مقدمه
صحيفة سجاديه يکي از متون مهم نيايش شيعي است و بعد از قرآن کريم تنها کتابي است که به دست چند امام معصوم تدوين و استنساخ و به دست ما رسيده است. اين کتاب همواره مورد توجه مسلمانان قرار داشته و بر آن شروح و تکملهها و مستدرکهايي نوشته شده است. يکي از مستدرک نويسان اين کتاب دانشمندي گرانمايه و نيايش پژوه دلسوخته سيد محمّدتقي صوفي قزويني از شاگردان شيخ بهايي است. مستدرک وي تاکنون منتشر نشده و دو نسخه از آن شناسايي گرديده که در کتابخانه آيتالله العظمي مرعشي نجفي قرار دارد. اين نوشته گذري دارد بر زيست نامه و فهرست آثار و ويژگيهاي مستدرکي که وي فراهم آورده است.
صوفي قزويني
شمسالدين محمّدتقي بن مظفر قزويني معروف به صوفي قزويني از دانشمندان و نيايش پژوهان گمنام شيعي در نيمة اول قرن يازدهم هجري است. در کتابهاي شرح حال يادي از وي نشده و اطلاعاتي که در اينجا عرضه ميشود، همه از نسخ خطي آثار باقيمانده از وي ـ که خود در آنها از احوالاتش خبر داده ـ جمع آوري گرديده است.
پدر
مولي مظفر بن ابراهيم قزويني پدر صوفي قزويني از دانشمندان شيعي سدهء يازدهم هجري است. صوفي در اغلب آثارش نام پدرش را ذکر نموده ولي شرح حالي تاکنون از وي گزارش نشده است. در يادداشتي که در يکي از نسخه هاي کتاب کفاية الطلاب (نسخه کتابخانه ملي تهران) درج شده، ملا مظفر از شاگردان شيخ بهايي ذکر گرديده و يادآوري شده که مظفر لقب يا تخلص حاجي بابا ابراهيم ميباشد. ما اطلاع ديگري از مظفر قزويني که نامش حاجي بابا ابراهيم ميباشد به دست نيآورديم.
نام و لقب
نام وي محمّدتقي و لقبش شمسالدين و نام پدرش مظفر است. زادگاه او در زياباد قزوين بوده و او در ترقيمة نسخة مصباح المتهجد ـ که آن را براي خود تحرير نموده ـ نام خود و نيايش را چنين ذکر نموده است:
<محمّد المدعو بتقي صوفي ابن مظفر بن ابراهيم بن محمّد بن علي بن علي بن هاشم الربآبادي الابهررودي القزويني>.
محلّ سکونت
با اينکه مؤلف زادگاهش قزوين بوده، ولي پس از مسافرتهاي گوناگون، در سمنان ساکن شده و آثارش را در اين شهر بوجود آورده است. و گويا در اين شهر نيز رخت به ديار باقي کشيده است.
تحصيل علوم
از آثار صوفي قزويني مستفاد ميشود که او تحصيلاتش را در مشهد مقدس انجام داده و مسافرتهايي نيز به عراق، خراسان، حجاز و طبرستان داشته است.
او در يادداشتي تصريح نموده که در مشهد مقدس رضوي مشغول تحصيل بوده و کتابهاي قواعد الاحكام علامه حلي، شرح نفلية شهيد ثاني، تفسير جوامع الجامع طبرسي، مختصر نافع و شرائع الاسلام محقق حلي، ارشاد الاذهان علامه حلي و كنزالعرفان فاضل مقداد سيوري، را نزد استادش شيخ عامر جزائري خوانده و تصريح ميکند که خواندن تفسير جوامع الجامع را در روز يک شنبه 12 محرم 1012ق در مشهد به پايان رسانده است.
از اجازة شيخ بهايي به قزويني معلوم ميشود که او در اواخر محرم سال 1019ق در قراباغ در نزد شيخ بهايي خواندن کتاب اثني عشريه في الطهارة را به پايان رسانده است.
از تاريخهايي که او بر آثارش نوشته معلوم ميگردد که او همة آثار تأليفي و تحريري ـ که تاکنون از وي شناخته شده ـ را در سمنان بين سالهاي 1023تا 1028ق نگاشته است.
وفات
از تاريخ وفات وي اطلاعي در دست نيست. آخرين يادداشت شناخته شده از وي تملکي است که بر نسخهاي از کتاب الفهرست منتجبالدين رازي در سال 1028ق نگاشته است. او در اول اين نسخه متذکر شده که نسخة ياد شده در تملک شيخ بهايي بوده و از او در سال 1008ق به هداية الله سمناني رسيده و از وي در سال 1018ق به خواجه نورالدين محمد سمناني رسيده و پس از آن در سال 1028ق به وي ـ که ساکن سمنان بوده ـ رسيده است. استاد حسيني اشکوري ـ دام ظله العالي ـ در تراجم الرجال (ج3، ص 148)، درگذشت وي را سمنان و مدفن او را در بيرون اين شهر در مقبرهاي به نام<علکا> ذکر کرده است.
اساتيد
تقي قزويني در آثارش نام چند تن از اساتيدش را ياد کرده که عبارتند از:
1. بهاءالدين محمّد بن حسين عاملي معروف به شيخ بهايى (متوفاي 1030ق)، صوفي قزويني در موارد متعدد از آثارش به شاگردي خود نزد شيخ بهايي و داشتن اجازة نقل روايت از وي تصريح نموده است. بخشي از اجازة شيخ بهايي به وي که پس از اتمام قرائت اثني عشريه في الطهارة برايش در سال 1019ق در قراباغ نوشته چنين است:
<قرأ عليّ الولد الاعز… تقيالدين… هذه الرسالة الاثني عشريه من تأليفاتي و أجزت له ان يرويها عنّي لكل من هو اهل لها و كتب اقل العباد محمد المشتهر ببهاءالدين العاملي عفي عنه في اواخر شهر محرم الحرام الف و تسع عشره في ولاية قراباغ حامداً مصلياً مسلما>.
اجازة ديگري از شيخ بهايي به قزويني، در آغاز نسخهاي از مفتاح الفلاح ـ که در تملک دکتر اصغر مهدوي قرار داشته ـ نيز گزارش شده است.
همچنين مجموعهاي از پنج رسالة اثنيعشرية شيخ بهايي در دست است که تقي قزويني در سال 1024ق در آن براي شاگردش اجازه نقل روايت نوشته و در آن تصريح نموده که از شيخ بهايي اجازة نقل روايت دارد و شيخ بهايي در حاشيه، آن را به خط خود تاييد نموده است.
2. جدّش مولي ابراهيم قزويني.
3. سيد معزالدين محمّد موسوي.
4. حاجي باباي قزوينى صاحب کتاب مشکول.
5. شيخ نظامالدين ابوالفتح عامر بن فياض جزائري مشهدي، که تقي قزويني در بارة او چنين نوشته است.
<عامر بن فياض أبوالفتح الجزائري، نزيل المشهد الرضوي، شيخنا مولانا ثقة عين صدوق صدوق فاضل فقيه كثير الحافظة، اكثر كتب الفقه كمتن الشرائع و الارشاد و القواعد و كنز العرفان في حفظه و اكثر مسائله في ذكره، حسن الخاطر دقيق الفطنة حاضر الجواب، قرأتُ عليه قواعد الاحكام خلا كتاب الوقف والفرائض منه و شرح النفلية للشهيد الثاني وتفسير جوامع الجامع إلا بعض سور المفصل في مجالس آخرها يوم الاحد الثاني عشر من المحرم عام خمس و عشر و ألف من الهجرة في مشهد الرضا×، وسمعتُ منه أكثر كتب الفقه كالنافع و الشرائع و الارشاد و كنز العرفان، ولد في عام خمسين وتسعمائة، و توفي قدسالله روحه في شوال عام احدي و عشرين ألف بالمشهد الرضوي و دفن في قبة الامير عليشير. و هو تلميذ شيخنا الاعظم عبدالله بن محمود التستري الشهيد الثالث نضرالله وجهه>.
شاگردان
از شاگردان صوفي قزويني چند نفر را ميشناسيم که وي در اجازاتي که براي آنها نوشته تصريح نموده که در نزد او کتابهايي را خواندهاند. اين دانشمندان عبارتند از:
1. شيخ شمسالدين محمّد خليفه بن دجله جزائري، که صوفي قزويني اجازهاي براي وي نوشته، و در آن تصريح نموده که خود از شيخ عامر بن فياض جزائري مشهدي و او از شهيد شيخ عبدالله بن محمود شوشتري نقل روايت ميکند. گويا ميرزا عبدالله افندي اصفهاني صاحب رياض العلماء اين اجازه را ديده است. صوفي قزويني اين اجازه را در سال 1026ق صادر نموده، و نسخة اصل آن در هشت صفحه در کتابخانة خانقاه نوربخش به شمارة 590 نگهداري ميشود. (فهرست نسخههاي خطي کتابخانة نوربخش: ج 2، ص 236).
2. محمّدمؤمن بن محبعلي صحاف سمناني، که در سمنان صحيفه سجاديه و ملحقات صحيفه سجاديه (تاليف صوفي قزويني) را نزد وي خوانده و قزويني براي وي دو اجازه (يکي در آخر صحيفه سجاديه در روز سه شنبه 14 شعبان 1024ق در مسجد جامع سمنان و ديگري در آخر ملحقات صحيفه سجاديه در همان مکان) نگاشته است.
3. مجدالدين اسماعيل بن محمّد سمناني، که کتاب کفاية الطلاب وي را نزدش خوانده و قزويني در آخر کتاب ياد شده براي وي گواهي قرائت کتاب مذکور و اجازة نقل روايت در روز سه شنبه 24 رمضان 1026ق در مسجد جامع سمنان نوشته است.
4. محمّد بن حاجي محمّد بن قطبالدين بن علي بن كمالالدين بن شمسالدين محمّد معلم سمناني، مجموعهاي شامل پنج رسالة اثني عشرية (الطهارة، الصلاة، الزکاة، الحج و الصوم) شيخ بهايي در دست است که معلم سمناني آن را در نزد قزويني خوانده و قزويني در دو جاي آن (ص 173و214) براي وي در سال 1024ق گواهي نوشته است.
روز شمار زندگي عملي
روز شماري از تاريخ اجتماعي و علمي وي که از لا به لاي نسخ خطي و آثار وي استخراج گرديده عبارتند از:
• يک شنبه 12 محرم 1015ق، در مشهد مقدس خواندن کتاب جوامع الجوامع طبرسي را در نزد استادش شيخ عامر جزائري به اتمام رسانده است.
• شوال 1021ق، او حداکثر تا اين تاريخ در مشهد مقدس بوده و وفات استادش شيخ عامر را در اين تاريخ در مشهد ثبت نموده است.
• چهارشنبه 25 صفر 1023ق پايان تأليف کتابش ملحقات صحيفه سجاديه.
• سه شنبه 14 شعبان1024: نوشتن اجازه براي شاگردش محمد مؤمن بن محبعلي صحاف سمناني در مسجد جامع سمنان پس از اتمام تدريس صحيفه سجاديه.
• شب جمعه 23 رمضان 1027ق: در مسجد جامع سمنان اعتکاف داشته و تحرير کتاب منية المريد شهيد ثاني را در اين تاريخ در همان مسجد به پايان رسانده است.
تلاشهاي علمي
قزويني اغلب عمر علمي خود را در نيايش پژوهي صرف نموده و تمامي آثار شناخته شده از وي در همين موضوع ميباشد. آثاري از وي که نگارنده بدانها اطلاع يافته، عبارتند از:
1. بقية الکشکول، که آن را به عنوان تتمه کشکول استادش شيخ بهايي نگاشته، ولي تاکنون نسخهاي از آن شناسايي نشده است.
2. تذکرة العلماء.
3. درّ ثمين.
4. شفاء القلوب في التوبة.
5. كفاية الطلاب و نهاية مرام الاحباب، در دعا، به عربي، مؤلف در نظر داشته کتاب مفصلي در دعاهاي ايام هفته و ماه و سال مشتمل بر ادعية مأثوره بنگارد ولي مسافرتهاي وي به عراق، خراسان، حجاز و طبرستان مانع از آن گرديد. تا آنکه به سمنان رفته و به در خواست برخي از يارانش کتاب حاضر را، در موضوع ياد شده، تأليف و دعاهاي آن را از کتابهاي معتبر انتخاب نموده است. او اين کتاب را به عنوان متمم براي مفتاح الفلاح استادش شيخ بهايي نگاشته است.
در فهرست کتابخانة ملي تهران، اين کتاب چنين معرفي شده است: <نويسنده ميگويد چون كتاب مفتاح الفلاح شيخ بهائي عاملي را خواندم آن را مفيد در فقه صلوة يوميه يافتم، پس بر آن شدم كه دنباله كار شيخ را بگيرم و به تأليف كتابي در اعمال هفته و ماه و سال بپردازم و نيز اكثر ادعيه مأثوره در آن را آوردم كه معاش و معاد را بكار آيد؛ برين مقصود از كتب فقيه و ثواب الاعمال و عيون اخبار الرضا و كافي و تهذيب و مصباحين و امالي و كنوز النجاح و مكارم الاخلاق و منهج الدعوات و مجتني و امان الاخطار و جمال الاسبوع و تتمات و منهاج الصلاح و عده الداعي و ذكري و دروس و منية المريد استفادت بسيار بردم و اين كتاب را در يك مقدمه و سه مقصد و يك خاتمه فراهم آوردم>.
عنوان بخشهاي کتاب چنين است:
المقدمة: في فضيلة الدعاء و شروطه علي الاجمال؛
المقصد الاول: فيما يعمل في الاسابيع و فيه قطبان؛
المقصد الثاني: فيما يعمل في ايام الشهور و مما لا يختص بشهر دون شهر، فيه بابان؛
المقصد الثالث: في ذکر الايام المتبرکة من الشهور الاثنيعشر، و فيه مقدمة و ابواب و خاتمه.
الخاتمة: في نوادر الادعية، في اثنيعشر باب.
اين کتاب با اين عبارت آغاز ميشود:
<بسم الله الرحمن الرحيم و به ثقتي يا من يملک حوائج السائلين و يعلم ضمير الصاميتن>.
و مؤلف آن را با عبارت <و مستغفرين من الذنوب و آلاثام> به پايان رسانده است.
تاکنون سه نسخه از اين کتاب شناخته شده است:
الف) نسخة کتابخانة حوزة علميه امام صادق × اردکان، به شمارة 273، اين نسخه به خط محمدامين بن اسماعيل سمناني بوده و در ظهر روز پنج شنبه 23 ذيقعدة 1025ق تحرير آن به پايان رسيده است. اين نسخه را مجدالدين اسماعيل بن محمد سمناني نزد مؤلف خوانده و مؤلف در آخر آن براي وي گواهي قرائت و اجازة نقل روايت در روز سه شنبه 24 رمضان 1026ق در مسجد جامع سمنان نوشته است. اين نسخه در 444 برگ و هر صفحه 16 سطر است و قطع نسخه به طول 5/16 و عرض 5/9 سانتيمتر ميباشد .
ب) نسخة کتابخانه وزيري يزد به شمارة ش 3064، اين نسخه را عبدالمطلب ابن غياثالدين محمّد در شعبان 1101 تحرير نموده و داراي 141 برگ، هر صفحه داراي 20 سطر، و اندازه نسخه به طول 20 و عرض 13 سانتيمتر است.
ج) نسخه شماره 1337/ع کتابخانة ملي تهران، اين نسخه را محمّدتقي ساري به خط نسخ خوش در سال 1083ق، نگاشته و داراي 331 برگ و هر صفحه در 15 سطر در اندازة 12*5/21 است. او اين نسخه را از نسخة مؤلف استنساخ نموده است .
6. مستدرک صحيفه سجاديه (كه پس از ا ين در بارة آن توضيح داده خواهد شد).
7. معالم الحج و العمرة.
8. وسيلة السالكين و ذخر الطالبين، به عربي، در دعا. مؤلف در اين اثر ادعيه و اعمال ايّام و شهور را بدون ذکر ترتيب و فصول، از کتابهاي صحيفه سجاديه، کافي، من لايحضره الفقيه، مکارم الاخلاق، مهج الدعوات و جمال الاسبوع گردآورده است. او در مقدمة کتاب چند فصل در فضل و آداب دعا، اسباب الاجابة، صفات داعي، کيفيت دعاء و ذکر اخلاص و مذمت ريا، آورده و کتابش را چنين شروع ميکند:
<يا من دعاه المضطرون فاجابهم و رجاه المستغفرون فانابهم نسئلک ان لا نصرف وجوه سوالنا عن جنابک>.
تنها نسخه شناخته شده از اين اثر در کتابخانة آستان قدس رضوي مشهد به ش11375 نگهداري ميشود که در زمان مؤلف تحرير، مقابله و تصحيح گرديده ولي به دليل افتادگي برگهايي از آخر نسخه، فاقد نام کاتب و تاريخ کتابت ميباشد. اين نسخه در 146 برگ و هر صفحه 15 سطري بوده و اندازه آن به طول 3/18 و عرض 10 سانتيمتر ميباشد.
مؤلف در برگ 61 اين نسخه چنين نوشته است:
<وينبغي التصدق في اول القرائة و في آخرها بقدر الطاعة و ان تصدق بالخبز و الحلو کان حسناً و التوجه التام و لا يقصد احداً بعينه و الاجازة من اهلها و قد اجازني هذا الدعاء شيخنا الاعظم وارث المرسلين سلطان العلماء بهاء الملة و الحق و الدين محمد بن حسين العاملي و السيد النجيب الناسک معز الملة و الدين محمد بن الحسن الموسوي القمي امام المسجد الجامع بالمشهد المقدس الرضوي و المولي الفاضل الکامل العارف و والد والد المعظم مولانا ابراهيم و الحاجي بابا القزويني ادام الله ايامهم و الشيخ المبرور الفقيه نظامالدين عامر بن فياض الجزائري قدسالله روحه>.
و در برگ 41 در فصل مربوط به دعاي عشرات در تعقيبات عصر مينويسد:
<و اختلف العلماء في نقله علي ستّ روايات و الذي اوردته هنا هو ما اورده الشيخ رحمه الله في المصباح و قرأته مع دعاء السمات علي شيخي و امامي حجةالاسلام و المسلمين بهاءالملة و الحق و الدين محمد العاملي ادام الله برکته في جمادي الاولي 1024 في داره بدار السطنة فرحآباد من ولاية مازندران حماه الله في ظل واليها و اجاز لي روايتهما و تلاوتهما>.
نسخههاي نگاشته شده به دست صوفي قزويني
قزويني علاوه بر آثاري که تأليف نموده، کتابهايي را نيز براي استفاده خود تحرير نموده، که موارد شناخته شده از نسخههاي تحرير شده به دست وي عبارتند از:
1. الاستبصار شيخ طوسي: نسخة ش 13104 کتابخانة آستانقدسرضوي مشهد، شامل جلد اول تا سوم، به خط نسخ خوش خفي، تاريخ اتمام تحرير روز يك شنبه 21 شعبان 1022 در كوش مغان، در 278 برگ و هر صفحه در 32 سطر، اندازه نسخه به طول 25 و عرض 6/18 سانتيمتر ميباشد. از تملکي که صوفي قزويني بر اول اين نسخه نوشته معلوم ميشود که او نسخه را براي استفاده خود، تحرير نموده است.
2. منية المريد شهيد ثاني، اين نسخه در کتابخانة مجلس شوراي اسلامي به شمارة 1684 نگهداري ميشود. قزويني آن را در شب جمعه 23 رمضان 1027 در هنگامي که در مسجد جامع سمنان در اعتکاف به سر ميبرده، به پايان رسانده، و خود را <محمّد بن مظفر بن إبراهيم المدعو بالتقي الصوفي القزويني الابهرودي> معرفي نموده است. او بر اين نسخه حواشي فراواني نوشته است. و در حاشيه برگ <10 الف> آن، دربارة تفسير امام حسن عسکري× چنين نوشته است: <هذا التفسير المنسوب إلى سيدنا أبي محمد الحسن العسكري سلامالله عليه… ليس من تصنيفه × بل إنما سمع منه المحدثان محمّد بن زياد و محمد بن سنان وألفاه. روينا التفسير المذكور عن شيخنا الاعظم سلطان المفسرين بهاء الملة والدين محمّد العاملي، أدام الله ظله البهي، إجازة عن والده الامام العارف حسين بن عبد الصمد العاملي قدسالله روحه عن الامام المصنف رحمه الله بإسناده عن الصدوق أبيجعفر محمّد بن بابويه القمي، عن محمّد بن القاسم الاسترآبادي، عن يوسف بن محمّد بن زياد، و علي بن محمد بن سنان، عن أبويهما عن الامام ×>.
3. مصباح المتهجد شيخ طوسي، اتمام کتابتِ آن در روز دو شنبه 23 رمضان 1026ق در مسجد جامع سمنان در زماني که در آنجا در اعتکاف به سر ميبرده است. شيخ آقا بزرگ تهراني اين نسخه را در نجف اشرف در کتابخانة عارف سالک مولي علي محمّد نجفآبادي ملاحظه نموده است.
مستدرک صحيفه سجاديه
صوفي قزويني صحيفه را نزد شيخ بهايي خوانده و پس از آن مشغول به تدريس و ترويج اين کتاب گرديده است. مؤمنان پس از آشنايي با اين گنجينه با ارزش، از قزويني تقاضا ميکنند که دعاهاي ديگر امام سجاد × را، که در صحيفه نيآمده براي استفاده آنان، جمع آوري نمايد. قزويني نيز در پاسخ درخواست آنها کتاب حاضر را پرداخته، و در روز چهار شنبه 25 ماه صفر 1023 آن را به اتمام رسانده است.
اين کتاب با اين عبارت شروع ميگردد:
<الحمدلله و سلام علي عباده الذين اصطفي… لما وفقت بقراءة الصحيفة الکاملة لسيدالعابدين ابيمحمّدعلي بن الحسين بن علي بن ابيطالب>.
و با اين عبارت پايان ميپذيرد:
<يا بني اصبر علي الحق و ان کان مرا و حيث اتينابما وعدنا فلنقطع الکلام بحمدالله علي جزيل نواله و الصلوة علي سيدنا محمد و آله و فرغ جامع الادعية من ترتيبها و ترصيفها الفقير الي رحمة الله الغني محمد بن مظفر المدعو بتقي الصوفي القزويني اذاقه الله حلاوة الفنا في يوم الاربعاء لخمس بقين من صفر سنة ثلث و عشرين من الهجرة ببلدة اقامتنا سمنان حماها الله عن نوايب الزمان بعزة الملک المنان>.
تاکنون دو نسخه از اين کتاب شناسايي شده که عبارتند از:
نسخة اول
نسخه کتابخانة آيت الله مرعشي به شمارة 8370
اين نسخه به خط نسخ معرب و عناوين و نشانيهاي شنگرف، به دست محمّدتقي بن عنايتالله قاضي شوشتري تحرير و در ربيع الاول 1129ق، به پايان رسيده است. کاتب اين نسخه را به در خواست نياي خود مير محمدهادي مرعشي نوادة قاضي نورالله شوشتري تحرير نموده است.
تعداد برگهاي آن 105 برگ و در هر صفحه 14 سطر تحرير گرديده و اندازه کتاب به طول 23 و عرض 16 سانتيمتر ميباشد.
در حواشي نسخه علامت تصحيح و نشانه بلاغ به چشم مي خورد ولي نام مقابله کننده و چگونگي تصحيح ذکر نشده است.
در تمام حواشي نسخه نيز دعاهاي متفرقه و نسخههاي پزشکي نوشته شده است.
اين نسخه را مرحوم محمّدتقي دانشپژوه نيز ملاحظه و از آن گزارش داده است.
نسخة دوم
نسخه ديگري که در همين کتابخانه (کتابخانه آيتالله العظمي مرعشي نجفي&) به شمارة 9944 موجود است.
اين نسخه مجموعهاي است شامل دو کتاب (صحيفه سجاديه و ملحقات الصحيفة السجادية) که به خط نسخ معرب با عناوين و نشانيهاي شنگرف به خط محمدمؤمن بن محبعلي صحاف سمناني نگاشته شده است.
او کتاب اول را در روز پنجشنبه هفتم ربيع الاول 1023ق و کتاب دوم را در بيستم جمادي الاول 1025ق به پايان رسانده است. صحاف سمناني (کاتب نسخه) خود از عالمان شيعه و شاگرد صوفي قزويني بوده، و صحيفه سجاديه را نزد وي خوانده و نسخهاش را نيز تصحيح نموده است. پس از اتمام قرائت صحيفه، قزويني براي وي در انتهاي کتاب اول، اجازه نقل روايت در روز سه شنبه 14 شعبان 1024ق در مسجد جامع سمنان نگاشته است. او کتاب دوم (ملحقات صحيفه) را نيز نزد مؤلف آن (صوفي قزويني) خوانده و قزويني در آخر همين کتاب نيز براي وي اجازة نقل روايت نگاشته است.
در آغاز نسخه طريق روايت صحيفه سجاديه از شهيد ثاني و بعد از آن، طريق روايت صحيفه سجاديه شيخ بهايي در شش صفحه به نقل از خط صوفي قزويني تحرير شده است.
قزويني در آن از شيخ بهايي چنين ياد کرده:
<حدثنا شيخنا الاعظم و رئيسنا المعظم محيي السنة و قامع البدعة، خاتم المجتهدين، وارث علوم الانبياء و المرسلين، هادي الانام، مرشد اهل الاسلام، مفتاح خزائن الجود و العطاء، منهاج مقاصد الشرايع و النهي، کشاف معالم التنزيل، مبين اسرار التاويل، سلطان العلماء، برهان النجباء، ترجمان الرحمان بالحکمة و فصل الخطاب، مبين احکام الشرع بالصدق و الصواب، القطب المدار عليه في العقل و النقل، الرکن المشاراليه في الفرع و الاصل، رکن الشيعة و صدر الشريعة، حجة الاسلام و المسلمين بهاء الملة و الحق و الدين محمد بن الشيخ الامام العالم الکامل الفقيه العارف برهان العارفين حسين بن عبدالصمد بن شمسالدين محمد الجعفي الحارثي الهمداني الجباعي العاملي خلّد الله ظلّه و افاض علي البرية برکته و فيضه>.
با اين اوصاف اين نسخه ارزش و اعتبار ويژهاي دارد؛ زيرا نزد مؤلف قرائت و تصحيح شده و دستخط وي مبني بر تاييد تصحيح و قرائت در نزدش در آن به چشم ميخورد.
اين نسخه در 189 برگ 16 سطري به طول 5/18 و عرض 10 سانتيمتر تحرير شده و ملحقات صحيفه در برگهاي <75 تا 179> آن قرار گرفته است.
گواهي قرائت محمد مومن صحاف سمناني
محمد مؤمن بن محب علي صحاف سمناني صحيفه و ملحقات آن را نزد صوفي قزويني خوانده، و صوفي قزويني براي وي دو گواهي قرائت نوشته که عبارتند از:
گواهي قرائت اول: اين گواهي را بعد از اتمام تدريس صحيفه سجاديه نگاشته که متن آن چنين است:
<بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين.
بعد الحمد لواجب الوجود و مفيض الخير و الجود و الصلوة علي سيدنا الداعي الي الله ابيالقسم محمد بن عبد الله و عترته امناء الله.
قرأ عليّ الأخ الأعز الفاضل الصالح الورع المتقن خلاصة الاخيار شمساً للفضيلة مولانا محمد مؤمن بن المرحوم المبرور مولانا محب علي السمناني ـ وفقه الله لمراضيه ـ الصحيفة الکاملة المنسوبة الي سيدالعابدين و امامالمتقين حجةالله علي عباده ابيمحمد علي ابن الحسين ÷ قراءةً مهذبةً جامعةً بين تحقيق اللفظ و تبيين المعني من المبدء الي المنتهي.
وقد اجزتُ لهـ سلمه اللهـ أن يرويها عنّي عن شيخي و معتمدي و امامي، حجة الاسلام و المسلمين، وارث علوم الانبياء و المرسلين، سلطان الفضلاء اجمعين، قبلة المجتهدين، رئيس المحدثين، رکن الطائفة المحقة، اکمل الاولين و الآخرين، بهاء الملة و الحق و الدين، محمد بن حسين العاملي ـ أدام الله ايامه ـ عن والده عن شيخنا أفضل المتاخرين زينالملة و الحق و الدين العاملي عن الشيخ نورالدين علي بن عبدالعالي الميسي عن الشيخ شمسالدين محمد الجزيني عن الشيخ ضياءالدين علي عن والده الشيخ شمسالدين محمد بن مکي الشهيد عن السيدالنسابة تاجالدين بن معية عن والده ابيجعفر القسم عن خاله تاجالدين ابيعبدالله جعفر بن محمد عن والده السيد مجدالدين محمد بن الحسن بن معية عن الشيخ ابيجعفر محمد بن شهرآشوب المازندراني عن السيد ابيالصمصام ذيالفقار بن محمد المروزي عن الشيخ رکنالطائفة محمد بن الحسن الطوسي + عن الشيخ حسين بن عبيدالله الغضايري عن ابيالمفضل محمد بن عبيدالله بن المطلب الشيباني باسناده المذکور في اول الصحيفة عن الامام الناطق ابيعبدالله جعفر بن محمد الصادق × عن ابيه عن جدّه – صلوات الله عليهم اجمعين – و کتب الأحرف الفقير الي الله سبحانه محمد بن مظفر المدعو بتقي الصوفي القزويني ثم السمناني ـ الهمه الله طريق الصواب ـ في کلّ باب، في صبيحة يوم الثلثاء لأربع عشر يوماً خلت من شعبان اربع و عشرين و الف من الهجرة في جامع سمنان حرسها الله>.
محتواي ملحقات صحيفه
صوفي قزويني مستدرک خود را بدين عبارت آغاز ميکند:
<بسم الله الرحمن الرحيم و به ثقتي. الحمد لله و سلام علي عبادهالذين اصطفي.
و بعد فيقول الفقير الي الله الغني محمد بن مظفر المدعوّ بتقي الصّوفي الزيابادي القزويني ـ اوزعه الله شکر نعمته ـ لما وفّقتُ بقراءة الصحيفة الکاملة لسيد العابدين ابيمحمدعلي بن الحسين بن علي ابيطالب ـ سلام الله عليه و آبائه و ابنائه المعصومين ـ علي شيخي و استادي و من اليه في العلوم الشرعية استنادي، شيخ المحققين، وارث علوم الانبياء و المرسلين، حجة الاسلام و المسلمين، بهاء الملة و الحق و الدين، محمد بن حسين بن عبدالصمد الحارثي العاملي ـ ادام الله برکته علي مسلمين ـ و اخذتُ الاجازة منه اطّلعت علي بعض الادعية المنسوبة اليه × مما الحق بالصحيفة المذکورة او لم يلحق، فالتمس مني بعض الأحباء من المؤمنين أن أجمعها في مجموع يکون سهل المأخذ.
فاستخرتُ الله تعالي و اوردتُ في هذا المجموع من ادعيته × ما تيسر لي ايراده، حسب ضيق الوقت و کثرة الشغل و توزّع البال، مما کان اودعه ائمة الدعاء في کتبهم: کالکافي لثقة الاسلام الکليني & و من لايحضره الفقيه لرئيس المحدثين محمد بن بابويه القمي & و التهذيب و المصباح لشيخ الطايفة محمد بن الحسن الطوسي & و مهج الدعوات للسيد الايد رضيالدين علي بن طاوس ـ رضيالله عنه ـ و غيرهم. سائلاً من الله المغفرة لي و لجميع المومنين>.
بعد از مقدمة مذکور، قزويني شروع به آوردن دعاها نموده که فهرست دعاها و آغاز هر دعا، چنين ميباشد:
1. مما الحق بالصحيفة المذکورة هذه التسبيحات المرويه عنه ×:
سبحانک اللهم و حنانيک، سبحانک اللهم و تعاليت، سبحانک اللهم و العز ازارک…
2. و من الملحقات بها هذه التحميد:
الحمدلله الذي تجلي للقلوب بالعظمة و احتجب عن الابصار بالعزة و اقتدر علي الاشياء بالقدرة…
3. و من ذلک دعائه في ذکر آل محمد ’:
اللهم يا من خصّ محمد و آله بالکرامة و حباهم بالرسالة و خصّصهم بالوسيلة و جعلهم ورثة الانبياء و ختم بهم الاوصياء و الائمة.
4. و من ذلک صلواته علي آدم علي نبينا و ×:
اللهم و آدم بديع فطرتک و اول معترف من الطين بربوبيتک و بدر حجتک علي عبادک و بريتک.
5. و من الملحقات بها دعائه × في طلب الحوايج و دفع المحذورات:
الهي لا تشمت بي عدوي و لا تفجع بي حميمي و صديقي الهي هب لي لحظة من لحظاتک تکشف بها عني ما ابتليتني به و تعيدني الي احسن عاداتک عندي.
6. و من ذلک دعائه × مما يحذر و يخاف:
الهي انه ليس يرد غضبک الاّ حلمک و لاينجي من عقابک الاّ عفوک و لايخلص منک الاّ رحمتک.
7. و من ذلک دعائه × في الاستعاذة الي الله سبحانه في التذلل و عرض الحوايج اليه تعالي:
مولاي مولاي انت المولي و انا العبد و هل يرحم العبد الا المولي، مولاي مولاي انت العزيز و انا الذليل و هل يرحم الذليل الا العزيز.
8. و ممّا الحق بها دعائه × في ايّام الاسبوع، الدعاء في يوم الاحد:
بسم الله الذي لا ارجو الا فضله و لا اخشي الا عدله و لا اعتمد الا قوله.
9. الدعاء في يوم الاثنين: بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله الذي لم يشهد احداً حين فطر السموات و الارض.
10. الدعاء في يوم الثلثاء: بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله و الحمد حقّه کما يستحقه حمداً کثيراً و اعوذ به من شرّ نفسي انّ النفس لأمّارة بالسوء الا ما رحم ربي.
11. الدعاء في يوم الاربعاء: بسم الله الرحمن الرحيم. الحمد لله الذي جعل الليل لباساً و النوم سباتاً و جعل النهار نشوراً.
12. الدعاء في يوم الخميس: بسم الله الرحمن الرحيم. الحمد لله الذي اذهب الليل مظلماً بقدرته و جاء بالنهار مبصراً برحمته.
13. الدعاء في يوم الجمعة: بسم الله الرحمن الرحيم. الحمد لله الاول قبل الانشاء و الاحياء. و سيجيء الدعاء بتمامه انشا الله تعالي.
14. الدعاء في يوم السبت: بسم الله الرحمن الرحيم. بسم الله کلمة المعتصمين و مقالة المحترزين.
15. و من ذلک ما اورده شيخنا الاعظم حجة الاسلام و المسلمين بهاء الملة و الحق و الدين محمد بن حسين العاملي ـ ادام الله ظله ـ في کتاب مفتاح الفلاح في ذکر سجدتي الشکر من صلوة الليل و ذکر انه يحسن ان يدعي به في احديهما و هو هذا:
الهي و عزّتک و جلالک و عظمتک لو انّي منذ بدعتَ فطرتي من اول الدهر عبدتُک دوام خلود ربوبيتک بکلّ شعرة في کلّ طرفة عين سرمد الابد بحمد الخلائق و شکرهم أجمعين لکنتُ مقصراً في بلوغ اداء شکر خفي نعمةٍ من نعمک عليّ.
16. و من ذلک قنوته ×، اورده الصدوق & في کتاب الامالي:
سيدي سيدي هذه يداي قد مددتُهما اليک بالذنوب مملوة و عيناي بالرجاء ممدودة.
17. و من ذلک ما اورده صاحب کتاب السعادات عنه ×، انه قال اذا لحق احدکم نائبة من النوائب و لا يجد احداً يکشفها الا الله فليتوضأ و ليحسن الوضوء وقت السحر و يصلّي اربع رکعات يقرأ في کل رکعة فاتحة الکتاب و آية الکرسي و التوحيد احدي عشر مرة بتسليمة واحدة، فاذا قام قائماً لزم جانبي المکان الذي يستقبله من القبلة و يقول:
يا خير من سئل و يا اکرم من قصد عبيدک العرب اذا استجار باطناب بيوتها اجاروه و انت يا خالق العرب و العجم قد استجرتُ ببابک.
18. و من ذلک ما أورده الشيخ العارف ابوالباس البوني & في شمس المعارف عن مقاتل بن سليمان عنه × و هو دعاء يستجاب، و به کان عيسي × يحيي الموتي، ثمّ ذکر انه فقد الدعاء فوجده عند رجل من اهل الدين و الصلاح … و الدعاء هذا:
بسم الله الرحمن الرحيم. الهي کيف ادعوک و انا انا و کيف اقطع رجائي منک و انت انت، الهي اذا لم اسئلک فتعطيني فمن ذا الذي اسئله فيعطيني.
19. و من ذلک جمل من المناجات المنثورة و المنظومة المنسوبة اليه ـ سلام الله عليه و علي آبائه و ابنائه المعصومين ـ منها هذه المناجاة المعروفة بالانجلية و هذه مناجاة عظيمة الشأن مشتملة علي جميع المطالب و محتوية علي جلّ المآرب:
بسم الله الرحمن الرحيم. اللهم بذکرک استفتح مقالي و بشکرک استنجح سوالي و عليک توکلي في کلّ احوالي.
20. هذه خمسة عشر مناجات منسوبة الي سيدالعابدين علي بن الحسين ÷ و قد لحقت بالصحيفة الکاملة المنسوبة اليه ×.
21. و من الادعية المنسوبة اليه × هذه المناجات:
بسم الله الرحمن الرحيم. الهي اسئلک تعصمني حتي لا اعصيک فانّي قد بهتُّ و تحيرتُ مِن کَثرة الذُنوب مَع العصيان وَ مِن کَثرة کرمک مَع الاحسان و قد کلّت لساني کثرة ذنوبي.
22. و من ذلک هذه المناجات:
آه وانفساه کيف لي بمعالجة الاغلال غداً آه وانفساه [ممّا] حملتني عليه جوارحي من البلايا.
23. و من ذلک المناجات المنظومة:
اجــلک عـن تعـذيـب مثـل ذنـبي
و لا نـاصر لي غـير نصـرک يا ربّ
انـا عبـدک المحـقور في عظم شـانکم
من الماء قد انشات اصلي و من ترب
24. و من ذلک المناجات المنظومة:
لبستُ ثوب الرجاء و الناس قد رقدوا
و قمـتُ اشـکو الي مـولاي ما اجـد
25. و من ذلک ما رواه ثقةالاسلام ابوجعفر محمد بن يعقوب الکليني + في الکافي:
اللهم اني اسئلک حسن المعيشة معيشة اتقوي بها علي جميع حوائجي.
26. و من ذلک ما رواه الکليني ايضاً في الکافي بسنده عن ابن ابيحمزة قال سمعت علي بن الحسين × يقول لابنه يا بُنيّ من اصابه منکم مصيبة او نزلت به نازلة فليتوضأ و ليُسبغ الوضوء ثمّ يصلّي الرکعتين أو أربع ثمّ يقول في آخرهن:
يا موضع کلّ شکويٰو يا سامع کلّ نجويٰو شاهد کلّ ملاء.
27. و من ذلک ما رواه الکليني ايضاً في الکتاب المذکور بسنده عن محمّد بن ابيحمزة عن أبيه قال رأيت عليّ بن الحسين × في فناء الکعبة في الليل و هو يصلّي فأطال القيام حتّي جعل مرة يتوکأ علي رجله اليسري ثمّ سمعته يقول بصوتٍ کأنّه باکٍ:
يا سيّدي تُعذِّ بني و حُبُّکَ في قلبي.
28. و من ذلک ما رواه ايضا بسنده عن ابيحمزه، قال: اتيتُ باب علي بن الحسين‘ فوافقتُه حين خرج من الباب، فقال:
بسم الله آمنتُ بالله و توکلتُ علي الله.
29. و من ادعيته × دعائه في سحر کلّ يوم من شهر رمضان، رواه الشيخ + في التهذيب و المصباح، عن ابيحمزه الثمالي عنه ×:
الهي لا تؤدّبني بعقوبتک و لاتمکر بي في حيلتک، من اين لي الخير يارب و لايوجد الاّ من عندک.
30. و من دعائه × يدعو به ليالي الافراد قائماً و قاعداً و راکعاً و ساجداً و هو هذه:
اللهم انّي امسيتُ لک عبداً داخراً لا املک لنفسي نفعاً و لاضرّاً.
31. و منه ما کان يدعو به بعد صلوة الفجر يوم الفطر الي يزول ضوء الشمس:
الهي و سيدي انت فطرتني و ابتدات خلقي.
32. و من ذلک ما کان يدعو به عند زوال کلّ يوم من ايّام شعبان في ليلة النصف منه و هو هذه:
اللهم صلّ علي محمد و آل محمد شجرة النبوة و موضع الرسالة.
33. و من ذلک دعائه × في زيارة اميرالمؤمنين × بعد وقوفه و بکائه:
السلام عليک يا امين الله في ارضه و حجته علي عباده.
34. و من ذلک دعائه × في جوف الليل:
الهي غارت نجوم سمائک و نامت عيون انامک.
35. و من ذلک دعائه × في الاستغفار في السحر:
اللهم انّ استغفاري ايّاک و انا مصرّ علي ما نهيت عنه.
36. و من ذلک دعائه × في يوم الجمعة:
بسم الله الرحمن الرحيم. الحمد لله الأوّل قبل الانشاء و الاحياء و الآخر بعد فناء الأشياء.
37. و روي الشيخ & في أماليه عن الصادق × انّ سيّد العابدين × کان يقول: لا ابالي اذا قلت هذه الکلمات و لو اجتمع عليّ الانس و الجنّ، و رواه الکليني ايضاً: بسمالله وَ مِن الله و الي الله و في سبيلالله اللّهم انّي اليک اسلمت نفسي.
38. و روي جمال السالکين ابيالعباس احمد بن فهد الحلي ـ طاب ثراه ـ في کتاب المهذب في شرح النافع ان سيدالعابدين قال لبعض اصحابه قل في طلب الولد:
ربّ لاتذرني فرداً و انت خير الوارثين و اجعل لي من لدنک ولياً يرثني في حيوتي.
39. و من ذلک دعائه × لطلب الحوائج:
يا من حار کلّ شيء ملکوتاً و قهر کلّ شيء جبروتاً.
40. و من ذلک دعائه × في الاسم الاعظم من کتاب اغاثة الداعي لابن طاووس رحمهالله تعالي:
يا الله يا الله يا الله وحدک لا شريک لک انت المنان بديع السموات.
41. و من ذلک دعائه × في الاسم الاعظم ايضاً:
اللهم اني اسئلک باسمک الله الله الله الله الله لا اله الا هو ربّ العرش العظيم.
42. و من ذلک دعائه × لدفع الکرب علمه لابن عمّه الحسن بن الحسن ابن علي بن ابيطالب × و کان محبوساً في حبس و ضرب في مسجد رسولالله | خمسمائة سوط، فکرّر الدعاء فاطلق من الحبس:
لا اله الا الله الحليم الکريم لا اله الا الله العلي العظيم.
43. و من ذلک دعائه × للزهري عند مرضه فقضي حوائجه:
اللهم انّ ابن شهاب قد فزع اليّ بالوسيلة اليک بآبائي فيها بالاخلاص من آبائي و امهاتي.
44. و من ذلک حجابه ×:
بسم الله استعنتُ و ببسم الله استجرتُ و به اعتصمتُ.
45. و من ذلک دعائه × عند محاکمة محمد بن الحنفية الي الحجرالاسود رواه سعد بن عبدالله القمي:
اللهم اني اسئلک باسمک المکتوب في سرادق المجد و اسئلک باسمک المکتوب في سرادق البهاء.
46. و من ذلک دعائه × في الاستعاذة من الريا اورده الغزالي في کتاب احياء علومالدين:
اللهم انّي اعوذ بک ان يحسن فيّ لامعة العيون علانيني.
47. و من ادعيته × لطب السعادة:
اللهم لا تخيب رجاء هو منوط بک و لا تصفر کفّا هي ممدودة اليک.
48. و ممّا عزي اليه × هذا الدعاء في الشکوي:
اللهم و قد اکدي الطلب و اعيت الحيل الا من عندک و ضاقت المذاهب.
49. و من ذلک الحرز الکامل له × و هو مخرج من کتاب الله سبحانه و تعالي يقرء في کل صباح و مساء اورده السيد الاجل ابن طاووس في المهج:
بسم الله الرحمن الرحيم. الله اکبر الله اکبر الله اکبر و اعلي و اجل و اعظم مما اخاف و احذر.
50. و من ذلک حرز آخر له × يقرء في کل صباح و مساء:
بسم الله الرحمن الرحيم. بسم الله و بالله سددتُ افواه الجن و الانس و الشياطين و السحرة.
51. و من ذلک حرز آخر له ×:
بسم الله الرحمن الرحيم. يا اسمع السامعين يا ابصر الناظرين يا اسرع الحاسبين.
52. و من ذلک قنوته ×:
اللهم ان جبلة البشرية و طباع الانسانية و ماجرت عليه ترکيبات النفسية و انعقدت به عقود النّسية تعجز عن حمل واردات الاقضية الا ما وفقتَ له اهل الاصفياء و اعنت عليه ذوي الاجتباء.
53. و من ذلک دعائه له × في قنوته:
اللهم انت المبين البائن و انت المکين الماکن الممکن اللهم صل علي آدم بديع فطرتک و رکن حجتک.
54. و من ذلک الاحتراز من الاعداء و التحصن عن الاسواء بعزايم الله تعالي يقال ذلک بعد طلوع الشمس و عند غروبها لمولانا سيد العابدين × اورده السيد الاجل ابن طاووس رحمه الله في المهج:
بسم الله الرحمن الرحيم. بسم الله و بالله و لاقوة الا بالله و لاغالب الا الله غالب کل شيء و به يغلب الغالبون.
55. و من ذلک دعائه × يصلح لجميع المهمات و لشفاء الاسقام رواه ابوحمزه الثمالي عنه × و قرء ابوحمزه لکسير يد ابنه فصلح و کان کسراً قبيحاً رواه ابن طاووس في المهج:
يا حيّ قبل کلّ حيّ يا حيّ بعد کلّ حيّ.
56. و من ذلک ما رواه المحدّث الکامل الثقة محمّد بن الحسن بن الوليد… اوّل الدعاء مذکور في الصحيفة الکاملة، من قوله: اللهم هديتني فلهوتُ… فذکرنا تتمّة الدعاء الذي لم يوجد في الصحيفة و هو هذا:
الي ارحمني بترک المعاصي ما ابقيتني.
57. و من ذلک ما رواه الشيخ في المصباح عن جابر عن ابيجعفر× عن علي بن الحسين ÷ من عمل يوم الجمعة الدعاء بعد الظهر:
اللهم اشتر منّي نفسي الموقوفة عليک المحبوسة لأمرک بالجنّة مع معصوم من عترة نبيّک |.
58. و من ذلک دعائه × بعد العصر يوم الجمعة رواه الشيخ في المصباح عن جابر عن ابيجعفر عنه ‘:
اللهم انّک انهجتَ سبيل الدلالة عليک باعلام الهداية منک علي خلقک.
59. و من ذلک ما رواه الشيخ ايضاً في المصباح عن جابر عن ابيجعفر × قال کان عليّ بن الحسين عليهما اذا همّ بأمر حج او عمرة او بيع او شراء او عتق تطهّر ثمّ صلّي رکعتين للاستخارة يقرأ فيهما الحشر و سورة الرحمن ثم يقرء المعوذتين ثم يقول:
اللهم ان کان کذا و کذا خيراً لي في ديني و دنياي و آخرتي و عاجل أمري و آجله فيسّره لي علي أحسن الوجوه.
60. و روي ايضاً فيه انّه کان × يصلّي امام صلوة الليل رکعتين خفيفتين بقل هو الله احد في الاولي و في الثانية بقل يا ايّها الکافرون و يرفع يديه و يقول:
ذو العزّ الشامخ و السلطان الباذخ و المجد الفاضل انت الملک القاهر.
61. و من ذلک ما رواه في کتاب المذکور انّه × کان يقول في سجدتي الشکر مأة مرّة الحمدلله شکراً و کلما قال عشر مرّاتٍ قال شکراً للمجيب ثمّ يقول:
يا ذا المنّ الدائم الذي لاينقطع ابدا و لايحصيه غيرک.
62. و من ذلک دعائه × في سجوده ايضاً رواه الثقة ابوجعفر ابن بابويه القمي & في الفقيه:
اللهمّ ان کنتُ قد عصيتُک فانّي قد اطعتک في أحبّ الأشياء اليک و هو الايمان بک.
63. و من ذلک ما رواه في الفقيه ايضاً انّه × کان يقول:
العفو العفو ثلثمائة مرة في الوتر في السحر و روي ابيحمزة الثمالي انّه کان يقول في آخر وتره و هم قائم:
ربّ اسأتُ و ظلمتُ نفسي و بئس ما صنعتُ…
64. و ممّا نسب اليه × ما رواه في الفقيه ايضاً انّه اذا احزنه امر لبس ثوبين من اغلظ ثيابه و اخشنها ثمّ رکع في آخر الليل رکعتين حتّي اذا کان في آخر سجدة من سجوده سبّح الله مائة تسبيحة و حمد الله مائة مرّة و هلّل الله مائة مرةّ ثمّ يعترف بذبوبه کلّها…
65. و من ذلک ما رواه في الفقيه ايضاً عن ابيحمزة الثمالي عنه × انّه کان اذا طعم قال:
الحمدلله الذي اطعمنا و سقانا و کفانا و ايّدنا و آوانا و انعم علينا وَ أفضل الحمدلله الذي يطعم و لايطعم.
66. و من ذلک ما کان يقول × عند رؤية الجنازة:
الحمد لله الذي لم يجعلني من السواد المخترم.
67. و من الادعية المنسوبة اليه × ما رواه ثقةالاسلام الکيني باسناده عن ابن محبوب عن جميل انّ هذا دعاء عليّ بن الحسين ×:
الحمدلله وليّ الحمد و اهله و منتهاه و محله…
68. و من ذلک دعاؤه × في شهر رمضان رواه الصدوق في الفقيه:
اللهم هذا شهر رمضان الذي انزلت فيه القرآن.
69. من ذلک دعائه في يوم عرفه رواه الشيخ في المصباح و هذا غير ما في الصحيفة الکاملة:
اللهم انت الله رب العالمين و انت الله الرحمن الرحيم.
70. و من ذلک دعائه × عند الدخول علي السلطان و استدفاع الشرور رواه ابن طاوس في المهج عن مولانا جعفر بن محمد عنه ‘:
اللهم احرسني بعينک التي لاتنام و اکنفني برکنک الذي لايرام.
71. و من ذلک دعائه × بعد صلوة الليل اورده ابونصر الطبرسي في مکارم الاخلاق عنه و هو دعاء مشهور عند الاصحاب:
اناجيک يا موجود في کل مکان لعلک تسمع ندائي فقد عظم جرمي و قل حيائي.
72. و من ذلک ما اورده ابونصر ايضاً في مکارم الاخلاق عنه × انه اذا حزنه امر لبس انظف ثيابه و اسبغ الوضوء و صعد اعلي سطوحه و صلّي اربع رکعات… ثم يرفع يديه الي السماء و يقول:
اللهم اني اسئلک باسمائک التي اذا دعيت به علي مغالق ابواب السماء للفتح بالرحمة انفتحت.
73. خاتمه في نوادر الدعوات المروية عنه ×:
ـ من کتاب المحاسن کان علي بن الحسن ÷ اذا بشّر بولد لم يسئل ذکر ام انثي حتي يقول: اَسَوِيٌّ فاذا کان سَويّاً قال: الحمدلله الذي لم يخلق شيئاً مشوّهاً.
ـ و عنه ×: لو انّ رجلاً ماش فقرء انّا انزلنا ما وجد الم المشي.
ـ و قال: ما يقرء احد انّا انزلنا حين يرکب دابة الا نزل منها سالماً مغفوراً.
ـ و قال ×: من قال الحمدلله فقد أدّي شکر کلّ نعمة لله عزّ و جلّ.
ـ و عن ابيجعفر محمّد بن علي الباقر × قال کان ابي × اذا کانت له الي الله عزّ و جلّ حاجة طلبها في هذه الساعة يعني زوال الشمس.
ـ و عن ابيحمزهالثمالي، قال: سمعت علي بن الحسين ÷ يقول من کبرّ الله عند المساء مائة تکبيرة کان کمن اعتق مائة نسمة.
ـ و روي الصدوق & في کتاب ثواب الاعمال باسناده عن ابيحمزة الثمالي عن علي بن الحسين ‘ قال: من قرء سورة الممتحنة في فرائضه و نوافله امتحن الله قلبه للايمان و نوّر له بصره و لايصيبه فقر ابداً و لا جنون في بدنه و لا في ولده.
ـ و روي ابو حامد الغزالي في الاحياء عن الحسن ابن ابي الحسن البصري قال دخلت الکعبة فرأيت شابّاً کانّه القمر ليلة البدر يبکي و يتضرع و ينشد هذه الابيات:
الا يا ايّها المأمول في کلّ حاجتي
رجوتک فاکشف ضرّ ما بي و فاقتي…
ـ و لنختم الکلام علي حديثٍ مرويٍّ عنه تبرکاً به. فنقول روينا مشايخنا عن شيخي و امامي و حجة الاسلام و المسلمين وارث علوم المرسلين سلطان المحققين خاتم المجتهدين بهاء الملة و الحق والدين محمد بن الحسين العاملي ـ ادام الله برکته علي المسلمين ـ باسناده المتصل عن ثقة الاسلام ابيجعفر محمد بن يعقوب الکلبني باسناده المذکور في الکافي عن ابيحمزة قال: قال: ابوجعفر × لما حضرت ابي علي الحسين × الوفاة ضمّني الي صدره، ثمّ قال: يا بني اوصيک بما اوصاني به ابي حين حضرته الوفاة و بما ذکر ذکر انّ اباه اوصاه به: يا بني اصبر علي الحق و ان کان مرّاً .
ترقيمه مؤلف
مؤلف کتابش را با اين عبارت به پايان رسانده است:
<و حيث آتينا بما وعدناه فلنقطع الکلام بحمدالله علي جزيل نواله و الصلوة علي سيدنا محمد و آله. و فرغ جامع الادعية من ترتيبها و ترصيفها الفقير الي رحمةالله الغني محمد بن مظفر المدعوّ بتقي الصوفي القزويني ـ اذاقه الله حلاوة الغفران ـ في يوم الاربعاء لخمسٍٍ بقين من صفر سنة ثلث و عشرين و الف من الهجرة ببلدة اقامتنا سمنان حماها الله عن نوائب الزمان بعزة الملک المنان>.
ترقيمه کاتب
کاتب نسخه ش 8370 استنساخ کتاب را بدين عبارت به پايان رسانده است:
<و کتبتُها للسيّد الاجلّ شيخ الاسلام و المسلمين الامير النحرير الفاضل الامير محمدهادي المرعشي و انا اقل الخليقة بل لاشيء في الحقيقة العبد الضعيف ابن عنايتالله القاضي الشوشتري محمدتقي عفيعنهما في ربيع الاول سنة 1129>.
در حاشيه ترقيمه کاتب، حضرت آيت الله العظمي مرعشي نجفي چنين مرقوم فرمودهاند:
<المراد به العلامة المير محمدهادي بن محمد بن عيسي بن صدرالدين ابن العلامة القاضي نورالله الشهيد المرعشي و کان المير محمدهادي من اعلام العلم و الزهد. توفي کما في اجازة السيد عبدالله الجزائري سنه 1138ق. شهابالدين الحسيني النجفي المرعشي 1369>.
همچنين در اول نسخه درباره کتاب و مؤلف و کاتب نسخه چنين نوشتهاند:
<کتاب ملحقات الصحفية الکاملة للعلامة المحدث المفسر المورخ الفقيه الملا محمدالتقي ابن الملا مظفّر القزويني الزيابادي نزيل بلدة سمنان من اجلة تلاميذ شيخنا البهائي قده.
و له تأليفات حسنه. منها هذا الکتاب وقد رزقنيه الله بکدّ اکيد و جدّ وافي.
و هذه النسخة بخط المولي محمد تقي التستري استکتبها بأمر العلامة المحدث الزاهد الأمير محمدهادي بن محمد بن عيسي بن صدرالدين ابن العلامة القاضي نورالله الشهيد الحسيني المرعشي صاحب المجالس و توفي المير محمدهادي 1138 کما في الاجازة الکبير للسيد عبدالله الجزائري +.
اسم الکتاب ارسل الي الذريعة.
شهابالدين الحسيني النجفي المرعشي 1369>.
کاتب نسخه ش 9944 در ترقيه خود چنين نوشته است:
<کتبه العبد الاقل الجاني محمد مؤمن بن محب علي الصحاف السمناني في 20 جمادي الاولي من شهور سنة 1025>.
در حاشيه آن نيز گواهي قرائت نسخه بر مؤلف و اجازة روايت کتاب از مؤلف به کاتب، به خط مؤلف تحرير شده است.
و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين
انجام مستدرک صحيفه سجاديه همراه با اجازه مؤلف به
صحاف سمناني، نسخه شماره <9944> کتابخانه آيتالله مرعشي
منابع
1. فهرست نسخههاي خطي کتابخانه عمومي حضرت آيتالله مرعشي نجفي&، زير نظر سيد محمود مرعشي، نگارش سيد احمد حسيني:
ج 21 (قم، کتابخانه آيتالله مرعشي، 1372ش).
ج 25 (قم، کتابخانه آيتالله مرعشي، 1375ش).
2. نسخههاي خطي، شروح و ترجمههاي صحيفة سجاديه، سيد محمدحسين حكيم، قم، کتابخانة آيت الله مرعشي، 3821ش.
3. فهرست نسخههاي خطي کتابخانة حوزه علميه امام صادق × اردکان، سيد جعفر حسيني اشکوري، قم، مجمع ذخائر اسلامي، 1384ش، 2ج.
4. فهرست نسخههاي خطي کتابخانة وزيري يزد، محمد شيرواني، تهران، انجمن آثار ملي، 1358ش.
5. فهرست کتب خطي کتابخانة مرکزي و مرکز اسناد آستان قدس رضوي،
ج 14، براتعلي غلامي مقدم، مشهد، کتابخانة آستان قدس رضوي، 1376ش.
ج 15، محمد وفادار مرادي، مشهد، کتابخانة آستان قدس رضوي، 1376ش.
6. فهرست نسخههاي خطي کتابخانة عمومي آيت الله گلپايگاني، نگارش: علي صدرايي خويي و ابوالفضل حافظيان بابلي، به کوشش و ويرايش مصطفي درايتي، تهران، کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شوراي اسلامي و مشهد، الجواد، 1388ش.
7. طبقات اعلام الشيعة، شيخ آقا بزرگ تهراني، جلد پنجم (الروضة النضرة في علماء المائة الحادية عشرة)، قم، مطبعة اسماعليان، بدون تاريخ.
8. فهرست نسخ خطي کتابخانة ملي، ج9، سيد عبدالله انوار، تهران کتابخانة ملي، 1357ش.
9. نسخههاي خطي، نشريه کتابخانة مرکزي دانشگاه تهران، زير نظر محمّدتقي دانش پژوه و ايرج افشار، دفتر ششم، تهران ، 1348ش.
10. فهرست نسخههاي خطي کتابخانه خانقاه نوربخش (نعمت اللهي)، سيد ابراهيم ديباجي، تهران، بدون نام ناشر، 1350ـ1352ش.
11. سايت: http://www.aghabozorg.ir بانک اطلاعات نسخ خطي.
12. تراجم الرجال، السيد احمد الحسيني، ج 3، ص 148، قم، دليل ما، 1380ش.
13. فهرست دست نويسهاي ايران (دنا)، مصطفي درايتي، 12 ج، تهران، کتابخانه مجلس. ج 8، ص 699؛ ج 9، ص 1249؛ ج 10، ص 1049.
14. مقالة <سير نگارشهاي صحيفه پژوهي و بايستههاي جديد> از ابوالفضل حافظيان در فصلنامه <سفينه> ش8، پاييز 1384، ص140ـ163.
منبع: مجله میراث شهاب.