سه شنبه, 13 آذر , 1403 برابر با Tuesday, 3 December , 2024
جستجو

 خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- «هدایایی برای مغرب زمین (غرب، مدیون دانش و فرهنگ اسلامی)» عنوان کتابی است به قلم زیگرید هونکه که با ترجمه علی رضوانی به بازار کتاب آمده است. این کتاب در تلاش است تا خدمات مسلمانان و استفاده اروپاییان از دستاوردهای آنها را در اختیار خوانندگان قرار دهد و مناسبات بین غربیان با مسلمانان از زمان ظهور اسلام تا به امروز را بررسی کند.

 

مترجم در مقدمه خود بر این کتاب نوشته است: «دانشمندان اسلامی، میراث علمی ملل متمدن و بیش از همه یونانی‌ها را که از دستبرد حوادث محفوظ مانده بودند، از دخمه‌های متروک و غبارگرفته دوران باستان بیرون کشیدند و از نابودی حتمی نجات بخشیدند و با تلاش پیگیر و دقیق خود به اصلاح و تکمیل آنها همت گماشتند.

 

چنان‌که مؤلف این کتاب هم اشاره دارد، زمانی که اروپا در سیاهی جهل و تعصب قرون وسطی دست و پا می‌زد، دانشمندانی چون خوارزمی، ابوریحان بیرونی،‌ رازی، ابن‌سینا، خیام، ابن هیثم و ابن‌النّفیس و صدها دانشمند دیگر در دنیای اسلام ظهور کردند و در خدمت آن قرار گرفتند. بعد از تشکیل امپراتوری اسلامی، تمدن‌ها و فرهنگ‌های منطقه‌ای همگی شکل واحدی به نام تمدن و فرهنگ اسلامی را پدید آوردند. بنابراین همه دانشمندان سرزمین‌های اسلامی، خواه ایرانی، عرب و یا از هر قوم دیگری را می‌توان دانشمندان اسلامی دانست، هرچند سهم ایرانی‌ها در میان ملل دیگر در فعالیت‌های علمی،‌ ادبی و هنر بسیار چشمگیرتر است.» (صص ش ــ ض)

 

رضوانی در ادامه نوشته است: «اگر خوارزمی اعداد هندی را در ریاضیات وارد نمی‌کرد، شاید پیشرفت علوم و تکنولوژی به‌ صورتی که امروز وجود دارد، میسر نمی‌شد. امروز می‌دانیم که نخستین بار هیئتی تحت سرپرستی محمد‌ بن‌ موسی،‌ نصف‌النهار را با روشی غیر از روش «اریستارک» و به‌ طور دقیق اندازه‌گیری کرد. ابن‌هیثم اولین بار اظهار داشت که «اجسام در موقع رؤیت نورهایی به چشم می‌فرستند و عدسی چشم، آنها را به شیء تبدیل می‌سازد. او اولین عینک مطالعه را اختراع نمود.» بیرونی می‌گوید: «عامل اصلی به وجود آمدن شب و روز،‌ خورشید نیست؛ این زمین است که به دور محور خورشید می‌گردد و با سیاره‌ها خورشید را دور می‌زند.» او عرض و طول کره زمین را به‌دقت معلوم کرد، شکل‌گیری ماقبل تاریخ دره سند و اقیانوس منجمد شمالی را توضیح داد و وجود یک قاره جدید را پیش‌بینی کرد و وزن مخصوص هجده سنگ و فلز گرانبها را معلوم نمود. … زکریای رازی پیش از تجویز هر داروی جدیدی، آن را روی حیوانات آزمایش می‌کرد،. او خطرات ترکیبات مختلف جیوه را روشن ساخت. ابن‌سینا برای نخستین بار فلج صورت را به سلسله اعصاب نسبت داده و واگیری سیاه‌زخم را نیز اعلام داشت.» (صص ص ــ ض)

 

مسلمانان چگونه به غربیان تمدن دادند؟

فصل نخست این کتاب هفت‌فصلی، به نیازهای روزمره، نام‌های عربی در فرهنگ غرب، نیاز غرب به بازرگانی با ملل جهان و نقش ونیز به عنوان بازکننده درهای روابط غربیان و مسلمانان پرداخته است. در بخشی از این فصل می‌خوانیم:

 

«در سال 751 میلادی برابر با 143 هجری قمری، عرب‌ها، اسرای جنگی چین را در سمرقند سکونت دادند. هنگامی که آنها را برای ایجاد کارگاه‌های فنی و صنعتی آزاد گذاشتند، تعدادی از آنها، آمادگی خود را برای ساختن کارگاه کاغذسازی اعلان داشتند؛ در نتیجه، صنعت فعالی در زمینه کاغذسازی در آن دیار ایجاد گردید. روش تولید کاغذ مرتباً بهبود می‌یافت. از کتان و الیاف پنبه کاغذهای ظریفی به دست می‌آمدند و از همین جا کاغذ به سراسر امپراتوری اسلامی سرازیر گردید و ورود آن به بغداد جشن گرفته شد؛ در حالی که قرن‌ها طول کشید تا مردم غرب از آن استفاده کرده و طرز تهیه آن را یاد بگیرند.» (ص 20)

 

از چرتکه تا لگاریتم

نویسنده این کتاب، فصل دوم را به نوشتن اعداد اختصاص داده است و داستان بازرگانی را که به غربی‌ها ریاضی آموخت، برای خوانندگان شرح داده است. در بخشی از فصل دوم پس از ذکر کتاب‌های اثرگذار خوارزمی در جهان اسلام و غرب آمده است:

 

«خوارزمی به عنوان یک دانشمند اسلامی، تنها اعداد هندی و روش محاسبه با آنها را به اروپاییان نیاموخت. او همچنین به فن جدیدی در محاسبه دست یافت که تا امروز به نام «الگوریتمو» یا «لگاریتم» بر جای مانده است.» (ص 35)

 

مسلمانان و نگاه نقادانه به علوم طبیعی

هونکه در فصل سوم به مبحث علوم طبیعی در میان مسلمانان و نقش دانشمندان اسلامی در این زمینه پرداخته است. او برای خوانندگان کتاب، سیر ستاره‌شناسی، ریاضیات و علم احکام نجوم در بین مسلمانان و ورود این علوم به غرب را شرح داده است.

 

هونکه می‌گوید که مسلمانان با شوق و حرارت زیادی از هر طرف کوشیدند تا از دیگران چیزهایی بیاموزند. بعد از آن که در دارالخلافه‌ها نیاز به دانش بیشتر احساس شد، علم هیئت به‌عنوان یکی از علوم مورد علاقه، طرف توجه قرار گرفت. مسلمانان می‌خواستند مانند «هیپارک» خود مشاهده کنند، بسنجند و محاسبه نمایند، و لذا رصدخانه‌های بزرگی برپا داشتند که معروف‌ترین آنها رصدخانه مأمون در بغداد و دمشق، رصدخانه‌های خلفای فاطمی در مصر ــ مانند العزیز و الحاکم در قاهره ــ، رصدخانه عضدالدوله دیلمی در بغداد، رصدخانه سلطان ملکشاه سلجوقی در نیشابور،‌ رصدخانه مراغه ــ که در زمان هلاکو و به همت نصیرالدین طوسی بنا شد ــ و رصدخانه الغ‌بیک در سمرقند است. وی می‌نویسد:

 

«مسلمانان به عنوان میراث‌دار علوم باستان، همه آنهایی را که در زمینه علوم و دستگاه‌های علمی از پیشینیان به دست آوردند، به همان صورت اولیه حفظ نکردند و نخواستند که بدون چون و چرا و دربست، نظرات پیشینیان را موبه‌مو اجرا نمایند. دلیلش هم این است که دانشمندان اسلامی از وابستگی و فشار دور بودند و به همین جهت به نوشته‌های ارسطو و بطلمیوس نیز با نظر انتقاد می‌نگریستند …» (صص 78 ــ 79)

 

پیشرفت علوم پزشکی و بیمارستان‌های شگفت‌آور

پزشکی و داروسازی، کشف گردش خون، کتاب‌های تاریخ‌ساز و دیگر دستاوردهای مسلمانان در پزشکی، گیاه‌شناسی و شیمی در مقایسه با وضعیت عقب‌مانده غرب، از جمله مطالبی است که نویسنده در فصل چهارم کتاب خود به آن پرداخته است. در توصیف برخی شگفتی‌های پیشرفت علوم بیمارستانی در میان مسلمانان در این کتاب آمده است:

 

«در اینجا به نامه‌ای می‌پردازیم که بیماری درباره وضعیت بیمارستانی که در آن بستری بود، به پدرش نوشته است:

«پدر عزیز، پرسیدی که لازم است برایت پول بیاورم؟ هنگامی که از بیمارستان مرخص شوم به من لباس نو و پنج سکه طلا می‌دهند تا مجبور نشوم بلافاصله کار کنم. بنابراین لازم نیست که از گله‌ات دامی را به خاطر من بفروشی، ولی اگر می‌خواهی مرا پیدا کنی باید هرچه زودتر بیایی. من در بخش شکسته‌بندی، کنار سالن جراحی بستری هستم. اگر از درب بزرگ وارد شوی، باید از قسمت جنوبی سالن خارجی بگذری. در آنجا درمانگاهی هست که مرا بعد از پرت شدن به آنجا بردند. در آنجا بیمار در آغاز توسط دستیارها و دانشجویان معاینه می‌شود. هر کسی که نیاز به بستری شدن نداشته باشد، نسخه‌ای می‌گیرد و داروهای نسخه را هم می‌تواند از داروخانه بیمارستان تهیه نماید. نام من پس از معاینه، در دفتر، ثبت و سپس به رئیس پزشکان معرفی شدم. پرستاری مرا به بخش مردان برد و پس از استحمام، با لباس‌های تمیز بیمارستان پوشاند. در قسمت چپ ورودی، کتابخانه‌ای با سالن بزرگ برای مطالعه وجود دارد که در آنجا پزشک استاد به دانشجویان تدریس می‌کند. راهروی سمت چپ به بخش زنان ختم می‌شود. تو بایستی از سمت راست حرکت کنی و از بخش بیماری‌های داخلی و جراحی بگذری.

 

اگر موسیقی یا آوازی را شنیدی، همانجا را نگاه کن، احتمالاً من در آن سالن هستم، در آنجا بهبود یافته‌ها جهت سرگرمی مشغول آواز خواندن و یا مطالعه کتاب‌ها هستند. امروز موقعی که رئیس بیمارستان با دستیار و پرستارش برای ملاقات آمد و مرا معاینه کردند، به پزشک بخش چیزهایی را دیکته کرد که برایم قابل فهم نبود. او به من گفت که فردا می‌توانم از جایم بلند شوم و به‌زودی بیمارستان را ترک کنم. در اینجا همه چیز روشن و تمیز است. رختخواب‌ها نرم، ملافه‌ها از اطلس سفید و رواندازها ظریف و کرک‌دار. در هر اتاق آب جاری هست و شب‌ها هر اتاق به‌طور مستقل گرم می‌شود. گوشت گوسفند و پرندگان تقریباً هر روز در غذا دیده می‌شود. غذای هر بیماری متناسب با سازگاری معده اوست. همسایه من به خاطر اینکه چند روز بیش از اندازه گوشت مرغ بخورد، خود را برای یک هفته به مریضی زد. رئیس بخش پس از آنکه متوجه شد که یک قرص نان و یک مرغ کامل را خورد به بیماری او مشکوک شد و او را از بیمارستان اخراج نمود.» حقایق این نامه برای ما… قابل ستایش است، در حقیقت این نامه از بیمارستانی صحبت می‌کند که هزار سال پیش، در سرزمین‌های اسلامی از هیمالیا تا سلسله جبال پیرنه واقعاً‌ وجود داشته‌اند.» (ص 109 ــ 110)

 

چرا مسلمانان پیشرفت کردند؟

در فصل پنجم، به کلیاتی درباره فرهنگ مسلمانان در مقایسه با فرهنگ غرب پرداخته شده است. «عوامل شکوفایی فرهنگ مسلمانان و شگفتی‌های آنها»، «مغرب‌زمین در وضعیت انحطاط»، «شیفتگی به کتاب و مطالعه»، «هدایایی به مغرب زمین» و «سیسیل، پلی میان شرق و غرب» از جمله عناوین بخش‌هایی از فصل‌ پنجم‌اند. نویسنده در سطوری از این فصل نوشته است:

 

«ایجاد کتابفروشی‌ها نیز مانند داروخانه‌ها از ابتکارات مسلمانان است. کتاب‌فروش‌ها به‌عنوان واسطه فرهنگی و کتاب‌فروشی به‌عنوان مرکز فرهنگی شهر پیش از دوره‌های اسلامی در هیچ جا وجود نداشت. تعداد مغازه‌های کتاب‌فروشان بغداد که در محلی به نام دروازه بصره قرار داشت، به صدها باب می‌رسید. این کتاب‌فروشی‌ها محل رفت و آمد و برخورد همه دانشمندان بغداد و جهان اسلام بودند. در اینجا فلاسفه در کنار شعرا و علمای هیئت برای به‌ دست آوردن نشریات جدید علمی به جست‌وجو می‌پرداختند. طبیب و مورخ برای گردآوری نسخه‌های قدیمی به هر مغازه‌ای سرک می‌کشیدند. کتاب‌فروشی‌ها در عین حال محلی برای قرائت یادداشت‌ها، مباحثات علمی و تبادل افکار دانشمندان بود. یکی از کتاب‌های منتشرشده در سال هزار میلادی «تبادل افکار» نام داشت که محتوای آن را یکصد و شش بحث علمی تشکیل می‌داد. بخشی از این بحث‌ها در خانه یکی از فلاسفه در بازار کتاب‌فروشان انجام گرفته بود.» (ص 230)

 

از جغرافیا و معماری تا شعر و موسیقی

دکتر زیگرید هونکه در فصل‌های ششم و هفتم کتاب خود، به نقش سیسیل و فریدریش دوم در انتقال تمدن اسلام به غرب، انتقال علم جغرافیا و معماری، ساختن بناهای باشکوه با شالوده عربی، انتقال فلسفه مسلمانان به غرب و تولد جهان‌بینی تازه با بهره‌گیری از میراث تمدنی مسلمانان در میان غربیان پرداخته است. او به طور مفصل از چگونگی بهره‌گیری اروپاییان از هنر معماری، شعر، خوانندگی و موسیقی مسلمانان سخن می‌گوید.

 

آشنایی با مؤلف

دکتر زیگرید هونکه (Sigrid Hunke) متولد 1913 در آلمان است. او همراه با «مارتین هایدگر»، «ادوارد اسپرانگر»، «کارل فرید گراف»، «امیل دورکهیم» «لودویک فردیناند کلاوس» و «هرمن مندل» در رشته‌های فلسفه، روانشناسی و علوم دینی به تحصیل پرداخت. در سال 1941 دکترایش را  از دانشکده فلسفه دانشگاه برلین دریافت کرد. پس از چندی ایدئولوگ اصلی «انجمن مذهبی یکتاپرستان آلمان» (DUR) شد.

 

هونکه به سال 1960 دو کتاب پر اهمیت نوشت: کتاب پرشمارگان «خورشید الله بر فراز مغرب زمین» (Allahs Sonne Überdem Abendland) و کتاب «مذهب دیگر اروپائیان» (Europas andere Religion). دو سال زندگی در مراکش و سپس سفرهای دیگر او به چند کشور عربی در سال 1967 دیدگاه او را درباره روابط اروپاییان و مسلمانان شکل داد.

 

وی افزون بر اخذ جوایزی در آلمان و مصر، تنها زن و تنها اروپایی بود که توانست ریاست «انجمن موضوعات مرتبط با اسلام» را بیابد. وی به سال 1999 میلادی درگذشت.

 

«هدایایی برای مغرب‌زمین (غرب، مدیون دانش و فرهنگ اسلامی)» در 416 صفحه، با شمارگان هزار نسخه، به بهای 24 هزار و 800 تومان از سوی انتشارات آشنایی منتشر شده است.

 

برای آشنایی بیشتر با دو اثر ترجمه‌ شده زیگرید هونکه در ایران، می‌توانید بر روی این دو عنوان کلیک کنید:

 

فرهنگ اسلام در اروپا "خورشيد الله بر فراز مغرب زمين"

هدايايي براي مغرب زمين (غرب، مديون دانش و فرهنگ اسلامي)

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=21766

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب