چالش زیدیان یمن در تثبیت بنیانهای حکومت
مهمترین بخش در روند شکلگیری حکومتها، دوران تثبیت آنان میباشد. اگر این دوران با موفقیت سپری نشود، تنشهای حلنشده بهزودی سبب ضعف حکومت و بروز مشکلات فراوان برای حاکمان خواهند شد.
1. حضور و رقابت جَفاتُمیان
«جَفاتم»، لشکریان والی عباسی، علی بن حسین مشهور به جَفتم بودند. او آخرین والی عباسی بود که از سوی معتضد عباسی (289 ـ 279 ق) مأمور شد تا از عراق به یمن رود. جفتم در سال 282 ق و پس از ورود به صنعا، با دعام هَمدانی و یارانش درگیر شد. در این جنگ که با پیروزی دعام همراه شد، جفتم یمن را ترک کرد و به عراق بازگشت؛ اما یارانش در صنعا باقی ماندند و به جفاتمیان معروف شدند. (1)
اینان هرکدام بر منطقهای از صنعا مسلط شدند و هرگونه که میخواستند، آن را اداره میکردند؛ چهبسا زن و بچهای را برای فسق و فجور از بازار میربودند و کسی نمیتوانست جلوی آنها را بگیرد. (2) آلطریف نیز که در صنعا زندگی میکردند، با این گروه همپیمان بودند. ابراهیم بن خلف از آلطریف، زنان را به اسارت میگرفت، به مکه میبرد و بهعنوان کنیز میفروخت. (3)
همین گروه از جفاتمیان و آلطریف پس از ورود هادی به صنعا در 288 ق، با شعار «لانرید العلوی و لا دخل بلدنا» ضد هادی قیام کردند. (4) هنگامی که ابوالعتاهیه، حاکم صنعا میخواست آرامشان کند، آنها با پرتاب سنگ او را عقب رانده و در نزدیکی خانه هادی با یاران او درگیر شدند. (5) یاران هادی پس از کشتن سی نفر از مهاجمان، آنان را مجبور به خروج از شهر کردند. (6)
آنگونه که نویسنده کتاب سیرة الهادی الی الحق ذکر میکند، از این زمان به بعد هادی الی الحق را بر بالای منابر با نام «امام» توصیف کردند و به دستور او، نامش را بر نقد و طراز حک کردند. (7) کار امام هادی الی الحق آنچنان بالا گرفت که حتی در مکه در طول هفت سال به نام او خطبه میخواندند و سکه میزدند. (8) از روی سکههای مضروب به صعده در سال 298 ق که اینگونه بر روی آنها حک شده است: «الهادی الی الحق امیرالمؤمنین ابنرسولالله» و امروزه در موزه هنرهای اسلامی قاهره مصر نگهداری میشوند، مشخص میشود که وی علاوهبر «هادی الی الحق»، ملقب به نام «امیرالمؤمنین» نیز بوده است. (9)
2. مشکلات اقتصادی
گرچه یمن از بسترهای اقتصادی مناسبی سود میجست و تا پیش از این، کشاورزی بهعنوان مهمترین بخش اقتصادی تأثیر بسزایی در سطح زندگی اجتماعی یمنیان ایفا میکرد، اما زلزله سال 244 ق که باعث فرورفتگی بخشی از یمن و تخریب خانههای آن شد، (10) اقتصاد و کشاورزی آنها را نیز تحتالشعاع خود قرار داد. پس از این حادثه و با بروز خشکسالیهایی که از سال 283 ق شدت گرفت، یمنیان با قحطیهای گسترده روبهرو شدند؛ (11) میوهها و کشتزارهایشان نابود شد و درگیری و اختلافهای قبیلهای هم زیاد شد. به این دلایل، میزان مرگومیر مردم و حیوانات در این دوره که همزمان با حضور زیدیان بود، بالا رفت. (12) قحطی آنگونه عرصه را بر مردم تنگ کرد که مردم از شدت گرسنگی یکدیگر را خوردند و کسی قحطیای بزرگتر از این را به یاد نداشت. (13)
برهم خوردن تعادل اقتصادی و فقر باعث شد از یک طرف زیدیان که در تلاش برای تأسیس اولین حکومت زیدی خود بودند، با جنگهای متعدد و با رنگ و بوی اقتصادی روبهرو شوند و از طرف دیگر، مردم از پرداخت زکات به هادی و کارگزارانش خودداری کنند. (14)
محمد بن عبیدالله علوی، کارگزار هادی در «وسحه» در نامهای به هادی نوشت که اَبادُغَیش شهابی، تعداد زیادی نیرو جمعآوری کرده است و از تسلیم زکات و سایر واجبات خودداری میکند؛ او در این نامه از هادی در خواست کمک کرد. زیدیان پس از یک نبرد سنگین با مردم وسحه توانستند بر اوضاع مسلط شوند. (15) هنوز مدتی از این اتفاق نگذشته بود که هنگامی که کاگزاران هادی به همراه اموالی حدود هزار دینار از شهر نجران خارج شده بودند، در بین راه توسط اهل «وادعه» مورد کمین و دستبرد قرار گرفتند. در این درگیری یکی از کارگزاران هادی کشته شد. (16)
با رسیدن خبر به امام هادی الی الحق، او بهسمت روستای شوکان، (17) محل اقامت شورشیان حرکت کرد. در آنجا تعدادی از اقوام آنها را نزدشان فرستاد تا با نصیحت، آنها را به طاعت خدا باز گردانند و اموال را پس دهند؛ اما آنها نپذیرفتند. آن شب هادی الی الحق پیامبر(صلی الله علیه و آله) را در خواب دید که میفرمود: «لعن الله حنیشا، لعنه الله.» (18) این خواب سبب شد تا روز بعد، امام هادی الی الحق در مقابله با شورشیان شدت عمل به خرج دهد. به دستور او درختان خرما و انگورهای شورشیان از جا کنده شد و خانههایشان را ویران کردند. (19)
بهواسطه همین جنگها و هزینههای بالای امور نظامی و تداوم خشکسالیهای یمن، زیدیان با کاهش درآمدهای حکومتی روبهرو شدند. بالا رفتن تعداد فقرا (20) به همراه کاهش درآمدهای اقتصادی سبب تضعیف زیدیان در بعد اجتماعی، سیاسی و نظامی گشت. از این رو هادی الی الحق به والیانش دستور داد تا یکچهارم از زکات جمعآوری شده را برای فقرا صرف کنند (21) و زنان یهودی و نصرانی را از پرداخت جزیه معاف کرد. (22)
توجه هادی به رفع نگرانیهای معیشتی مردم و و صلحنامههای وی، سبب جلب اعتماد عمومی و روسای قبایل شد. این امر آنچنان مؤثر بود که با وجود همه مشکلات، هنگامی که یحیی بن حسین از بزگان و مردم قبایل اطراف صعده برای جهاد دعوت مینمود، در همراهی کردن او کوتاهی نمیکردند. (23)
3. بافت قبیلهای
گرچه ورود هادی الی الحق به یمن به دعوت برخی قبایل یمنی صورت گرفت، (24) اما همین بافت قبیلهای به یکی از مهمترین چالشهای اجتماعی زیدیان در برپایی حکومت تبدیل شد.
ازجمله مشکلات امام هادی الی الحق، اختلافات بینقبیلهای بود که گاه بهعلت کشته شدن یک شخص از یک قبیله توسط افراد قبیله دیگر و یا بروز اختلافات مالی بهوجود میآمد. اختلاف بین اهل سبیع و اهل خرقان که با کشته شدن یکی از افراد اهل ربیعه آغاز شد، (25) و یا اختلاف بین سلمانیین و خولانیها را میتوان از این جمله دانست (26) که با تدبیر امام هادی الی الحق منجر به صلح شد.
حمایت برخی قبایل از بازماندگان والی عباسی، (27) مقاومت آنان در مقابل برخی دستورات امام هادی الی الحق همچون اجرای حد شرب خمر (28) و خیانت و پیمانشکنی، زیدیان را در تأسیس حکومتشان به سختی انداخت. از این رو هنگامی که هادی در سال 286 ق بر اهل خیوان مسلط شد، بالای منبر آنان را بهشدت مورد عقاب قرار داد و گفت:
… ای اهل خیوان! ای اهل نفاق و ای اهل دروغ و کذب!… اگر فضایل یحیی بن عیسی نبود، دستان مؤمنین را در کشتنتان باز میگذاشتم. پس از این، بهواسطه خطای شما بر شما رحم نخواهم کرد و اگر توطئه کنید، شما را نابود میکنم. (29)
بهعلت خیانت و پیمانشکنی برخی قبایل از سال 287 ق به بعد، شاهد شدت عمل هادی در مقابله با قبایل و اشخاصی هستیم که علیه او دست به قیام و نافرمانی میزنند. (30)
اهل نجران که پیش از این با هادی همپیمان بودند، قصد جنگ با هادی کردند. پس از آنکه هادی بر آنها پیروز شد، دستور داد کشتههای نجرانیان را طوری بر تنه درختان قرار دهند تا سرهایشان به سمت پایین آویزان باشد. (31) همینطور دستور داد تا خانه و باغ برخی شورشیان را تخریب کنند.
هنگامی که درختان نخل آنجا را کندند، هادی الی الحق گفت: «رسول خدا با بنینظیر نیز اینگونه رفتار نمود»؛ (32) سپس این آیه را خواند: «ما قَطَعْتُمْ مِنْ لینَةٍ أَوْ تَرَکتُمُوها قائِمَةً عَلى أُصُولِها فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِیُخْزِیَ الْفاسِقینَ؛ (33) هر درخت با ارزش نخل را قطع کردید یا آن را به حال خود واگذاشتید، همه به فرمان خدا بود تا که فاسقان را خوار و رسوا کند.» (34)
عمده مخالفتهای این قبایل، پس از عزل و نصبهای هادی الی الحق بهوقوع پیوست. (35) در مهمترین مخالفتهای قبیلهای، آلطریف و آلیعفر را پس از جنگ با زیدیان و زخمی شدن امام هادی الی الحق، مجبور کردند از صنعا به صعده عقبنشینی کنند. (36) این عقبنشینی سبب شد تا سایر قبایل و نیز قبایل اطراف صعده از اطاعت هادی خارج شده و علیه او شورش نمایند. (37)
4. مشکلات فرهنگی
یکی از مهمترین مشکلات هر حکومت اعتقادی، شناخت دیدگاههای فرهنگی جامعه پیرامون و چگونگی حفظ و یا اصلاح فرهنگ مطلوب از دیدگاه خود میباشد.
هادی الی الحق در اولین سفر خود (280 ق / 893 م) بدون شناخت از اوضاع اجتماعی و فرهنگی یمنیان و به امید جامعه پوشاندن به آرزوهای خود، مدینه را بهسوی یمن ترک کرد. (38) شراب که از مهمترین بخش اقتصادی یمن، یعنی کشاورزی بهدست میآمد و ظاهراً جزئی از فرهنگ عامیانه آنها بود، عاملی شد تا هادی مجبور به ترک یمن شود. (39) او هنگامی که میخواست حد شراب را بر برخی خویشان ابوالعتاهیه (40) اجرا نماید، با مقاومت و مخالفت وی روبهرو شد؛ از این رو شبانه یمن را ترک کرد و به مدینه بازگشت. (41)
حجاب زنان از دیگر مسائل فرهنگیای بود که هادی الی الحق توجه ویژهای به آن نمود. او پس از اقامه نماز جماعت یومیه، از مسجد خارج میشد و در کوچه و بازارها میگشت و اگر زنی را میدید، او را دعوت به حجاب مینمود. (42)
توجه ویژه وی به حجاب سبب شد تا او اولین کس از حاکمان یمن باشد که بُرقَع (مقنعه روبندهدار) را برای زنان یمن ساخته و آنها را ملزم به استفاده از آن کند. (43)
تأثیر ظهور قرامطه بر فرایند شکلگیری اسماعیلیه
هنگامی که پیمانشکنیها و درگیریها در حال گسترش بود، حضور قرامطه (44) در یمن معزل جدیدی برای ادامه تحرکات زیدیان ایجاد کرد.
قرامطه در سال 291 ق به فرماندهی علی بن فضل حمیری و منصور بن حسن کوفی به یمن وارد شدند. (45) علی بن فضل در سال 293 ق پس از درگیریهای فراوان توانست بر صنعا مسلط شود. (46)
مشکل قرامطه و وجود آنها در یمن، غیر از مشکلات و معظلاتی بود که تا پیش از این زیدیان با آن روبهرو بودند. پیش از ورود هادی الی الحق به یمن، این منطقه کمتر با مباحث و نظریات کلامی و علمی آن دوره روبهرو بود. از این رو هادی که فردی عالم و مجتهد بود، توانست در این خلأ موجود به تبیین مباحث علمی ـ کلامی زیدیه بپردازد. به همین دلیل درگیریهای ابتدایی وی بیشتر در رابطه با مسائل اجتماعی و اقتصادی بهوقوع میپیوست. اما با حضور قرامطه، این جو دگرگون شد و رقیبان سرسخت اسماعیلی که دارای مباحث نظری و کلامی بودند، عرصه را بر زیدیه یمن تنگ نمودند.
کشمکشهای بسیاری بین زیدیان و قرامطه رخ داد و صنعا که مهمترین شهر یمن بود، بارها بین این دو گروه ردوبدل شد؛ (47) حتی در سال 297 ق، هنگامی که هادی برخی از یارانش را به صنعا فرستاد، آنان بهعلت ترس از بازگشت قرامطه مجبور شدند آنجا را ترک کرده و به صعده باز گردند. (48)
در مجموع از سال 298 ـ 291 ق زیدیان یمن هفتادوسه جنگ با قرامطه انجام دادند (49) که در بیشتر آنها، پیروزی با قرامطه رقم خورد. (50)
به طور کلی گرچه این دوره یکی از مهمترین دورههای تاریخی حکومت زیدیان محسوب میشود که هادی الی الحق توانست هرچند بهطور موقت مرزهای دولت تازهتأسیس خود را از شمال تا نجران و از جنوب تا عدن گسترش دهد، اما هادی تا زمان فوتش با قرامطه، قبایل اطراف صنعا و اهل نجران درگیر بود (51) و در آخرین درگیری زیدیان در نجران، محمد بن عبیدالله علوی، والی آنجا توسط بنیالحارث کشته و به صلیب کشیده شد. (52)
سرانجام یحیی بن حسین ملقب به هادی الی الحق در ذیحجه سال 298 ق / 1101 م در حالی که بهشدت مریض بود، از دنیا رفت. (53)
نتیجه
نتایج و یافتههای این پژوهش را میتوان در محورهای زیر خلاصه کرد:
پیشینه یمنیان در گرایش به تشیع، توجه علویان و اسماعیلیان را به این منطقه جلب کرد. ازاینرو گروهی از ایشان به یمن آمدند و دعوتشان را آشکار کردند. زیدیان تنها کمی پیش از اسماعیلیان و با دعوت برخی قبایل یمنی به آنجا وارد شدند.
آنان به رهبری هادی الی الحق با استفاده از بسترهای علمی و فرهنگی که قاسم رسی ایجاد نموده بود و نیز با استفاده از بسترهای سیاسی، اجتماعی، جغرافیایی و اقتصادی موجود، موفق به تأسیس اولین دولت زیدی یمن شدند.
این دولت تازهتأسیس در برخی موارد بهدلیل ضعف خود در شناخت اوضاع موجود و در برخی موارد دیگر با ظهور پدیدههای جدید، با مشکلات و چالشهای گوناگونی در عرصه سیاسی روبهرو شد.
مشکلات فرهنگی، بافت قبیلهای، حضور باقیماندگان والیان عباسی و حمایت آنان توسط قبایل یمنی، مشکلات اقتصادی ناشی از زلزله و خشکسالی و ظهور مدعیان سرسخت اسماعیلی، بنیانهای این دولت تازهتأسیس زیدی را با مخاطرات جدی روبهرو کرد.
پی نوشت:
. العرشی، بلوغ المرام، ص 19.
2. عباسی، سیرة الهادی الی الحق، ص 204؛ یحیی بن حسین بن قاسم، انباء الزمن فی تاریخ الیمن، ص 22 ـ 21.
3. همان.
4. عباسی، سیرة الهادی الی الحق، ص 207.
5. همان، ص 209 ـ 208.
6. یحیی بن حسین بن قاسم، انباء الزمن فی تاریخ الیمن، ص 23.
7. همان، ص 18.
8. الزرکلی، اعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء، ج 8، ص 141.
9. فؤاد سید، تاریخ المذاهب الدینیه فی البلاد الیمن، ص 237 ـ 236.
10. ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج 7، ص 81.
11. عباسی، سیرة الهادی الی الحق، ص 36؛ حسنی، المصابیح، ص 570.
12. همان، ص 584.
13. یحیی بن حسین بن قاسم، انباء الزمن فی تاریخ الیمن، ص 37.
14. الفقی، الیمن فی خلل الاسلام، ص 16.
15. عباسی، سیرة الهادی الی الحق، ص 87 ـ 85 .
16. همان، ص 89 .
17. «شوکان» روستایی است که خانه و درختان نخل و انگور فراوان دارد و بسیار آباد است. این روستا در منطقه ذمار قرار دارد. در منابع، روستایی نزدیک سرخس را هم به این نام ضبط کردهاند. (همان، ص 90؛ حموی، معجم البلدان، ج 3، ص 373)
18. عباسی، سیرة الهادی الی الحق، ص 91 ـ 89 .
19. یحیی بن حسین بن قاسم، انباء الزمن فی تاریخ الیمن، ص 13.
20. عباسی، سیرة الهادی الی الحق، ص 46.
21. یحیی بن حسین بن قاسم، انباء الزمن فی تاریخ الیمن، ص 10.
22. یحیی بن حسین، مجموع رسائل الامام الهادی الی الحق، ص 622.
23. بهعنوان نمونه ر.ک به: یحیی بن حسین بن قاسم، انباء الزمن فی تاریخ الیمن، ص 11.
24. عباسی، سیرة الهادی الی الحق، ص 36 و 66.
25. همان، ص 126.
26. یحیی بن حسین بن قاسم، انباء الزمن فی تاریخ الیمن، ص 19.
27. همان، سیرة الهادی، ص 207.
28. حسنی، المصابیح، ص 570 و 577.
29. عباسی، سیرة الهادی الی الحق، ص 133 ـ 114.
30. تقریباً بیشتر حوادث این سال را میتوان اینگونه دانست. (همان، ص 195 ـ 136)
31. یحیی بن حسین بن قاسم، انباء الزمن فی تاریخ الیمن، ص 20.
32. همان؛ عباسی، سیرة الهادی الی الحق، ص 130.
33. حشر (59): 5.
34. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 23، ص 484؛ یحیی بن حسین بن قاسم، انباء الزمن فی تاریخ الیمن، ص 20.
35. حسنی، المصابیح، ص 217.
36. همان، ص 242 ـ 220.
37. همان، ص 589 ـ 586؛ یحیی بن حسین بن قاسم، انباء الزمن فی تاریخ الیمن، ص 35.
38. همان، ص 7؛ عباسی، سیرة الهادی الی الحق، ص 36؛ الزرکلى، أعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء، ج 8 ، ص 141.
39. هارونی، الافاده، ص 141.
40. نام او عبدالله بن بشر، ملقب به ابوالعتاهیه است. او شخصی ادیب و شاعر، و از بزرگان یمن و حاکم صعده بوده است. (یحیی بن حسین، الاحکام فی الحلال و الحرام، ج 2، ص 16؛ عباسی، سیرة الهادی الی الحق، ص 110؛ حسنی، المصابیح، ص 579)
41. همان، ص 570 و 577.
42. عباسی، سیرة الهادی الی الحق، ص 386؛ یحیی بن حسین، مجموع رسائل الامام الهادی الی الحق، ص 542.
43. همو، الاحکام فی الحلال و الحرام، ج 2، ص 10.
44. قرامطه منصوب به حمدان قرامط هستند که بیتالمقدس را قبله قرار داد. آنان در سال 317 ق حجرالاسود را کندند و به «هجر» بردند، تا آنکه سال 339 ق به مکه باز گردانده شد. (احمد شوقی، الحیاة السیاسیه و الفکریه للزیدیه فی المشرق الاسلامی، ص 179)
45. عباسی، سیرة الهادی الی الحق، ص 340.
46. یحیی بن حسین بن قاسم، انباء الزمن فی تاریخ الیمن، ص 47 ـ 44.
47. علی بن فضل پس از از دست دادن صنعا آن را بار دیگر در سال 294ق تصرف کرد و پس از کشتن دشمنانش، به مدت سه سال بر آنجا حکومت کرد. (الفقی، الیمن فی ظل الاسلام، ص 109؛ یحیی بن حسین بن قاسم، انباء الزمن فی تاریخ الیمن، ص 49 ـ 48)
48. همان، ص 52.
49. هارونی، الافاده، ص 137؛ احمد شوقی، الحیاة السیاسیه و الفکریه للزیدیه فی المشرق الاسلامی، ص 179.
50. فؤاد سید، تاریخ المذاهب الدینیه فی البلاد الیمن، ص 235.
51. حسنی، المصابیح، ص 589.
52. عباسی، سیرة الهادی الی الحق، ص 377 ـ 373.
53. همان، ص 384؛ حسنی، المصابیح، ص 589؛ یحیی بن حسین بن قاسم، انباء الزمن فی تاریخ الیمن، ص 58.