دوشنبه, 3 دی , 1403 برابر با Monday, 23 December , 2024
جستجو

دختر پیامبر(ص)؛ مروری بر احوالات حضرت صدیقه طاهره(س) بعد از رحلت رسول اکرم(ص(

محمدعلی جاودان

قم: انتشارات علامه عسکری

چاپ اول: تابستان ۱۳۹۱

 

حجت الاسلام محمدعلی جاودان که خود از شاگردان علامه سید مرتضی عسکری رحمة الله علیه است این کتاب را بر اساس درس های استادش در ۱۴۴صفحه تنظیم کرده است. این کتاب در ابتدا به مقابله حضرت زهرا (س) با وضع پدید آمده پس از رحلت رسول خدا (ص) و بازگشت به جاهلیت پرداخته است و سپس به تفصیل از خاکسپاری و مدفن یادگار پیامبر (ص) بحث کرده است. این کتاب از دو فصل تشکیل شده است. در فصل اول در حجم حدود ۵۰صفحه با استناد به منابع متقدم روایی و تاریخی اهل تسنن و به شیوه جدلی و احتجاجی درباره ماجرای سقیفه و تبعات آن بحث شده و در ادامه این فصل یعنی تا صفحه ۹۹با تطبیق منابع شیعه و سنی به رسالت فاطمی در این دوره، غصب فدک و بیماری، رحلت و خاکسپاری حضرت زهرا (س) پرداخته شده است. در فصل دوم علاوه بر مباحثی درباره خانه و مسجد پیامبر (ص) در مدینه، خانه حضرت زهرا (س)، خانه عقیل (که همان مدفن حضرت فاطمه بنت اسد (رض) و عباس عموی پیامبر (ص) و چهار امام معصوم (ع) است) و قبرستان بقیع، گزارش های منابع اهل تسنن و برخی منابع شیعی درباره دفن حضرت زهرا (س) در بقیع در محلی که شیعه آن را قبر فاطمه بنت اسد می داند مورد بررسی و نقد سندی و متنی قرار گرفته و در انتها از این نظر که آن حضرت در خانه خود دفن شده با استناد به روایات منقول از اهل بیت (ع) در کتب متقدم شیعی دفاع و دیگر احتمالات رد شده است.

باب بیت الزهرا س

مؤلف در تدوین مباحث خود از منابع متعدد و متنوعی سود برده است. از محاسن کار وی ارجاع خواننده به تحقیقات دیگر صاحب نظران برای مطالعه بیشتر است. البته شیوه ارجاع دهی چندان مناسب نیست زیرا یک دست نیست؛ گاهی نام مؤلف و نام اثر در پاورقی آمده و گاهی یکی از این دو. مشخصات کتابشناسی هم گاهی ارائه شده و گاهی نه و کتاب هم فاقد فهرست منابع (کتابنامه) است. ترتیب تاریخی ارجاعات نیز در پاورقی ها رعایت نشده است (برای نمونه نک. ص ۳۳پاورقی ۳و ص ۶۰پاورقی ۴و ص ۶۱پاورقی ۲). از دیگر اشکالات کتاب این که برخی اعلام و اسامی و اماکن غیر مشهور اعراب گذاری شده اما برخی از آن ها نه (نک. ص ۱۸). برخی اعراب گذاری ها هم غلط است مثلا نام بت مشهور عرب را مُنات نوشته (ص ۱۷) در حالی که این ضبط غلط است و صحیح آن مَناة است که در قرآن کریم هم آمده است (نجم/۲۰). قبیله بَجِیله (نک. کتاب النسب، ابی عبید قاسم بن سلام، تحقیق مریم محمد خیر الحرع، [بیروت]: دار الفکر، ۱۴۱۰، ص ۳۱۰) را نیز به اشتباه بُجَیله ضبط کرده است (ص ۱۸).

مؤلف در صفحات ۳۲تا ۳۶کتاب خود به ماجرای حمله به خانه حضرت زهرا (س) پرداخته و شواهدی در تایید آن از منابع اهل تسنن نقل کرده است به ویژه اعتراف ابوبکر به انجام این کار در زمان وفات که در منابع متعددی نقل شده است. یکی از منابع مورد استناد مؤلف الامامة والسیاسة است که به درستی آن را منسوب به ابن قتیبه دانسته زیرا نسبت این کتاب به ابن قتیبه صحیح نیست (نک. «شخصیت و آثار ابن قتیبه دینوری»، علی سالاری شادی، تاریخ اسلام، ش ۱۵، پاییز ۱۳۸۲، ص ۶۶ –۶۹).

مؤلف در صفحه ۵۵از کتاب خود درباره یکی از مشکلات اصلی برای پژوهش درباره زندگانی حضرت زهرا (س) پس از رحلت رسول خدا (ص) می نویسد: «ما …به طور جدی با کمبود منابع و ابهام آنچه در دسترس است، رو به رو هستیم. اگر به تاریخ آن دوران از منظر مورخان رسمی نگاه کنیم، دورانی نسبتا آرام گزارش شده است و مورخان و محدثان توانسته اند. با پنهان کاری، درگیری های جدی و بحران های عمیق آن عصر را مخفی بدارند و این، روی دیگر تاریخ است!». هرچند این نوشته مؤلف اجمالا صحیح است اما در سال های اخیر پژوهش های مناسبی درباره وقایع مربوط به این مقطع از تاریخ اسلام بر اساس منابع کهن صورت گرفته که مؤلف این اثر می توانست مخاطب خود را به آن ها ارجاع دهد. برای نمونه می توان به این کتاب ها اشاره کرد: دانشنامه شهادت حضرت زهرا (س) از علی لباف (تهران: مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، ۱۳۸۸ش) و دراسة و تحلیل حول الهجوم علی بیت فاطمة از عبدالزهراء مهدی (تهران: برگ رضوان، ۱۴۳۴).

مؤلف ضمن نقد سندی یکی از روایات امامیه به بی اعتباری مراسیل ابن ابی عمیر قائل شده است. توضیح وی چنین است که شیخ طوسی که نظریه اعتبار مراسیل ابن ابی عمیر را در عدة الاصول مطرح کرده، در تهذیب الاحکام این نظر خود را رد کرده است. حال آن که شیخ طوسی تهذیب الاحکام را پیش از عدة الاصول نوشته است (نک. سلسله مباحث تاریخ حدیث، احمد پاکتچی، به کوشش یحیی میرحسینی، تهران: انجمن علمی دانشجویی الهیات و مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق (ع)، [بی تا]، ص ۲۴۴، ۲۵۱، ۲۵۵، ۲۵۹ –۲۶۱). پس این دلیل وی قابل پذیرش نیست. دلیل دیگر وی این است که محققان بزرگ زمان ما بی اعتباری مراسیل وی را به اثبات رسانیده اند که مراد وی از این محققان مرحوم آیت الله العظمی خویی و آیت الله العظمی سبحانی است. پیش از این دو بزرگوار، ظاهرا محقق حلی نخستین عالمی است که قائل به بی اعتباری مراسیل ابن ابی عمیر شده است (المعتبر فی شرح المختصر، محقق حلی، چاپ ناصر مکارم شیرازی، قم: مؤسسة سید الشهداء (ع)، ۱۳۶۴ش، ج ۱، ص ۱۶۵) و مؤلف می توانست به نظر محقق حلی استناد و دلایل این نظر قابل توجه خود را برای مخاطب تبیین کند زیرا مشهور بین علمای امامیه اعتبار مراسیل ابن ابی عمیر است (برای نمونه نک. مختلف الشیعة، علامه حلی، قم: مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۸، ج ۵، ص ۱۴۰، ج ۷، ص ۵۰، ج ۸، ص ۳۴۴؛ ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، شهید اول، قم: مؤسسة آل البیت (ع) لاحیاء التراث، ۱۴۱۹، ج ۴، ص ۷۷؛ التعلیقة علی ریاض المسائل، سید عبدالحسین لاری، قم: مؤسسة معارف الاسلامیة، ۱۴۱۸، ص ۱۱۴؛ مصباح الهدی فی شرح عروة الوثقی، محمدتقی آملی، تهران: چاپخانه محمدعلی فردین، ۱۳۸۵، ج ۶، ص ۴۴۳).

 

کتاب از مطالب ضعیف هم خالی نیست. ۲بخش وصیت آخر (ص ۸۰ –۸۲) و سلام ملائک (ص ۸۷ –۸۸) تماما از دلائل الامامة نقل شده است. در واقع این ۲بخش یک روایت از کتاب دلائل الامامه است. برخی از رجال سند این روایت مانند زکریا بن یحیی کوفی و ابن ابی زائدة و پدرش شناخته شده نیستند. به علاوه کتاب دلائل الامامة از اضعف آثار روایی امامیه است (نک. معرفی و نقد منابع عاشورا، سید عبدالله حسینی، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص ۲۸۲ –۲۸۴). این خبر پیش از دلائل الامامة در منابع روایی امامیه نیامده و پس از این کتاب نیز در آثار امامیه اثری از آن نیست تا بحار الانوار (ج ۴۳، ص ۲۰۷ –۲۰۹) علامه مجلسی که آن را از دلائل الامامة نقل کرده است. علاوه بر موارد پیش گفته از دیگر نشانه های ضعف این خبر، استعمال لفظ عزرائیل در لسان حضرت زهرا (س) است. حال آن که این واژه بر خلاف جبرئیل و میکائیل اساسا در زبان عبری وجود ندارد در هیچ یک از متون روایی کهن شیعه و سنی به کار نرفته و به جای آن از واژه ملک الموت استفاده شده (برای نمونه در دعای ۴۲صحیفه سجادیه که دعای پس از ختم قرآن کریم است) که در قرآن کریم هم آمده است (سجده/۱۱). در تفسیر مقاتل بن سلیمان (ج ۳، ص ۲۸) درگذشته ۱۵۰هجری قمری در تفسیر ملک الموت آمده که «یزعمون ان اسمه عزرائیل» یعنی اسم آن را عزرائیل می دانند و قول خود را به هیچ روایتی مستند نکرده است.

/پایان/

منبع: سایت پیشینه.

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=20060

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب