در دوم ذیحجه سال 1295 ه.ق در نور مازندران در خانواده ای روحانی به دنیا آمد.
پدرش از روحانیون مورد اطمینان مردم نور مازنداران بود.[1] ویپس از طی مراحل ابتدایی تحصیل در نور و تهران[2]، برای تكمیل دروس خود در اوایل جوانی به نجف اشرف رفت و در سال 1292 ه.ق با مهاجرت به سامرا در زمره شاگردان درجه اول میرزای شیرازی ، بزرگ مرد و قهرمان مبارزه با استعمال انگلیس درآمد[3] و از محضر وی استفاده برد وسرانجام درسال 1300 ه.ق جهت تبلیغ معارف اسلامی عازم ایران شد و در تهران اقامت گزید. وی به خاطر وسعت معلومات و دیدگاه های علمی از روحانیون طراز اول تهران که پایه اش در اجتهاد برتر از بهبهانی (م 1328 ق ) و طباطبایی (م 1339 ق ) دو تن از سران مشروطه بوده[4]، محسوب می شد.[5]
شیخ از نخستین عالمان اسلامی است كه به نقشه استعمار در جهت اسلام زدایی و جایگزین ساختن حكومت لائیك تحت پوشش مشروطه و قانون اساسی پی برد و سعی كرد تا اجازه ندهد ملی گرایی به جای اسلام گرایی بنشیند و به نام آزادی و دموكراسی، بی بند وباری غربی درجامعه اسلامی ایران حاكم شود.
شیخ با جنبش مشروطه تا زمانی که یک جنبش اصیل مردمی به رهبری علماء بود، همراه بود[6]و نسبت به آن موضعی نقادانه داشت، در مرحلة اول؛ خواهان مشروطه ضد استبداد و در مرحلة دوم، خواهان مشروطة مشروعه بود[7].يك سال پس از به توپ بستن مجلس توسط محمد علي شاه، مشروطهخواهان که عناطر طرفدار غرب رهبری آن را به دست گرفته بودند، بر تهران حاكم شدند و به قلع و قمع مخالفان خود از جمله شیخ پرداخته و وی را در مجلسی فرمایشی که حکم آن پیشتر توسط انگلیسی ها صادر شده بود محاکمه و به اعدام محکوم کردند.[8] وی در سیزدهم رجب سال 1327 قمری در میدان توپخانه ی تهران به دار آویخته شد. جلال آل احمد نعش شیخ فضل الله را بر سر چوبهی دار هم چون پرچمی دانسته که به علامت استیلای غرب زدگی بر بام ایران افراشته شده است.[9]
پی نوشت:
[1]- انصاری مهدی، شیخ فضل الله نوری و مشروطیت، امیرکبیر، تهران، 1376، ص 29.
[2]- ابوالحسنی علی، اندیشه سبز، زندگی سرخ، امید انقلاب، تهران، 1380، ص23.
[3]- شیخ فضل الله نوری و مشروطیت پیشین، ص 29.
[4]-آدمیتفریدون، ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران، پیام، تهران1350،ص 118.
[5]- ملک زاده مهدی، تاریخ مشروطیت، جلدهای هفت و هشت، انتشارات علمی، تهران1358، ص1257. و رضوانی محمد اسماعیل، انقلاب مشروطیت ایران، شرکت سهامی کتابهای جیبی، ج 3، تهران1356، ص 199.
[6]- تقی زاده حسن، شمه ای از تاریخ اوایل مشروطیت، بی نا، تهران، 1338، ص 66.
[7]- ترکمان محمد، رسائل، اعلامیه ها، مکتوبات . . و روزنامه ی شیخ فضل الله نوری، ج 1، موسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران 1362، ص 9. و رضوانی هما، لوایح آقا شیخ فضل الله نوری، نشر در تاریخ،1362،ص 68.
[8]حسینیان روح الله، تاریخ سیاسی تشیع تا تشکیل حوزه ی علمیه قم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران چ اول، 1380، ص 316.
[9]- آل احمد، جلال، غرب زدگی، فردوس، تهران 1373، ص 78.