شماره 45 فصلنامه علمی ـ پژوهشی شیعه شناسی با مقالات جدیدی منتشر شد. در این شماره سه تن از اساتید و پژوهشگران گروه تاریخ اسلام و یک نفر از گروه ادیان مجتمع آموزش عالی امام خمینی (ره) صاحب مقاله بوده اند.
فهرست مقالات و چکیده آنها به ترتیب زیر است:
بازتعريفي از ژئوپليتيك شيعه با نگاهي به انقلاب بحرين/ دكتر مسعود اخوان كاظمي، صفي الله شاه قلعه
جنبش هاي اسلامي معاصر، در روند تحولات منطقه خاورميانه جايگاه ويژه اي دارند. در اين ميان، انقلاب شيعيان بحرين، به ويژه محورهاي اساسي آن به مثابه نيروهاي اجتماعي، تشكل ها و اشخاص و گروه هاي مستقل معارض، در تقابل با نظام سلطنتي حاكم بر اين كشور، در تحول ژئوپليتيك شيعه نقش درخور توجهي يافته است.
هدف اين پژوهش، تبيين و تحليل ژئوپليتيك شيعه و جايگاه آن در تحولات جهاني و منطقه اي، به ويژه در جنبش ها و انقلاب هاي اخير در سرزمين هاي اسلامي، با تاكيد بر انقلاب بحرين است. شيعيان بحرين، با اينكه اكثريت جمعيت اين كشور را تشكيل مي دهند و عمدتاً از طبقه كارگر و كم درآمدند، در مقابل اقليت سني كه جمعيت شهري ثروتمند را تشكيل مي دهند و قدرت حكومتي را در دست دارند، از لحاظ اجتماعي و سياسي به حاشيه رانده شده اند. تلاش براي دستيابي به حقوق سياسي و اجتماعي مناسب و تغيير نظام استبدادي سلطنتي حاكم بر بحرين، باعث شكل گيري انقلابي مردمي، به ويژه در ميان شيعيان اين كشور در برابر خاندان حاكم آل خليفه شده است. اين انقلاب به رغم برخورداري از ويژگي هايي همچون مردمي بودن و دموكراسي خواهي، با سكوت و حتي واكنش منفي كشورهاي غربي و عكس العمل شديد نظامي حكومت عربستان مواجه شده است. اين نوشتار درصدد است تا دلايل برخورد دوگانه غرب را در اين تحولات، با استناد به بازتعريفي از تحول ژئوپليتيك شيعه بررسي و تحليل كرده، به ويژه جايگاه انقلاب بحرين را در اين فرايند ارزيابي و تبيين كند.
نقدي بر كتاب ژئوپليتيك شيعه/ دكتر نعمت الله صفري فروشاني، سيدعليرضا عالمي
از منظر نگارنده، تحميل مفهوم ژئوپليتيك بر مقوله معرفتي و عقيدتي شيعه از ابتكارات و بدعت هاي كتاب ژئوپليتيك شيعه، نوشته فرانسوا توال است. وي كوشيده است مفاهيم قديمي تر اسلام ايراني و اسلام عربي را در دايره اي محدود تر بر شيعه گري ايراني و شيعه گري عربي تطبيق دهد. هدف اصلي او در اين كتاب آن است تا ژئوپليتيك شيعه را با هارتلند (مركزيت) ايران ترسيم كند. نويسنده براي رسيدن بدين مقصود، بسياري از واقعيت هاي جوامع شيعي را ناديده گرفته و خبط و خطاهاي وي در گزارش دهي از تاريخ تشيع و شيعيان نيز كاملاً مشهود است.
بازتاب نمادين نقد و نفي قدرتِ مستقر، در مناسك و شعاير شيعه با تاكيد بر دو دوره صفويه و قاجاريه/ دكتر سيدحسين اطهري، ليلا دستغيب
با رسمي شدن مذهب شيعه اثناعشري در دوره صفويه، رويه اي دوسويه در قبال قدرت در دستگاه ديني نمودار شد. هم زمان با آنكه مشروعيت بخشي به حكومت در زمره اختيارات علما قرار گرفت، با گسترش مناسك و شعاير، نقد و نفي قدرت در زمره نماد هاي محوري شعاير اصلي شيعه، يعني عاشورا و محرم درآمد.
نويسندگان مقاله حاضر بر اساس رهيافت كاركردگرايي ديني، اين ادعا را مطرح مي سازند كه به نظر مي رسد در يك فراگشت تاريخي، با گسترش مناسك و شعاير، مذهب شيعه از مشروعيت بخشي حكومت، به نفي آن ميل كرده است. بخش عمده اي از اين فراگشت، متاثر از گسترش نمادين نفي قدرت سياسي در مناسك و شعاير ديني بوده است. پادشاهان ايراني در طول دوره صفويه و قاجاريه در جهت افزايش قدرت خود، به گسترش مناسك شيعي روي آوردند؛ اما با اقبال مردم به اين مناسك، به تدريج نقد و نفي قدرت مطلقه پادشاهي، به مثابه مهم ترين نماد شعاير شيعي درآمد.
مراسم عاشورا در كابل/ دكترقاسم جوادي، سيد محمد جمال موسوي
شيعيان در تمام دنيا همه ساله ياد و خاطره شهيدان كربلا را زنده نگه مي دارند و در ماه محرم به سوگ مي نشينند. شيعيان افغانستان نيز اهتمامي ويژه به برپايي عزاداري هاي حسيني دارند و اين امر، قدمتي به پيشينه حضور تشيع در اين كشور دارد.
نوشتار زير در دو بخش به اين موضوع پرداخته است: بخش نخست اشاره اي كوتاه به سير تاريخي عزاداري هاي حسيني در افغانستان، به ويژه كابل دارد؛ در بخش دوم به چگونگي برگزاري اين مراسم، مانند سبك عزاداري، علايم و نمادها، زنانه خواني، ساختار تكيه خانه، نحوه اجراي مراسم طي يك روز و… در شهر كابل پرداخته شده است. اين بخش بيشتر به مشاهدات نويسنده و مصاحبه با افراد مطلع متكي است.
تجلي باورهاي شيعي در مضامين عاشورايي ديوارنگاره هاي بقاع متبرك گيلان/ دكتر پريسا شادقزويني
گسترش فرهنگ و باور شيعي در طول تاريخ و در ميان اقوام و مناطق مختلف ايران، راه هاي متفاوتي را پيموده است. در گيلان، به واسطه حكومت هاي ديالمه و آل كيا، رشد و نفوذ عقايد شيعي در ميان مردم منطقه، قدمت و عمق بيشتري دارد. يكي از برجسته ترين نمادهاي شيعي، واقعه كربلاست كه از عميق ترين و جان گدازترين حوادث مذهبي تاريخ بشر به شمار مي آيد. بازتاب اين واقعه در جوامع شيعي، در طول تاريخ به گونه هاي مختلف رخ نموده است.
مردم گيلان در تجلي علايق شيعي خود، با گردهمايي در بقاع متبرك امامزادگان و سادات، به خاندان نبوت توسل مي جستند و آيين ها و مناسك شيعي را در اين اماكن برگزار مي كردند. ايشان همچنين به منظور پاسداشت حماسه عاشورا، مضامين اين واقعه عظيم را بر ديوارهاي بقاع نقش مي زدند. شيعيان منطقه، مصايب كربلا را متعلق به خود مي دانستند و در پيوندي عميق با آن، در به تصوير كشيدن مجالس آن همت مي گماشتند. نقش زدن بر در و ديوار بقعه، نوعي حرمت گذاري و ارادت به صاحب بقعه، و در جهت بيان باورهاي پاك و بي غش مردم است. سنتِ نقش زدن مضامين مذهبي بر در و ديوار و ستون بقعه ها، رسمي كهن در منطقه است كه حدود دو قرن قدمت دارد. پرداختن به مضامين حماسه جاودانه عاشورا در ديوارنگاره هاي بقاع، از سر عشق و دلدادگي انجام شده است و فاقد سند تاريخي است. در اين ديوارنگاره ها بيشتر، ابعاد عاطفي واقعه كربلا به تصوير آمده است. اين ديوارنگاره ها براي مردم جنبه اي مقدس داشته و در پرورش باورهاي شيعي و آيين هاي سنتي ايشان، نقشي موثر ايفا مي كرده است.
مقاله پيش رو بر اين مطلب تاكيد دارد كه بازتاب مضامينِ عاشورايي ديوارنگاره هاي بقاع متبرك، نشان دهنده علاقه و باور مردم منطقه به اهل بيت و تاثيرگذاري آن بر باور شيعي مردم گيلان بود. غالب مضامينِ عاشورايي اين ديوارنگاره ها را مي توان با نگاه نمادين و اسطوره پردازانه عوام ارزيابي كرد؛ زيرا در ارتباط با فرهنگ شيعي عامه است.
شيعيان مالزي/ دكتر جلال درخشه، سيدعلي مرتضوي امامي زواره
اسلام هميشه عنوان عنصر كليدي در هويت فرهنگي مالزي را دارا بوده و پايدارترين و نفوذناپذيرترين خصيصه قومي را به وجود آورده است. درباره پيشينه پيدايش شيعه در مالزي، دو ديدگاه قديم و جديد وجود دارد: برخي بر اين باورند كه با ورود اسلام به منطقه جنوب شرق آسيا توسط بازرگانان مسلمان ايراني، عربي و هندي در اوايل قرن پانزدهم ميلادي، ايالات مالاكا، به عنوان مركز اسلامي در اين منطقه، فعاليت خود را آغاز كرد؛ برخي ديگر بر اين اعتقادند كه پيشينه تشيع در مالزي، به اقدامات يك سيد پاكستاني برمي گردد كه با كتاب و جزوه هاي خود نهال شيعه را در مالزي كاشت. پيروزي انقلاب اسلامي ايران سبب توجه بسياري از نخبگان به مذهب تشيع شد و پس از اين رويداد، اقبال شديدي به تشيع در مالزي اتفاق افتاد.
بررسي جامعه شيعيان مالزي از لحاظ سياسي، فرهنگي و اقتصادي، از مهم ترين دغدغه هاي اين مقاله است.
سير تحولات تاريخي حضور زنان در مساجد و اماكن اسلامي و تاثير آن بر معماري مساجد/ ريحانه هاشمي، حجت الاسلام دكتر رسول جعفريان
در اين مقاله به بررسي «سير تحولات تاريخي حضور زنان در مساجد و اماكن اسلامي و تاثير آن بر معماري مساجد» پرداخته شده است.
در ابتدا حضور تاريخي زنان در مساجد در صدر اسلام و عملكرد پيامبر(ص) در تشويق زنان براي حضور در مسجد و نهي موردي آنان بررسي شده است. عملكرد خلفا پس از پيامبر(ص) با سنت ايشان متفاوت بوده و محدوديت هايي براي حضور زنان در مساجد قايل مي شدند. ائمه(ع) بعد از پيامبر شيوه آن حضرت را ادامه داده، محدوديتي براي حضور زنان قرار نمي دادند؛ هرچند در مواردي نهي از طرف ايشان صادر شده است. علماي اهل سنت در پيروي از پيشوايان خود به سنت خلفا عمل كرده اند و اين امر به تدريج بر معماري مساجد اهل سنت اثرگذاشته و جايگاه خاصي براي زنان در اين مساجد در نظر گرفته نشده است؛ اما علماي شيعه با پيروي از اهل بيت(ع) به حضور زنان در مساجد اهميت داده اند و اين امر به تدريج باعث گسترش فضاي اختصاص داده شده به بانوان در مساجد شده است.
اختصاص بخش هاي ويژه به بانوان شيعه در مساجد و حسينيه ها، موجب پيشرفت زنان در امور مذهبي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي شده و تاثيرات تمدني براي بانوان شيعه برجاي نهاده است. تاثير تمدني حضور بانوان شيعه در مساجد، افزون بر تاثيرات مثبت در معماري مساجد شيعيان، موجب تغييراتي در مساجد اهل سنت شده است.
بررسي نقش بساسيري پيرامون نفوذ خلافت فاطميان و شيعيان عراق/ دكتر سيدميرحسين علامه
فتح ري توسط سلجوقيان، باعث از دست رفتن موازنه قدرت بين بساسيري و رئيس الروسا ابن مسلم وزير عباسي در بغداد مي شود. هم زمان، اختلاف بين بساسيري و ملك رحيم، آل بويه را تضعيف كرده، پس از تسلط سلاجقه بر ايران، زمينه را جهت تحقق سياست توسعه طلبانه آنان براي ورود به عراق، و اجابت دعوت القائم خليفه عباسي فراهم مي سازد. بساسيري نيز براي حفظ موقعيت سياسي ـ نظامي خود، به دعوت مويدالدين شيرازي پاسخ مي دهد؛ اما مشكلات اقتصادي فاطميان، بي اعتمادي آنها به بساسيري، مخالفت ابن مغربي با حركت بساسيري، و نوع نگاه تغيير نيرو در برابر سلاجقه، باعث قطع كمك به بساسيري مي شود.
داعي الدعاه شيعيان اسماعيلي، مويدالدين شيرازي هم هرچند مخفيانه به قاهره مي رود، اما وجود همراهان ناپايدار بساسيري و تغيير پياپي مواضع آنها بين بساسيري و سلاجقه، و عدم وفاداري كامل آنها به شيعيان اسماعيليه، به همراه مشكلات ايجادشده براي يازوري، وزير مستنصر فاطمي، بن مايه قطع ارتباط داعي الدعاه با بساسيري مي شود. بساسيري نيز اگرچه اختصاصات خليفه را به مصر مي فرستد و به نام مستنصر خطبه مي خواند، اما خليفه عباسي را به منزله برگ برنده در حديثه الفرات، نزد همراه اصلي خودش در فتح بغداد، يعني قريش بن بدران، نگاه مي دارد. حركت بساسيري و اعلام خلافت فاطميان؛ بيش از آنكه معلول وفاداري به شيعيان اسماعيليه باشد، تقسيم و تسهيم منافع و قدرت سياسي است. در عهدنامه اي كه براي بساسيري به عنوان صاحب الجيش نوشته شده است، هيچ اشاره اي به تعهد شيعه اسماعيليه ندارد. همچنين يك سان انگاري امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) با المستنصر فاطمي براي بيان همكاري تعدادي از شيعيان اماميه با بساسيري، افزون بر نقض گزارش ابن اثير، بيش از آنكه معلول تطابق اعلان يك امام حي در زمان خاص باشد، ناشي از ارتباط نسبي و طايفه اي بين مزيد بن صدقه و بساسيري است. بنابراين، نظر برخي از مستشرقان همچون گرهارد هافمن، تي كانارد، و ناگل در اين خصوص قابل تصحيح و تكميل است.