چکیده
اران یا آلبانیای تاریخی، منطقه ای در جنوب غربی آسیا و جنوب قفقاز به شمار می آمد که محدوده آن امروزه، جمهوری آذربایجان (به جز سواحل جنوبی رود ارس)، جنوب جمهوری خود مختار داغستان و قسمت هایی از شرق جمهوری های ارمنستان و گرجستان را شامل می شود. اران در دوره ظهور اسلام، کشوری نیمه مستقل و خراج گزار امپراتوری ساسانی بود که مسلمانان در سال 22 قمری قسمتی از آن و در سال 24 قمری همه اراضی آن را فتح کردند.
مرحله اول فتوحات آنجا به دستور عمر بن خطاب و مرحله دوم به دستور عثمان بن عفان به وقوع پیوست. فتح همه مناطق و شهرها بدون جنگ انجام گرفت و مسلمانان در مقابل پرداخت مالیات و جزیه، مسئولیت حفظ جان، مال و سرزمین مردم را به عهده گرفتند.
ایجاد زمینه برای تبلیغ دین اسلام و رساندن ندای توحید به مردم، و گرفتن راه های حمله خزران از شمال، دو عامل مهم در فتح اران بوده است.
پس از فتح اران، دین اسلام در آن جا رو به گسترش نهاد، به طوری که در پایان دوره خلافت امویان، همراه با مسیحیت، دو دین بزرگ و مهم مردم اران را تشکیل می داد. علل گسترش اسلام در اران را باید در روح عدالت جویانه، انسان دوستانه و حقیقت محوری دین اسلام جستجو کرد؛ دینی که عرب و عجم، بنده و آزاد و فقیر و ثروتمند در آن از حقوق مساوی برخوردار بودند.
واژگان کلیدی:
اران، آلبانیا، فتح، اسلام.
مقدمه
اران یا آلبانیای تاریخی، منطقه ای در جنوب غربی آسیا و جنوب قفقاز به شمار می آمد که محدوده آن امروزه، جمهوری آذربایجان (به جز سواحل جنوبی رود ارس)، جنوب جمهوری خودمختار داغستان و قسمت هایی از شرق جمهوری های ارمنستان و گرجستان را شامل می شود. این منطقه در قدیم سرزمینی مستقل بود و علاوه بر آلبان ها و اقوام ایبر-قفقاز که اقوام بومی آن جا به شمار می روند، ایرانیان، ترکان و برخی ملت های دیگر نیز در آن جا سکونت داشتند.
اران در دوره ظهور اسلام، کشوری نیمه مستقل و خراج گزار امپراتوری ساسانی بود. نخستین برخورد ارانیان با مسلمانان در جنگ قادسیه، بین مسلمانان و امپراتوری ایران در مدائن رخ داد. واراز گریگور، فرزند دلاور خود جوانشیر را با گروهی از جنگ جویان به كمك یزدگرد سوم فرستاد. جوانشیر كه در آن جنگ تحت فرمان رستم فرخزاد، سپهسالار آذربایجان شركت می كرد، رشادت های بی نظیری از خود نشان داد و به سبب آن از طرف یزدگرد، جوایز زیادی، از جمله رتبه سركردگی اران، دو نیزه طلا و غیره دریافت كرد. جوانشیر بعد از سال ها مقاومت و مبارزه در دفاع از امپراتوری ساسانی، وقتی پیروزی مسلمانان قطعی شد، به میهن خود اران بازگشت .
عوامل متعددی ممکن است در حمله مسلمانان به اران به قصد فتح آن جا مؤثر باشد، ولی به نظر می رسد که ایجاد زمینه برای تبلیغ دین اسلام و رساندن ندای توحید به مردم و گرفتن راه های حمله خزران از شمال، دو عامل مهم در فتح اران بوده است. اولی به این دلیل که این مسأله، سنتی باقی مانده از زمان رسول خدا (ص) بود و هنوز از رحلت آن حضرت خیلی نگذشته بود و تجمل گرایی در خلافت رواج نیافته بود که این ارزش ها از بین رفته باشد. در همین دوره، خیلی از صحابه مشتاق بودند که در جهاد علیه کفار شرکت کنند. علاوه بر این، خلفا، به ویژه عمربن خطاب که آغازگر لشکرکشی به سوی اران بود و فتوحات بعدی در واقع ادامه آن لشکرکشی ها به شمار می رود، در این گونه موارد با امام علی (ع) نیز مشورت می کرد .
اما دلیل عامل دوم، دغدغه خود خلفاست. با توجه به دغدغه خاطر و اهمیت خلفای دوم و سوم نسبت به استحکام بخشیدن هر چه بیشتر به مرزهای شمالی، معلوم می شود که آنها از خطر خزران کاملاً آگاه بودند. مسلمانان در لشکرکشی های زمان عمربن خطاب، قبل از این که اران را بگیرند، مستقیماً روانه دربند شدند تا جلو آنها را بگیرند . در حملات بعدی نیز رویارویی با خزران، اصلی ترین و سنگین ترین کار فاتحان بود و بزرگ ترین تلفات نیز در همین جنگ ها به مسلمانان وارد شد .
فتح اران از طرف مسلمانان در دو مرحله صورت پذیرفت که کیفیت آنها و حوادث مربوطه را به ترتیب و تفصیل بیان می کنیم.
الف. مرحله اول فتح اران
مرحله اول فتح، در زمان خلافت عمربن خطاب و در سال 21 قمری/642-643 میلادی به وقوع پیوست. زمانی که بکیربن عبدالله آذربایجان را فتح کرد، عتبه بن فرقد را جانشین خود نمود و خودش به اذن خلیفه، از کنار سواحل دریای خزر به سوی باب الابواب حرکت کرد و به آن جا رسید. سپس خلیفه، لشکری قوی به فرماندهی سراقه بن عمرو را به آن جا فرستاد. قرار بود بعد از پیوستن به بکیر، قسمت مقدم لشکر را عبدالرحمن بن ربیعه، طرفین را حذیفه بن اسید غفاری و بکیر فرماندهی کنند و ضربه نهایی را سلمان بن ربیعه وارد سازد؛ سراقه نیز به عنوان فرمانده کل لشکر، عملیات را رهبری کند. سراقه از همان مسیری که بکیر رفته بود، به سوی باب الابواب به راه افتاد و در نزدیکی باب الابواب به او پیوست. بعد خلیفه حبیب بن مسلمه را نیز از جزیره به کمک آنها فرستاد .
در آن زمان حاکم باب الابواب شهربراز نامی از اهل فارس بود که احتمالاً مرزبان ساسانیان در آن جا محسوب می شد. وقتی عبدالرحمن بن ربیعه بر او مسلط شد، از وی امان خواست. بعد از آن که عبدالرحمن به او امان داد، نزد او رفت و گفت: «من در مقابل دشمن وحشی و ملت های مختلف قرار دارم… من هیچ ارتباطی نه با [مردم کوه] قبج (قفقاز) دارم و نه با ارمنی ها. شما بر کشور و مردم من پیروز شدید و من امروز با شما هستم، دست هایم با دست هایتان است… ما را با جزیه خوار نمایید و در مقابل دشمنتان ضعیف نکنید».
عبدالرحمن شهربراز را نزد سراقه، فرمانده اصلی فرستاد تا مسأله جزیه را با او مطرح کند. سراقه خواهش شهربراز را در مورد کسانی که با دشمن می جنگند، قبول کرد و قرار شد کسانی که به جنگ با دشمنان نمی-روند، جزیه پرداخت کنند. بعد خلیفه نیز از این کار سراقه تحسین کرد .
سراقه عهدنامه ای با شهربراز و مردم تحت فرمان او نوشت و در آن یادآور شد که به مال و جان آنان امان داده می شود. آنان نباید به مسلمانان ضرر برسانند و یا عهد خود را بشکنند. کسانی که با دشمن می-جنگند، از پرداخت جزیه آزادند، و اما از کسانی که جنگ را ترک می کنند، همانند مردم آذربایجان (به مقدار توانایی آنها) جزیه گرفته می شود و آنها موظفند که یک روز کامل، یک سرباز مسلمان را نگه دارند و راه-نمایی کنند. عهدنامه را مرضی بن مقرن نوشت و شاهدان عبارت بودند از: عبدالرحمن بن ربیعه، سلمان بن ربیعه، بکیر بن عبدالله و مرضی بن مقرن .
سراقه پس از امضای این توافق نامه، دیگر لزومی برای ماندن در باب الابواب ندید و فرماندهان خود را برای فتح دیگر مناطق اران و ارمینیه فرستاد. او بکیر را به موغان، حبیب را به تفلیس، حذیفه را به کوه های اللان و سلمان را به منطقه ای دیگر (احتمالا اران) گسیل داشت، ولی غیر از بکیر که موغان را گشود، بقیه موفق نشدند.
بعد از مرگ سراقه، عبدالرحمن بن ربیعه جانشین وی شد. عمر به عبدالرحمن، پیش روی به سمت شمال و جنگ با ترکان خزر را دستور داد. عبد الرحمن به سوی بلنجر حرکت کرد و در راه، شهر بیضا را گشود. او وقتی به بلنجر رسید و جنگ برای فتح آن جا را شروع کرد، عمر کشته شده و عثمان جانشین وی گشته بود. عبد الرحمن در این جنگ شکست خورد و به قتل رسید و در همین جا مرحله اول فتوحات اران پایان پذیرفت .
ب) مرحله دوم فتح اران
مرحله دوم فتح اران در سال 24 قمری/645-646 میلادی به دستور خلیفه جدید، عثمان بن عفان و به علت نقض شدن صلح نامه های زمان عمر از طرف مردم آذربایجان و ارمینیه آغاز شد. خلیفه ابتدا ولید بن عقبه را به سوی آذربایجان فرستاد. ولید که بر آذربایجان مسلط شد و با آنها صلح نامه امضا کرد، سلمان بن ربیعه را با دوازده هزار نفر به سوی ارمینیه روانه کرد . سلمان پس از لشکرکشی ها با غنایم بسیار زیادی نزد ولید برگشت .
به نظر می رسد که فتح آذربایجان، مأموریت اصلی ولید بود و لشکرکشی های سلمان، جنبه ظاهری داشت و برای ترساندن مردم اطراف و یا جمع آوری غنایم صورت گرفته بود. اما در همان سال و بعد از برگشتن ولید به کوفه، عثمان به حبیب بن مسلمه نامه نوشت و به او فتح ارمینیه را دستور داد. به روایت بلاذری، حبیب با شش یا هشت هزار نفر از اهل شام و جزیره، راهی ارمینیه شد. او بعد از آن که موفقیت هایی به دست آورد و چند ماهی در آن جا ماند، دریافت که ارمنی ها با خزران اتفاق کرده، برای جنگ با مسلمانان آماده می-شوند. حبیب به عثمان و معاویه که در آن زمان والی شام و جزیره بود، نامه نوشت و از آنها در خواست کمک کرد. معاویه دو هزار نیرو برای او فرستاد و عثمان به سعید بن عاصی، والی خود در کوفه نامه نوشت و دستور داد تا سلمان بن ربیعه را با لشکری به کمک حبیب بفرستد. سلمان با شش هزار جنگ جو به سوی ارمینیه به راه افتاد، ولی زمانی که به آن جا رسید، جنگ تمام شده بود و مسلمانان پیروز گشته بودند.
در میان حبیب و سلمان برسر غنایم، اختلاف پیش آمد. سلمان و لشکریانش که برای کمک به حبیب آمده بودند، خواهان سهمی از غنایم بودند، ولی حبیب به علت شرکت نکردن آنها در جنگ، آنها را مستحق این امر نمی دانست. آنها اختلاف خود را به خلیفه نوشتند و خلیفه در جواب، غنایم را حق شامیان دانست. او به سلمان بن ربیعه نامه نوشت و به او دستور داد تا اران را فتح کند .
گزارش احمدبن اعثم کوفی، نویسنده کتاب الفتوح در این مورد، با نوشته های بلاذری متفاوت است. به نوشته وی، عثمان به ولید بن عقبه بن ابی معیط، عامل خود در کوفه، دستور داد تا سلمان را با ده هزار نیرو به کمک حبیب فرستد. دستور خلیفه اجرا شد و از آن طرف حبیب، از آمدن عراقی ها به سوی آنها باخبر گردید. او با لشکریانش مشورت کرد و زود جنگ را آغاز نمود. عراقی ها به رهبری سلمان، پس از پیروزی مسلمانان شامی، به آن جا رسیدند و خواستند که آنها نیز در غنایم سهیم باشند. حبیب آنها را مستحق این امر ندانست و در نتیجه بین آنها جنگی درگرفت . عراقی ها در این جنگ پیروز شدند. حبیب تقاضای صلح کرد و پیشنهاد داد که منتظر دستور خلیفه در این مورد باشند. خلیفه نیز به نفع عراقی ها قضاوت کرد و غنایم بین آنها نیز تقسیم شد .
به هر حال، بعد از جنگ یادشده و فتح کامل شهر قالیقلا، حبیب دو شهر مهم دبیل و نشوی (نخجوان) را گشود. نشوی اولین شهر اران بود که در این مرحله فتح می شد. این شهر بدون جنگ تسلیم گشت و با مردم آن جا صلح نامه ای همانند صلح نامه ای که با مردم دبیل بسته شد، به امضا رسید .
به نظر می رسد که فتح نشوی، قبل از رسیدن نامه عثمان اتفاق افتاده است. چون اگر بعد از آن بود، می-بایست سلمان فتح می کرد، نه حبیب. دوم این که سلمان وقتی بعد از دریافت نامه به سوی شهر بیلقان حرکت کرد، می بایست از طریق نشوی وارد می شد و چون گزارشی از جنگ یا صلح سلمان با مردم نشوی وجود ندارد، معلوم می شود که آن جا در آن زمان فتح شده بود. بنابراین، سلمان با شش هزار نیروی خود در نشوی، از حبیب جدا شد و به سوی اران مرکزی حرکت کرد و حبیب فتوحات خود را به سمت شمال ادامه داد و منطقه گرجستان را گشود . او در این پیش روی ها، منطقه های غربی اران، از جمله خنان، گردمان و کسال را فتح نمود که از مناطق مهم اران بودند و در نزدیکی گرجستان و تفلیس قرار داشتند .
شهر بیلقان اولین منطقه در اران بود که سلمان فتح کرد. این شهر بدون مقاومت تسلیم شد. بلاذری در این مورد می نویسد:
سلمان محافظت از جان و مال و دیوارهای شهر را به شرط پرداخت جزیه و خراج بر عهده گرفت. بعد به سوی بردع رفت و ساحل رودخانه ثرثور (ترتر) را که کمتر از یک فرسخ با شهر فاصله داشت، اردوگاه لشکرش قرار داد. چون اهالی، دروازه های شهر را به رویش بسته بودند، چند روز آن را محاصره کرد. سلمان در این مدت به روستاهای آن حمله می-کرد. در نتیجه اهالی شهر همانند صلح نامه مردم بیلقان با او پیمان صلح بستند و دروازه های شهر را گشودند. سلمان وارد شهر شد و مدتی در آن جا ماند و بعد با اسب سواران خود مناطق مختلف اران، از جمله شفشین (شاکاشن) ، مسفوان (مسکوئنک) ، اود (اوتی) ، مصریان (مصرانس)، هرحلیان (خارجیلانک)، تبار(تری) و غیره را فتح کرد.
بعد شمکور (شمکیر) را گرفت که شهری قدیمی بود. بعد از آن از پشت بردیج، به محل پیوستن دو رود کر و ارس رفت و از کر عبور کرده، شهر قبله را گشود و با حاکمان شکن (شاکان) و قمیبران به شرط مالیات دادن پیمان صلح بست. اهالی خیزران، پادشاه شروان و پادشاه های کوه های دیگر، اهالی شهرهای مسقط، شابران و باب الابواب نیز با سلمان صلح بستند. بعد او به طرف شمال حرکت کرد و در پشت رود بلنجر، با خاقان خزران روبه رو گشت و در جنگ با آنها تقریباً هم راه با همه لشکریان چهار هزار نفره خود کشته شد .
بعد از مرگ سلمان، حذیفه بن یمان عبسی از طرف خلیفه، والی ارمینیه و اران شد. او در شهر بردع اقامت گزید و عاملان خود را به مناطق اطراف فرستاد . این امر که حذیفه به راحتی در پایتخت اران مستقر شد و نمایندگان خود را به شهرهای دیگر فرستاد، نشان می دهد که در آن زمان فتوحات اران تمام شده و سلطه خلافت در آن جا از ثبات کافی برخوردار بود.
نتیجه
قسمتی از اران در سال 22 قمری به دستور عمربن خطاب و همه اراضی آن در سال 24 قمری به دستور عثمان بن عفان از طرف مسلمانان فتح گردید. فتح همه مناطق و شهرها بدون جنگ انجام گرفت. مسلمانان در مقابل پرداخت مالیات و جزیه، مسئولیت حفظ جان، مال و سرزمین مردم را به عهده گرفتند.
ایجاد زمینه برای تبلیغ دین اسلام و رساندن ندای توحید به مردم و گرفتن راه های حمله خزران از شمال، دو عامل مهم در فتح اران بوده است.
فهرست منابع
1. ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، 12 جلد، دار صادر، بیروت 1386ق/1966م.
2. ابن اعثم کوفی، ابومحمد احمد، کتاب الفتوح، 8 جلد، دارالندوه الجدیده، چاپ اول: بیروت، بی تا.
3. ابن فقیه، ابوبکر احمدبن محمد همدانی، مختصرالبلدان، ترجمه ح. مسعود، بنیاد فرهنگی ایران، تهران 1349.
4. بلاذری، ابوالحسن احمدبن یحیی، فتوح البلدان، دارالکتب العلمیه، بیروت 1398ق/1978م.
5. دینوری، ابوحنیفه احمد بن داوود، الاخبارالطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر، داراحیاء الکتب العربی، قاهره 1960 م.
6. طبری، محمدبن جریر، تاریخ الامم و الملوک، 6 جلد، چاپ اول: الامیره، بیروت 1426ق/2005م.
7. نهج البلاغه، ترجمه دشتی، چاپ هشتم: مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین 7، قم .
8. یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ یعقوبی، 2 جلد، دار صادر، بیروت، بی تا.
9. Каланкатуклу М. Албанија тарихи. Тәрҹүмәчи вә шәрһ едән: Зија Бүнјадов, Елм, Бакы, 1993.