یکشنبه, 4 آذر , 1403 برابر با Sunday, 24 November , 2024
جستجو

چکیده

در نگاه سیاحان اروپایی، آستان مقدس حضرت معصومه(س) چشمنوازترین بنای قم بود. این بنا شامل مدفن خواهر امام رضا(ع) و مقابر شاه صفی اول و شاه عباس دوم بود که در دوسوی مزار حضرت معصومه(س) واقع شده بودند. این بارگاه تا عصر شاه سلیمان صفوی سه بار تجدید بنا و تعمیر شد. تزئینات زیبای هنر ایرانی صفوی در بنا و ابزارآلات این بارگاه بیش از هرچیز توجه مخاطب را به خود جلب می کرد. این آستان در اواخر صفویه دارای تشکیلات و بودجه ویژه ای بود که نشان از اهمیت آستان مذکور در بین سایر بقاع متبرکه است.

واژگان کلیدی:حضرت معصومه(س)، قم، تاریخ اسلام، صفویه، سیاحان اروپایی

 

درآمد

در دوره صفویه، بارگاه حضرت معصومه(س) چشمنوازترین منظره قم از نگاه سیاحان اروپایی بود.[1]از این رو، اکثر آنها در سفرنامه هایشان مطالبی راجع به آن نگاشته اند. در عین حال، هرکدام با توجه به مدت توقف در قم، انگیزه و رویکردشان از این سفر، با اجمال یا تفصیل گزارش کرده اند. تحقیق حاضر می کوشد با استفاده از گزارشات آن دسته سفرنامه های سیاحان اروپایی این عصر که به فارسی ترجمه و منتشر شده است، تصویری از آستان حضرت معصومه(س) در دوره صفویه ارائه دهد.     

از بین این سیاحان، شاردن مفصلترین گزارش را نسبت به دیگر سیاحان اروپایی عصر صفوی ارائه کرده است. او گزارش می دهد: ایرانیان، مدفن حضرت فاطمه معصومه(س) و دیگر کسانی را که در جوار بارگاه وی دفن شده اند، به طور کلی آستان حضرت معصومه(س) می نامند؛ آن را مکانی مقدس می دانند[2]و این آستان تا عصر شاه سلیمان صفوی سه بار تجدید بنا و تعمیر شد.[3]

جالب اینکه برخی از اروپائیان گمان کرده اند: اینجا مدفن حضرت فاطمه زهرا(س)- دختر پیامبر(ص)-[4]است و برخی نیز آن را متعلق به فاطمه(س)- دختر امام حسین(ع)- دانسته اند.[5]به نظر می رسد این اشتباه به سبب اشتراک نام فاطمه(س) بین این سه بانو، آگاهی ناقص سیاحان از تاریخ تشیع و اعتماد به دانسته های ناچیز و ناقص خویش است. 

کمپفر که در عصر شاه سلیمان صفوی به ایران آمده است، آستان حضرت معصومه(س) را جزو برجسته ترین، بزرگترین و زیباترین بقاع متبرکه ایران می شمرد و می نویسد:

((برجسته ترین، بزرگترین و زیباترین مقابر متبرک ایران بدون تردید اینها هستند: اول- حرم امام هشتم حضرت رضا در مشهد؛ دوم- حرم خواهرش حضرت معصومه در قم؛ و در مرحله سوم- بقعه شیخ صفی در اردبیل.)).[6]

به گزارش شاردن: مردم قم معتقد بودند که حضرت معصومه(س) بنابر فرمان خداوند به آسمانها عروج کرده است؛ اینک در مزار او پیکری نیست و این بنا و بارگاه فقط برای نمای ظاهری تعبیه شده است.[7]

 

1. موقعیت شهری

شهر قم در مسیر ساوه-کاشان قرار داشت. برهمین اساس، سیاحانی که برای رسیدن به پایتخت صفویه-اصفهان- از قم می گذشتند، ورودی شهر را از جانب ساوه و خروجی آن را رو به کاشان ترسیم می نمودند. طبق این توصیفات، رودخانه در جلوی شهر جریان داشت و پلی سنگی که برروی این رودخانه بود، حومه شهر را به قسمت اصلی و پرجمعیت شهر متصل می نمود. هنگام ورود به شهر و گذر از روی این پل، بارگاه حضرت معصومه(س) در سمت راست جاده و نزدیک به شهر دیده می شد.[8]بارگاه مذکور با گنبد و مناره هایی از جنس کاشیهای الوان، بهترین و باشکوه ترین ساختمان شهر می نمود[9]و علاوه بر قداست مذهبی اش، راهنمای خوبی برای مسافران بود؛ چون از فاصله بیست فرسنگی قابل روئیت بود.[10]

در اوایل قرن دوازدهم هجری یعنی اوج آبادانی و رونق قم در عصر صفوی، میدان طویلی در مقابل آستان حضرت معصومه(س) مشاهده می شد که در دو سوی آن، دکانهای کوچکی صف بسته بودند؛ علاوه بر آن، کاروانسرایی نیز در جوار رود قرار داشت.[11]در پشت و کنار آستان حضرت معصومه(س) محوطه های بسیار زیبا، بناهایی بس پاکیزه، مفروش و محفوظ و باغهای کم وسعت فوق العاده مصفایی خودنمایی می کردند. در سمت چپ آستان، گورستان بزرگی بود که 1500 گام مربع مساحت داشت. این قبرستان، قبرهای کهن و نوپدید بسیاری داشت؛ زیرا معمولاً از اطراف و اکناف ایران، اجساد مردگان –به ویژه بزرگان و منتفذین- را بدانجا انتقال می دادند. در سمت راست آستان- در مجاورت رودخانه- فقط یک دیوار آجری عریض و قطور قرار داشت که همچون سدی مانع از طغیان رودخانه قم می شد.[12]

 

2. بنای آستان مقدس حضرت معصومه(س)

آبادانی و رونق بنای آستان حضرت معصومه(س) در زمان شاه عباس دوم و با خاکسپاری شاه صفی اول در جوار بارگاه حضرت معصومه(س) آغاز شد. شاه عباس دوم به این آستان ارادت و توجه ویژه داشت. برهمین اساس، به تعمیر و تجدید بنای آن پرداخت و خود نیز در جوار این بارگاه به خاک سپرده شد. بنای آستان مقدس پس از او و در زمان سلطنت شاه سلیمان صفوی عبارت بود از:

2-1. ورودی حرم؛ بر سردر ورودی آستان، کتیبه ای با خط طلا در ثنای شاه عباس دوم نصب شده بود[13]که نشان می داد این بنا در سال 1065 ه.ق احداث شده است. مضمون این کتیبه ده بیتی چنین بود:

– تاریخ سر درب مقبره حضرت معصومه معظمه مکرمه قم علیهاالسلام در دوره سلطنت سعادت نشان شاه عباس ثانی ادام الله ظله العالی.

– این باب رحمت بر روی مسلمین گشوده گشت؛ عابرین از تماشای آن، بهشت را از یاد می برند.

– ناظرین بر محوطه های دلکش این بنا خیره می شوند و هیچگاه نمی توانند همچو باد از آنجا به سرعت و سهولت بگذرند.

– معصوم، خلیفه مرشد اعظم[14]که خورشید جهانتاب از رأی منیر او مستفیض است، توسط یکی از نواب خویش به نام آقای مراد، این سردرب بزرگ را که در اوج و عظمت سر به فلک می ساید بنا کرده است.

– این است مدخل کاخ همایونی حضرت معصومه معظمه، ذریه خاندان حضرت رسول اکرم علیه السلام.

– زیارت این آستان مقدس که ماه و خورشید بر آن بوسه می زنند مایه مباهات و سعادت مؤمنین است.

– زائرین این آستان مبارک در مستدعیات و منویات خود همچون سهم نافذ، مصیب و مقضی المرام خواهند بود.

– مسلم است که تقدیر در مقابل این درگاه که مرضة لله آن را به وجود آورده است، مانعی به وجود نخواهد آورد.

– ای مؤمن مسلمان که اشتیاق درک تاریخ بنای این آستان را داری، در “مشتاق درک” می توانی آن را بیابی.[15]

2-2. حیاطها؛ آستان مقدس، درمجموع چهار حیاط داشت:

2-2-1. حیاط اول؛ این حیاط به شکل مستطیل و به مانند باغی پوشیده از گُل و درخت بود. در جانب چپ ورودی، سردابی عمیق و سمت راست ورودی، یک قفس به چشم می خورد. خیابانی سنگفرش شده که با طارمی و نرده از باغچه و گلستان جدا می شد، از وسط حیاط می گذشت؛ در جاهای بلند، آجرفرشی به ارتفاع 90 سانتیمتر در دو طرف خیابان مشاهده می شد که در طول حیاط امتداد داشت. بر سطح هریک از این مناطق، بیست باب اطاق بود که هریک دارای طاقی (به وسعت نه پای مربع) و یک بخاری و ایوان بود. جوی آبی زلال از حوضی که در مدخل محوطه بود خارج می شد، سرتاسر محوطه را چرخ می زد و به حوض دیگری که در منتهی الیه حیاط بود می ریخت.[16]

درختان محوطه از نوع کاج بودند و دیوارهای کوتاهی از دو طرف حیاط را در برگرفته بود. در قسمت جلوی آن گل سرخ و دیگر گلها به تعداد بسیار غرس شده بودند. سمت راست حیاط، اطاق کوچکی برای اطعام مساکین ساخته شده بود. مساکینی که به آنجا می آمدند با تکه ای گوشت، مقداری نان و پلوی رایگان پذیرایی می شدند. آنجا چند حجره دیگر نیز وجود داشت که برای تحصن اشخاص مقروض بود. مقروضانی که توانایی پرداخت دیون خود را نداشتند در آنجا متحصن می شدند. آنها در تمامی مدت تحصن، با هزینه اوقاف مسجد امرار معاش می کردند و طلبکاران هیچ راه و اختیاری برای مطالبه طلبشان از آنان نداشتند. این حیاط بزرگ به حیاط وسیع دوم متصل می شد.[17]

