دوشنبه, 3 دی , 1403 برابر با Monday, 23 December , 2024
جستجو

در اواخر سده اول هجری قمری، شهر مدینه، از نظر گسترش دانش دین و معارف توحیدی، جایگاه رفیعی یافت . بنیاد این منزلت والا، بیشتر در پرتو نورافشانی خورشید تابان سید ساجدان و زینت عابدان، حضرت علی بن الحسین علیه السلام بود . امام سجاد علیه السلام در روزگاری زندگی می کرد که حکومت سیاه و تباهی آفرین بنی امیه، اهل معرفت و اندیشه را به عزلت و گمنامی کشانده بود .

امام سجاد علیه السلام در این مقطع تاریخی با تمام توان خویش به نشر حدیث و دعا پرداخت و در پرورش انسان های برجسته همت گماشت . یکی از ده ها تربیت شده مکتب امام سجاد علیه السلام، قاسم بن محمد بن ابی بکر است .

در این نوشتار، گزیده ای از زندگی و شخصیت این فقیه وارسته، که جد مادری امام صادق علیه السلام نیز هست، به خوانندگان و اصحاب اندیشه تقدیم می شود .

تولد

در سال 36 ق . در خانه محمد بن ابی بکر که یکی از یاران با اخلاص و از سرداران شجاع و پسر خوانده امیرمؤمنان علیه السلام بود، فرزندی متولد شد که نامش را قاسم نهادند . برای قاسم دو کنیه نام برده شده: ابومحمد و ابوعبدالرحمن . لقب وی نیز «دیباج » است و به علت زندگی در مدینه، «مدنی » هم به او گفته می شود . (1)

خاندان

پدر قاسم، محمد بن ابی بکر، شخصیت فرزانه ای است . وی استاندار امیرمؤمنان علیه السلام در مصر و یکی از فرماندهان نظامی و از رهپویان راه و روش علوی بود; به گونه ای که از پدرش (ابوبکر) و از دومین خلیفه (عمر)، بیزاری می جست .

مادرش، اسماء دختر عمیس بود که بعد از مرگ ابوبکر، به همسری حضرت علی علیه السلام درآمد و محمد در خانه حضرت بزرگ شد و تربیت یافت . او را «عابد قریش » نامیده بودند . حضرت امیر علیه السلام در منزلت او می فرمود:

«محمد ابنی من صلب ابی بکر; محمد پسر من است اما از نسل ابوبکر .»

هنگامی که در سال 38 ق . محمد در مصر، به دست مزدوران معاویه با وضع دلخراش به شهادت رسید، امیرمؤمنان علیه السلام به شدت غمگین شد و گریست و فرمود:

«من فرزندی شایسته و دوست داشتنی و شمشیر بران اسلام را از دست دادم .» (2)

مادر قاسم، بنابر نظریه مشهور، دختر یزدجرد، آخرین پادشاه سلسله ساسانیان بود . بر این اساس گفته شده که دو دختر یزدگرد که اسیر مسلمانان شدند; یکی به همسری امام حسین علیه السلام درآمد و دیگری همسر محمد بن ابی بکر شد .

در نتیجه، امام زین العابدین علیه السلام و قاسم بن محمد، پسرخاله یکدیگر به شمار می روند . (3)

صحابی امام سجاد علیه السلام

قاسم بن محمد، تشیع را از پدرش به ارث برده است . او در مکتب انسان پرور امام زین العابدین علیه السلام پرورش یافت و در گروه اصحاب و یاران آن بزرگوار قرار گرفت .

شیخ طوسی در کتاب رجال، او را از جمله یاران امام سجاد علیه السلام به شمار آورده است . (4) از سخن شیخ طوسی بر می آید که بعد از شهادت امام چهارم علیه السلام قاسم به محضر امام باقر علیه السلام شتافت و در جرگه اصحاب آن بزرگوار قرار گرفت . (5)

تمام شرح حال نگاران و دانشوران شیعه، سخن شیخ الطائفه را مورد تایید قرار داده و قاسم را از اصحاب امامان علیهم السلام به شمار آورده اند .

از منظر امام معصوم علیه السلام

قاسم بن محمد، از نظر دارا بودن خصلت های پسندیده و رفتار و منش دینی، در چنان قله شکوهمندی قرار داشت که طبق پاره ای از اخبار، مورد بزرگداشت امام معصوم قرار گرفته است .

امام صادق علیه السلام او را یکی از سه بزرگی شمرده که در نزد امام سجاد علیه السلام از منزلت والایی برخوردار بوده اند .

اسحاق بن جریر می گوید:

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:

«سعید بن مسیب، قاسم بن محمد و ابوخالد کابلی، از جمله راویان و شیعیانی بودند که مورد اعتماد و عنایت حضرت سجاد علیه السلام بودند .» (6)

عبدالله بن جعفر حمیری در اثر گرانسنگ خود به نام قرب الاسناد از احمد بن ابی نصر بزنطی روایت می کند:

روزی در نزد حضرت امام رضا علیه السلام، نام قاسم بن محمد و سعید بن مسیب برده شد . حضرت فرمود: «کانا علی هذا الامر، ای علی التشیع; این دو، در راه روشن ولایت علوی و اسلام ناب، قرار داشتند .» (7)

حمیری در جایی دیگر از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود:

«دیدم جدم، قاسم بن محمد را که در یک شب بارانی، نماز مغرب و عشا را جمع خواند، بدون اینکه بین آن دو نماز، نماز دیگری بخواند .» (8)

از دیدگاه عالمان شیعی

بیشتر ترجمه نویسان شیعه که در دانش ترجمه، میراث مکتوبی دارند; به پیروی از این دو امام بزرگوار، شخصیت قاسم را حرمت نهاده و از او به نیکی یاد کرده اند .

شیخ الطائفه محمد بن الحسن طوسی در کتاب خود، او را از اصحاب دو امام به شمار آورده و این، نشان می دهد که او، قاسم را از راویان شیعه می داند .

صاحب کتاب مجالس المؤمنین از ابن داود، که از رجال شناسان طراز اول شیعه است، نقل می کند:

قاسم بن محمد از اصحاب امام زین العابدین علیه السلام و مردی فقیه و دانشمند بوده است . (9)

علامه مجلسی:

کان القاسم جلیلا و کان ثقة . (10)

علامه ممقانی:

قاسم یکی از راویان و دانشوران شیعی است . (11)

محقق معاصر، صاحب قاموس الرجال:

او از شیعیان خالص است . (12)

استاد جعفر سبحانی:

وی یکی از فقیهان بزرگ و از یاران امام سجاد علیه السلام است . (13)

از منظر عالمان سنی

همه دانشمندان اهل سنت همانند دانشوران شیعی، در ستایش قاسم، اتفاق دارند و هر یک او را به زبانی ستوده اند .

صاحب طبقات الکبری:

او مردی موجه، بزرگ، بلند مرتبه، پیشوا، و بسیار پرهیزکار و کنیه اش ابومحمد است . (14)

ابن حبان:

قاسم از بزرگان تابعین، از بهترین و بافضیلت ترین دانشوران روزگار خود بود; از منظر دانش، عقل، ادب، فقه، ورع . (15)

مؤلف حلیة الاولیاء:

قاسم بن محمد، مردی بسیار پرهیزکار، مهربان بود . به قول ابوالزناد: من در میان فقیهان، همانندی برایش سراغ ندارم . (16)

ابن خلکان:

او از بزرگان تابعین، و یکی از فقیهان هفتگانه مدینه بود .

ذهبی:

پیشوای حافظ، دانشمند روزگار، در خلافت علی بن ابی طالب دیده به جهان گشود . (17)

خصلت ها

شخصیت هر انسانی، در گرو برجستگی های روحی و رفتارها و سخنان حکیمانه اوست . قاسم بن محمد به برکت بهره مندی از سرچشمه معارف و مصاحبت با امام ساجدان علیه السلام و نیز بهره بردن از دانش سایر دانشمندان، به کمالاتی نائل شد که به اختصار به آن می پردازیم .

سکوت فراوان

قاسم بهره فراوانی از عقل داشت; در پرتو همین عقل بود که بسیار آرام و ساکت بود و کمتر سخن می گفت; کان صموتا لایتکلم . (18)

فقاهت

خصلت برجسته دیگر قاسم، دانش و آگاهی او به احکام دین بود; به همین علت است که او را به عنوان یک فقیه عالی مقام ستوده اند .

استاد حدیث

این صحابی بزرگ در دانش حدیث و فقه استاد برجسته ای بود و شاگردان فراوانی داشت و مردم نیز از محضر او کسب فیض می کردند .

درباره قاسم نوشته اند:

او بعد از فارغ شدن از خواندن نماز عشا، در مسجد می نشست و اصحابش، گرد او را می گرفتند و قاسم به عنوان استاد، برای آنان حدیث نقل می کرد .

یکی از دانشمندان چنین نقل می کند:

قاسم بن محمد را می دیدم که در آغاز روز، به مسجد می رفت و دو رکعت نماز تحیت مسجد را می خواند آنگاه درمسجد می نشست و به پرسش های مردم پاسخ می داد .

فروتنی

قاسم با اینکه از بزرگان دانش روزگار خود بود; بسیار فروتن بود . روزی از او پرسیدند: تو اعلم هستی یا سالم بن عبدالله!؟

قاسم در پاسخ گفت: سالم، مرد مبارکی است .

او کراهت داشت که بگوید: اعلم از من است; تا دروغ نگفته باشد، یا بگوید: من از او اعلم هستم; تا خودستایی و غرور نباشد .

دقت در نقل روایت

نوشته اند که او هنگام روایت، سعی می کرد که در الفاظ روایت هیچ تصرف نکند . وی روایت را واژه به واژه و بی کم و کاست نقل می کرد . (19)

جد بزرگوار امام صادق علیه السلام

یکی از امتیازات قاسم بن محمد این است که او جد مادری امام صادق علیه السلام است . دختر او، نامش فاطمه و کنیه اش ام فروه، زنی بسیار با فضیلت بود . امام صادق علیه السلام در منزلت و جایگاه مادرش فرمود:

مادرم جامع سه خصلت برجسته بود:

1 . ایمان; 2 . پرهیزکاری; 3 . نیکی به دیگران . (20)

سخنان حکیمانه

1 . او می گفت: لایعد الرجل رجلا حتی یعرف الله (21) ; آنگاه صفت مردانگی بر انسان، برازنده است که خداشناس و دین مدار باشد .

2 . اگر انسان بعد از اینکه حق خدا را شناخت و به خدا ایمان داشت، در نادانی و جهالت زندگی کند، بهتر است از اینکه فتوا دهد بدون علم و آگاهی . (22)

3 . یکی از امیران مدینه درباره مفهوم «عالم » ، پرسید، قاسم در جواب گفت: عظمت و بزرگی عالم هنگامی است که بر زبان نراند مگر چیزی را که به طور کامل بر آن احاطه دارد و آن را به خوبی می داند . (23)

انتقاد از عایشه

در تاریخ یعقوبی آمده است: پس از شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام عایشه سوار بر استر، فریاد می کرد که: نمی گذارم کسی را در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دفن کنند .

قاسم که سن و سالی نداشت و هنوز نوجوان بود، نزد عایشه رفت و گفت:

«ای عمه! هنوز یاد جنگ جمل از خاطره ها زدوده نشده که سوار بر شتر شدی، باز می خواهی کاری کنی که گفته شود: دگر بار سوار بر استر شده و آتش فتنه دیگر را روشن کرده است . !»

فرزندان

قاسم بن محمد دارای دو پسر بود:

1 . محمد; 2 . عبدالرحمن .

بدین لحاظ (24) است که کنیه اش ابومحمد و ابوعبدالرحمن است . دخترانش نیز عبارتند از: ام فروه، مادر امام صادق علیه السلام و ام حکیم . (25)

استادان حدیث

این محدث والامقام همان گونه که در فراگیری دانش حدیث و فقه از محضر دو تن از امامان شیعه بهره مند شد، استادان دیگری هم داشته که در کتاب های شرح حال به آنان اشاره شده است; از جمله:

ابن عباس (مفسر معروف)، اسلم (غلام عمر)، عبدالله بن عبدالله، صالح بن خوات انصاری، عبدالله بن مسعود و اسماء بنت عمیس .

در ضمن، او شاگردان زیادی هم داشته که اسامی آنان در منابع رجال شناسی موجود است .

روایات

مناسب است از میان احادیث فراوانی که قاسم، با واسطه از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نقل می کند، دو روایت را یادآور شویم:

همسر بابرکت

قاسم از رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نقل می کند که آن بزرگوار پیرامون آسان گیری در امر ازدواج فرمود:

«اعظم النساء برکة ایسرهن مؤونة; با برکت ترین بانوان و همسران، همسری است که مهریه و مخارجش کمتر باشد .» (26)

خصلت های عالی

قاسم از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت می کند که حضرت روزی به جمعی از یارانش فرمود:

«آیا می دانید چه کسانی در روز قیامت زودتر از دیگران به سوی سایه رحمت الهی، پیشی می گیرند؟»

عرض کردند: خداوند و رسولش عالم ترند .

فرمود: «آنها کسانی هستند که هنگامی که سخن حقی در باره آنها گفته می شود، آن را با تمام وجود پذیرایند و زمانی که نیازمندان از آنها چیزی طلب می کنند، از کمک به آنان دریغ نمی کنند و آنچه را برای خود می پسندند، برای دیگران هم می پسندند و خلاصه، اهل انصاف و حق طلبی هستند .» (27)

رحلت

قاسم بن محمد به عنوان محدثی فقیه که نقش ممتازی در پیشبرد فرهنگی جامعه اسلامی داشت، هنگامی که به سفر حج (یا عمره) مشرف می شد، بین راه مدینه و مکه، در سرزمین «قدید» ، در حالی که 76 سال از عمرش سپری شده بود، به سال 106 ق . از دنیا رفت . پیکر او از قدید به مدینه آورده شد و به خاک سپرده شد . (28)

پی نوشت ها:

1 . منتخب التواریخ، ص 343; مجالس المؤمنین، ج 1، ص 335; وسائل الشیعه، ج 2، ص 91، مقدمه سابعه; مرآة العقول، ج 6، ص 26، چاپ دارالکتب الاسلامیه، سال 1363 ش; اعیان الشیعه، ج 8، ص 446; معجم الرجال، ج 14، ص 45، ش 9535; مجمع الرجال، ج 5، ص 49; نقدالرجال، ص 271; رجال الشیخ، ص 100; بهجة الآمال، ج 6، ص 74; تنقیح المقال، ج 2، ص 23; جامع الروات، ج 1، ص 19; کتاب الثقات، ابن حبان، ج 5، ص 302; مؤسسة الکتب الثقافیه; حلیة الاولیاء، ج 2، ص 183، ش 173; وفیات الاعیان، ج 4، ص 59; شذرات الذهب، ج 1، ص 134; تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج 23، ص 427; سیر اعلام النبلاء، ج 5، ص 53; چاپ موسسة الرسالة، بیروت; صفوة الصفوة، جزء 4، ص 63; قاموس الرجال، ج 8، ص 491; چاپ جامعه مدرسین; قرب الاسناد، ص 286، چاپ موسسه اسلامی کوشانپور، به تحقیق احمد صادقی اردستانی; طبقات الکبری، ج 5، ص 185، دار بیروت للطباعة و النشر .

2 . نهج البلاغه، خطبه 68، نامه 35، حکمت 325; منتخب التواریخ، ص 152 .

3 . وفیات الاعیان، ج 4، ص 59; اعیان الشیعه، ج 8، ص 446 .

4 . رجال طوسی، ص 100 .

5 . همان، ص 133 .

6 . اصول کافی، ج 1، ص 472; مرآة العقول، ج 6، ص 27 «… کانوا من ثقات علی بن الحسین (ع)» .

7 . قرب الاسناد، ص 286 .

8 . قاموس الرجال، ج 8، ص 492 .

9 . مجالس المؤمنین، ج 1، ص 335 .

10 . مرآة العقول، ج 6، ص 27 .

11 . تنقیح المقال، ج 2، ص 23، باب القاسم .

12 . قاموس الرجال، ج 8، ص 493 .

13 . موسوعة الفقهاء، ج 1، ص 489 .

14 . طبقات الکبری، ابن سعد، ج 5، ص 185 .

15 . کتاب الثقات، ج 5، ص 302 .

16 . حلیة الاولیاء، ج 2، ص 183 .

17 . سیر اعلام النبلاء، ج 5، ص 53 .

18 . کتاب الثقات، ج 5، ص 303 .

19 . طبقات الکبری، ج 5، ص 185; وفیات الاعیان، ج 4، ص 59 .

20 . اصول کافی، ج 1، ص 472 . «کانت امی ممن آمنت و اتقت و احسنت والله یحب المحسنین » .

21 . حلیة الاولیاء، ج 2، ص 183 .

22 . طبقات الکبری، ج 5، ص 186 .

23 . تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج 23، ص 428 .

24 . قاموس الرجال، ج 8، ص 494 .

25 . طبقات الکبری، ج 5، ص 185 .

26 . حلیة الاولیاء، ج 2، ص 185 .

27 . همان .

28 . وفیات الاعیان، ج 4، ص 184 .

منبع: فرهنگ كوثر،بهار 1382، شماره 57

 

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=17946

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب