فرماید که اهداف قیام حسینی(ع) را پیگیری نماییم.
همانطور که اشاره کردید منطقه بلخ یکی از درخشان ترین کانون های تمدن بشری در طول تاریخ چه قبل و چه بعد از اسلام بوده است. بعد از ورود اسلام نه تنها از اهمیت بلخ کاسته نشد بلکه تبدیل به مرکز پرورش فقها، عرفا، دانشمندان و ادیبان دنیای اسلام شد. صحن بلخ در فرهنگ و تمدن اسلامی واضح و درخشان است و ما می توانیم نمونه هایی از آن را در دیوان های اشعار، کتاب های تاریخ و جغرافیا، کتاب های عرفان، تصوف و سفرنامه ها ببینیم.
از نظر جغرافیایی منطقه وسیعی در دوران اسلامی به نام بلخ اطلاق می شده است. شهرهای مهمی چون جوزجانان، تخارستان، سمنگان، شبرغان، طالباقن، اندخوی ، فاریاب و… جزو قلمرو جغرافیایی بلخ بوده است، اما امروزه متاسفانه محدوده جغرافیایی بلخ شاید در حد همان قلعه تاریخی بلخ محدود شده باشد، در حالی که در قدیم منطقه وسیعی از شمال افغانستان را بعد از دوران اسلامی در بر می گرفته است و لذا بحث ما از عزاداری مردمان بلخ در واقع همان محدوده بلخ قدیم است.
*پیشینه تاریخی محبت به اهل بیت(ع) در میان مردمان بلخ به چه زمانی بر می گردد؟
کمالی:عشق و ارادت مردمان بلخ به اهل بیت(ع) بر هیچ مورخ و نویسنده با انصافی پوشیده نیست. در کتاب های تاریخی موارد فراوانی از ذکر و منقبت مردمان بلخ در رثای پیامبر اسلام(ص) و ائمه (ع) داریم.
هنگام پذیرش اسلام توسط اهالی بلخ، نشانه ها و علائم محبت رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) در آنها مشاهده شد. به طوری که تعداد زیادی از اصحاب و یاران ائمه علیه السلام اهل بلخ بودند و بسیاری از مردم بلخ مسیرهای طولانی را طی می نمودند و در مدینه به محضر ائمه (ع) می رسیدند.
در بحث حکومتی بین عرب عدنانی و عرب قحطانی اختلاف وجود داشت و به اصطلاح امروزی دود این اختلاف به چشم مردم می رسید؛ مردمان بلخ از این اختلاف ها و تغییرات حکومتی واقعا خسته شده و به دنبال رسیدن به رسول خدا(ص) و اهل بیت واقعی پیامبر بودند. چنانکه در متون تاریخی داریم که ابن خازم یکی از والیان بلخ در جواب عبدالملک بن مروان که از او خواسته بود تا حاکمیت بلخ را بپذیرد، نوشت که اگر از بیعت فرزند یاور پیامبر (ص) (که منظور اهل بیت رسول خداست) سر باز زنم و با فرزند دشمن او (اشاره به بنی امیه) بیعت کنم، جواب خدا را چه بگویم؟
وقتی می بینیم که حاکم بلخ به این نتیجه رسیده است که بیعت با امویان بیعت با جور است در نتیجه در بین مردم اعمال ظالمانه امویان بر اهل بیت(ع) نمود بیشتر و بهتری داشته است و ابن خازم را می توان به عنوان اولین نشانه های ظهور تشیع در خراسان قدیم و بلخ دانست.
از نشانه های دیگر عشق و ارادت مردمان بلخ به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) مهاجرت سادات به خراسان و بلخ است. در دوران امویان خصوصا عبدالملک بن مروان تعداد زیادی از سادات و خاندان اهل بیت(ع) به خراسان و بلخ هجرت کردند و در آنجا به سکونت و زندگی پرداختند.
اهمیت بلخ چنان است که حضرت یحیی بن زید(ع) که امروزه مرقد مطهر و منورش در ولایت سرپل قرار دارد، طبق وصیت پدرش خراسان و بلخ را مرکز و پایگاه اصلی قیام خود قرار داد و به هنگام ورود ایشان به خراسان و بلخ و شهرهای موجود در مسیر، مورد استقبال بی نظیر مردمان دیارهای مذکور قرار می گیرند و بسیاری از اهالی بلخ به قیام یحیی بن زید می پیوندند. به عبارتی دیگر بلخ تبدیل به مرکزی می شود برای قیام های علویان و خیزش هایی مانند قیام یحیی بن زید(ع)، قیام عبدالله بن معاویه، قیام ابومسلم خراسانی و …
از دیگر نشانه های ارادت مردمان بلخ به ائمه(ع) نامگذاری اماکن زیارتی و اماکن مذهبی، مساجد، کوچه ها، خیابان ها، مغازه ها و حتی شرکت های تجاری به نام اهل بیت(ع) است که در شهرهای شمالی افغانستان امروزی این مسئله به وضوح قابل مشاهده است.
*با توجه به گفته های شما مبنی بر سابقه محبت و ارادت مردمان بلخ به اهل بیت(ع) از دوران های ابتدایی اسلام، پیشینه ی عزاداری اهل بیت(ع) در میان مردمان بلخ از چه سابقه تاریخی برخوردار است؟
کمالی:مردمان بلخ از همان اوایل پذیرش اسلام به خصوص در دوران امویان داستان های زیادی درباره ظلم و ستم علیه خاندان پیامبر(ص) شنیده بودند و از جمله ماجرای شهادت امام حسین(ع) نقل قول و سر زبانهای آنان بود؛ به همین دلیل میزبان سادات زیادی از خاندان اهل بیت(ع) بودند.
بعد از شهادت یحیی بن زید(ع) در جوزجان که نحوه شهادتش شباهت زیادی به شهادت سالار شهیدان اباعبدالله الحسین(ع) داشت، مردم با چشم خود ظلم امویان را دیدند و با این مشاهده موجی از حزن، اندوه و عزاداری در ماتم پیامبر(ص) و خاندان مطهرش سراسر بلخ را فراگرفت به طوریکه همه مردم در آن سال لباسهای سیاه پوشیدند و هر فرزند ذکوری که به دنیا می آمد یا یحیی نامیده می شد یا زید نام می گرفت.
به تصویر کشیده شدن ظلم و ستم بر اهل بیت(ع) تحت شهادت یحیی بن زید(ع) تاثیر فراوانی در روحیه مبارزه طلبانه و حق طلبانه مردم بلخ و مناطق اطراف گذاشت به طوری که ابومسلم خراسانی با هدف خونخواهی از یحیی بن زید(ع) و واگذاری قدرت سیاسی به خاندان اهل بیت(ع) قیام خود را از منطقه سرپل امروزی آغاز نمود و در نهایت با قیام وی حکومت امویان سرنگون شد.
بارگاه یحیی بن زید(ع) از آن پس تبدیل به مرکزی برای زنده نگهداشتن عزاداری پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) به خصوص امام حسین(ع)شد و سالانه هزاران نفر در ایام محرم به آنجا شتافته و سالگرد شهادت امام حسین(ع) و دیگر اهل بیت(ع) را گرامی می داشتند. تا اینکه در دوره تیموریان زیارت سخی در شهر مزار شریف امروزی کشف شد و عاشقان علی(ع) و اهل بیت(ع) از سراسر افغانستان و حتی از کشورهای آسیای میانه و هند به زیارت مزار سخی شتافته و لذا این دو زیارتگاه مزارشریف و سر پل از آن زمان تاکنون هر سال مکانی برای تجمع عزاداران حسینی بوده اند و حتی برادران اهل سنت در ایام عزاداری در این دو بارگاه حضور می یابند و همراه با شیعیان مراسم خاصی را برگزار می نمایند.
*عزاداری مردمان بلخ برای اهل بیت(ع) و امام حسین(ع) در دوران معاصر چگونه قابل بررسی است و نگاه شما نسبت به این موضوع چیست؟
کمالی: در عزاداری های مردم بلخ دو دوره قابل بررسی و تحقیق است؛ یک دوره مربوط به زمان عبدالرحمن خان، بخشی از حکومت حبیب الله خان و برهه ای از زمان ظاهر شاه را در بر می گیرد که در زمان های مذکور عزاداری بر اهل بیت(ع) بسیار با خطرات زیادی مواجه بوده و نگاه حکومت های متعصب و متحجر آن زمان ها به مساله عزاداری به عنوان یک بدعت بوده است؛ در نتیجه عزاداری ها به صورت زیرزمینی و مخفیانه برگزار می گردید.
دوره دوم از سال 1330 شمسی است که عزاداری ها به صورت علنی در حسینیه ها و مساجد برگزار می شد و در این راستا شخصیت هایی چون شهید سید اسماعیل بلخی نقش بزرگ و تاثیر فراوانی داشتند؛ آنها اهمیت عزاداری بر اهل بیت(ع) به خصوص امام حسین(ع) را چنان در بین جامعه تبیین کردند که همه ساله در مراسم عاشورای حسینی بزرگان حکومتی اعم از والی، رییس محکمه و … و بزرگان علمی و فرهنگی شرکت می کردند.
*شکل نخستین عزاداری بر اهل بیت(ع) در میان مردم بلخ چگونه بوده است؟
کمالی:نخستین شیوه های عزاداری در بین مردمان بلخ به صورت مدح، منقبت و مرثیه سرایی بوده است تا به صورت سینه زنی و نوحه خوانی؛ شاعرانی چون ناصر خسرو بلخی، ظهیرالدین فاریابی و مولانا جلال الدین بلخی شاعران بزرگی که خاستگاه آنها بلخ بوده است ، در مدح، منقبت و مرثیه اهل بیت(ع) به خصوص سالار شهیدان سروده های فراوانی دارند.
*نحوه برگزاری مراسم عزاداری، شیوه ها و آداب و رسوم مربوط به آن، امروزه در بلخ به چه صورت است؟
کمالی:اهالی بلخ و ولایات شمالی افغانستان با فرا رسیدن ماه محرم شهر را سیاه پوش می نمایند و بر سر در مساجد و حسینیه ها، اماکن عمومی، مغازه ها، خانه ها و… بیرق ها و پارچه های سیاه نصب کرده و بدین صورت ورود ماه محرم را اعلام می دارند.
رسانه های صوتی و تصویری مراسم عزاداری، نوحه خوانی ها و سخنرانی ها را پخش می نمایند؛ شهرها یک حالت به خصوص و معنوی به خود می گیرند به طوری که یک رهگذر هم متوجه تغییرات در شهرها می شود.
عامه مردم به خصوص جوانان در این ایام توجه ویژه ای دارند، مثلا از آرایش و اصلاح خود در محرم اجتناب می کنند و حتی گوش دادن به موسیقی در دهه محرم را کنار می گذارند و مجالس با شکوه عزاداری امام حسین(ع) در سطح شهرها بر پا می شود. مجالس بیشتر شب ها با سخنرانی ، روضه خوانی و سینه زنی همراه است و ابتدا مرسوم است که طلاب جوان و کم سن و سال سخنرانی و نوحه سرایی می نمایند تا اندک اندک مردم تجمع نمایند و سپس سخنران اصلی ایراد سخن کرده و روضه خوانی می نماید؛ بعد از اتمام سخنرانی عزاداران به سینه زنی یا زنجیر زنی می پردازند. هر منطقه سبک های سینه زنی خاص خود را دارند.
هر روز از محرم منسوب به یکی از شهدای کربلا بوده و در هر روز نوحه ها و مرثیه های مربوط به همان شهید خوانده می شود؛ نوحه هایی که خوانده می شود، اشعار حماسی و عاطفی هستند که به زبانهای دری، پشتو و حتی ازبکی اجرا می شوند و بیشتر از اشعار شاعران محلی استفاده می شود.
یکی از آداب جالب مردم نذرهای مختلف آنان در ایام محرم و حتی صفر است که تا پایان ماه صفر ادامه دارد؛ نذرها بسته به توانایی افراد می تواند شخصی یا دسته جمعی باشد، در نذر دسته جمعی چند خانواده جمع شده و همه عزاداران را اطعام می نمایند.
مرسوم است که در روز عاشورا عزاداران از سرتاسر ولایات شمالی به مزار شریف آمده و دسته جات عزاداری مناطق مختلف به صورت منظم و مشخص در روضه سخی شهر مزار شریف حاضر می شوند و در آنجا عزاداری می نمایند؛ همین دسته جات عزاداری ولایات مختلف در روز سیزدهم محرم در مزار حضرت یحیی بن زید(ع) در ولایت سرپل حاضر شده و در بارگاه ایشان به عزاداری می پردازند.
*مشارکت اهل سنت ولایت بلخ و ولایات شمالی افغانستان در مراسم های عزاداری ایام محرم و صفر چگونه است؟
کمالی:تعبیر بنده این است که چون اهل سنت افغانستان حنفی هستند آن هم حنفی دوازده امامه ، محبت اهل بیت(ع) در تک تک آنها موج می زند و در ایام محرم این حب و دوستی درمیان آنان به نقطه اوج خود می رسد.
عزاداری اهل سنت بلخ و مناطق اطراف در ایام محرم کمتر از عزاداری های شیعیان نیست؛ حضور اهل سنت در این ایام با وجود حجم وسیع تبلیغات علیه محرم و شیعیان بسیار گسترده است؛ آنها در زیارتگاه های منصوب به سادات تجمع کرده و به عزاداری و مرثیه خوانی در سوگ اهل بیت(ع) می پردازند و در روز عاشورا نذرهای مخصوص به خود را دارند و هر کدام از آنها به نوعی می خواهند که در نذرهای عاشورایی شرکت داشته و به عزاداران خدمت نمایند.
جوانان اهل سنت در روز عاشورا حضوری پررنگ و مشهود دارند به گونه ای که اقدام به برگزاری جلسات ختم قران به نیت سالار شهیدان می نمایند و به این طریق حزن و اندوه خود را از مصائب وارده بر اهل بیت(ع) و شهدای کربلا نشان می دهند.
/انتهای پیام/