جمعه, 2 آذر , 1403 برابر با Friday, 22 November , 2024
جستجو

حجة الاسلام و المسلمین دکتر محمد رضا جباری در برنامه زلال تاریخ رادیو معارف در روز 12 فروردین 1393 در بیان حوادث رخ داده میان دو غزوه بدر و احد به بررسی غزوه بنی قینقاع و برداشت اهمیت مساله حجاب از این واقعه و همچنین رفتار رحمت آمیز پیامبر (ص) در برابر یهودیان پرداخت و به نتایج مهم این غزوه اشاره کرد.

در برنامه گذشته به برخورد پیامبر با یهودیان بنی قینقاع پرداخته شد. بر اساس آنچه در قرآن کریم و روایات تاریخی آمده است، یهودیان این منطقه به این که شخصی بنام محمد بن عبدالله، پیامبر خداست ایمان داشتند و دلایلی باعث شد که ایمان نیاورند و اولین برخورد آن ها همین غزوه بنی قینقاع بوده که منجر به اخراج آن ها از مدینه شد. ماجرا از این جا شروع شد که زنی مسلمان در حال خرید زیور آلات بوده و آن ها هتک حرمت می کنند. این مساله هم نشان دهنده حساسیت مسلمانان به مساله حجاب و کینه توزی یهودیان نسبت به مسلمانان است.

ادامه:

در بررسی گزارش های تاریخی مشاهده می شود که مساله حجاب به صورت تشریع و امر لازم و واجب الهی، مربوط به نزول سوره های احزاب و نور که بعد از سال پنجم بعثت رخ داد، بوده است. بنابراین تشریع حجاب و بیان حدود آن، بعد از این جریان بوده است ولی مفهومش این نیست که زنان مسلمان و زنان پیامبر (ص) و صحابه، حجاب نداشتند که شاهدش همین مورد است.

زنان جزیرة العرب حتی قبل از اسلام در دوره جاهلیت هم حجاب داشتند و مقنعه سر می کردند و در برخی موارد صورت را می پوشاندند. یکی از زمینه های جنگ فجار که در زمان جاهلیت رخ داد، چیزی شبیه زمینه همین غزوه بنی قینقاع است.

داشتن حجاب می تواند ناشی از دو علت باشد:

1-    رسوبات تعالیم انبیاء پیشین در این باره؛ زیرا حجاب منحصر به اسلام نیست. جالب است در برخی از گزارش ها در میان یهودیان امریکا حجاب تا سن ازدواج وجود دارد یا تصاویری قدیمی که از حضرت مریم دیده می شود با حجاب است و خود راهبه ها هم اکنون حجاب به سر دارند. حجاب یک امر ثابت شده ادیان بوده است و اعراب با ادیان آسمانی در ارتباط بوده اند.

2-    بعضی خواسته اند بگویند بخاطر فضای گرم آن جا برای این که بدنشان در معرض خورشید نباشد حجاب داشته اند که این مساله، امری عارضی است و نمی تواند دلیل اصلی باشد.

واقعیت تاریخی این است که حتی قبل از نزول آیات حجاب، مسلمانان دارای حجاب بوده اند و نباید تصور کرد شخصی مانند حضرت خدیجه (س) و حضرت زهرا (س) و زنان بزرگ اسلام تا سال پنجم بعثت حجاب نداشته اند. از این گزارش بر می آید که صورتشان را نیز در معرض دید نامحرمان قرار نمی داده اند؛ حجابی فراتر از حجاب مو و بدن.

همین مورد، نشان می دهد که حجاب یک امر فطری است و اگر زن به خودی خود رها شود و بر اساس فطرت عمل کند، فطرت او را به سوی حجاب خواهد راند.

واکنش پیامبر (ص) به این ماجرا

اشاره شد که پیامبر (ص) در آغاز بنای نصیحت را گذاشتند که از این عناد دست بردارند و گوشزد کردند که شما می دانید من همان نبی موعود هستم و از این دین تبعیت کنید؛ ولی آن ها شروع به اهانت کردند و گفتند که غرور پیروزی بدر تو را گرفته است. پیامبر (ص) نیز چاره ای جز مقابله ندید.

پیامبر (ص) برای حرکت به سمت قلعه یهودیان بنی قینقاع که نزدیک و بخش جنوبی مدینه بود حرکت کرد. با وجودی که این منطقه از مدینه دور نبود پیامبر (ص)، ابولبابه را بجای خودش در مدینه نصب کرد یعنی در غیاب خویش، جانشین تعیین می کرد و این کار مختص دور شدن از مدینه نبود، بلکه در این غزوه نیز که متوجه بنی قینقاع شده است جانشین نصب می کند. در این جا نیز سوال همیشگی خود را از اهل سنت می پرسیم که شما چطور می توانید باور کنید که پیامبر(ص) در این غزوه، مدینه را بدون جانشین رها نمی کند ولی در سفر طولانی معنوی و اخروی، هیچ کسی را جانشین تعیین نکند و آن ها را به حال خود واگذارد؟ می توان ادعا کرد هیچ غزوه ای نبود که پیامبر (ص) از مدینه خارج شود و جانشینی برای خود نصب نکرده باشد.

در این غزوه، امام علی (ع) پرچمدار پیامبر (ص) بوده و شواهدی داریم که در همه جنگ ها پرچمدار بوده است. گفته شده است که پیامبر (ص) پرچم سیاهی به دست امام علی (ع) داد و امام پیشاپیش حرکت کرد و قلعه را محاصره کردند. یهودیان 15 روز مقاومت کردند و با واسطه گری عبد الله بن ابی تسلیم شدند. پس از آن پیامبر (ص) دستور دادند که مردانشان در یک جا جمع شوند و اگر رحمت آن حضرت نبود این ها مستحق مجازات بودند؛ زیرا خیانت ورزیدند، تعدی به یک ناموس مسلمان کرده بودند و مرد مسلمانی را کشته بودند و بجای جبران این کار، رجز خوانی کردند و حالت جنگی به خود گرفتند. همه این ها نقض پیمان بود و بر اساس قوانین خودشان در کتاب مقدسشان مردانشان باید به قتل برسند ولی پیامبر (ص) آن ها را مورد بخشش خود قرار دادند و واسطه گری عبد الله بن ابی را پذیرفتند.

پیامبر (ص) اجازه دادند از مدینه خارج شوند ولی اجازه ندادند هیچ مالی را همراه خود ببرند؛ مگر در حد نیاز. آن ها، سلاح ها و بخش از اموال را باقی گذاشتند و طبق قوانین اسلامی، با توجه به این که این اموال،  فیء محسوب می شد و بدون جنگ بدست مسلمانان رسیده بود باید در اختیار پیامبر (ص) قرار می گرفت و در مسیری که ایشان صلاح می دانست هزینه می شد اما ایشان با این اموال مانند غنیمت رفتار کردند و بین مسلمانان تقسیم کردند.

سوال: با توجه به این که یهودیان رجز می خواندند توقع این است که مقاومت کنند ولی چرا چنین نکردند؟

این ها 15 روز مقاومت کردند و قاعدتا اگر کار بیشتر پیش می رفت، پیامبر (ص) به واسطه شجاعت کسانی مانند امام علی (ع) قلعه را فتح می کردند. یهود با این روحیه احساس یأس کردند و دیدند که عزم پیامبر (ص) جزم است. عبد الله بن ابی، نیز این پیغام را به آن ها رساند که من از پیامبر (ص) می خواهم که با شما مدارا کند و او نیز بر اساس همان پیمان جاهلی که با این یهودیان داشت، می خواست رفتار کند نه بر اساس دین اسلام.  

عامل دیگری که سبب عقب نشینی یهودیان شد و در برخی از متون تاریخی نیز آمده است «القاء رعب» در میان آنان است. بعد از محاصره ای که متحمل شدند خداوند رعب را بر دل این ها افکند؛ بگونه ای که خودشان از پیامبر در خواست کردند تا آن ها را رها کند و بتوانند همسران و فرزندان را با خود ببرند و اموال و سلاح را در اختیار ایشان بگذارند؛ یعنی در قبال اموال و سلاح، جان خود را خریدند.

نتایج برخورد نظامی پیامبر

این غزوه نتایجی داشت؛ از قبیل:

1-    اهل مدینه متوجه شدند که پیامبر (ص) با کسی تعارف ندارد و اگر کسی بخواهد بر خلاف پیمان عمل کند و علیه مسلمانان اقدامی کند با او مقابله خواهد کرد. این در حقیقت زنگ خطری برای دو طایفه دیگر یهودی ساکن در مدینه بود.

2-    با این پیروزی که بعد از پیروزی بدر حاصل شد روحیه مسلمانان بالا رفت.  

3-    اموالی که از یهودیان در اختیار مسلمانان قرار گرفت و پیامبر (ص) بین مسلمانان تقسیم کرد سبب گشایش اقتصادی برای مسلمانان شد؛ بخصوص برای اهل صفه و مهاجرانی که نتوانستند اموال خود را همراه خود از مکه بیاورند.  

4-    این غزوه پیامی برای خارج مدینه و مشرکان و دیگر قبایل داشت که پیامبر (ص) بر پای مصالح اسلامی ایستاده است.

5-     مهم ترین پیام این غزوه نشان دادن بُعد رحمت پیامبر (ص) به جهانیان بود که ایشان طالب جنگ نیستند و هیچ وقت آغازگر جنگ نبوده ولی آن جا که حق مجازات دشمن داشته است خفیف ترین مجازات را اعمال کرده اند مگر در مواردی مانند بنی غریظه که ضرورت داشته است.

با توجه به این که بنی قینقاع به کار زرگری مشغول بوده اند می توان حدس زد، اموالی که بدست مسلمانان رسید قابل توجه و ارزشمند بوده است و همچنین سلاح با کیفیتی به دست مسلمانان رسید؛ زیرا آن ها در آهنگری دست داشته اند و بهترین سلاح ها را تهیه می کردند.  

 

متن برنامه های تاریخی رادیو معارف

 

 

 

 

 

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=19992

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب