کتاب «افغانستان، جغرافیای بحران» تالیف «صاحبنظر مرادی» در قطع و صفحات زیبا در 364 صفحه از سوی انتشارات «سعید» در کابل منتشر شده است.
در کابل منتشر شد.
افغانستان، جغرافیای بحران به بحرانها، چالشها و بنبستهای سیاسی، فرهنگی، تاریخی و اجتماعی افغانستان پرداخته، این کتاب در یک مقدمه مبسوط، 2 بخش و 7 فصل نگارش یافته است.
مرادی درباره کتاب خود چنین گفت: با نگارش این مجموعه در فکر و اندیشه من حب و بغض خاصی نسبت به هیچ شخصیت و قوم و گروه اجتماعی وجود نداشته و خود را مکلف به توضیح مستند وقایع در کارنامه شاهان، امراء و سرداران افغانستان با نگرش خود آنان نسبت به مسئولیتهای رسمی و دیوانی داشتم.
قبیله از منظر تاریخ
در فصل اول توجه بیشتر بر عناوین تاریخی قبیله و پیدایش قبایل افغانستانی در خراسان بزرگ (افغانستان) مبذول میگردد.
در این دو عنوان بحث مفصلی در مورد ساختارهای قبیلهای از صدراسلام تا خلافت عثمانی صورت گرفته و با مدلل نمودن خواننده از محتوای محدود و تنگ قبیله اندیشی در جهان اسلام، ظهور آن را در خراسان بزرگ توصیف کرده است.
در فصل دوم به تأسیس نظام قبیلهای در افغانستان پرداخته که شامل بازه تاریخی پس از به قدرت رسیدن «احمد شاه ابدالی» تا سلطنت «امیر عبدالرحمن خان» که یکی بانیان سیطره قدرت قبیلهای در خراسان و ایجادکننده این نظام و دولت معاصر بوده، میشود.
در ادامه با برشمردن جنگها و ستیز قبایل «سدوازایی»، «بارکزایی» و «محمد زایی» نویسنده دریافته که 200 سال نخستین حاکمیت قبایل، تاریخ زدوخوردها و ستیز بوده و فرصتی برای سازندگی در قدرت سیاسی پیش نیامده است.
فصل سوم از سلطنت امیرعبدالرحمان خان تا جمهوری محمد داوودخان نام دارد.
مؤلف در این فصل بر اصلاحات و رفورمهای اجتماعی، سیاسی، هویتی و فرهنگی دولتها از جمله دوره امیر حبیب الله خان، شاه امان الله خان، خروج حبیب الله کلکانی، دوره محمد نادرشاه یا احیای مجدد انگلیسها در افغانستان، دولت 40 ساله محمد ظاهرشاه، کودتای سردار محمد داوود و تاسیس نظام جمهوری و واپسین مرحله قدرت خانواده محمدزاییها ضمن حدبخشی یا عقد معاهدات تجزیه خراسان، توافقات مرزی در جنوب (خط دیورند) موافقتنامه «سالسبیری» در شمال و شمال شرق تأکید کرده است.
در فصل چهارم که با عنوان دموکراسی چپ در افغانستان منتشر شده مطالبی چون کودتای ثور (تره کی- امین) مخالفین اسلام گرایان، کودتای ششم جدی 1358، کودتای درون جناحی دکتر نجیب الله، توافقات صلح ژنو، خروج ارتش سرخ از افغانستان و تحولات پس از آن بررسی شده است.
فصل پنجم از دولت مجاهدین تا دموکراسی غربی نام دارد که مطالبی چون: دولت اسلامی مجاهدین افغانستان (چالشهای تفاهم ناپذیر ملی) امارت طالبان (برگشت به قرون وسطی) حامد کرزی (ظاهر دموکراسی، باطن قبیلهای) را در بر دارد.
چالشهای دولت- ملت سازی در افغانستان
فصل ششم به عوامل ناسازگار ساختار دولت-ملت نام دارد، در این فصل عناوینی چون: میانه ما با مفاهیم و شناخت علمی ملت-دولت ملی و اینکه چه زمانی به وجود میآید، هویت ملی، هویت بومی در خفقان زدایش، ویژگیهای هویت ملی (سرزمین مشترک، تاریخ مشترک، تغیر نام محلات تاریخی کشور، مواریث دینی و مذهبی مشترک، زبان و فرهنگ مشترک، حاکمیت مشترک)، بافت اجتماعی- فرهنگی افغانستان و سیاست قبیله گرایی، مسئله اقوام و”اقلیت” و”اکثریت” تخیلی، بحران مرزی، پیامدهای معاهده دیورند، پشتونستان خواهی گنجانیده شدند.
فصل هفتم ذهنیت قبیلهای عنوان گرفته است. در این بخش تفاصیلی چون: استیلای نظام قبیلهای، فراخوانهای آرمانی قبیله گرایان، پیامدهای نظام قبیلهای، قبیله گرایی حصار در بسته در برابر پویایی، قوم، مظهر آرمان سیاسی رهبران، مسئله ملی (بازتاب کنشهای قبیله گرایانه) استراتژی یا راهکار حل دموکراتیک مسئله ملی، ضرورت نوسازی نظام سیاسی، پیش زمینههای تفکر فدرالیسم در افغانستان، دموکراسی فدرال (ضرورتی برای افغانستان)، پیریزی نظام مردم گرا مانعی بر تجزیه افغانستان، حرف پایانی و فهرست منابع پژوهشی آمدند.
در مجموع مؤلف برای توضیح دغدغههای روانی جامعه افغانستان و برنامه هویتزدایی دولتها و گروههای وابسته در این کشور که منجر به پیچیدگی اوضاع شده است، چالشهای افغانستان را به خوبی برشمرده و آنها را در معرض قضاوت خوانندگان و تصمیمگیری اربابان قدرت قرار داده است، تا اگر بخواهند کشوری فارغ از معضلات داشته باشند راهحلهایی مقدور و ممکن است.