2-2-2. حیاط دوم؛ این حیاط به اندازه حیاط اول زیبا و باصفا نبود؛ در عین حال، درختان گوناگون و حجره هایی برای خادمان و نگهبانان آستان مقدس داشت. از این حیاط، دری به سوی حیاط سوم باز می شد.[18]

2-2-3. حیاط سوم؛ این حیاط مربعی شکل توسط عمارات دواشکوبه ای که مهتابی و ایوان داشت، احاطه شده بود. چشمه آبی نیز درست نظیر چشمه حیاط اول، ساختمان را تکمیل کرده بود. در وسط حیاط حوض آب بزرگی دیده می شد؛ چهار درخت بزرگ در چهارگوشه آن کاشته بودند که با شاخ و برگ خود آسمانه ی حوض را می پوشاندند.[19]فواره ای آب در میانه حوض فوران می کرد. همچنین گرداگرد حیاط، حجره هایی برای طلاب علوم دینی بنا شده بود.[20]این محوطه، به وسیله پلکانی مرمرین و دوازده پله ای به حیاط چهارم اتصال می یافت.

2-2-4. حیاط چهارم: سردرب این حیاط، بسیار مرتفع، عالی و باشکوه بود؛ قسمت سفلایش با مرمر سپید شفافی که همچون عقیق و سنگ سماق می درخشید، آذین شده بود. قسمت علیای آن نیز نیم گنبد عظیمی بود که با قطعات لاجوردی وزین و ضخیمی مزین گشته بود. در قسمت پایین و دو طرف حیاط چهارم حجراتی مشاهده می شد که مثل منازل حیاطهای سه گانه مذکور، دارای مهتابی و ایوانی بودند. این منازل و حجرات به طلاب علوم دینی، فضلا و متولیان حوزه مقدسه اختصاص داشت که مخارج زندگی آنان از عایدات این آستان مبارک تأمین می گشت.[21]

2-3. مزارات: در رابطه با مزارات آستان مقدس حضرت معصومه(س) دو گزارش از بین گزارشات سیاحان فرنگی عصر صفوی توجه برانگیز و دقیق است. نخستین آنها گزارش کارری می باشد که در سال 1105 ه.ق. حرم حضرت معصومه(س) را دیدار نموده و دیگری، توصیف شاردن است که از تفصیل بیشتری برخوردار است. این بخش از نوشتار حاضر، ابتدا گزارش کارری را بیان می کند و سپس به ارائه توصیف شاردن ازمزارات آستان مقدس می پردازد.

2-3-1. توصیف اجمالی کارری؛ کارری با توصیف دربهای ورودی حرم می آغازد و می گوید:

((سه در، در زیر سردر بزرگ آن به چشم می خورد. وسطی بزرگ است و به مسجد(مزار حضرت معصومه) باز می شود. دست راستی به مقابر]شاه صفی و شاه عباس[باز می شود… سومی یعنی دست چپی به تالاری باز می شود که در آن بین فقرا صدقه توزیع می گردد.؛ با این فرق که آستانه و درگاه در وسطی با صفحات نقره پوشیده شده است.))[22]

او فضای داخلی حرم را یک مسجد هشت ضلعی با هشت درب کوچک گردوئی توصیف می کند. بنای مسجد آجری، روی آجرها نقاشی شده و سطح داخلی گنبد به وسیله طلا و لاجورد با اشکال هندسی تودرتو تزئین یافته بود. از نگاه وی مدفن حضرت معصومه(س) که در وسط مسجد قرار داشت، نسبت به فضای موجود تقریباً بزرگ بود. به گونه ای که فقط راهی برای عبور زائران از کنار قبر باقی می گذاشت. این قبر چهارگوش با روپوش زربفتی پوشیده شده، با نرده هایی از جنس نقره به ارتفاع شانزده پالم محصور گشته بود؛ و زائران حضرت معصومه(س) چراغهایی از جنس نقره و طلا، بدین نرده ها بسته بودند. دست راست به اطاقی راه داشت که با  فرشهای خوبی پوشیده شده بود. یک راه سه پله ای نیز در سمت راست قرار داشت که به دو درب منتهی می شد. یکی از دربها مدخل تالاری بود مفروش که به مقبره شاه صفی راه می یافت. قبر شاه صفی چهار پالم بلندتر از سطح زمین، پوشیده از پارچه ای زربفت بود و از چهار طرف درب داشت. یکی از دربها به مقبره حضرت معصومه(س)، دیگری به مقبره شاه عباس و دوتای بعدی هرکدام به حجره ای باز می شدند. همه این مقابر گنبد آجری داشتند. بر روی قبر شاه عباس حریر ستبر پرقیمتی انداخته بودند که با طلا و لاجورد روی آن نقاشی و سخنانی به عربی نوشته شده بود. گرداگرد مقبره شاه عباس خانه های کوچکی تعبیه کرده و در آنها اشیاء گرانبها و نفیسی قرار داده بوند؛ زمین مقبره نیز مفروش به فرشی گرانقیمت بود و در یکی از حجره ها کتابخانه ای برای مطالعه روحانیون ساخته بودند.[23]

2-3-2. مزار حضرت معصومه(س)؛ شاردن موقعیت ساختمان حرم حضرت معصومه(س) را در مقابل ورودی حیاط اول توصیف می کند. این ساختمان عبارت بود از بارگاه حضرت معصومه(س) که مزار شاه صفی و شاه عباس در دو سوی آن قرار گرفته بودند. مدخل بارگاه میانی- بارگاه حضرت معصومه(س)- حدود 550 سانتی متر ارتفاع داشت و فوق العاده عظیم و با شکوه بود. سردرب آن از سنگ مرمر شفاف و عقیق سان ساخته شده بود. سطح بیرونی بالای سردرب که نیم گنبد عظیمی بود، با کاشیهای بسیار زیبایی پوشیده و سطح داخلی گنبد کاملاً زرین و لاجوردی بود. خود درب از جنس مرمر بلورین بود که 370 سانتی متر ارتفاع و 180 سانتی متر پهنا داشت. سطوح تخته های درب با صفحات سیمین مستور گشته و با تزئینات طلایی، قلمکاری و صیقلی خاتمکاری فوق العاده نفیسی یافته بود.

 بارگاه هشت ضلعی بود و گنبد مرتفعی آسمانه آن را فراگرفته بود. قسمت سفلای بارگاه به مقدار تقریبی 180 سانتی متر با صفحات عظیم سنگهای سماق مواج منقش به ازهار زرین و رنگین که از فرط درخشش چشم بینندگان را خیره می ساخت، پوشیده شده بود. قسمت علیای آن با صفحات زرین و لاجوردی فوق العاده درخشانی که عبارات و جملات دینی بر روی آنها مسطور بود، مستور گشته بود. متن سطح داخلی گنبد نیز همین گونه بود. مضامین برخی از این ادعیه و عبارات چنین بود:

((خداوند باقی است و غیر از خدا همه چیز فانی است. حمد و ثنا معبودی را غیر از خدا، خالی از فایده خواهد بود و هر نعمتی که عطای الهی نباشد، باطل و عاطل است.)).((اتحاد با معشوق غایت مقصود است و من مشتاق فنا در بارگاه بقا هستم.)).((پرهیزگاران به طمع پاداش نباید خداوند را بستایند. التذاذ کار عاشقان صادق نمی باشد.)).[24]

 سطح خارجی گنبد، مثل سردرب خاتمکاری بود. بر فراز گنبد، مناره ای که هلالی در انتها داشت، افراشته شده بود؛ این مناره با ارتفاع حدود 600 سانتی متر، از روی هم قرارگرفتن گویهایی با اندازه های مختلف، درست شده بود. تمام این گویها تو پر و از طلای ناب بودند و قیمت آن به میلیونها می رسید.

مقبره حضرت معصومه(س) با طول تقریبی 250، عرض 150 و ارتفاع 180 سانتی متر در وسط بارگاه قرار داشت؛ با کاشیهای بسیار عالی پوشیده و با روکش زربفت مستور گشته بود. اطراف مزار را نرده ی سیمین توپری به ارتفاع 180 سانتی متر گرفته بود که فاصله آن با خود مقبره 15 سانتی متر بود و در گوشه های آن چهار سیب بزرگ طلا وجود داشت. این محفظه را ساخته بودند تا از تماس و اصطکاک دست و دهان زائران با مزار مقدس جلوگیری کنند و مانع از هرگونه فرسودگی شوند؛ چون مؤمنان خاک مقبره حضرت معصومه(س) را نیز مقدس می دانستند.

پرده های مخملینی میان نرده و مزار آویخته بودند که مانع از مشاهده مقبره می شد؛ فقط با همکاری خادمان و متولیان یا بذل پول می شد مقبره را دید. سطح بارگاه با فرشهای پشمین بسیار عالی فرش شده بود و معمولاً در اعیاد بزرگ، فرشهای زربفت و ابریشمی را می گستراندند.

بر فراز مزار، در ارتفاع 300 سانتی متری، قندیلهای نقره ای متعددی آویزان کرده بودند که هرکدام بیش از 15 کیلوگرم وزن داشتند. در خود قنادیل به هیچ وجه شعله ای روشن نمی شد و چون فاقد کاسه انبار بود هیچ گونه مایعی نمی توانست در آن جای بگیرد.[25]این قنادیل متصدیانی داشت که قندیلچی خوانده می شدند.[26]

2-3-2. مزار شاه عباس دوم؛ سردرب مزار شاه عباس دوم به اندازه سردرب مرقد حضرت معصومه(س) مرتفع و عریض نبود، اما تمام سطوح تخته های درش پوشیده از صفحات سیمین بود. وسعت و مساحت بارگاه شاه عباس دوم و شاه صفی اول  کاملاً مساوی بود و هردو در منتهی الیه دالانی به پهنای تقریبی 365 و طول تقریبی1070 سانتی متر قرار داشتند.[27]بارگاه مزار شاه عباس دوازده ضلعی نامنظم، ولی مزار شاه صفی مربع شکل نامنظم بود. در مدخل مخزنی وجود داشت که مخصوص نگهداری اثاثیه و تزئینات گرانبها بود. مخازن و دالان مزار مستور از فرشهای نفیس و گرانبها بود و قالیهای خود بارگاه زربفت و ابریشمی بودند. قسمت سفلای دیوار را صفحات سنگهای سماق اعلای طلانشان و لاجورداندود پوشانده بود. طاقها بی نهایت عالی، نفیس، خوش ساخت، هنرمندانه و آراسته به صفحات و قطعات رنگین، رخشنده و خیره کننده بودند. طلا و لاجورد گرانبها در ساختمان آنها به قدری زیاد مصرف شده بود که بیننده گمان می کرد این آثار از زر ناب و لاجورد خالصند.

در قسمت پایین گنبد بارگاه دو ردیف پنجره که تعدادشان بیش از هشتاد بود، تعبیه شده بود. یکی از این پنجره ها بسیار بزرگ بود و روبه باغ باز می شد. در مقابل این پنجره، پنجره ای دیگر که کوچکتر بود به سوی بارگاه بزرگ- بارگاه حضرت معصومه(س)- باز می شد. تمام این پنجره ها با شیشه های بلورین طلانشان و لاجورداندودی که در چارچوبه های سیمین توپری قرار گرفته بودند شیشه بندی شده بود. عبارات و کلمات شایان توجهی نیز به نظم و نثر در زیر هلال طاق دیده می شد که با آب طلا و خطوط رنگین زیبایی نگاشته شده بود. برخی از این مضامین عبرات بود از:

((پادشاهی که در عدالت گستری اهتمام نورزد، همچون سحاب بی باران است.))[28]((ثروتی که از آن، دیگران منتفع نشوند به مثابه شاخه خشک درختان بی برگ و بار است.))((نداران ناصبور به انهار خشک می مانند.))((متدینین فاقد عفاف و تقوی شمعهای کور و بی فروغی هستند.))((زنان بی عفت و آزرم به گوشت گندیده و بی نمکی می مانند.))((متدین دنیادار زمین خشک و بی حاصل است.))[29]

ارتفاع تقریبی مزار شاه عباس 120، پهنایش 120 و درازای آن 240 سانتی متر بود. سه شعله قندیل از طلای ناب و توپر بر فراز مزار آویزان بود که بزرگترین آنها بیست کیلوگرم و دوتای دیگر هریک سه کیلوگرم وزن داشتند. این قنادیل را با مفتولهای قطور نقره ای از گنبد بارگاه مزار آویخته بودند. سطح مزار با کاشیهای عالی مستور و با پارچه های زربفت نفیس ایرانی پوشیده شده بود. طبق برآورد شاردن: یک ذراع از این منسوجات نفیس تا نهصد لیره ارزش داشت. عالیترین زربفت مرقد قطعه ای بود از سقرلاط ارغوانی که روپوش مزار به شمار می رفت و با منگوله های طلایی بر روی مقبره گسترده شده بود. روپوشهای زربفت مزار با نوارهای ابریشمینی که از حلقه های زرین وزین متصل به فرشهای زمین می گذشت، بند شده بودند. تمام قلابها و چنگالهای گوشه ها نیز طلا بود.[30]

دهلیز بارگاه یک گیلویی مشرف بر تمام اطراف داشت که مزین بود به قطعات لاجوردی با خطوط برجسته طلایی در نعت حضرت علی(ع)، اثر طبع حسن قاضی. این مدیحه اشعار وزینی متشکل از هفت قسمت بود که قسمت اول آن در ستایش رسول اکرم(ص) و مابقی در مدح امام علی(ع) بود.[31]

2-3-3. مزار شاه صفی اول: این مقبره در ابهت و عظمت از مزار شاه عباس هیچ کاستی نداشت. قندیل آویزان بر بالای مزار از طلای ناب و توپر بود. ساختمان، هیئت و حجم مزار کاملاً شبیه مرقد شاه عباس دوم بود. در ساختمانش عاج، آبنوس، شجر برزیل، صب زرد، کافور و دیگر اشجار معطر به کار رفته بود. همه این مصالح گرانبها را به شیوه خاتمکاری در یک متن طلایی بر سطح زربفتی تعبیه کرده بودند. قطعات مختلف با پرچینهای زرین نفیس و عالی به هم متصل و محکم شده بود. تمام پیچها، مهره ها، لولاها، پرچین، میله و کلیه ابزار و مصالحی که برای اتصال قسمتهای اصلی به کار رفته بود از طلای ناب و توپر بود و بر روی پایه بارگاه، در وسط دو گیلویی، با خطوط طلایی سوره 62 قرآن کریم نقش بسته بود.

در مقبره شاه صفی اول مثل مزار شاه عباس دوم، یک قطعه روپوش زربفت بسیار عالی ایرانی مشاهده می شد که گرانبهاترین منسوج عالم به شمار می رفت. یک قطعه سقرلاط ارغوانی عالی نیز با منگوله های طلایی در بالای آن تعبیه شده بود. روپوش دومی با رشته های ابریشمی که از حلقه های زرین متصل به فرشهای مزار می گذشتند، بند شده بود و عیناً مثل مرقد شاه عباس ثانی بود. میزهایی انعطاف پذیری که از چوب و اشجار معطر ساخته شده بودند نیز در روبرو قرار داشت. این میزهای انعطاف پذیر شاید رحل قرآن بودند که شاردن از آنها با عنوان میز یاد کرده است. در جوار آنها طاقچه هایی وجود داشت که مقادیر زیادی از کتب شریعت اسلامی را در محفظه های زربفت مخصوصی جای داده در آنجا گذاشته بودند.[32]

3. سازمان اداری آستان مقدس حضرت معصومه(س)

آستان مقدس حضرت معصومه(س) یکی از مهمترین بقاع متبرکه ایران در دوره صفوی بود.[33]به همین سبب، حکومت نیز اداره امور و موقوفات این بقاع را به افرادی ویژه می سپرد و متولیانی را برای آن برمی گزید. شاه سلیمان از زمانی که صدرخاصه دربارش در سال 1680م. شغل خود را از دست داد، خود شخصاً به امور موقوفات سلطنتی رسیدگی می کرد و بدین ترتیب، سمت تولیت عظمی را نیز داشت.[34]  

 او سه تن از رجال معتبر کشور را به تولیت قم گماشت و هریک از آنان سرپرست یکی از بارگاههای سه گانه آستانه حضرت معصومه(س) شدند؛ نفایس و خزائن مزارات سه گانه زیر نظر آنها بود و بودجه و عایدات مربوطه تحت توجه و مراقبت آنان ترتیب و تنظیم می یافت. عنوان رسمی این متولیان، تربتدار بود. مقاماتی که توسط تربتداران گزینش و منصوب می شدند عبارت بودند از: 1. امام جماعت که برحسب وظیفه متصدی اقامه نماز جماعت در ایام جمعه و قرائت ادعیه و اذکار اسلامی بود؛2. مؤذن که موظف به اعلام ساعات عبادی از بالای مسجد بود؛3. قندیلچی که متصدی روشنایی شمعها و قندیلها بود؛ 4. قَمی kamyکه موظف به نظافت محوطه و آبپاشی مسجد بود؛ 5.آبکش که متصدی تهیه آب لازم برای وضو و تطهیرات بود. یکی از این سه تربتدار، مرتبه اش بالاتر از دو تن دیگر بود؛ او حاکم قم نیز بود. وی سابقاً قورچی باشی بود، یعنی فرمانده کل نیروهای مسلح مخصوصی که تعداد آن بالغ بر سی هزار نفر می شد.[35]

هشت نفر روحانی نیز موظف بودند: شبانه روز در کنار مرقد حضرت معصومه(س) قرآن تلاوت کنند. این قراء با زهد و تقوای حیرت آوری به کار خود می پرداختند و ذره ای به واردشوندگان و خارج شوندگان توجهی نمی کردند. دوازده روحانی دیگر در مرقد شاه صفی و بیست و پنج نفر هم بر سر مدفن شاه عباس به همان ترتیب مشغول ایفای وظیفه می کردند. آنها حین قرائت مرتباً سر خود را به چپ و راست حرکت می دادند و گاهی نیز جلو و عقب می بردند. این شیوه ی قرائت موجب دقت بیشتر و مایه خلوص و عبودیت آنها می شد.[36]

 

4. بودجه آستان حضرت معصومه(س)

 در عصر شاه سلیمان،بودجه سالیانه آستانه حضرت معصومه 3200 تومان(معادل 144000 لیره فرانسوی) بود.[37]از این مبلغ، 1500 تومان برای مرقد شاه عباس دوم و هزار تومان برای مزار شاه صفی اول و هفتصد تومان هم به بارگاه حضرت معصومه(س) اختصاص داشت. این وجوهات برای نگهداری بنای بارگاهها، مرمت خرابیهایی که به مرور زمان در آنها حادث می شد و به جهت حفاظت و صیانت اثاثیه، لوازم، شمعها و مشعلها و به منظور تأمین معاش روحانیون متعدد مقیم آستانه و اطعام و انفاق عده کثیری از طلاب علوم دینی و فقرا مصرف می شد. همه روزه از طرف آستانه مبارکه و مزارات سلطنتی ارزاق و خواروبار میان زائران و خادمان توزیع و تقسیم می شد.[38]

 

5. ظروف آلات حرم

کلیه ابزارآلات متعلق به بارگاههای مذکور، زرین و سیمین بود. ازجمله: مشعلهای بزرگی که هرکدام دوازده تا پانزده کیلوگرم وزن داشتند؛ سینیهایی که مخصوص اطعام فقرا بود؛ تفدانها، انبر، خاک اندازهای بخاری، مجمرها و عطرسوزها، روغندانها و ظروف عطریات.[39]

ظروف آلات و ابزار طلا ویژه ی اعیاد بود و هر شامگاه در بارگاههای مزارات و دهلیزها شمعدانهای متعددی روشن می شد که تا طلیعه آفتاب نورافشانی می کردند.[40]  

 

6. آیین زیارت حضرت معصومه(س)

 بر طارمی مزار حضرت معصومه(س) ادعیه و اذکاری آویزان بود که با آب طلا بر روی صفحات دباغی شده ضخیمی به قطر اوراق بزرگ کاغذی نگاشته شده بود. صفحه ای که در مقابل مدخل، روبروی واردین قرار داشت زیارتنامه زائرین این بارگاه معلی به شمار می رفت. هر زائری در ابتدای ورود، سه بار بر آستان مبارک و نرده مزار بوسه می زد؛ سپس صاف می ایستاد و به مزار مبارک می نگریست. آنگاه ملایی که یکی از خدمتگزاران دائمی آستانه مبارکه بود نزدیک زائر می شد و او را واژه به واژه در خواندن زیارتنامه یاری می نمود. زائر، پس از خواندن ادعیه و اذکار لازم، طارمی مدفن و آستانه بارگاه را می بوسید و مبلغی برحسب وسع خویش به ملای مزبور می پرداخت.اگر زائری خواهان سند زیارت خود بود، می توانست با پرداخت مبلغی آن را دریافت کند.خادمان بارگاه، تمام نقدینه های تقدیمی زائران را معمولاً در یک صندوق آهنین کوچکی که شبیه مخروط ناقصی بود و در مدخل بارگاه قرار داشت می گذاشتند و روز جمعه آن را باز کرده به روحانیون تحویل می دادند.[41]

 

نتیجه

در عصر صفوی به بارگاه حضرت معصومه(س) و ملحقات آن یعنی مزار شاه صفی اول و شاه عباس دوم که هردو در جوار مزار حضرت معصومه(س) قرار داشتند و نیز حیاطهای چهارگانه وابسته به حرم، آستان مقدس حضرت معصومه(س) می گفتند. این آستان در عصر شاه سلیمان جزو برجسته ترین، بزرگترین و زیباترین بقاع متبرکه ایران بود و اطرافش را محوطه های بسیار زیبا، باغهای مصفا، قبرستان عمومی و دیواری آجری که مانع از طغیان رودخانه قم می شد، احاطه کرده بود.

شاه سلیمان سه تن از متنفذین ملکتی را متولی آستان مقدس نمود و هرکدام از آنها سرپرست یکی از بارگاههای سه گانه آستانه حضرت معصومه(س) شدند؛ اموال و داراییهای این سه مزار تحت نظر آنها بود و بودجه و عایدات مربوطه با رای آنان ترتیب و تنظیم می یافت. این تربتداران، همچنین امام جماعت، مؤذن، قندیلچی، قَمی و آبکش آستان را منصوب می نمودند.

بودجه آستان مقدس حضرت معصومه(س) در این عصر بالغ بر 3200 تومان بود که از این مبلغ، 1500 تومان برای مرقد شاه عباس دوم و هزار تومان برای مزار شاه صفی اول و هفتصد تومان هم به بارگاه حضرت معصومه(س) اختصاص داشت.

 

منابع

تاورنیه؛ سفرنامه تاورنیه؛ ترجمه: ابوتراب نوری؛ تصحیح: حمید شیرانی؛ تهران: کتابخانه سنایی، چ2، 1336ه.ش.

دلاواله، پیترو؛ سفرنامه پیترو دلاواله؛  ترجمه: شعاع الدین شفا؛ تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چ3، 1381ه.ش.

دولیه دلند، آندره؛ زیباییهای ایران؛ ترجمه: محسن صبا؛ انجمن دوستداران کتاب، 1355ه.ش.

شاردن؛سیاحتنامه شاردن؛ ترجمه: محمد عباسی؛ تهران: امیرکبیر، 1336ه.ش.

فیگوئروا، دُن گارسیا دسیلوا؛ سفرنامه فیگوئروا؛ ترجمه: غلامرضا سمیعی؛ تهران: نشرنو، 1363ه.ش.

کارری، جملی؛ سفرنامه کارری؛ ترجمه: عباس نخجوانی و عبدالعلی کارنگ؛ تبریز: اداره کل فرهنگ و هنر آذربایجان شرقی، 1348ه.ش.

کمپفر؛ سفرنامه کمپفر به ایران؛ ترجمه: کیکاووس جهانداری؛ تهران: خوارزمی، چ3، 1363ه.ش.

 

 

 

پی نوشت‏ها

 

 


[1]. دولیه دلند، آندره؛ زیباییهای ایران؛ ترجمه: محسن صبا؛ انجمن دوستداران کتاب، 1355ه.ش.، ص17/ تاورنیه؛ سفرنامه تاورنیه؛ ترجمه: ابوتراب نوری؛ تصحیح: حمید شیرانی؛ تهران: کتابخانه سنایی، چ2، 1336ه.ش.، ص82.

[2]. شاردن؛سیاحتنامه شاردن؛ ترجمه: محمد عباسی؛ تهران: امیرکبیر، 1336ه.ش.ج3، ص76.

[3]. همان، ج3، ص70.

[4]. دولیه دلند؛ زیباییهای ایران؛ ص17.

[5]. تاورنیه؛ سفرنامه تاورنیه؛ ص82/ کارری، جملی؛ سفرنامه کارری؛ ترجمه: عباس نخجوانی و عبدالعلی کارنگ؛ تبریز: اداره کل فرهنگ و هنر آذربایجان شرقی، 1348ه.ش.، صص54- 56.

[6]. کمپفر؛ سفرنامه کمپفر به ایران؛ ترجمه: کیکاووس جهانداری؛ تهران: خوارزمی، چ3، 1363ه.ش.،ص136.

[7]. شاردن؛ سیاحتنامه شاردن؛ ج3، ص70.

[8]. فیگوئروا، دُن گارسیا دسیلوا؛ سفرنامه فیگوئروا؛ ترجمه: غلامرضا سمیعی؛ تهران: نشرنو، 1363ه.ش.، ص253/ دلاواله، پیترو؛ سفرنامه پیترو دلاواله؛  ترجمه: شعاع الدین شفا؛ تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چ3، 1381ه.ش.،ص347.

[9]. فیگوئروا، دُن گارسیا دسیلوا؛ سفرنامه فیگوئروا؛ ص253.

[10]. ایوان گرس؛ سفیر زیبا؛ ترجمه: علی اصغر سعیدی؛ تهران: انتشارات تهران، چ1، 1370ه.ش.، ص196.

[11]. کارری، جملی؛ سفرنامه کارری؛ ص54.

[12]. شاردن؛ سیاحتنامه شاردن؛ ج3، ص76.

[13]. کارری؛ سفرنامه کارری؛ صص54- 56.

[14]. خلیفه در دوره صفویه، پیشوای صوفیه را می گفتند.

[15]. شاردن؛ سیاحتنامه شاردن؛ ج3، صص62-64.

[16]. همان،ج3، صص65.

[17]. کارری؛ سفرنامه کارری؛ صص54- 56.

[18]. همانجا.

[19]. شاردن؛ سیاحتنامه شاردن؛ ج3، صص65.

[20]. کارری؛ سفرنامه کارری؛ صص54- 56.

[21]. شاردن؛ سیاحتنامه شاردن؛ ج3، صص65.

[22]. کارری؛ سفرنامه کارری؛ ص55.

[23]. همان، صص54- 56.

[24]. شاردن؛ سیاحتنامه شاردن؛ ج3، ص67.

[25]. شاردن؛ سیاحتنامه شاردن؛ ج3، صص66-68.

[26]. همان،ج3، ص69.

[27]. همان،ج3، ص70.

[28]. همان،ج3، ص71.

[29]. همان،ج3، ص72.

[30]. همان،ج3، ص72.

[31]. همان،ج3، ص73.

[32]. همان،ج3، صص73-74.

[33]. کمپفر؛ سفرنامه کمپفر به ایران؛ ص136.

[34]. همان،ص129.

[35]. شاردن ؛سیاحتنامه شاردن؛ ج3، ص77.

[36]. شاردن؛ سیاحتنامه شاردن؛ ج3، ص75.

[37]. در ایران صفوی، چهار قسم پول نقره رایج بود به نامهای پنج شاهی، عباسی، محمودی و شاهی. پنج شاهی طبق محاسبه دولیه دولند، 22 سل و شش دنیه ارزش داشت؛ عباسی معادل هیجده سل، محمودی معدل نه سل و شاهی چهار سل و شش دنیه ارزش داشت. دو قسم پول مس هم بود: قازبیکی و نیم قازبیکی. قازبیکی تقریباً دو لیار ارزش داشت. هر پنجاه عباسی یک تومان نامیده می شد.(دولیه دلند؛ زیباییهای ایران؛ صص7-8.).

[38]. شاردن ؛سیاحتنامه شاردن؛ ج3، صص76-77.

[39]. همان،ج3، صص73-74.

[40]. شاردن؛ سیاحتنامه شاردن؛ ج3، ص75.

[41]. همان، ج3، ص69.

 

منبع: فصلنامه نامه قم، دوره جدید شماره1، مسلسل35، زمستان 1391ه.ش.

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=18820

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب