در تاریخ پانزدهم محرم سال دهم بعثت، معاهده ای که به واسطه ی آن پیامبر و بنی هاشم از سوی مکیان مورد تحریم اقتصادی و اجتماعی قرار گرفته بودند لغو گردید و بنی هاشم پس از سه سال توانستند از شعب خارج شوند.
برخی مورخان، خوردهشدن صحیفه معاهده تحریم به وسیله موریانه را دلیل نقض محاصره میدانند.[1]این شعب در شرق كعبه، میان كوه ابوقبیس و شعب ابنعامر قرار داشت.[2]شعب ابیطالب در آغاز “شعب ابی یوسف” و پس از بعثت، شعب ابیطالب نام گرفت و بعدها به شعب بنی هاشم و اکنون به شعب امام علی(ع) شهرت یافته است.[3]
ناكامی قریش در بازگرداندن مهاجران حبشه به مكه و خطر ایجاد پایگاهی خارج از قدرت سیاسی قریش، آنان را به اندیشه قتل پیامبر واداشت که پس از مخالفت قاطع ابوطالب[4] عموی پیامبر صلی الله علیه وآله، تحریم اقتصادی و اجتماعی را بر بنی هاشم وضع کردند تا آنان دست از حمایت پیامبر(ص) بردارند و او را به قریش واگذارند.
ابوطالب پس از مشورت با پیامبر، برای حفظ جان پیامبر با بهره گیری از تعصبات و همبستگی عشیره ای[5]، بنی هاشم و بن مطلب را در شعب گرد آورد[6].مدت اقامت در شعب، سه سال و شرایط حاكم بر آن بسیار سخت و طاقتفرسا بود؛ آنچنان كه صدای ضجه كودكان از بیرون آن شنیده میشد.[7] محاصره شدگان تنها در ماههای حرام(موسم حج) میتوانستند از شعب خارج شوند[8] و تنها تعداد محدودی همچون: هاشم بن عمرو،[9] حكیم بن حزام، برادرزاده خدیجه[10] و گاه علی(ع)[11] شبانگاه مقداری گندم و خرما بر شتر بار میكردند و زمانی كه شتر، نزدیك شعب میرسید، آن را رها میکردند و به درون شعب میفرستادند.
گاه میان این افراد و نگهبانانی که قریش بر شعب گمارده بودند درگیری و نزاع در می گرفت.[12]در طول مدت اقامت در شعب تمام دارایی و اموال خدیجه و ابوطالب مصرف شد.[13]برخی امضاءکنندگان معاهده تحریم، از شرایط سخت بنی هاشم در شعب ناخشنود بودند، با بهره گیری از زمینه های مطلوب ذهنی مردم عادی مكه ـ كه در میان آنان خویشاوندان بنیهاشم بسیار بودند ـ مسلحانه به سوی شعب رفتند و بنیهاشم را به ترك آنجا فرا خواندند. جناح ابوجهل نیز كه قدرت كمتری داشت، به نقض معاهده گردن نهاد.[14]
پی نوشت:
[1]- ابنسعد، ابوعبدالله محمد؛ طبقات الكبری، بیروت، دار بیروت للطباعة و النشر، 1405ق، ص 210 – 211. و یعقوبی، احمد بن ابییعقوب؛ تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1371ش، جاول، ص 389. رسولی محلاتی، زندگانی محمد،( ترجمه سیره ابن هشام )، نشر اسلامیه ، تهران ، ج اول، ص 63.
[2]- ارزقی، ابی الولید محمدبن عبدالله، اخبار مکه، قم انتشارات شریف رضی، 1411 ق، چ اول، ج دوم، ص 165.
[3]- اخبار مکه، ص 233 و 232.
[4]- تاریخ یعقوبی ، ج اول، ص 388.
[5]- زرگری نژاد، غلامحسین، تاریخ صدر اسلام، تهران، انتشارات سمت، 1378 ش، چاپ اول، ص 281.
[6]- ابن شهرآشوب؛ مناقب آل ابیطالب، قم، المطبعه العلمیه، بیتا، ج اول، ص 63.
[7]- طبقات الکبری، ج2، ص312.
[8]- مناقب آل ابی طالب، ج1، ص 65.
[9]- ابنهشام؛ سیره ابنهشام، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دار احیاء و التراث العربی، 1985م، ج1، ص 375.
[10]- بلاذری؛ انساب الاشراف، تحقیق محمد حمیدالله، قاهره، دار المعارف، بیتا، چاپ سوم، ج1، ص235.
[11]- ابن ابیالحدید؛ شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار احیاء الکتب العربیه، 1961م، ج 13، ص 254.
[12]- ابنهشام؛ السیره النبویه، ج1، ص379.
[13]- تاریخ یعقوبی، ج اول ، ص 389.
[14]- زرگری نژاد پیشین، ص 287.