یکشنبه, 2 دی , 1403 برابر با Sunday, 22 December , 2024
جستجو

امام خمينى(ره) در خمين، به دنیا آمد.پدرش را در حدود پنج ماهگی از دست داد. تحصیلات دینی را در خمین،اراک و قم گذراند. در دهه 20 از اساتید حوزه و در دهه 30 از چهره های سیاسی حوزه و از مشاوران آیت الله بروجردی بود.پس از رحلت آیت الله بروجردی،به مبارزه علیه رژیم شاه دست زد. پس از سخنرانى شديدالحن عليه لايحه كاپيتولاسيون و دولت آمريكا، از ایران تبعید شد اما از مبارزه دست نکشید که حاصل آن بازگشت به ایران در بهمن 1357 و ساقط کردن نظام سلطنتى، پیروزی انقلاب اسلامی بود.

امام خمينى‏(ره)با تأسى از قيام عاشورا، به مقايسه محمدرضا پهلوى با يزيد بن معاويه پرداخت. البته، شباهت‏هاى فراوان موجود بين آن دو، مقايسه فرزند رضاخان و فرزند معاوية بن ابوسفيان را هم آسان‏تر و هم براى مردم قابل درك‏تر مى‏ساخت. به نمونه‏اى از اين شباهت‏ها توجه كنيد:

يزيد در سه سال پادشاهى خود، سه جنايت بزرگ را مرتكب شد. در سال 61 هجرى، امام حسين(ع) و يارانش را به شهادت رساند. در سال 62 هجرى، به مدينه حمله كرد و به مدت سه روز، مردم شهر را كشت، اموال آن‏ها را به غارت برد و زنان آنان را غاصبانه به ملك خود و سربازانش درآورد. در سال 64 هجرى، به بهانه سركوب عبدالله بن زبير كه در خانه خدا پناه گرفته بود، به مكه حمله برد و خانه خدا را با منجنيق به سنگ و آتش بست.[1]

از خيانت‏هاى بزرگ شاه، جشن تاج گذارى وى در 1346 بود. بخشى از هزينه‏هاى اين جشن عبارت بود از: تاج شاه با 3380 قطعه الماس، 50 قطعه زمرد، 368 حبه مرواريد به وزن دو كيلو و هشتاد گرم و از نظر قيمت، غير قابل تخمين. تاج همسر شاه با 1646 قطعه الماس و تعداد مشابهى از جواهرات ديگر و طلا به قيمت تخمينى 14 ميليون دلار ساخته شده بود. پيراهن همسر شاه مزين به 40 هزار الماس، وان حمام وى بلورين و به ارزش 75 هزار دلار و هزينه درشكه مخصوص او 150 هزار دلار بود.[2]به علاوه،حمله به مدرسه فیضیه قم،سرکوب قیام 15 خرداد،قتل و عام 19 دی قم،کشتار 17 شهریور،فاجعه سینما رکس آبادان و … از دیگر جنایات رژیم پهلوی بود که با افشاگری های امام خمینی(ره) و روحانیت مبارز،مردم را به مقایسه شاه با یزید می کشاند.همچنین شاه چون یزید آشکارا مشروب می خورد و به جای میمون،سگ باز می کرد که حاصل آن،یزید دانستن شاه و ضرورت قیامی کربلایی علیه آن بود. 

بى شك مقايسه يزيدبن معاويه با محمدرضا شاه در شركت و حضور مردم در براندازى رژيم پهلوى نقش ويژه داشته است. اين واقعيت را مى‏توان در سند زير از مجموعه اسناد منتشر شده سفارت آمريكا(=لانه جاسوسى) تحت عنوان نخبگان و توزيع قدرت در ايران يافت:

"روحانيون مسلمان كشور از جمله جسورترين منتقدين شاه به حساب مى‏آيند… در وعظ ها، نشريات و مراسم مذهبى شاه را مورد انتقاد قرار مى‏دهند. در يكى از بحث‏هاى مرسوم احساسى، شاه را با يزيد كه مسئول قتل امام حسين‏عليه السلام در قرن هفتم بود، مقايسه مى‏نمايند. اين رويداد تاريخى شيعه، هسته اصلى اسلام مرسوم در ايران بود و هرساله در صدها نقطه از كشور با برپايى نمايش‏هاى دراماتيك نحوه قتل امام حسين‏عليه السلام و خانواده‏اش را در اذهان زنده مى‏كنند."[3]

 

چرا چنين مقايسه‏اى به پيروزى انقلاب اسلامى در ايران مدد رساند؟ به آن دليل كه حاصل اين مقايسه آن بود كه در يك سو، امام خمينى(ره) را به جاى امام حسين(ع) و محمدرضا پهلوى را به جاى يزيدبن معاويه مى‏ديدند. از اين رو، همان طورى كه قيام امام حسين(ع) بر ضد يزيد واجب بود، قيام بر ضد يزيد زمان نيز واجب بود. به راستى هم، قضاوت مردم در باره اين شباهت‏ها درست بود، زيرا، بين امام خمينى(ره) و امام حسين(ع) نيز همانند محمدرضا پهلوى و يزيد بن معاويه، شباهت‏هاى زيادى وجود داشت. به چند نمونه از اين شباهت‏ها اشاره مى‏كنيم:

1- قيام فى‏سبيل‏لله: امام حسين‏(ع) در پاسخ به سخنان ضحاك بن عبدالله مشرقى كه مى‏گفت: كوفيان آماده جنگ با تو هستند. فرمود: "حَسبِىَ اللّهُ وَ نِعْمَ الوَكيل؛ خدا براى من، بس است و او خوب پشتيبان و تكيه گاهى است."[4] مقام معظم رهبرى در اين مورد، درباره امام خمينى(ره) فرمود: "بزرگ‏ترين ستايش براى رهبر عزيز، همين است كه او را عبدالله يعنى بنده خدا و تسليم اراده پرورگار ياد كنيم."[5]

2- تكليف‏گرائى: هنگامى دو نفر از سوى حاكم مكه براى امام حسين(ع)امان نامه آوردند، تا به اين وسيله مانع از ادامه سفر امام(ع) به عراق شوند، امام‏(ع) فرمود: "در خواب، پيامبر خدا را ديدم، به چيزى فرمان يافتم كه در پى آن خواهم رفت، به زيانم باشد، يا به سودم."[6] مشابه چنين برخوردهایى را قبل از انقلاب داشته ایم:امام خمینی با اشاره به این که:"سيدالشهدا‌(ع) تكليف شرعي الهي مي‌خواست عمل بكند، غلبه بكند، تكليف شرعيش را عملكرده‌، مغلوب هم بشود، تكليف شرعيش را عمل كرده، قضيه تكليف است."[7] می فرماید:"ما كه تابعحضرت سيد الشهدا هستيم بايد ببينيم كه ايشان چه وضعي در زندگي داشت. قيامش،انگيزه‌اش نهي از منكر بود كه هر منكري بايد از بين برود، من جمله قضيه حكومت جور،حكومت جور بايد از بين برود."[8]بدین سان بود که مردم امام خميني(ره) را حسين زمان دانسته و خودتبديل به انسان‌هايي عاشورايي شدند که براي انجام تکليف و رضاي خدا قيام نموده وانقلاب را به پيروزي رساند.

3- وجه اسطورایی:به دلیل ویژگی های موجود در امام خمینی(ره) بود که در شرايطى كه گفتمان‏هاى متعددى مطرح بود، تنها گفتمان امام خمينى(ره) به گفتمان مسلط تبديل و بقيه آنها به حاشيه رانده شد. علت جذابيت گفتمان امام، اين بود كه از اسلام اصیل سخن می گفت و به مبارزه ضدامپرياليستى مى‏پرداخت و برخواسته‏هاى مردم تهيدست و پابرهنه، تأكيد مى‏كرد. وى، جامعه‏اى عارى از سلسله مراتب اشرافى را نويد مى‏داد و بر اهميت كار به جاى سرمايه، پاى مى‏فشرد؛ مالكيت عمومى را بر مالكيت خصوصى برترى مى‏بخشيد و بر آزادى و استقلال، اصرار مى‏ورزيد؛ حقوق انسان‏ها را محترم مى‏شمرد و در جهت رهايى تمام ملت از قيد و بندهاى طاغوتى، حركت مى‏كرد. اين ويژگى‏ها، گفتمان امام خمينى(ره) را به گفتمانى مترقى، كاربردى و بومى تبديل كرد و باعث شد كه هيچ رئيس دولت و هيچ رهبرى نتواند ادعا كند كه مانند خمينى(ره) از محبوبيت برخوردار است.

4- روحانیت انقلابی:روحانیتی که به مبارزه علیه شاه پرداخت،تبلوری از رهبری امام خمینی(ره) بود و اگر امام نبود،چنین روحانیونی شکل نمی گرفت.در واقع، رهبران طبيعى مردم در انقلاب 1357روحانیتی بود که به تأسی از امام خمینی(ره) بر خلاف پادشاهان و بدون كمترين هزينه‏اى، فرمانروايى واقعى جامعه را در دست گرفتند. روحانيون توانستند همانند رهبرشان،با زبانى ساده و گويا ، لايه‏هاى مختلف مردم را بسيج كنند و از هزاران ناخرسندى مردم نسبت به رژيم و از فقر و بينوايى و سرخوردگى آنان، عليه شاه استفاده كنند. آنها اسلام را به عنوان يك نيروى سياسى و به شكل مسئله‏اى ضرورى براى عصر حاضر و آينده درآوردند. ترسيم اسلام به اين شكل، حتى آنانى را كه مذهبى نبودند و به هيچ فرد و حزبى اعتماد نداشتند، ولى در پى برانداختن رژيمى ديكتاتور بودند، به حمايت از روحانيت و مرجعيت شيعى كشانيد؛ البته روحانيت و مرجعيتى كه انقلابى بودند.

5- توانایی در ارائه تصویر واقعی از اسلام:آنچه امام خمینی(ره) مطرح ساخت به اسلام سیاسی شهرت یافت که اراده جمعى مردم ايران كه به تغيير هيئت حاكمه پهلوى و دگرگون‏سازى زندگى اجتماعى انجاميد، ريشه در آن داشت و این مسأله به وضوح در سخنرانی های امام خمینی(ره) دیده می شد. اسلام سیاسی یا همان اسلام واقعی عرضه شده از سوی امام خمینی(ره) يك نيرو و توان انقلابى، براى تحرك و پويايى در تمام زندگى آنان ايجاد مى‏كرد. اين ويژگى، نشان مى‏داد كه برخلاف تصور ماركس، دين، نه تنها افيون ملت نبود، بلكه وسيله‏اى براى تحرك و پويايى بود. امام خمینی(ره) مذهب شيعى در ايران را به فرهنگی تبدیل کرد که توانايى ايجاد جبهه‏اى واحد عليه حكومت و دفاع از حيات و هستى خويش را دارا شد. شيعه كه در طول تاريخ، به مبارزه عليه ظلم و ستم پرداخته بود، اين بار، آن چنان ملت ايران را در مقابل رژيم شاه به صحنه آورد كه مردم حاضر شدند حيات خود را در طبق اخلاص بنهند، تا بلكه به قيمت جان خود هم كه شده، آينده كشور و ملت را دگرگون كنند.[9]

به طور خلاصه می توان گفت که وجود ویژگی های مختلف از دلایل موفقیت امام خمینی(ره) بود.مؤلف کتاب انقلاب اسلامی و انقلاب های جهان قیام برای خدا،عشق به مردم،شناخت اسلام در همه ابعاد،آگاهی از دشمن و آشتی ناپذیری در برابر آن،پایبندی به اصل نه شرقی و نه غربی را خصوصیات امام در به پیروزی زساندن انقلاب اسلامی برشمرده است.[10] نویسنده مقاله اعتراف شیطان یزرگ، ویژگی هایی چون:شخصیت جاذب،قاطعیت و سازش ناپذیری،حمایت از محرومان و …را از دلایل کامیابی وی دانسته است.[11] سعه صدر،بردباری،خدامحوری،آشتی ناپذیری،محیط سازی[12]،قدرت هماهنگی،توان بسیج،ثابت قدمی،مردم باوری[13]،ایفای نقش ایدئولوگ،احراز فرماندهی کل عملیات انقلابی، معماری انقلاب[14]،تئوری پردازی طرح ولایت فقیه،فرماندهی و مدیریت از دیگر خصوصیاتی است که وی را به رهبری موفق در نبرد علیه ظلم تبدیل کرد.

 

 


[1]– على مؤمن ،"فرهنگ حسينى و فرهنگ يزيدى،" عاشورا، دفتر دوم (تهران: مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى(ره)، 1376) ص  166.

[2]– عميد زنجانى،همان، ص 475.

[3]– زهيرى، همان، ص 292.

[4]– امام خمينى (ره)، همان، ج 1، ص 72.

[5]– مجله حوزه، شماره 49، ص 160.

[6]– محدثى، همان، ص 75. به نقل از: تاريخ طبرى، ج 4، ص 292.

[7]– امام خمینی،همان،ج4،ص16.

[8]– همان،ج7،ص204.

[9]–  نقدى بر انديشه‏هاى ميشل فوكو در خصوص تحليل انقلاب ايران، همان،ص31.

[10]– قدرت الله بهرامی،انقلاب اسلامی و انقلاب های جهان(تهران:وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح،1382)ص88.

[11]– غلامرضا خارکوهی،"اعترافات شیطان بزرگ،"مجله 15 خرداد،شماره11(بهار 1372)ص10-5.

[12]– حمید روحانی،"سخنی پیرامون ویژگی های امام خمینی(ص)،"مجله 15 خرداد،شماره 11(بهار 1372)ص23.

[13]– جمیله کدیور،رویارویی؛انقلاب اسلامی ایران با آمریکا(تهران:اطلاعات،1374)ص57.

[14]– محمدی،تحلیلی بر انقلاب اسلامی،همان،ص45.

{jcomments on}

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=17083

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب