چکیده:
رجال نجاشی یکی از کتب اربعه رجالی شیعه است که با ثبت فهرست اسامی مؤلفان شیعه تا نیمه قرن پنجم، خدمت والایی به تاریخ تشیع کرده است، به گونه ای که با مراجعه به آن میتوان به سهم شیعه در تاریخنگاری تا قرن پنجم پیبرد. در این پژوهش، فهرستی از آثار تاریخی شیعه که در کتاب نجاشی از آنها یاد شده، جمعآوری و دستهبندی شده است.
این تحقیق شامل دو بخش است: بخش اول، شامل شرح حال نجاشی و ارزش کتاب نجاشی است و بخش دوم به تاریخنگاری شیعه در رجال نجاشی میپردازد و بهطور خاص، موضوعاتی چون تاریخ انبیا، ایام العرب و انساب، سیره و مغازی، رجال و شرح حالنویسی، تکنگاری، حروب و فتن و مقاتل، فتوح و خراج، تاریخنگاری عمومی، تاریخنگاری ادبی، جغرافیای تاریخی، تاریخهای محلی و فرق و مذاهب را در این کتاب یادآور میشود.
کلمات کلیدی:
آثار مکتوب شیعه، تاریخنگاری، رجال نجاشی، اخبار، طبقات، سیره و مقتل.
بخش اول: شرح حال و معرفی رجال نجاشی
درباره نقش شیعه در تاریخنگاری، شاهد قضاوتهای متفاوتی هستیم. برخی با توجه به حجم گسترده کتابهای تاریخی موجود که توسط نویسندگان سنی مذهب نگارش یافته، جایگاهی برای شیعه در این علم نمیشناسند و در برابر، برخی مورخان، نویسندگان بخش عمدهای از کتابهای تاریخی و منابع اولیه را شیعی دانسته و تاریخنگاری مسلمانان را مرهون تشیع دانستهاند. در این میان، برخی محققان سنی مذهب به دلایل سیاسی، از جمله رد مطالب و گزارشهایی که حاوی نکات بسیار مهمی در تأیید اندیشههای سیاسی- مذهبی شیعه است، با نگاه دوم موافقت و همراهی کرده تا با اتهام تشیع به برخی از مورخان مشهور اهل سنت، گزارشهای تاریخی آنان را زیر سؤال ببرند.1 همچنین بعضی براین باورند که امیرالمؤمنین علی علیه السّلام اولین پایهگذار تاریخ مدون اسلامی بود.2
به طور کلی برای بررسی دقیق سهم شیعه در تاریخنگاری باید به دو نکته توجه داشت: اول، تشیع را چگونه معنا میکنیم و برای آن در هر دوره چه مشخصههایی در نظر میگیریم و دوم، اینکه فهرست کتابهای تاریخی را که مؤلفان آنها شیعه هستند (با توجه به دو نکته: قدرت حاکم و جمعیت شیعه) جمعآوری و با منابع تاریخی اهل سنت مقایسه نماییم.
نوشتار حاضر در صدد ارائه آماری از کتابها و مورخان شیعی است و برای این منظور، کتاب ارزشمند رجال نجاشی معیار کار قرار گرفته است.
یکی از موثقترین منابعی که کتابهای تاریخی شیعه را ثبت کرده، کتاب رجال نجاشی است. تا به حال، مقالات مختلفی درباره این اثر نوشته شده،3 اما این کتاب کمتر با نگاه تاریخی بررسی شده است. در این کتاب از آثار تاریخی بسیاری از دانشمندان شیعه تا قرن پنجم یاد شده است. با استخراج منابع تاریخی شیعه و نام نویسندگان آنها و بررسی اجمالی آمار مربوط به هر رشته از تاریخ، نتایج مفیدی به دست آمده که در ادامه خواهد آمد.
نجاشی و خاندان او
ابوالعباس احمد بن علی بن عباس بن محمد بن عبد اللّه بن ابراهیم بن محمد بن عبد اللّه،
————
(1).ر.ک: محمد نوری ولی، اثر التشیع فی الروایات التاریخیه فی القرن الاول الهجری.
(2).اولین کتاب مدون امالی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و اله به خط علی علیه السّلام بوده و سنتهای اسلام و پیامبر در آن ذکر شده است. قسمتهایی از آن در امالی شیخ صدوق موجود است(سید محمد حسین حسینی جلالی،فهرس التراث،ج 1،ص 17 و 47).
(3).برای نمونه، ر.ک:«روش نجاشی در نقد رجال»، علوم حدیث، ش 04، تابستان 58، ص 55.
معروف به نجاشی1 در صفر سال 273 به دنیا آمد.2 محل تولد او به درستی دانسته نشده است، اما عمر کحاله، اسماعیل پاشا و زرکلی او را ابن کوفی و خودش را بغدادی میشناسند3. این دو عنوان، گویای کوفی بودن پدر نجاشی، و بغدادی بودن خود نجاشی است یا به معنای تولد او در کوفه و بزرگ شدن و رشد و نمو او در بغداد است.4 جد او عبداللّه از کارگزاران منصور دوانیقی در اهواز و فارس بود.5 عبداللّه از اصحاب راستین امام صادق علیه السّلام بود.6 امام سفارش شیعیان این منطقه را به وی میکرد. در مورد یکی از شیعیان به او نوشت: «سر أخاک سرک اللّه؛ برادرت را شاد کن تا خدا را شاد کرده باشی».7
عبداللّه نجاشی با ارسال نامهای از امام صادق علیه السّلام خواست تا شیوه درست حکومتداری را به او یاد دهد. امام نیز طی نامهای دستورالعملی حکومتی برای او نوشت که این نامه یکی از اصول اربعه مائه شیعه است و به نام اربعین حدیثا فی حقوق الاخوان یا الرسالة الاهوازیه مشهور است.8
علی بن احمد پدر نجاشی نیز از علمای به نام شیعه و شاگرد شیخ صدوق بود. نجاشی از او
————–
(1). وی نسب خود را تا نزار بن معد بن عدنان نوشته است، ر.ک: رجال نجاشی، ص 101.
(2). علامه حلی، خلاصة الاقوال، ص 37.
(3) .عمر رضا کحاله، معجم المؤلفین، ج 1، ص 713؛ اسماعیل پاشا بغدادی، هدیة العارفین، ج 1، ص 87 و خیر الدین زرکلی، الاعلام، ج 1، ص 271.
(4). محقق تستری، نجاشی را بغدادی دانسته، به کوفی بودن وی اطمینان حاصل نکرده است، چرا که افراد به مناسبتهای مختلف امکان انتساب به یک شهر را دارند، مانند حسین بن سعید اهوازی که اصلش کوفی است. وی میگوید که کوفه در زمان نجاشی شهری ویرانشده بود. البته اشتهار نجاشی در زمان خودش به ابن الکوفی و نیز نوشتن کتابی درباره کوفه، کوفی بودن او را ثابت میکند.گفتنی است شهر کوفه تنها بر اثر حملات قرامطه دچار ویرانیهایی شده و آبادانی خود را از دست داده بود، مانند بغداد که پیش از ورود آل بویه بر اثر نزاعهای فرقهای و عدم امنیت، ویرانشده بود.
(5). نجاشی، همان، ص 312؛ رجالکشی، ص 243 و علامه حلی، همان، ص 79.
(6). عبارت اسماعیل پاشا بیانگر آن است که خود نجاشی ابتدا زیدی مذهب بود و بعد شیعه شد(هدیة العارفین، ج 1، ص 87). البته این مطلب، صحیح به نظر نمیرسد و هیچیک از علمای شیعه چنین مطلبی را درباره نجاشی نگفتهاند.
(7) .حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 11، ص 275-375 و ج 21، ص 241.
(8). نجاشی، همان، ص 101؛ آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج 1، ص 624 و ج 11، ص 7 و محدث نوری، خاتمة مستدرک الوسایل، ج 3، ص 641.
به عنوان استاد ثقه یاد میکند.1
به نظر میرسد بیشتر عمر نجاشی برای کسب دانش در بغداد سپری شده است،ولی از اشاراتی که خود در کتاب رجالش دارد،برمیآید که وی سفرهایی به کوفه و نجف و بصره و مکه نیز داشته است.2
نجاشی به سال 054 ق در مطرآباد یا مطیرآباد3(سامراء)در سن 87 سالگی درگذشت.4
شخصیت علمی نجاشی
نجاشی حدود سیزده سال داشت که برای کسب دانش از درس حدیث بهره برد.5وی در مسجد لولوئی(نفطویه)قرائت قرآن را نزد صاحب مسجد فراگرفت.او کتاب کافی را بر ابو الحسین احمد بن احمد کوفی کاتب قرائت کرد.6نجاشی از اساتید بزرگ شیعه استفاده علمی فراوان برد.وی همراه علمای بزرگی چون شیخ طوسی،سید رضی،سید مرتضی،سلاّر و سایر فضلای معاصر خود،از مکتب فقهی و علمی شیخ مفید(ره)استفاده وافر کرد.نجاشی از محضر بزرگان علم رجال چون احمد بن حسین،معروف به ابن غضائرین،نویسنده کتاب رجالی معروف الضعفاء7و پدر وی حسین بن عبید اللّه و سیرافی و ابن جنیدی و جوهری بهره برد و در علم انساب و رجال تخصص پیدا کرد.او از اساتید بسیاری در فنون مختلف علمی استفاده کرده که تاکنون از 84 نفر آنها نام برده شده است.8برخی از آنان عبارتاند از:
(1).رجال نجاشی،همان،ص 003،233 و 293.
(2).نجاشی،همان،ص 56،47،68 و 044 و نیز آقا بزرگ تهرانی،همان،ج 8،ص 591.
(3).یاقوت حموی،معجم البلدان،ج 5،ص 151.مطیره یکی از مناطق خوش آبوهوای بین سامرا و بغداد است.این انتقال از بغداد به سامرا شاید به دلیل تحول دولت شیعی آل بویه به آل سلجوق باشد که درپی آن،شیعه رو به ضعف نهاد و مشاجرههای شیعیان و اهل سنت بغداد بالا گرفت و بههمین دلیل، شیخ طوسی نیز مجبور شد از بغداد به نجف نقلمکان کند.
(4).علامه حلی،همان،ص 37 و زرکلی،الاعلام،ج 1،ص 271.به نظر میرسد این تاریخ،صحیح نباشد و درگذشت نجاشی متأخرتر از این تاریخ باشد،زیرا وی در شرححال محمد بن حسن بن حمزه جعفری میگوید:او به تاریخ 61 رمضان 364 درگذشت،ر.ک:نجاشی،همان،ص 404.
(5).ر.ک:بحر العلوم،الفوائد الرجالیه،ج 2،ص 18.
(6).همان،ج 2،ص 28.
(7).نجاشی با احمد بن حسین همدرس و همبحث بوده است.
(8).غلامرضا عرفانیان،مشایخ الثقات،ج 1،ص 4.محدث نوری 13 نفر از اساتید نجاشی را نام برده است
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 121)
1-علی بن احمد بن عباس پدر نجاشی.بسیاری از کتب علمای شیعه،از جمله شیخ صدوق را پدرش بر او قرائت کرده است.1
2-شیخ مفید(م 314 ق).نجاشی او را چنین توصیف میکند:«شیخنا و استاذنا -رضی اللّه عنه-فضله اشهر من ان یوصف فی الفقه و الکلام و الروایة و العلم».2نجاشی بسیاری از کتابهای علمای شیعه را از شیخ مفید اخذ کرده است.
3-حسین بن عبید اللّه بن ابراهیم غضائری(م 114 ق).ابن غضائرین و پسر وی از رجالیون مشهور و بزرگ شیعهاند.3
4-شیخ صدوق،محمد بن علی بن حسین(م 183 ق).نجاشی از او با تعبیر«شیخنا و فقیهنا»یاد کرده است.4
5-سید مرتضی علم الهدی(م 634 ق).نجاشی در مراسم تدفین او حاضر.او همراه سلاّر بن عبد العزیز و ابو یعلی محمد بن حسن بن حمزه جعفری داماد و جانشین شیخ مفید، متولی غسل سید مرتضی بودهاند.5
6-ابن عبدون احمد بن عبد الواحد بزاز(م 224 یا 324 ق).6
7-ابو العباس احمد بن علی بن نوح سیرافی.وی از رجالشناسان زمان خود بود و نجاشی بسیاری از کتابهای مشایخ شیعه را از او اخذ کرده است.7نجاشی نزد او از جایگاه خاصی برخوردار بود،اینرو سیرافی تمام کتابهای خود را طی وصیتی به نجاشی داد.8
8-ابو الحسن ابن جندی احمد بن محمد بن عمران،9مؤلف کتاب الرجال.او نجاشی را با Z(ر.ک:خاتمه مستدرک الوسایل،ج 3،ص 124-424).محمد صادق بحر العلوم در مقدمه الفوائد الرجالیه(ج 2،ص 05-58)بحث مفصلی درباره اساتید نجاشی و اسامی آنان کرده است.
(1).نجاشی،همان،ص 201،003،223 و 293.
(2).نجاشی،همان،ص 993.
(3).همان،ص 96.
(4).همان،ص 983.
(5).همان،ص 78 و 172.
(6).همان،ص 78.
(7).همان،ص 62 و 393.
(8).همان،ص 211.
(9).همان،ص 58 و 991.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 122)
اساتید به نام آندوران آشنا ساخت.1شاید از اینروست که آقا بزرگ احتمال داده که ابن جندی نخستین استاد نجاشی بوده است.2
9-محمد بن ابراهیم بن جعفر نعمانی،صاحب کتاب مشهور کتاب الغیبه.3
01-احمد بن محمد بن عبید بن حسن جوهری(م 104 ق)،نویسنده کتاب الاشتمال علی معرفة الرجال.4
11-احمد بن علی بن عباس سیرافی.نجاشی به بزرگی از او یاد کرده است.5
21-محمد بن جریر بن رستم طبری(زنده در 114 ق)،صاحب کتاب المسترشد فی امامة امیر المؤمنین علیه السّلام.6
31-سید رضی(593-604 ق).وی مؤسس اولین دانشگاه شیعه به نام دار العلم بود که هشتاد سال قبل از مدرسه نظامیه بغداد تأسیس شد.سید رضی برای دار العلم،کتابخانهای با کلیه وسائل و لوازم فراهم کرد.به نظر میرسد نجاشی امکان استفاده از این کتابخانه را داشته است.ابو القاسم تنوخی،قاضی مدائن و شاگرد سید مرتضی میگوید:این کتابخانه هشتاد هزار جلد کتاب داشت که سید رضی آنها را خوانده یا تألیف کرده یامطالب آنها را به خاطر داشت.7
41-محمد بن علی قنائی.نجاشی اجازه روایت از تمام کتابهای ایشان را داشت.8
مراتب علمی نجاشی در شناخت رجال و علم انساب و مدح و ذم افراد بدان پایه است که (1).همان،ص 58.
(2).آقا بزرگ تهرانی،همان،ج 2،ص 944.
(3).نجاشی،همان،ص 96.
(4).همان،ص 58.
(5).همان،ص 68.
(6).این کتاب توسط احمد محمودی تحقیق و چاپ شده است.آثار دیگر طبری،الروات عن اهل البیت علیهم السّلام،دلائل الائمة الواضحه،مناقب فاطمه و ولدها،نور المعجزات فی مناقب الائمة الاثنی عشر و المسترشد فی امامة امیر المؤمنین علیه السّلام،ص 77-78(عمر رضا کحاله،همان،ج 9،ص 741).
(7).علامه امینی،الغدیر،ج 8،ص 48 و جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم،گلشن ابرار،ج 1،ص 94.
(8).نجاشی،همان،ص 893.برای آگاهی از اساتید دیگر نجاشی،ر.ک:فضائری،تکمله رسالة الزراری، ص 811-421؛علامه حلی،همان،ص 971 و خویی،معجم رجال الحدیث،ج 11،ص 173.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 123)
بسیاری براین نکته تصریح کردهاند که وی میزان توثیق1اساتید خود بوده است و این بدان دلیل بوده که نجاشی تقید بسیاری در نقل روایت از افراد ثقه داشته و در نقل یک روایت تنها به منابع یا کتابها یا صرف شنیدن از استاد خود اکتفا نمیکرد،چنانکه این مطل در کتاب خود او مشهور و روشن است.2تخصص نجاشی در فن رجال و جرح و تعدیل راویان است به گونهای که برخی او را از شیخ طوسی و کشی برتر دانستهاند.3
دیدگاههای او در این زمینه،مرجع علمای شیعه است.4علامه حلی در تعارض نظر شیخ طوسی و نجاشی،نظر نجاشی را به دلیل تخصص بیشتر او در فن رجال ترجیح میداد.5این ترجیح بدان دلیل بود که مشایخ نجاشی در رجال و جرح و تعدیل،بیشتر از مشایخ شیخ طوسی بود.
آثار نجاشی
1-مشهورترین اثر نجاشی فهرست مصنفی اسماء الشیعه است که به رجال النجاشی مشهور است.6این کتاب چندین شرح دارد؛7
2-کتاب الکوفه و ما فیها من الآثار و الفضائل؛
3-کتاب الجمعه و ما فیها من الاعمال؛
4-مختصر الانوار و مواضع النجوم؛8
(1).اگر نجاشی از استاد خود روایتی نقل کند معلوم میشود وی را مورد اطمینان و موثق میشمرده است.
(2).برای اطلاع بیشتر دراینباره،ر.ک:سبحانی،کلیات فی علم الرجال،ص 182.نجاشی برای توثیق راوی، تنها به کتابها و منابع اکتفا نمیکرد(غلامرضا عرفانیان،همان،ص 9).
(3).تبریزی،مرآة الکتب،ص 494 و محقق حلی،جامع الشرایع،ص 61.
(4).حاجی خلیفه،کشف الظنون،ج 1،ص 5.
(5).محقق حلی،المعتبر،ج 1،ص 29،292،743،653،604 و ج 2،ص 66،186 و علامه حلی،خلاصة الاقوال،ص 691-791.
(6).از این کتاب با نام فهرست نجاشی،فهرس کتب شیعه و فهرست اسماء مصنفین الشیعه و مصنفاتهم نیز یاد شده است،ر.ک:سید اعجاز حسین،کشف الجحب و الاستار،ص 804 و آقا بزرگ تهرانی،همان،ج 61، ص 573.
(7).تهذیب المقال فی تنقیح کتاب الرجال-سید محمد علی ابطحی/شرحهای بر کتاب نجاشی را نام برده است.
(8).اسماعیل پاشا کتاب مختصر الانوار و کتاب مواضع النجوم را از جمله کتابهای نجاشی دانسته
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 124)
5-انساب نصر بن قعین و ایامهم و اشعارهم.1نجاشی به این تیره منسوب بوده است؛
6-تفسیر النجاشی؛2
7-اخبار بنی سنسن.3این کتاب درباره خاندان زرارة بن اعین است.4
نگاهی اجمالی به کتاب رجال نجاشی5
تاریخ تدوین حدیث نشان میدهد که شیعه دستکم نزدیک به یک قرن پیش از اهل سنت به تدوین و کتابت مشغول بوده و جامعه اهل تسنن درپی سیاست منع تدوین حدیث تا زمان عمر بن عبد العزیز کتابت رسمی خود را آغاز نکرده بود6نجاشی در خصوص انگیزه خویش از نوشتن کتاب فهرست میگوید:
وقتی آگاه شدم که سید شریف7فرمود که گروهی از مخالفان ما گفتند که شما شخصیت علمی و نویسنده و کتاب و نوشتهای ندارید و شیعیان را سرزنش میکنند.این سخن را کسانی میزنند که از وضعیت شیعه هیچ آگاهی ندارند و از جایگاه و تاریخ اهل علم آن بیخبرند و با اهل خبره آن برخوردی نداشتهاند تا حقیقت را بفهمند.لذا بر آن شدم نام و اثر نویسندگان شیعه8را جمعآوری کنم.
رجال نجاشی از کهنترین کتابهای فهرستنگاری و یکی از اصول چهارگانه کتب رجالی Zاست(هدیة العارفین،ج 1،ص 87).
(1).نجاشی،همان،ص 101.
(2).آقا بزرگ تهرانی،همان،ج 3،ص 182؛ج 4،ص 713 و ج 5،ص 041 و زرکلی،همان،ج 1،ص 271.
(3).نجاشی،همان،ص 38.
(4).نجاشی ذیل نام ابو غالب زراری از این کتاب خود نام برده است.
(5).مباحث فنی زیادی درباره این کتاب مطرح است که در این نوشتار،مجال طرح و بررسی آن نیست، مانند مقایسه رجال نجاشی با فهرست شیخ طوسی و اینکه کدامیک پیشتر نوشته شده و اعتبار و اتقان کدامیک بیشتر است.همچنین مصادر نجاشی چه بوده است و شیوه کار او چگونه میباشد و….
(6).ر.ک:سید محمد رضا جلالی،تدوین السنة الشریفه،ص 51.
(7).سید مرتضی استاد نجاشی بود.
(8).نجاشی در تعریف شیعه از قول ابان بن تغلب مینویسد:شیعه کسی است که پس از پراکنده شدن مردم از حول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و اله،قول علی علیه السّلام را بگیرد و پس از پراکنده شدن مردم از حول علی علیه السّلام،قول جعفر بن محمد را بگیرد(نجاشی،همان،ص 21).
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 125)
شیعه است.1برخی آن را مهمترین کتاب رجال شیعه دانستهاند.2نجاشی در این کتاب به دو مطلب توجه خاص داشته است:ذکر آثار مکتوب مؤلفان شیعه3و جرح و تعدیل هر مؤلف ذیل نام او.نجاشی نام و لقب و آثار هر مؤلف را که خود دیده یا از راوی موثقی شنیده و یا در کتاب مورد اطمینانی مشاهده کرده،در این کتاب ذکر میکند.او گاهی ذیل نام برخی از مؤلفان به این جمله،«له کتاب»4بسنده کرده و عنوان کتاب را قید نکرده است.5
پیش از نجاشی،ابن غضائری و شیخ طوسی درباره رجال شیعه و کتابهای آنان تألیفاتی داشتهاند،6اما گویا کتاب جامعی درباره مؤلفان شیعه نوشته نشده بود،7از اینرو برخی از علمای اهل سنت به جامعه شیعه ایراد میگرفتند؛ایرادی که در زمان معاصر نیز تکرار شد و علامه سید محسن امین عاملی و شیخ آغا بزرگ تهرانی و سید حسن صدر را بر آن داشت تا کتابهای ارزشمند اعیان الشیعه،الذریعه و تأسیس الشیعه را تألیف کنند و به معرفی نویسندگان شیعه و کتابهای آنان بپردازند.
نجاشی با اینکه نزدیک به بیست سال برای تدوین فهرست خود تلاش کرد،ولی خود میگوید:
هرچند نتوانستم نام همه کتابهای نویسندگان شیعه را پیدا کنم،زیرا بسیاری از آنها از بین رفته،اما آنچه یافتم در این کتاب،جمعآوری نمودم و این مطلب را بدان جهت گفتم تا چنانچه شخصی کتابی را یافت که نامش در این فهرست نیامده بود، عذرم را بپذیرد.8
(1).این کتابها عبارتاند از:رجالکشی،رجال و فهرست شیخ طوسی و فهرست یا رجال نجاشی.
(2).نجاشی،همان،مقدمه آیت اللّه آقا موسی زنجانی،ص 2.
(3).شیعه در رجال نجاشی شامل فرقههای شیعه از جمله اسماعیلیه،فطحیه،واقفیه و غالیان نیز میشود(نجاشی،همان،ص 942،252،952،662 و 633).
(4).برای مؤلف کتابی است.
(5).این مشکل را میتوان با مراجعه به سایر کتابهای فهرستنگاری حل کرد.
(6).فهرست شیخ پیش از رجال نجاشی نوشته شده و این از شرححال شیخ در کتاب نجاشی مشهود است، ولی شرححال نجاشی در فهرست نیست.آیت اللّه بروجردی بیان داشتهاند که رجال نجاشی در حقیقت ذیلی بر فهرست شیخ طوسی بوده است(سبحانب،همان،ص 36.
(7).رجال نجاشی،ص 3.
(8).همان،ص 3.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 126)
این کتاب-همچنانکه از ظاهر مقدمه به دست میآید-در زمان حیات سید مرتضی شروع شد و تدوین آن بیست سال طول کشید.مجموع نویسندگانی که وی در رجال خود نام برده 9621 نفر است که تمام نویسندگان،شیعه و غالبا دوازده امامی و تعدادی هم از فرقههای دیگر شیعه هستند.با این حال،شاهدیم که نجاشی از برخی مؤلفان سنی مذهب(حدودا شانزدهنفر)نیز نام برده و به این اعتبار که این افراد از ائمه اطهار علیهم السّلام روایت کرده و از اصحاب آنان شمرده میشدند یا کتاب روایی ازآنان داشتند و یا درباره ائمه علیهم السّلام و اصحاب آنان مثالبی نوشتهاند.
بخش دوم:تاریخنگاری شیعه در کتاب نجاشی
در این نوشتار بهطور مختصر،نقش شیعه و آثار تاریخی شیعیان در علم تاریخنگاری بر اساس کتاب رجال نجاشی تبین و بررسی شده است.شیعه دانستن یک فرد در این تحقیق به همان اعتبار و معیار نجاشی است.
آثار مورخان در این کتاب را میتوان به چند بخش عمده تقسیم1کرد که عبارتاند از:تاریخ انبیا،ایام العرب و انساب،سیره و مغازی،رجال و شرححال نگاری،تکنگاری، تاریخ عمومی،حروب و فتن و مقاتل،جغرافیای تاریخی و تاریخنگاری محلی،فتوح و خراج، تاریخنگاری ادبی و فرق و مذاهب.
تاریخ انبیا
شیعه در بخش تاریخ قبل از اسلام حول محور تاریخ انبیا تألیفاتیدارد.این اصطلاح، تاریخ بشر از ابتدا تا آخرین پیامبر الهی را دربرمیگیرد.درمیان منابع شیعه تاریخ انبیا به (1).این تقسیمات براساس روش معمول عناوین تاریخ در کتابهای منبعنگاری است و تقسیمی منطقی محسوب نمیشود.به نظر میرسد که میتوان عناوین کتابهای تاریخی را دو قسمت منطقی تقسیم کرد:الف-کتابهایی که موضوع آنها نقل یک حادثه و تکنگاری است،ب-کتابهایی که موضوع آنها نقل حوادث متعدد و تاریخ عمومی است و محور هریک از این موضوعات ممکن است راجع به تاریخ،سیره یک فرد،جنگ،فتح،قتل،نسب قبیله،افراد مهم،مانند دانشمند،شاعر مورخ و محدث، یک منطقه،فرقه و مذهب،فرهنگ و،ادبیات باشد.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 127)
طور پراکنده آمده است.علامه مجلسی مجموعه این اخبار را در جلد 11-41 بحار الانوار آورده است.بیشتر این اخبار در آثار شیخ صدوق،تفسیر علی بن ابراهیم قمی،تفسیر عیاشی، تفسیر مجمع البیان و سایر تفاسیر شیعه وجود دارد.در بخش تاریخ قبل از اسلام از پانزده اثر که مربوط به تاریخ انبیاست،یاد کرده است.
ایام العرب و علم انساب
ایام العرب و علم انساب،میراث تاریخی جاهلی به حساب میآید.استمرار دیدگاه قبیلهای پیش از اسلام نسبت به حوادث یا ادامه روایات ایام و انساب عرب توسط راویان شعر و اخبار به ایام یا جنگهای عصر اسلامی با حفظ خصایص قبیلهای،هدایت شد.1شیعه درمیان سایر آثار تاریخی خود،کمترین اثر را در زمینه ایام العرب دارد.
به رغم آنکه پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و اله با تعصبات قبیلهای به شدت برخورد کرد،اما ساختار قبیلهای همچنان باقی ماند و علم انساب به حیات خود ادامه داد.تقسیم بیت المال براساس انساب و قبایل،از زمان خلیفه دوم و سپس عصر بنی امیه باعث رشد تعصبات قبیلهای بهطور افراطی شد و همه اینها در باروری دانش انساب مؤثر افتاد و دانش انساب همچنان درمیان اعراب باقی ماند.پس از روی کار آمدن عباسیان،علویان بیش از همه براین دانش تأکید کردند.این امر،دلایل خاص حقوقی و اجتماعی و حتی سیاسی خود را داشت.2هرچند آمار شیعه در ثبت حوادث قبل از اسلام چشمگیر نیست،اما باتوجه به اینکه آدابورسوم اعراب ریشه در شناخت انساب و علم الایام داشت،شیعه به این بخش نیز پرداخته است.
باتوجه به نوع کار و تخصص بعضی نویسندگان شیعه میتوان به یقین ادعا کرد که شیعه نقش اساسی در این بخش داشته به گونهای که مثلا نویسندگان اهل سنت برای شناخت انسان عرب جز استناد به کتابهای محمد بن سائب بن بشر کلبی(م 641 ق)و پسر وی هشام که بسیاری از تاریخنویسان آن روزگار از شاگردان وی بودهاند،راهی ندارند.3
(1).سید صادق سجادی و هادی عالمزاده،تاریخنگاری در اسلام،ص 75.
(2).رسول جعفریان،منابع تاریخ اسلام،ص 23.
(3).سمعانی،الانساب،ج 5،ص 65.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 128)
به هر حال،در زمینه علم انساب و ایام العرب از 92 اثر در کتاب نجاشی یاد شده است.
سیره و مغازی
قرآن،پیامبر را الگویی کامل برای مردم معرفی کرده است:«و لک فی رسول اللّه اسوة حسنه».1اصحاب رسول خدا به این مهم کاملا توجه داشته،با دقت،رفتار و گفتار حضرت را به خاطر سپرده و برای دیگران نقل میکردند.حفظ و نقل خاطرات زندگی و شرححال آن حضرت،پایه و اساس دانش سیره و مغازی شد.از آن پس دانش سیره و مغازی،میراث مدینه و پایهگذار تاریخنگاری مسلمانان شناخته شد.سیره و مغازی در این مقاله،شامل اجداد و خاندان پیامبر و شرححال ایشان و حوادث مربوط به دوران حیات حضرت رسول صلّی اللّه علیه و اله است.
یکی از خاستگاههای اصلی تشیع،عراق بوده است.تاریخنگاری عراق بیشتر بر محور حوادث و جریانهای سیاسی دوران خلافت بوده و کمتر به سیره پیامبر صلّی اللّه علیه و اله توجه کرده است. با این حال،شیعه با اعتقاد به عصمت رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله و به دلیل حوادث مهمی که در زندگی پیامبر صلّی اللّه علیه و اله رخ داده و از نظر شیعه با اعتقادات آنان ارتباط تنگاتنگ و حساسی داشته،شرح حال ایشان را نیز نگاشته است.از طرف دیگر،علمای شیعه به اهل بیت پیامبر به خصوص نقش امیر المؤمنین علیه السّلام در حوادث صدر اسلام و مغازی رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله و حوادثی چون غدیر و سقیفه توجه فراوان داشته و تألیفات قابل توجهی دراینباره دارند.تا آنجا که به سیره نبوی مربوط میشود باید گفت که تعلیم مغازی در دستور کار امامان شیعه بوده است.2نویسندگان شیعه اگرچه از سوی حکام،به خصوص امویان در اختناق شدیدی بسر میبردند،اما به واسطه دستیابی به علوم اهل بیت علیهم السّلام و میراث مکتوبی که از حضرت فاطمه علیها السّلام و امیر المؤمنین علیه السّلام نزد آنان بوده است اطلاعات بسیار مهم و قابل توجهی از عصر رسالت ارائه داده و توسط اصحاب آنان و تألیفاتشان منعکس شده است.از اینرو،مکتب سیرهنگاری شیعه میتواند فضاهای جدید و مهمی را در این بخش باز کند.این مهم باید از طریق (1).احزاب آیه 12.
(2).امام سجاد علیه السّلام فرمود:«کنا نعلم مغازی رسول اللّه کما نعلم السورة من القرآن»(صالحی شامی،همان، ج 4،ص 01 و رسول جعفریان،منابع تاریخ اسلام،ص 401).
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 129)
بازسازی تألیفات شیعه در سیره و مغازی حاصل شود.1تاریخ نشان میدهد که نویسندگان اهل سنت نیز در این زمینه از دستاوردهای تاریخی شیعه بهرهمند بودهاند.افرادی چون صاحب مغازی،موسی بن عقبه(م 141 ق)یا ابن اسحاق(م 051 ق)هرچند شیعه نیستند،اما از محضر اساتید شیعه استفاده کردهاند.2در زمینه سیره و مغازی از 63 اثر یاد شده است.
رجال و شرححالنگاری
سیرهنگاری به شکل جزئیتر درباره خلفا،سلاطین،علما،دانشمندان،شعرا،محدثان، قاریان قرآن و سایر طبقات در شکل شرححالنویسی و طبقات میان مسلمانان رایج گردید. عنصر تاریخ در اینروش تاریخنگاری کمتر مدنظر است،اما به لحاظ دربرداشتن اخبار درون زندگی فردی و اجتماعی مردم و افراد شاخص اجتماع،از مهمترین منابع تاریخی به شمار میآید.
شرححال را به چند دسته تقسیم کردهاند:شرححال اصحاب رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله،شرححال رجال در قالب تاریخ شهرها،شرححال محدثان به نام طبقات و رجالنویسی و شرححال تمام بزرگان اسلام،اعم از فقیه و محدث و مورخ و سیاستمدار به ترتیب الفبایی با نام معجمنگاری.عناوینی که به نام تاریخ ذکر شدهاند نیز در این بخش فهرست شده،زیرا کتابهایی که به عنوان تاریخ در آن زمان نوشته میشد معمولا به رجال میپرداختند.
در این بخش از 77 اثر یاد شده که بیشتر آنها مربوط به شرححال محدثان شیعه است.
تکنگاری3
تکنگاری گونهای از نوشتههای تاریخی است که اغلب درباره حادثه مهمی به نگارش (1).همانند بازسازی مغازی ابان بن عثمان بن احمر بجلی از اصحاب امام صادق علیه السّلام که به همت محقق فاضل و پرتلاش جناب آقای رسول جعفریان به انجام رسیده است.
(2).سمعانی،همان،ج 5،ص 68.ابن ثوری و محمد بن اسحاق،هردو از محمد بن سائب کلبی(م 641 ق) شیعه و صاحب تفسیر و اهل کوفه روایت نقل نموده و از وی با نام ابو النصر یاد میکردند تا کسی وی را نشناسد.
(3).اینگونه تقسیمبندی بنابر روش معمول در کتابهای منابع تاریخنگاری است و تقیمبندی منطقی محسوب نمیشود.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 130)
مییابد.تکنگاری را میتوان اولین سبک تاریخنگاری مسلمانان دانست.بیشترین تألیفات شیعه در بخش تکنگاری متمرکز است و تعداد زیادی از تألیفات آنان مربوط به حوادث و جریانهای سیاسی عراق در قرن اول،دوم و سوم هجری است.تألیفات در این بخش، اهمیت بسیاری دارد.میتوان ادعا کرد بخشهای زیادی از تألیفات مورخان اهل سنت برگرفته از همین تکنگاریهای شیعیان است،بهطوری که اگر تنها اخبار ابو مخنف که شامل 685 روایت میباشد،از تاریخ طبری حذف شود،بخش قابل توجهی از این کتاب حذف خواهد شد.1
در این بخش،حدود 912 اثر شناسایی شد.این آثار تقریبا در طول کمتر از 052 سال تدوین شده است.2این آمار نظر هر خواننده منصفی را باتوجه به شرایط حاکم بر اقلیت شیعه،به خود جلب میکند.از موضوعات قابل توجه در این بخش،عناوینی چون فدک،شرح حال حضرت خدیجه علیها السّلام و حوادثی که میان علی علیه السّلام و عثمان و میان فاطمه علیها السّلام و ابو بکر رخ داده،میباشد.حدود 13 اثر از تکنگاریهای مربوط به مثالب و مناقب است.بیشترین سهم در این بخش از مورخانی چون ابو مخنف لوط بن یحیی3(92 اثر)،عبد العزیز بن عیسی جلودی، شیخ الاخباریین(65 اثر)،ابن هلال ثقفی(32 اثر)و شیخ صدوق(05 اثر)است.
حروب،فتن و مقاتل
نوعی از تکنگاریها که حجم زیادی از آثار را دربر دارد،مربوط به حروب و فتن و مقاتل است.مسلمانان در این نوشتهها وقایع مهم و روزهای پرحادثه را ثبت کردهاند،از اینرو به ایام العرب که روزهای جنگ و درگیری است،شباهت دارد.نظم موجود در این تکنگاریها، (1).رسول جعفریان،منابع تاریخ اسلام،ص 111 به نقل از:مرویات ابی مخنف،ص 85.
(2).اولین آثار تاریخ اسلام که برجای مانده،متعلق به نیمه دوم قرن دوم،و تاریخ درگذشت نجاشی 054 ق است.
(3).ابن ندیم،الفهرست،ص 501.او نواده مخنف بن سلیم ازدی از اصحاب پیامبر صلّی اللّه علیه و اله و امام علی علیه السّلام است.وی یکی از مشهورترین اخباریان و نسبشناسان کوفه میباشد که عناوین آثار او حاکی از گرایشات عراقی و علوی اوست.روایات مورخانی چون طبری و بلاذری درباره خلفای راشدین، فتوح و حوادق عراق غالبا متکی بر روایات ابی مخفف است.ابن ندیم 43 اثر به او نسبت داده است.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 131)
براساس حوادثی است که به جنگ یا واقعهای منجر شده است.اخبار جنگها،قیامها و فعالیتهای سیاسی برضد دستگاه حاکم و شرححال جانباختگان این حوادث از دیگر اخبار باارزش این آثار است.ابو مخنف و هشام کلبی بیشتر آثارش بههمین سبک نوشته شده است.1اصبغ بن نباته از نخستین مؤلفان شیعی است که کتابی در مقتل امام حسین علیه السّلام دارد.2 تعداد زیادی از عناوین این بخش مربوط به جریان حکمیت،جنگ جمل،صفین،نهراون و مقاتل ائمه علیهم السّلام و سقیفه که جریانی مهم پس از رحلت رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله است،میباشد.در این بخش از مقاتل 93 اثر و از حروب و فتن 56 اثر به صورت جداگانه یاد شده است.
در این بخش بیشترین آثار متعلق به ابو مخنف(21 اثر)،ثقفی(31 اثر)،جلودی(7 اثر)، محمد بن زکریا(6 اثر)و هشام بن محمد(9 اثر)است.
فتوح و خراج3
بخشی از تاریخهای محلی که در عصر نخست تدوین تاریخ اسلام سخت به آن توجه میشد،آثار مربوط به چگونگی فتح سرزمینها،تعیین حدود،اوضاع جغرافیای اقتصادی و طبیعی و موقعیت غیرمسلمانان در قلمرو اسلامی بود.تقسیم غنایم و خراج و شکل زراعت و آبیاری و چاهها و رودها و چشمهها و مرغزارهای یک منطقه،از دیگر اخبار مفید اینگونه آثار است.بررسی جزیه و اخذ آن از اهل ذمه،معابد غیرمسلمانان در قلمرو اسلامی،پادگانهای مرزی و جنگ با مشرکان،از دیگر اخبار مفید تاریخی موجود در این کتابهاست.نگاهی به آثار مورخان مشهور،چون ابو مخنف نشان میدهد که حجم قابل توجهی از آثار آنها با کلمه فتح یا فتوح آغاز میشود.دانشمندان قرنهای اولیه اسلامی،ابو مخنف را آگاهترین فرد به فتوح و امور عراق میدانستند.4در این قسمت،از ده اثر یاد شده است.
(1).رسول جعفریان این سبک نگاارش تکنگاری را از اولین سبک نگارش تاریخنگاری میان مسلمانان میداند(منابع تاریخ اسلام،ص 03).
(2).شیخ طوسی،الفهرست،ص 58 و 692.
(3).خراج فی نفسه،موضوع تاریخی نیست،اما وقتی همراه فتوح استعمال میشود گویای بسیاری از اخبار جغرافیایی منطقه است.
(4).ابن ندیم،همان،ص 39 و سید صادق سجادی و هادی عالمزاده،همان،ص 06 به نقل از:ابن قتیبه،
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 132)
تاریخ عمومی
منظور از تاریخ عمومی در این تحقیق،مجموعهای از اخباری است که حول محوری مشترک،مانند تاریخ یک دولت یا زندگانی ائمه علیهم السّلام،یا اخبار عرب،با درنظر گرفتن عنصر زمان،جمعآری شده است.اولین نوشتههایی که براساس سالشماری نوشته شده،سیره و مغازی بوده است.منابع تاریخنگاری عمومی موجود(به جز سیره و مغازی)پس از قرن سوم نوشته شده است.گفته شده که تاریخ میثم بن عدی(م 702 ق)مبتنی بر سالشمار بوده است.1در بسیاری از موارد،تکنگاریها به گونهای منظم تدوین شده و کتابی چندجلدی را در یک دوره طولانی فراهم میآورد.تاریخ عمومی از بههم پیوستن اینگونه تکنگاریها به وجود آمده است در این بخش،سیزده اثر شناسایی و سیزده اثر دیگر نیز فهرست شده که مربوط به تاریخ ائمه علیهم السّلام است.
تاریخنگاری محلی و جغرافیای تاریخی
این سبک تاریخنگاری برس به محور اطلاعات جغرافیایی و تاریخی و رجالی شکل گرفته است.در بسیاری از اینگونه منابع،بخش رجای و شرححالنگاری آنها مفصلترین قسمت است.در کتابهای جغرافیایی که گزارشهایی درباره جغرافیای دنیا یا مناطق محدودی دارند،اطلاعات تاریخی و رجالی فراوانی وجود دارد.اینگونه آثار درشمار تواریخ محلی هستند.چگونگی احداث شهرها و اماکن مهم و تحولات سرنوشتساز در آنها و حکام و والیان و برخی اخبار مربوط به آبوهوا و محصولات و شرححال بزرگان و محدثان یک منطقه از جمله مطالبی است که در اینگونه کتابها مشاهده میشود.ابن ندیم در تقسیمبندی آثار هشام کلبی مورخ شیعی،ذیل عنوان«کتبه فی اخبار البلدان»از کتاب البلدان الکبیر،البلدان الغصیر و تسمیة من بالحجاز من احیاء العرب و الحیره و اسواق العرب و الحیره و اسواق العرب و الاقالیم یاد کرده است.2
Zالمعارف،ص 735 و یاقوت حموی،معجم الادباء،ج 71،ص 14.
(1).رسول جعفریان،منابع تاریخ اسلام،ص 13.
(2).ابن ندیم،همان،ص 901.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 133)
شیعه نیز در نگارش تواریخ محلی،سهمی داشته است.1از آثاری که در این زمینه بر هر اثر دیگر تقدم دارد،کتاب نحل العرب از محمد بحر رهنی(م 043 ق)است.از این کتاب جز آنچه یاقوت در معجم البدان نقل کرده،چیزی باقی نمانده است.2
تاریخنگاری ادبی
باتوجه به نقش شعر در فرهنگ و ادبیات عرب،ارتباط تاریخ و شعر و ادب میان اعراب بسیار استوار بوده است.بسیاری از مورخان در این زمینه،اثر ادبی-تاریخی یا تاریخ شعر و شاعری دارند.4در این کتابها موضوعات مهم ادبی و اجتماعی و حتی سیاسی،سوژه نقل بسیاری از اخبار فرهنگی و تاریخی شده است.موضوعاتی،نظیر سلطنت و حکومت، جنگها،امثال و حکم،مثالب و مطاعن،زنان و عشق،محور نقل روایات تاریخی و فرهنگی شده که هرکدام از آنها درباره دیار و منطقهای و دایرة المعارفی از اخبار تاریخی و فرهنگی و اجتماعی است.ذیل این عنوان از 75 اثر و در بخش اشعار نیز از سی اثر یاد شده است.
فرق و مذاهب
در این نوع از تاریخنگاری،اخبار مربوط به مؤسس یک فرقه و تاریخ بروز و ظهور فرقه و آرا و عقاید اصحاب در آن جمع شده است.در این آثار،معمولا ابتدا به پراکندگی امت پس از (1).رسول جعفریان،مقالات تاریخی،«شیعه و چهار اثر در تاریخ محلی».
(2).آقا بزرگ تهرانی،همان،ج 42،ص 38.این کتاب راجع به قبایل مختلف عرب است که در بلاد اسلامی منتشر بودند(رسول جعفریان،منابع تاریخ اسلام،ص 93 به نقل از:یاقوت حموی،معجم الادباء،ج 81، ص 13؛ابن خلکان الوافی بالوفیات،ج 2،ص 442 و نجاشی،همان،ص 483).نام این کتاب،ذیل نام نویسنده ذکر نشده است.
(3).آقا بزرگ تهرانی،همان،ج 3،ص 541.
(4).ابان بن عثمان احمر بجلی،شاگرد امام صادق و امام کاظم علیهما السّلام.متخصص در اخبار شعرا و نسب و ایام بوده هرچند کتابی از او در این زمینه ثبت نشده است(نجاشی،همان،ص 31).
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 134)
رحلت پیامبر اسلام و ماجرای سقیفه و جانشینی پیامبر پرداخته شده،در ادامه به تاریخ انشعاب فرقههای مهم اسلامی توجه شده است.در عنوان بیشتر اینگونه آثار،لفظ«فرق»یا «نحل»و یا«المقالات»به چشم میخورد.ذیل این عنوان دوازده اثر آمده است.
نتیجه
با نگاهی اجمالی به کتاب رجال نجاشی به این نتایج میرسیم:
1-اولین تاریخنگاری شیعه را میتوان در اصحاب امیر المؤمنین علی علیه السّلام یافت.(کتاب ابی رافع السنن و الاحکام و القضایا،و عبید اللّه ابی رافع و اصبغ بن نباته)؛
2-دستکم از قرن دوم به بعد(دوره امام باقر و امام صادق علیهما السّلام)کتابهای تاریخی شیعه موجود است؛
3-بسیاری از آثار مربوط به اصحاب ائمه علیهم السّلام مانند ابو محنف،ابان بن عثمان بجلّی،ابان بن تغلب،خاندان برقی و ابراهیم بن محمد،صاحب مغازی و…است؛
4-شیعه تا قرن پنجم،آثار بسیاری در ابعاد مختلف تاریخ داشته است؛
5-شیعه در بخش تاریخ قبل از اسلام بیشتر به تاریخ انبیا پرداخته است؛
6-شیعه در تکنگاریها که بیشترین حجم آثار تاریخی را دربردارد،به سیره اهل بیت علیهم السّلام و اصحاب آنها و حوادثی که در تاریخ شیعه رخ داده،پرداخته است؛
7-شیعه در حروب و فتن و مقاتل به مقاتل ائمه علیهم السّلام و اصحاب آنان و نیز قتل عثمان،از این جهت که فتنهای در اسلام ایجاد کرد،توجه داشته است؛
8-در نگارش تاریخهای محلی و جغرافیای تاریخی،بیشتر به شهرهای مقدس در اسلام پرداخته است؛
9-بیشترین آثار به ترتیب مربوط به جلودی،ابو محنف،احمد و محمد و خالد برقی(پسر و پدر وجد)شیخ صدوق،جعابی،هشام بن محمد سائل کلبی،ثقفی،ابن عقده و هشام بن حکم میباشد؛
01-بیشتر کتابها در قرن دوم و سوم نوشته شده است؛
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 135)
11-در کتاب نجاشی بیشتر تکیه براین بوده که مؤلفان شیعه را نام ببرد و بسیار دیده میشود که از مؤلفی با این عبارت که«او کتابی دارد»،یاد کرده است؛
21-در مواردی نمیتوان از عناوین کتابها محتوای آنها را تشخیص داد،لذا نمیتوان ادعا کرد که تمام کتابهای تاریخی مؤلفان شیعه در رجال نجاشی،در این تحقیق ثبت شده است؛
31-در کتابهای فهرستنگاری قبل از نجاشی مثل فهرست ابن ندیم و معاصر نجاشی چون فهرست شیخ طوسی به کتابهای دیگری برای مؤلفان شیعه اشاره کردهاند که ظاهرا در اختیار نجاشی نبوده است؛
41-تعداد آثار به ترتیب عبارت است از:
1-تکنگاری،052 اثر
2-حروب و فتن و مقاتل،401 اثر
3-تاریخنگاری ادبی،79 اثر
4-رجال و شرححالنگاری،77 اثر
5-سیره و مغازی،63 اثر
6-تاریخ عمومی،42 اثر
7-ایام العرب و علم انساب،92 اثر
8-جغرافیای تاریخی و تاریخنگاری محلی،03 اثر
9-تاریخ انبیا،51 اثر
01-فرق و مذاهب،21 اثر.
11-فتوح و خراج،01 اثر
با نگاهی به آمار کتابها به نظر میرسد،مهمترین موضوعات نزد شیعیان،تکنگاری و حروب و فتن و مقاتل و تاریخنگاری ادبی و شرححالنگاری بوده،از طرف دیگر،موضوع فرق و مذاهب و فتوح و خراج چندان مهم نبوده است.
در خاتمه تنها میتوان گفت که به برخی از آثار تاریخی شیعه تا قرن پنجم توانستهایم دست یابیم.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 136)
فهرست نام مورخان شیعه و آثار آنها در رجال نجاشی تاریخ انبیا
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
ایام العرب و علم انساب
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
(1).معاصر امام سجاد علیه السّلام.
(2).لقمان مردی حکیم بود که در قرآن از وی یاد شده است.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 137)
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).استاد ابن سکیت(نجاشی،همان،ص 333).
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 138)
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
سیره و مغازی
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).آقا بزرگ تهرانی،همان،ج 1،ص 113.
(2).هورتیز حدس زده که این فرد همان کسی است که یاقوت او را صاحب مغازی خوانده است. تاریخنگاری در اسلام،ص 94 به نقل از معجم البلدان،یاقوت حموی،ج 4،ص 55.
(3).از اصحاب امام باقر و امام صادق علیهما السّلام.
(4).شیخ طوسی کتابهای المبعث،السقیفه،یوم السقیفه و اخبارها،و اخبار ارتداد العرب عن الاسلام بعد از سقیفه را نیز از آثار او میشمارد(شیخ طوسی،الفهرست،ذیل رقم 26).
(5).او از شاگردان امام باقر و امام صادق علیهما السّلام بود.بعضی از مخالفان ما نقل کردهاند،کتابهای واقدی متعلق به این فرد است و واقدی مدعی آنها شده است(نجاشی،همان،ص 51).
(6).آقا بزرگ تهرانی،همان،ج 1،ص 01.
(7).کتاب محاسن او توسط سید جلال الدین حسینی تصحیح و تعلیق و در دو جلد چاپ شده است.
(8).نوعا کتابهایی که درباره ایمان ابی طالب نوشته شده مربوط به حوادث زندگی پیامبر و دفاع ابو طالب از ایشان است از اینرو این کتابها ذیل کتب سیره و مغازی ذکر شد.
(9).آقا بزرگ تهرانی،همان،ج 1،ص 3.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 139)
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).ابراهیم بن محمد ثقفی ابتدا زیدی مذهب بود و بعد امامی شد(نجاشی،همان،ص 81).
(2).معاصر امام هادی علیه السّلام.
(3).در ادامه این عنوان،آمنه بنت وهب نیز آمده است(آقا بزرگ تهرانی،همان،ج 1،ص 713).
(4).از مؤلفان قرن دوم و راوی اخبار امام باقر و امام صادق علیهما السّلام است(نجاشی،همان،ص 412).
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 140)
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
رجال و شرححالنگاری
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).معاصر امام هادی و امام حسن عسکری علیهما السّلام.
(2).معراج یکی از حوادث زندگی رسول خداست،هرچند ممکن است این حادثه در منابع عقیدتی نیز بررسی شود.
(3).معاصر امام صادق علیه السّلام و راوی حدیث بود(نجاشی،همان،ص 034).
(4).او متخصص در کلام و ادب و شعر بود(نجاشی،همان،ص 51).
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 141)
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).پدر و عموی وی مستملی ابی احمد جلودی بودند.همچنین او و جدش از یاران صاحب زنج بودند (رجال نجاشی،ص 68).
(2).تاریخها در آن زمان معمولا به رجال اختصاص داشت،از اینرو ما این کتابها را ذیل عنوان شرححال نگاری ذکر کردیم.
(3).ابن عبدون و زراری از رجالیون معروف هستند.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 142)
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).معاصر ابو محمد علیه السّلام و از خواص ایشان بود(نجاشی،همان،ص 032).
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 143)
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).به نظر میرسد این کتاب نوعی فهرستنگاری باشد.
(2).نجاشی مینویسد:در این کتاب،غلطهای فراوانی وجود دارد و کشی از ضعفا بسیار حدیث نقل کرده است(نجاشی،همان،ص 273).
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 144)
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
تکنگاری
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).ابن عقده تا آخر عمر زیدی مذهب و جارودی بود(نجاشی،همان،ص 49).
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 145)
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).خالد برقی از اصحاب امام رضا علیه السّلام و پسر او و محمد و پسر محمد،احمد از مورخان مشهور شیعه میباشند.
(2).این کتاب توسط سید جلال الدین حسینی تصحیح و تعلیق و چاپ شده است.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 146)
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).معاصر عسکریین.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 147)
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).در این کتاب،مناقب مشهور و مثالب بوده است لذا او را از کوفه اخراج میکنند و او به اصفهان که اهل سنت در آن از همهجا بیشتر بود،سفر میکند تا آن کتاب را بر آنها بخواند(نجاشی،همان، ص 61).
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 148)
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 149)
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).آقا بزرگ تهرانی،همان،ج 1،ص 09.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 150)
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).نجاشی کتاب زهد هر امام را یکیک نام برده است(نجاشی،همان،ص 983).
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 151)
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).کتاب الأوائل و الأواخر شیخ صدوق را چون صحیح نبود ذیل تکنگاری یا ایام العرب از آن یاد شود، اینجا ذکر شد.
(2).معاصر نجاشی(آقا بزرگ تهرانی،ج 1،ص 613).
(3).آقا بزرگ تهرانی،همان،ج 1،ص 58.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 152)
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).همان،ص 39.
(2).همان.
(3).از مشایخ تلعکبری(آقا بزرگ تهرانی،همان،ج 1،ص 613).
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 153)
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 154)
مثالب و مناقب1
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).تعداد قابل توجهی از تکنگاریها با عنوان مثالب و مناقب است که از سایر تکنگاریها جدا شد.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 155)
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
حروب و فتن1
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).این جدول براساس عنوان تقسیم شد.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 156)
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 157)
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).آقا بزرگ تهرانی کتاب مقتل امیر المؤمنین و مقتل عثمان و مقتل رشید و حجر بن عدی و میثم و جوهریه بن مهرو الحکمین را ذیل سلیم بن قیس ذکرکرده است.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 158)
مقاتل
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).به نظر میرسد اولین مقتلنویس،اصبغ بن نباته از اصحاب امیر المؤمنین علیه السّلام و از شرطة الخمیس بوده است.کتاب مقتل الحسین و عهدنامه مالک اشتر از اوست(شیخ طوسی،الفهرست،ص 692 و نجاشی، همان،ص 8).ابن شهرآشوب او را چهارمین مؤلف در اسلام میشمارد(معالم العلماء ص 93).
(2).نجاشی او را غالی و فاسد المذهب و کذّاب میخواند(نجاشی،همان،ص 053).
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 159)
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
فتوح و خراج
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).آقا بزرگ تهرانی کتاب مقتل امیر المؤمنین و مقتل عثمان و مقتل رشید و حجر بن عدی و میثم و جوهریه بن مهر و الحکمین را ذیل سلیم بن قیس ذکرکرده است.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 160)
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
تاریخ عمومی
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 161)
تاریخ ائمه علیه السّلام
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
جغرافیای تاریخی و تاریخنگاری محلی
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 162)
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 163)
تاریخنگاری ادبی
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).در وصف اهل بیت علیهم السّلام اشعار زیادی داشت و زمان امام ابو جعفر ثانی از دنیا رفت(نجای،همان، ص 141).
(2).او فرزند یوسف،وزیر ابو القاسم مغربی و نوه دختری نعمانی،صاحب کتاب الغیبه بوده است(نجاشی، همان،ص 96).
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 164)
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).او متخصص در علم سیر و آداب و شعر بود(نجاشی،همان،ص 66).
(2).عالم به اخبار و شعرا و نسب و آثار و سیر(نجاشی،همان،ص 962).
(3).0743 بیت شعر داشته و شرح اخبار بوده است(نجاشی،همان،ص 462).
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 165)
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
اشعار
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1).اشعار شاید ذاتا تاریخی نباشند،ولی شعر عرب اخبار تاریخی بسیاری دارد و بعضی از اشعار در ثبت حوادث جایگاه مهمی دارند،مثل شعر حسان بن ثابت در تأیید ولایت علی علیه السّلام در حادثه غدیر
(2).اهل علم و ادب و دارای شعری قوی و خطی زیبا بود(نجاشی،همان،ص 68).
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 166)
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 167)
(به تصویر صفحه مراجعه شود) فرق و مذاهب
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 168)
فهرست منابع
1.آقا بزرگ تهرانی،الذریعه الی تصانیف الشیعه،چاپ سوم:لبنان-بیروت،دار الاضواء، 3041 ق.
2.ابان بن عثمان،المبعث و المغازی و الوفاة و السقیفه و الرده،تصحیح رسول جعفریان، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی،5731.
3.ابن شهر آشوب،محمد بن علی،معالم العلماء،نجف،المطبعة الحیدریه،0831.
4.ابن ندیم،محمد بن اسحاق،الفهرست،تحقیق رضا تجدد،تهران،کتابخانه ابن سینا،3431.
5.الیان سرکیس،یوسف،معجم المطبوعات العربیه و المعربه،قم،کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی،0141 ق.
6.امینی،عبد الحسین،الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب،ترجمه محمد باقر بهبودی،چاپ چهارم:تهران بنیاد بعثت،6631.
7.بحر العلوم،الفوائد الرجالیه،تحقیق محمد صادق بحر العلوم و حسین بحر العلوم،چاپ اول:تهران،مکتبة الصادق علیه السّلام،3631.
8.بغدادی،اسماعیل پاشا،هدیة العارفین اسماء المؤلفین و آثار المصنفین،لبنان-بیروت، دار احیاء التراث العربی،1591 م.
9.تبریزی،علی،مرآة الکتب،تحقیق محمد علی حائری،چاپ اول:قم،کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی،4141 ق.
01.جعفریان،رسول،منابع تاریخ اسلام،چاپ دوم:قم،انصاریان،2831.
11.جلالی،سید محمد رضا،تدوین السنة الشریفه،چاپ دوم:قم،مکتب الاعلام الاسلامی، 8141 ق.
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 169)
21.جلالی،مهدی،«روش نجاشی در نقد رجال»،مجله علوم حدیث،ش 04،تابستان 5831.
31.جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم،گلشن ابرار،چاپ اول:قم،پژوهشکده باقر العلوم علیه السّلام،9731.
41.حاجی خلیفه،کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون،لبنان-بیروت،دار احیاء التراث العربی.
51.حر عاملی،تفصیل وسائل الشیعه،چاپ دوم:قم،تحقیق مؤسسه،آل البیت علیهم السّلام لاحیاء التراث.
61.حسینی جلالی،سید محمد حسین،فهرس التراث،2 جلد،انتشارات دلیل ما.
71.حلی،ابو القاسم،نجم الدین،المعتبر فی شرح المختصر،قم،مؤسسه سید الشهداة علیه السّلام، 4631.
81.حلی،ابو منصور حسن،خلاصةالاقوال فی معرفة الرجال،چاپ دوم:تحقیق جواد قیومی، چاپ اول:قم،مؤسسة النشر الاسلامی،7141 ق.
91.حلی،یحیی بن سعید،الجامع الشرایع،قم،مؤسسه سید الشهداء علیه السّلام.
02.خویی،سید ابو القاسم،معجم الرجال الحدیث و تفصیل طبقات الروات،چاپ پنجم: تحقیق گروه تحقیق،3141 ق2991/ م.
12.زرکلی،خیر الدین،الاعلام قاموس تراجم،چاپ پنجم:لبنان-بیروت،دار العلم للملایین،0891 م.
22.سبحانی،جعفر،کلیات فی علم الرجال،چاپ سوم:قم،انتشارات اسلامی،4141 ق.
32.سجادی،سید صادق و هادی عالمزاده،تاریخنگاری در اسلام،چاپ پنجم،تهارن،انتشارات سمت،2831.
42.سمعانی،الانساب،تحقیق عبد اللّه عمر بارودی،چاپ اول:لبنان-بیروت،دار الجنان للطباعة و النشر و التوزیع،8041 ق8891/ م.
52.سید اعجاز حسین،کشف الحجب و الاستار عن اسماء الکتب و الاسفار،چاپ دوم:قم، کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی،9041 ق.
62.صالحی شامی،سبل الهدی و الرشاد،تحقیق شیخ عادل احمد عبد الموجود و شیخ علی
نامه تاریخ پژوهان » شماره 16 (صفحه 170)
محمد معوض،چاپ اول:لبنان-بیروت،دار الکتب العلمیه،4141 ق3991/ م.
72.طبری،محمد بن جریر رستم،المسترشد فی امامة امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السّلام، تحقیق شیخ احمد محمودی،چاپ اول:قم،انتشارات سلمان فارسی،5141 ق.
82.طوسی،ابو جعفر محمد بن حسن،الفهرست،تحقیق جواد قیومی،مؤسسة النشر الاسلامی، 7141 ق.
92.طوسی،ابو جعفر محمد بن حسن،سید صادق اختیار معرفة الرجال،تعلیق میرداماد محمد باقر حسینی و تحقیق سید مهدی رجایی،قم،مؤسسه آل البیت علیهم السّلام لاحیاء التراث،4041 ق.
03.عرفانیان،غلامرضا،مشایخ الثقات،چاپ اول:مؤسسة النشر الاسلامی،7141 ق.
13.غضائری،تکملة رسالة الزاری.
23.کحاله،عمر رضا،معجم المؤلفین تراجم مصنفی الکتب العربیه،بیروت،دار احیاء التراث العربی.
33.نجاشی،ابو العباس احمد بن علی،رجال نجاشی،تحقیق موسی شبیری زنجانی،چاپ پنجم:مؤسسة النشر الاسلامی،6141 ق.
43.نوری طبرسی،میرزا حسین،خاتمة مستدرک الوسائل،تحقیق مؤسسه آل البیت علیهم السّلام لاحیاء التراث،چاپ اول:قم،مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث،5141 ق.
53.نیکبین،زندگانی علی بن ابی طالب علیه السّلام،دفتر انتشارات اهل بیت علیهم السّلام.
63.یاقوت حموی،معجم البلدان،5 جلد،لبنان،دار الاحیاء التراث العربی.
/پایان/
منبع: نامه تاریخ پژوهان، زمستان 1387 – شماره 16.