همانطوري كه اسلام مكتب عشق و احساس است، مكتب عقل و استدلال نيز هست. واژههايي از قبيل فرقان، برهان، جادلهم، بلاغ، حكمت، علم، تهل، فؤاد، يقين و … مبيّن عنايت قرآن كريم به مقوله مفاهمه و مناظره ميباشد. يكي از بهترين روشهاي تبليغ و جملزدايي مناظره و جدل ميباشد كه به خصوص در حوزههاي علميه مورد توجه بوده است. بحث و گفتگو راههاي ارزنده و آموزنده براي وادار كردن مردم به درك كردن بوده و مناظرهكنندگان را قوي ميسازد.
علامه محمدرضا مظفر، جدل يا مناظره را چنين تعريف كرده است: «جدل صناعتي است علمي كه انسان با آن ميتواند بر حسب امكان، با استفاده از مقدمات مسلم (و مورد قبول خصم) براي اثبات هر مطلوبي كه ميخواهد و دفاع از هر مطلوبي كه در نظر دارد، دليل اقامه كند، به گونهاي كه نقضي بر وي وارد نشود».1
در مقدمه كتاب «مناظرة امام صادق(عليهالسلام) با ماديگرايان» آمده است: شخصي پرسيد: يابن رسولالله … جدال غيراحسن چگونه است؟ حضرت فرمود: جدال غيراحسن آن است كه با كسي كه باطل است، مناظره كني و او بر تو دليل باطلي بياورد و تو نتواني با برهان و حجتي كه خدا قرار داده آن را رد كني، بلكه حرفهاي او را تكرار كني، يا آنكه دليل صحيح او را انكار نمايي. چون ميترسي كه او با اين دليل بر تو حجتي و برهاني داشته و استفاده كند. اين روش بر پيروان ما حرام است، زيرا باعث فتنه و سستي برادران مذهبي و كمك به مبطلين ميگردد.
مسلمانها با براهين محكم الهي كه دارند بايد خود را آماده مناظره با مخالفين سازند.
دوري از توهين، استفاده از علم و عقل، استماع سخن خصم، بحث به تناسب سطح علمي طرف و برخورد ملايم با طرف، تا جاييكه به ملحد مصري فرمود: اي برادر اهل مصر،2 از ويژگيهاي مناظره و سيره امام صادق(عليهالسلام) بوده است و يكي از مصاديق عصمت و طهارت ائمه بزرگوار ما(عليهمالسلام)، در مقام مناظره و مذاكره با ديگران بوده و هيچ خطا و شكستي در مورد آنان روايت نشده، بلكه هميشه فاتح و غالب اين عرصهها نيز بودهاند. از علي(عليهالسلام) پرسيدند: چرا هميشه در مناظره و گفتوگو برنده ميباشي؟ فرمود: «از زبان طرف عليه خودش استفاده ميكنم».
مناظرات ائمه بزرگوار(عليهمالسلام)، براي هميشه معتبر و ماندگار بوده و بخش قابل توجه از بينشهاي فلسفي و كلامي ما مبتني بر آن ميباشد. اين مناظرات گوياي اعجاز علمي پيشوايان اسلام است. استاد شهيد مطهري(قدسسره) كه خود نماد آزادانديشي بوده در مقدمه اصول فلسفه و روش رئاليزم مينويسد: «در نهجالبلاغه، كافي و توحيد صدوق و مباحثات حضرت رضا(عليهالسلام) با اهل اديان و اصحاب مقالات بحثهاي طولاني صورت گرفته. در همة اين مباحث نه به شكل القا يك سلسله مسائل تعبدي، بلكه به صورت القاي يك سلسله بيانات استدلالي روشنگر و ترتيب صغرا و كبراي منطقي بحث شده است. در سيره رسول اكرم(صلياللهعليهوآلهوسلم) و خاندانش هرگز به جوابهاي تحكمآميز و آمرانه برنخورده و در هيچ مورد سؤال را محكوم نكرده و بدعت نشمرده و جملة «السؤال بدعة» را كه نشانه ضعف است، شعار خود قرار نداده است».3
مناظره آزمايشي است براي عقل و منطق اشخاص. امام صادق(عليهالسلام) ميفرمايد: «عقلهاي مردم را از سخناني كه فيالبدايه ميگويند بشناسيد». به همين علت است كه مشاوران رهبران ضعيف، به آنان توصيه ميكنند كه از ايراد سخنراني و اظهارنظر بپرهيزند. اين در حالي است كه امامان معصوم(عليهمالسلام) و پيروانشان هميشه آماده بحث و مناظره بوده و اين دشمنانشان بودند كه از مواجهه با آنان ابا ميورزيدند و يا منفعل ميشدند.
مرحوم سيداحمد خميني(قدسسره) از قول امام بزرگوار نقل ميكرد كه پاسخهاي آيتالله خامنهاي به پرسشهاي خبرنگاران را تحسين نموده و آن را تأييد ميفرمود. مقام معظم رهبري در كتاب «پيشواي صادق» ذيل عنوان مجادلات كلامي و ادبي مينويسد: «مدرك قابل ملاحظه ديگر براي مشخص كردن نقطه نظر ائمه(عليهمالسلام) و شيعه در دعوت و تبليغ امامت، مباحثات و مجادلاتي است كه ميان آنان و رقباي سياسيشان (بنياميه و بنيعباس) جريان داشته». اين مباحثات كلامي و مذهبي به زبان شعر هم صورت گرفته كه هدف از تبليغات شيعه در زمينه امامت، آن بوده كه حق امامت را براي امامان اهلبيت(عليهمالسلام) اثبات كند. اين اشعار شعراي شيعي و همچنين شعراي عباسي نمايشگري از نقطه نظر آن حضرت مينمايد. مثلاً شاعر طرفدار بنيعباس براي اينكه خلافت را حق مشروع اين خاندان وانمود كند آنان را به پيامبر(صلياللهعليهوآلهوسلم) متصل ساخته و چنين استدلال ميكرد كه چون در ارث، با بودن عموها، نوبت به دخترزادگان نميرسد، پس ميراث حكومت پيامبر(صلياللهعليهوآلهوسلم) متعلق به عمويش عباس و پس از او حق فرزندان عباس است.
انّي يكون وليس ذاك بكائن
لبني البنات وراثة الاعمام
يعني: چگونه ممكن است و اين هرگز شدني نيست كه دخترزادگان، ميراث عموها را مالك شوند. اين شعر را شاعر علوي جعفربنعثمان طائي چنين پاسخ داد:
بنت، نصف كامل من مال
ترث والعمّ متروك بغير سمام
يعني: دختر يك نيمه كامل از مال شخصي را ارث ميبرد؛ در حاليكه عمو را هيچ سهمي از ارث نيست.
براي اهلتتبع صدها نمونه از اين نوع محاوره و مناظرههاي سياسي در قرن دوم هجري به زبان شعر وجود داشته و ميتوان گفت شعر و ادب شيعي در دوران ائمه(عليهمالسلام) عمدتاً به استدلال و بحث سياسي و كلامي ميپرداخت و از خيالبافيهاي رايج در مديحههاي فارسي روزگار ما اثري در آن نبود.4
شاگردان و پيروان امام صادق(عليهالسلام) از اينگونه حماسههاي علمي و منطقي زياد آفريدهاند. در مناقب ابنشهر آشوب آمده است: «روزي ابوعبيدة معتزلي به هشامبنحكم گفت: دليل بر صحت عقيده ما و بطلان عقيدة شما اين است كه جمعيت ما بسيار و جمعيت شما كم است، با اين كه اولاد علي بسيارند. هشام گفت: تو به ما طعنه نميزني، بلكه به نوح پيامبر(عليهالسلام) طعنه ميزني كه نهصد و پنجاه سال شب و روز مردم را به سوي نجات دعوت كرد و ايمان نياوردند به او مگر اندكي و تمام آن مردم هلاك شدند».5
امام صادق(عليهالسلام) را اولين استاد دانستهاند كه سنت مباحثه را بين شاگرد و استاد و بين شاگردان معمول ساخت. اين روش تدريس و تعليم، بعد از امام صادق(عليهالسلام) در مجامع و مدارس اسلامي به خصوص شيعي ادامه پيدا كرد. در كتاب مغز متفكر جهان شيعه كه توسط جمع وسيعي از علماي جهان غرب در فرانسه به چاپ رسيد، آمده است: «آزادي بحث در مسائل مذهبي از زماني شروع شد كه امام صادق(عليهالسلام) فرهنگي شيعي را به وجود آوردند. در محضر درس امام صادق(عليهالسلام) هر شاگردي ميتوانست به استاد خود ايراد بگيرد و نظر استاد را رد كند. يعني امام نظر خود را به شاگردان تحميل نميكرد».6
ملحدين و مخالفين بارها نزد امام صادق(عليهالسلام) آمده و به رد مباني اسلامي ميپرداختند. مناظرات امام با ابنابيالعوجا و ابنراوندي و … شهرت تاريخي دارد. بعد از يكي از اين مناظرات از ابنابيالعوجا پرسيدند كه بحث با جعفر را چگونه يافتي؟ گفت: «من با كسي به مناظره پرداختم كه پدرش سرِ عرب را تراشيد». (يعني در اثر نفوذ تعليمات پيامبر اكرم(صلياللهعليهوآلهوسلم) در مراسم حج، عرب مسلمان بايد حلق كند؛ يعني سر خود را بتراشد). روزي ابنابيالعوجا مناسك حج را مورد تمسخر قرار داد و باطل شمرد. امام صادق(عليهالسلام) فرمود: «اگر حقيقت همان باشد كه تو ميگويي ما و شما نجات و رستگاري يافتيم و اگر حقيقت چنان باشد كه ما ميگوييم، ما رستگاري و شما ضلالت و هلاكت را يافتيد». ناگهان ابنابيالعوجا به اطرافيانش گفت: قلبم را درد گرفت، مرا از اينجا بازگردانيد. وقتي او را بازگردانيدند، مُرد.7
در سيره حكيمانه امام صادق(عليهالسلام) همانطوري كه بحث آزاد ستايش شده است، لجامگسيختگي و زيادهروي در گفتوگو نيز نكوهش شده است. امام(عليهالسلام) ميفرمايد: «اگر بندگان وقتي نميدانند توقف كنند (و اظهار نظر نمايند)، آنچه را كه درك نكردهاند انكار نميكنند، كافر نميشوند ـ كسي كه به تمام پرسشها جواب ميدهد، ديوانه است ـ نادان يا در حال افراط است يا در حال تفريط».
يكي از مشخصات ديگر مناظرات امام صادق(عليهالسلام) عدم اصرار بر تغيير عقيده طرف گفتوگو ميباشد. اين منش و روش نشاندهندة آزادانديشي و عدم استبداد بوده و اصل را بر روشنگري قرار ميدهد و نه نتيجهگيري. به رسولان ابلاغ باشد و بس. امام به تبيين و تبليغ حقايق پرداخته و مخالف تحميل عقيده بود. در اصول كافي از قول امام صادق(عليهالسلام) آمده است: «دينداري خود را به حساب خدا بگذاريد و نه به حساب مردم. با مردم درباره دين ستيزه نكنيد؛ زيرا ستيزه (مخاصمه) دل را بيمار ميكند. خدا هم به پيغمبر خود(صلياللهعليهوآلهوسلم) فرمود: (آيه 57 سوره قصص) به راستي تو به حق نرساني هر كه را دوست داري، ولي خدا است كه هر كه را خواهد هدايت كند و به حق رساند. مردم را وانهيد، اين مردم از دهان مردم دين را ياد گرفتند و شما از رسول خدا(صلياللهعليهوآلهوسلم) ياد گرفتيد، من شنيدم كه پدرم ميفرمود: به راستي خدا چون در سرنوشت بندهاي ثابت كرده كه وارد اين مذهب شود از پرندهاي كه به آشيانة خود نشست، بدان شتابندهتر است».8
مولوي ميفرمايد:
گفت پيغمبر كه اي مرد جري
هان مكن با هيچ مخلوق مري
در رهنمودهاي ديني ستيزهجويي با تمام مخلوقات منع شده است.
متأسفانه گاهي تعدادي از شيعيان به شكل تند و توهينآميز صحبت نموده و يا در عكسالعمل به روشهاي زننده، مقابله به مثل مينمايند. اين در حالي است كه در روايت داريم كه پيامبر اكرم(صلياللهعليهوآلهوسلم) ميفرمايد: «بنده به كمال ايمان نميرسد مگر اينكه مراء و ستيزهجويي را ترك كند، ولو حق با او باشد».9
در روايات داريم كه «به رهبران اقوام توهين نكنيد». البته كه نقد و ارزيابي شخصيتها و جريانات امري جدا بوده و هر اظهار نظر مستدل و مستند كه جميع جهات را در نظر دارد توهين نيست. مسلماً ما مسئول دفاع از عوام شيعه نبوده و اين امامان بزرگوار ما هستند كه ميتوانند مبناي قضاوت قرار گيرند. از جانب ديگر، طرف بحث هم بايد توجه داشته باشد كه «در اثر تصادم افكار است كه برق حقيقت بيرون جهيده» و به قول سعدي «شفا بايدت داروي تلخ توش».
با همة اين ملاحظات:
ابدا نيست مرا جنگ و نزاع
با بزرگان سخن يا با او
براي يك مؤمن مناظره كه در برگيرنده ابراز نظر به منظور توضيح و دفاع از نظريات خود و اعمال نفوذ منطقي و متعادل در نظريات طرف مقابل ميباشد. مؤمن اثبات حقيقت را وجه همت خود قرار ميدهد و نه اثبات ادعا را. چه بسا كه در طول يك مناظره از نظر قبلي خود برگشته و موافق خصم شود. به قول رسول اكرم(صلياللهعليهوآلهوسلم): «صبح و شام بر مؤمن نميگذرد مگر اينكه در خود گمان خطا ببرد».
ما نگوييم بدو ميل به ناحق نكنيم
جامه كس سيه و دلق خود را ازرق نكنيم
رقم مغلطه بر دفتر دانش نزنيم
سر حق بر ورق شعبده ملحق نكنيم
آسمان كشتي ارباب هنر ميشكند
تكيه آن به كه بدين بحر معلق نكنيم
گر بدي گفت حسودي و رفيقي رنجيد
گو تو خوش باش كه ما گوش به احمق نكنيم
حافظ ار خصم خطا گفت نگيريم بر او
ور بحق گفت جدل با سخن حق نكنيم
به نظر ميرسد كه سنت مناظره با تمامي اهميتي كه در قرآن و سنت دارد اخيراً در مجامع حوزوي كمرنگ شده است. به قول استاد محسن غرويان: «جاي بسي تأسف است كه در حوزههاي علميه چنانكه بايد و شايد به كسب مهارتهاي لازم در آداب سخن گفتن، استدلال و مناظره اهتمام نميشود. مگر نه اين است كه سلاح اصلي ما در دفاع از دين دو چيز است: قلم و بيان. «بگو برهانتان را بياوريد». (قرآن كريم) ولي همه اهل برهان نبوده و چه بسيار مكتبداراني كه با جدل و مغالطه بهتر و بيشتر كار خود را پيش ميبرند تا برهان متين و استدلال مفيد يقين. اينجاست كه ضرورت فراگيري و تسلط بر آداب جدل، سفسطه و مغالطه نيز آشكار ميشود».10
ضمن اميدواري به ارتقاي سطح مناظره و مفاهمه توسط مسئولين بزرگوار حوزه، پيشنهاد ميگردد كه طلاب عزيز كه تا اكنون از كتابهاي خاص در مورد مناظره استفاده نكردهاند، از اين آثار استفاده نمايند:
مناظره امام صادق(عليهالسلام) با ماديگرايان، از سيدعلياكبر صداقت؛ بحث آزاد در اسلام، به قلم محمد محمديريشهري؛ المراجعات، شرفالدين عاملي؛ شبهاي پيشاور، محمدسلطانالواعظين شيرازي؛ مناظرات شيخ مفيد؛ عيون اخبار الرضا؛ مناظره آيتالله مصباحيزدي و حجتالاسلام و المسلمين حجتيكرماني، چاپ سروش؛ مناظره دكتر و پسر، شهيدعبدالكريم هاشمينژاد؛ مناظرات شهيد دكتر بهشتي و آيتالله مصباح با سران حزب كمونيست توده كه به شكل تصويري و نوشتاري عرضه شده است؛ مناظره دو عالم اهلسنت (اسكافي و جاحظ) پيرامون برتري علي(عليهالسلام)، حسين طيبيان؛ يك مناظره علمي در پاسخ علامه قاضيخفري، حجتالاسلام و المسلمين شيخ محمدصادق نجمي؛ مناظره با دانشمندان، آيتالله سيدعليعلمالهدي؛ ترجمه مكالمات حضرت رضا(عليهالسلام) با ملل و مذاهب مختلف، مترجم حسن شمسگيلاني.
تقويت گفتاري در زمينه مناظره و جدل متضمن موفقيت فردي و اجتماعي و مادي و معنوي بوده و تأمينكننده امنيت و بهجت است. پيامبر اكرم(صلياللهعليهوآلهوسلم) ميفرمايد: همانطوري كه مرا با شمشيرهايتان ياري ميكنيد با زبانهايتان نيز ياري كنيد. علي(عليهالسلام) ميفرمايد: بسا سخن كه بُرش آن از يورش بيشتر است. امام صادق(عليهالسلام) ميفرمايد: كسي كه گفتار خود را از جمله كردار خود نميداند، از جمله شيعيان ما نيست.
اين مطلب را با كلام الهي سوره فصلت آيات 35 ـ 33 به پايان ميرسانيم:
«و كسي است خوشگفتارتر از آن كس كه به سوي خدا دعوت كند و كار نيك نمايد و گويد: «من ]در برابر خدا[ از تسليم شدگانم»؟ و نيكي با بدي يكسان نيست. ]بدي را[ به آنچه خود بهتر است دفع كن؛ آنگاه كسي كه ميان تو و او دشمني است، گويي دوستي يكدل ميگردد و اين ]خصلت[ را جز كساني كه شكيبا بودهاند، نمييابند و آن را جز بهره بزرگ، نخواهد يافت».
پينوشتها:
1. منطق، علامه مظفر، ج2، ص201.
2. مناظره امام صادق(عليهالسلام) با ماديگرايان، سيدعلياكبر صداقت، ص9.
3. اصول فلسفه در روش رئاليزم، ج5، ص15و20.
4. پيشواي صادق، آيتالله سيدعلي خامنهاي، ص83و84.
5. مناقب ابنشهرآشوب، ج1، ص270.
6. مغز متفكر جهان شيعه، مجموعه مقالات دانشمندان غرب و امام موسي صدر پيرامون نظريات علمي امام جعفر صادق(عليهالسلام)، ترجمه دكتر ذبيحالله منصوري، ص136و146.
7. اصول كافي، ج1، ص61.
8. اصول كافي، ج1، ص475، با ترجمه و شرح آيتالله شيخ محمدباقر كمرهاي.
9. معراج السعادة، ملااحمد نراقي، ص532 ـ 529.
10. آموزش منطق، محسن غرويان، ص143 ـ 141.
منبع: ماهنامه آفاق شماره15
احمدزكي حسيني / رشتة فلسفه و عرفان / استراليا