دوشنبه, 10 دی , 1403 برابر با Monday, 30 December , 2024
جستجو

امام حسن و امام حسین در جنگ با ایران شرکت نکردند پس چگونه امام حسین با حضرت شهربانو ازدواج کرده است؟

 

پاسخ: سوال شما دارای سه بخش زیر می‌باشد که باید به هر یک جداگانه پاسخ داده شود:

1- حضور امام حسن و امام حسین در جنگ علیه ایرانیان.

2- زیباترین دختر یزگرد سوم.

3- ازدواج امام با ایشان.

————————

1- حضور امام حسن و امام حسین در جنگ علیه ایرانیان

هیچیک از منابع و مآخذ متقدم و معتبر[1] شیعی از حضور حسنین در فتوحات ایران، شام و یا آفریقا سخنی نگفته‌اند. اما برخی از منابع اهل سنت از حضور امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در بعضی از فتوحات آن هم در زمان خلفا (و نه زمان امام علی(ع)) خبر داده‌اند که به عنوان نمونه به موارد ذیل اشاره می‌شود:

1- بلاذری با عبارت «برخی چنین می‌گویند» به نقل این خبر می‌پردازد: حسن و حسین دو پسر علی بن ابی طالب در این جنگ(فتح طبرستان) با سعید بن عاص همراه بوده‌اند.[2]

2- طبری مورخ مشهور اهل سنت می‌نویسد: «در سال سی‌ام (و در زمان حکومت عثمان) سعید بن عاص با تنی چند از صحابه همچون حسن، حسین، حذیفة بن یمان و … به همراه سپاهی از کوفه به قصد خراسان به راه افتادند».

3- از دیگر منابع اهل سنت که به این خبر اشاره کرده‌اند می‌توان به این موارد اشاره نمود: ابن اثیر،[3] ابن کثیر،[4]‌ ابن خلدون[5] و …

بررسی و نقد گزارش‌های اهل سنت:

1- بخشی از گزارشها فاقد هرگونه سندی می‌باشند.

2- آن دسته از گزارش‌های تاریخی اهل سنت هم که سند ارائه کرده اند، سندشان معتبر نمی‌باشد بدین معنا که نقل کننده آن خبر یا فردی دروغ گو و جاعل است و یا فردی ناشناخته و مجهول.

3- دسته‌ای از گزارشهای تاریخی نیز فقط اشاره به حضور امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در ایران دارند و در آنها هیچ گونه اشاره‌ای نشده که حضور آنان برای جنگ بوده است.

افزون بر ایرادهایی که بیان شد، دو مسئله دیگر نیز وجود دارد که درستی گزارش‌های یاد شده را در این باره، سخت مورد تردیدد و حتی غیر قابل قبول می‌کند:

4- یکی آن که تمام روایات تاریخی که متعرض سال شرکت حسنین(ع) در فتوحات شده‌اند، بر حضور آنان در فتوحات عصر عثمان ناظراند. عصری که امیرمومنان علی(ع) حتی در حد مشاوره حاضر به همکاری با عثمان در امر فتوحات نبود تا چه رسد به اینکه فرزندان خویش را جهت انجام فتوحات به همراه لشکریان تحت فرمان عثمان به جبهه نبرد گسیل دارد.

5- مسئله دیگر آنکه علی بن ابی‌طالب(ع) در عصر امامت و خلافت خویش حسنین(ع) را از شرکت در معرکه صفین باز میداشت و چون در یکی از روزها آن حضرت متوجه شد که امام حسن آماده کارزار است فرمود: «از طرف من جلوی جوان را بگیرید تا با مرگش پشت مرا نشکند که من از رفتن این دو (امام حسن(ع) و امام حسین(ع)) به میدان نبرد دریغ دارم تا مبادا با مرگ آن دو نسل رسول خدا(ص) قطع شود».[6]

حال با چنین اکراه و امتناعی از سوی حضرت نسبت به حضور حسنین(ع) در نبردهایی که به فرمان پیشوای عادلی همچون خویش صورت می‌گرفت، چگونه آن بزرگوار حاضر می شود که تحت زعامت زمامداران مورد اعتراض و انتقادش، فرزندان خویش را که پیشوایان آینده جامعه اسلامی هستند به جبهه جنگ بفرستد؟

بنابراین با توجه به وجود چنین اشکال های سندی و محتوایی و نیز استبعادهایی که بیان شد، حضور حسنین(ع) در فتوحات عصر خلفا نمیتواند مورد پذیرش قرار گیرد.

به گمان قوی، دستِ تحریف‌گران و وارونه نویسان حقایق تاریخی در جعل چنین گزارش‌هایی بی تاثیر نبوده است. با این همه اگر بر فرض پذیرفته شود که حسنین(ع) در ایام جوانی به برخی از شهرهای ایران همانند اصفهان و گرگان و … مسافرت کرده‌اند؛ به سبب امور دیگری (غیر از شرکت در فتوحات) بوده است و یا اصلا در عصر خلافت امام علی(ع) بوده است همچنانکه یکی از مورخین قدیمی (به نام سهمی در: تاریخ جرجان ص19)نیز به این مطلب اشاره کرده‌است.

جهت کسب اطلاعات بیشتر در زمینه این بخش از پرسشتان می‌توانید به: مجله «تاریخ در آیینه پژوهش، پیش شماره دوم، بهار 1382، مقاله: مواضع امام علی(ع) در برابر فتوحات خلفا» ، مراجعه فرمایید.

2- زیباترین دختر یزگرد سوم.

بحث زیبایی این شاهزاده از بحث‌های ساخته شده در زمان‌های اخیر است و از آن جهت که وی مادر یکی از ائمه دانسته شده است آن را پر آب و تاب نقل می‌کنند. نتیجه آن که : ما هیچ دلیلی بر «زیباترین» بودن ایشان نداریم.

3- ازدواج امام با ایشان.

اصل داستان كه يزدگرد دختري به نام شهربانو يا نام ديگر داشته و به افتخار عقد زناشويي حسين بن علي(ع) و مادري امام سجاد(ع) نائل شده باشد، از نظر مدارك تاريخي سخت مشكوك است. مورخين عصر حاضر عموماً در اين قضيه تشكيك مي‏كنند و آن را بي‏اساس مي‏دانند. برخی اشکالات مطرح شده در مورد ایشان از قرار ذیل می‌باشد:

1. اختلاف شدید در نام ایشان:

با رجوع به منابع مختلف شيعه و سنى درمى‏يابيم كه از ميان ائمه شيعى بيشترين اختلاف درباره نام مادر امام سجاد(ع) وجود دارد تا جايى‏كه برخى از محققان با استفاده از منابع مختلف چهارده نام‏[7] و برخى ديگر تا شانزده[8] نام براى مادر آن حضرت(ع) ذكر كرده‏اند که مجموع اين نام‏ها چنين است: 1. شهربانو، 2. شهربانويه، 3. شاه زنان، 4. جهان شاه، 5. شه زنان، 6. شهرناز، 7. جهان بانويه، 8. خولة، 9. برّة، 10. سلافة، 11. غزالة، 12. سلامة، 13. حرار، 14. مريم، 15. فاطمة، 16. شهربان.

 

2. اختلافِ فراوانِ گزارش‏ها در مورد زمان اسارت.

زمان اسارت او نيز يكى ديگر از اشكالات است. برخى اسارت ایشان را در زمان عمر، دسته‌ای ديگر در زمان عثمان و برخى آن را در زمان خلافت حضرت على(ع) دانسته‏اند.[9] اصولاً كتبى مانند: «تاريخ الامم و الملوک» طبرى و «الكامل» ابن اثير كه به صورت سال‏شمار جنگ‏هاى مسلمانان با ايرانيان را تعقيب كرده و مسير فرار يزدگرد را به شهرهاى مختلف ايران نشان داده‏اند، و در آن از ذکر جزئیات حادثه نیز غافل نشده‌اند، در هيچ موردى اشاره به اسارت فرزندان او نکرده‌اند؛ با آنكه اين مسأله، بسيار مهم‏تر از حوادث جزئى است كه به آنها اشاره شده است. اين نكته جعلى بودن گزارش اسارت دختران يزدگرد را تقويت مى‏كند.

3. وجود اختلافات فراوان در اصل و نَسَب شهربانو.

درباره نَسَب مادر امام سجاد(ع) نيز منابع متقدم تاريخى و روايى دچار اختلاف گشته‏اند:

دسته‌ای وی را دختر یزگرد دانسته‌اند مانند: يعقوبى(متوفى281 ق)[10]، محمد بن حسن قمى‏[11]، كلينى (متوفى329 ق)،[12] محمد بن حسن صفار قمى (متوفى290 ق)،[13] شيخ صدوق (متوفى381 ق)[14] و شيخ مفيد (متوفى 413 ق)[15]، هر چند در نام او اتفاق نظر ندارند. اين نَسَب تقريباً در ميان منابع متأخر به عنوان يك شهرت فراگير جاى خود را باز كرده است؛ به گونه‏اى كه ميدان اظهار وجود براى ديدگاه‏هاى مخالف نگذاشته است.[16]

و دسته‌ای دیگر نام‏هاى بزرگان ايرانى همچون: سبحان، سنجان، نوشجان و شيرويه را به عنوان پدر او ذكر كرده‏اند.[17]

در مقابل دو قول فوق، برخى از منابع متقدم و متأخر بدون هیچ‌گونه اشاره‌ به «بزرگ‌زاده» بودن وی ديدگاه‏هاى ديگرى مانند: اهل سيستان بودن، سِندى بودن، كابلى بودن او را متذكر شده‌اند.

و در آخر آن که بسيارى از منابع بدون ذكر محل اسارت او، تنها با عنوان «امّ ولد» (كنيز صاحب فرزند) از او ياد كرده‏اند.[18]

4. برخى از نويسندگان متقدم همانند مسعودى، هنگام ذكر فرزندان يزدگرد سوم، دخترانى با نام‏هاى: ادرك، شاهين و مردآوند براى او ذكر مى‏كنند كه: اولاً با هيچ‏يك از نام‏هايى كه براى مادر امام سجاد(ع) گفته شده، هماهنگى ندارد. ثانياً خبرى از اسارت آنها در نوشته‏هاى خود به ميان نمى‏آورد.[19]

5. از مهم‏ترين اسناد تاريخى كه مى‏توان درباره مادر امام سجاد(ع) به آن استناد كرد، نامه‏هاى منصور به محمد بن عبدالله معروف به «نفس زكيه» است كه رهبرى مخالفان علوى و طالبى (اولاد ابوطالب) را در مدينه بر عهده داشت و هميشه ميان او و منصور نزاع و درگيرى بود. در يكى از اين نامه‏ها كه منصور قصد ردّ ادعاهاى محمد مبنى بر افتخار به نَسَب خود را دارد، چنين مى‏نگارد: «ما وُلِدَ فيكم بعد وفاة رسول الله(ص) افضل من على بن الحسين و هو لِاُم ولد».[20] يعنى: بعد از رحلت پيامبر خدا(ص)در ميان شما شخصيتى برتر از على بن‌حسين (امام سجاد(ع)) ظهور نكرده، در حالى‏كه او فرزند ام ولد (كنيز داراى فرزند) بود. جالب آن است كه هيچ اعتراضى – نه از سوى محمد و نه از سوى ديگران – به اين فقره شنيده نمى‏شود كه على بن حسين(ع) فرزند كنيز نبود؛ بلكه فرزند شاهزاده‏اى ايرانى بود! در حالى‏كه اگر اين داستان واقعيت داشت، حتماً محمد بن‌عبدالله براى پاسخ دادن، به آن استناد مى‏كرد. مجموعه اين قرينه‏ها ما را به اين نتيجه مى‏رساند كه دست جعل در ساختن مادرى ايرانى با اين اوصاف براى امام سجاد(ع) دخالت داشته و عمداً ديدگاه‏هاى ديگر درباره مادر آن حضرت(ع) – بويژه ديدگاه‏هايى كه او را از كنيزكان بلاد ديگر همانند «سِند» مى‏داند – ناديده گرفته شده است. در حالى‏كه تا قبل از اواخر قرن سوم بيشتر ناقلان، او را از كنيزان سِند يا كابل مى‏دانستند.[21]

بهترین کتابی که در این زمینه می‌تواند به شما کمک کند کتاب استاد «سید جعفر شهیدی» به نام ، زندگانى على بن الحسين(ع) (تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،1374 ش، چاپ ششم) است که در صفحات نخستین این کتاب با قلمی زیبا به بیان این مسئله پرداخته است.

————————————————————–

[1] . دو قید «معتبر و قدیمی» به این خاطر ذکر شد که برخی از کتاب‌هایی که در این زمان نوشته شده متاثر از منابع اهل سنت و بدون مقایسه و توجه به تضاد‌هایی که در آن ها است سخن از حضور امام حسن و امام حسین در فتح ایران زده‌اند.

[2] . بلاذری،‌ فتوح البلدان، ص330.

[3] . الکامل فی التاریخ،‌ تحقیق: ابوالفدا عبدالله القاضی، ج3، ص6.

[4] . البدایه و النهایه، تحقیق: مکتب تحقیق التراث، ج7، ص174.

[5] . تاریخ ابن خلدون، ج1، ص153.

[6] . نهج البلاغه، خطبه 207؛ شیخ مفید،‌ الاختصاص، ص179؛ ابن ابی الحدید،‌ شرح نهج البلاغه، ج1، ص244.

[7] . شهیدی، زندگانى على بن الحسين(ع)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،1374 ش، چاپ ششم، ص 10 و 11.

[8] . ‏محمد هادى يوسفى غروی، مقاله «حول السيدة شهربانو»، مجله رسالة الحسين(ع)، سال اوّل، شماره دوّم، ربيع‏الاول 1412.

[9] . شعوبيه ناسيوناليسم ايرانى، ص324.

[10] . تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 303.

[11] . تاريخ قم، ص 195.

[12] . اصول كافى، ج 2، ص 369.

[13] . در: مجلسی، بحارالانوار، ج 46، ص9.

[14] . عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 128.

[15] . الارشاد، ص 492.

[16] . جعفر شهیدی، زندگانى على ابن الحسين(ع)، ص 12.

[17] . محمد هادى يوسفى غروی، مقاله «حول السيدة شهربانو»، مجله رسالة الحسين(ع)، سال اوّل، شماره دوّم، ص 28.

[18] . شعوبيه ناسيوناليسم ايرانى، ص305.

[19] . مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقيق اسعد داغر، قم، دار الهجرة، چ دوم،ج1، ص314.

[20] . ابن اثیر، الكامل فى التاريخ، بيروت، دار صادر – دار بيروت،ج 5، ص539.

[21] . محمد هادى يوسفى غروی، مقاله «حول السيدة شهربانو»، مجله رسالة الحسين(ع)، سال اوّل، شماره دوّم، ص 28.

 

منبع: پرسمان دانشجویی.

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=18469

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب