جمعه, 7 دی , 1403 برابر با Friday, 27 December , 2024
جستجو

موسوعة الامام عليّ بن أبى طالب فى الكتاب و السنّة و التاريخ،1 با طرحى نو، پردازش ابتكارى و نظمى جديد و كارآمد، سيره علوى و تاريخ حيات كامل ترين انسان و برجسته ترينِ مؤمنان و بزرگ ترين چهره تاريخ اسلام پس از رسول خدا(ص) را در شانزده بخش در اختيار جستجوگران معارف علوى قرار داده است.

اين مجموعه با نزديك به 4500 صفحه در دوازده مجلد، حاوى 6738 متن حديثى و تاريخى با بيش از 30000 نشانى و فراهم آمده کتاب«موسوعة الامام عليّ بن أبى طالب فى الكتاب و السنّة و التاريخ»، تالیف  محمدی ری شهری، سید محمد کاظم طباطبایی و سید محمود طباطبائی نژاد (قم: دارالحديث، 1379ش/1421ق، در 12 جلد) اين كتاب، با عنوان دانش نامه (امام على(ع) در قرآن و حديث و تاريخ) در دوازده جلد در دست ترجمه است كه ترجمه مجلّد چهارم آن، با عنوان سياست نامه امام على(ع) منتشر شده است.تدوين اين مجموعه ـ كه حاصل كار گروهى به روش نوين و با استفاده تركيبى از كتاب و رايانه است ـ، بيش از ده سال به درازا كشيده و افزون بر قرآن كريم و منابع و متون اصلى، از بسيارى از تحقيقات جديد وپژوهش هاى نوين، سود جسته است. مؤلّف اين موسوعه و همكاران وى در مركز تحقيقات دارالحديث، در زمينه كارى خود، با استقصا و تتبّع فراوان، همه منابع تاريخى، تفسيرى و حديثى مربوط به موضوع را بررسى كرده و سپس بهترين متن ها را برگزيده اند. گزينش و عرضه متون ـ آن گونه كه در مقدمه كتابْ گفته شده ـ با توجه به قواعد معمول در فقه الحديث و نقد متون تاريخى صورت گرفته و در مقام ردّ و اثبات نقل قول ها و آراى محدّثان و مورّخان، از تناظر و تعاضد مضمونى متن ها نسبت به يكديگر و نيز سنجش با عقل و قرآن و سنّت، استفاده شده است. از اين رو، تاريخ را از روايات جعلى و متون غير مقبولْ و غير معقول پيراسته و يا با توضيح و تبيين متون دشوار و ديرياب به تنقيح و پالايش و يا پذيرش آنها كمك كرده اند.
مؤلّفان، در عرضه احاديث و براى جلوگيرى از تكرار متون مشابه، از نظامى جديد استفاده و به متن هاى نزديك به متن، تحت عنوان «نحوه» و به متن هاى كم ارتباط تر، با عنوان «راجع» اشاره نموده اند.
دانش نامه امام على(ع)، تنها گردآورى سخنان آن حضرت و متون تاريخى نيست؛ بلكه با شناختى كه از شخصيت و زندگى حضرت، از تولد تا شهادت، و نيز زمان و مكان صدور سخنان گهربار امام على(ع) ارائه مى دهد، اين امكان را براى خواننده فراهم مى آورد تا معناى اصلى و عمق و چرايى مواضع و سخنان امام را دريابد. به عنوان نمونه، به اين پرسش كه چرا امام على(ع) به تعريف از خود و تزكيه نفس مى پردازد، اين گونه پاسخ مى دهد كه: امام، درگير يك جنگ تبليغاتى شديد با معاويه بود و در مقابله با شبهه پراكنى ها و شايعه سازى هاى وى و تنها براى ابراز حقيقت و ايجاد معرفت در پيروان خود و هدايت دشمنانى كه با شخصيت و خصوصيات او بيگانه بودند، گوشه هايى از شخصيت واقعى و فضايل خود را بيان مى كند.
بر اين اساس، بيان هاى سودمند و گاه حجيم كتاب، در جايگاه خود و مرتبط با فصل ها و متون اصلى قرار گرفته اند تا خواننده به تحليلى جامع، همه سويه و مستند برسد. بيشتر اين بيان ها، همچون بسيارى از فصل هاى كتاب، درباره نيازهاى روز و در مقام پاسخگويى به بسيارى از شبهه ها و پرسش هاى جامعه كنونى مسلمانان نوشته شده است، همچون: «بينش سياسى امام»، «اصلاحات علوى»، «روانكاوى خوارج» و نيز «روزگار تنهايى و محنت امام» و «نحوه برخورد ايشان با مخالفان».از ديگر افزوده هاى مهم كتاب مى توان به وجود نُه نقشه در كتابْ اشاره نمود كه زواياى جغرافيايى حوادث را روشن مى كنند و خواننده را با تاريخ مصوّر، آشنا مى سازند. نقشه هاى 1و 2، موقعيت جغرافيايى غدير خم و طريق حجّة الوداع، نقشه 3، قلمرو سياسى حكومت امام على(ع) و نقشه هاى 4، 5 و6، پيكارهاى سه گانه حضرت و خطّ سير دو سپاه امام و معاويه، نقشه 7، غارت هاى سپاه معاويه در مناطق گوناگون عراق و عربستان، و نقشه هاى 8 و 9، محل دقيق مراكز حكومتى كارگزاران خلافت علوى را مى نمايانند.
بخش اول: اُسرة الإمام على(ع)
در بخش اوّل، از نياكان آن حضرتْ سخن گفته شده است و از: محيط رشد و زندگانى خصوصى مولا، شخصيت پدر و مادر آن حضرت، نام ها، كنيه ها، لقب ها، سيرت و صورت، ازدواج، زنان و فرزندان على(ع).
بخش دوم: الإمام على(ع) مع النبيّ(ص)
اين بخش، نشان مى دهد كه مولا دوش به دوش رسول اكرم از آغازين روزهاى بعثت تا هنگام رحلت، براى حاكميت اسلام در جامعه با تمام توان كوشيد و در تمام صحنه ها با رسول اللّه(ص) همراه شد و در تمام دشوارى ها براى رفع بن بست ها پيشتاز بود. اين فصل،نشان مى دهد كه على(ع) در دفاع از دين، گسترش اسلام، حراست از پيامبر و نگهبانى از آيين نوپاى الهى، استوار بود و نستوه، و از هيچ •    كوششى در رساندن اين آيين الهى به مقصد و مقصود، دريغ نورزيد.
بخش سوم: جهود النبيّ(ص) لقيادة عليّ بعده
در اين بخش، نشان داده شده است كه حادثه «غدير»، اوج كوشش مستمر پيامبر در ابلاغ دين بوده است و بر اين نكته تأكيد شده است كه پس از آن نيز پيامبر(ص) از اين مهم، غفلت نورزيد و تا آخرين لحظات عمر، بر آن تأكيد كرد. گو اين كه تدبيرهاى نهايى آن رسول انسانيت و آهنگ آن بزرگوار براى كتابت وصيّت و استوار سازى آنچه بارها در طول سال هاى سال بر آن تأكيد ورزيده بود، به گونه وصيّتى مكتوب، در فضاى غوغا آلود اطرافيان به ثمر نرسيد و نيز اعزام سپاه اُسامه كه تدبيرى ديگر بود در اين زمينه؛ امّا با اين همه، در همين دو جريان نيز پيامبر با گفته ها و اشاره ها حقيقت را عيان ساخت. در اين بخش، از اين سرگذشت، سخن رفته و نكات مهمى براساس اسناد و مدارك استوار فريقين، گزارش شده است.
بخش چهارم: الإمام على(ع) بعد النبى(ص)
در اين بخش سؤال هايى از قبيل علت تحقق نيافتن آنچه رسول خدا(ص) براى آينده رقم زده بود و سكوت امام(ع) بعد از رحلت رسول گرامى اسلام تا حكومت وى پاسخ داده شده است. زمينه ها و علل و ناديده انگاشتن رهنمودهاى پيامبر درباره آينده امّت و رهبرى مولا در اين بخش، بازشناسى شده است و ضمن گزارش سير حوادث پس از پيامبر(ص) و روزگار خلافت عثمان و خيزش مردم عليه او، چگونگى و چرايى مواضع حكيمانه امام حكيمان، تشريح و تبيين شده است.
بخش پنجم: سياسة الإمام على(ع)
در اين بخش، درباره چگونگى رسيدن امام(ع) به زمامدارى، آغاز اصلاحات، مبانى امام(ع) در دگرگونى ها و اصلاحات و بازتاب هاى آن در جامعه به تفصيلْ سخن رفته است. بازشناسى محورى ترين مبانى امام(ع) در اصلاحات در زمينه هاى مختلفِ: فرهنگى، اقتصادى، اجتماعى، قضايى و امنيتى، از جمله بحث هاى مهم اين بخش است. ديدگاه هاى امام(ع) در پيوند با سياست، عوامل استوار سازى حكومت ها، علل و عوامل تزلزل و دگرگونى حكومت ها، چگونگى همكارى دولت ها با هم و… از جمله بحث هاى اين بخش از كتاب است.
بخش ششم: حُروب الإمام على(ع)
در اين بخش، چرايى و چگونگى برآمدن فتنه هايى كه در زمان خلافت على(ع) سر برآوردند و ريشه ها و پى آمدهاى آنها بررسى گرديده است و فتنه هاى ناكثين، قاسطين و مارقين كه به واقعْ بازتاب حركت اصلاحى امام(ع) و موضع اصولى و انعطاف ناپذير آن بزرگوار در برابر حقوق الهى و حقوق مردم و ارزش ها بودند، تبيين و تشريح و گزارش شده اند.گزارش برخى از زواياى فكرى، روحى و مواضع سياسى فتنه انگيزان در اين بخش، از نكات بديع و ناگفته اى برخوردار است، از جمله: بحث از «تعمّق» و تبيين دقيق آن در جريان رويارويى با خوارج نهروان. اين بحث، بدان گونه كه در اين پژوهش آمده است و در پرتو اسناد تاريخى و رهنمودهاى روايى بازشناسى شده است، سخنى است نو و تحليلى بكر و بديع. اين بخش، از جمله آموزنده ترين بخش هاى كتاب است.
بخش هفتم: أيّام المحنة
در بخش هفتم، از سال هاى پايانى حكومت اميرالمؤمنين ـ كه يكسر درگيرى بود و رويارويى آن حضرت با فتنه انگيزان ـ، سخن رفته است. سخنان امام در اين روزگار، آكنده است از سوز و گداز تنهايى، رنج و شكنجه روزگار. در اين زمان، مصر سقوط كرد؛ پاك ترين و كارآمدترين و دليرترين يار وفادارش (مالك اشتر)، شهد شهادت نوشيد و قلب امام را فشرد و جانش را افسرد. اين بخش، گزارش تنهايى امام، مرثيه مظلوميت او، و انعكاس فريادهاى تنهايى آن بزرگوار است. اين بخش، نشان مى دهد كه در اين روزگار، ديگر از آن رويكرد گسترده آغازين، خبرى نبود. مردم از حضور در جبهه ها تن مى زدند و فراخوانى هايِ امام را پاسخ نمى گفتند. گلايه هاى مكرّر امام از مردمان، نشانگر گران جانى، دنيا زدگى و سستى مردمان آن روزگار است.
بخش هشتم: استشهاد الإمام على(ع)
گزارش چگونگى جريان ترور اميرالمؤمنين، سخنان آموزنده و هدايتگرانه امام از هنگام ترور تا لحظه شهادت، موضع سرسخت ترين دشمن امام و سخنان او به هنگام شنيدن خبر شهادت امام(ع)، جريان تجهيز و تدفين امام، اختفايِ قبر امام(ع) و بالأخره اشاره اى به زيارت حضرت و بركات زيارت مرقد مطهر و مضجع منوّر ايشان، از جمله محتويات اين بخش است.
بخش نهم: الآراء حول شخصية الإمام(ع)
در اين بخش، خواننده، شخصيت مولا را از منظر: قرآن، پيامبر(ص)، خودِ امام، زهراى اطهر(س)، اهل بيت(ع)، اصحاب پيامبر، همسران پيامبر و شمارى از برجسته ترين چهره هاى علمى، فرهنگى، سياسى و نيز شاعران، اديبان، و سخنوران و حتى دشمنانش مى نگرد.
بخش دهم: خصائص الإمام على(ع)
اين فصل، خصايل و خصايص زيباى امام على(ع) را در آينه آيات و گزارش هاى تاريخى، در پيش چشم شيفتگان شناخت مولا و تشنگان حق و حقيقتْ قرار مى دهد. ويژگى هاى اعتقادى، اخلاقى، عملى و برجستگى هاى عبادى، سياسى و اجتماعى، و آنچه مربوط به جهاد و جنگ حضرت است، هر يك در فصل هاى جداگانه و به گونه مبسوط آمده اند.همه اين ويژگى ها به احاديث و متون اصيل تاريخى مستندند و هيچ يك جنبه ادعايى و تحليلى ندارند.
بخش يازدهم: علوم الإمام على(ع)
بخش يازدهم به علم حضرتْ اختصاص دارد. در ابن بخش، منزلت علمى حضرت و علوم مختلف ايشان بررسى شده است. در فصل «قبسات من علمه» كه اصلى ترين و بزرگ ترين فصل اين بخش است، گفته ها و خطبه هاى حضرت در علوم گوناگون، دسته بندى شده اند. از اين ميان مى توان به «معرفة اللّه» با همه گستردگى و شمولش، «معرفة خلق اللّه» يا همان «هستى شناسى» با همه بزرگى اش و نيز: روانشناسى و تربيت، جامعه شناسى، اخلاق، تاريخ و ادبيات و شعر، اشاره كرد.
بخش دوازدهم: قضايا الإمام على(ع)
در اين بخش، در چهار فصل، ابعاد داورى هاى امام(ع) نشان داده شده است.در فصل اوّل، از جايگاه داورى مولا سخن رفته است و از اين كه به اقتضاى صريح كلام پيامبر، «أقضى الأمّة» بوده است. نمونه هايى از داورى هاى آن بزرگوار در زمان رسول اللّه(ص)، پس از آن حضرت و روزگار خلافتش گزارش شده كه همه و همه نشانگر گستره دانش، صلابت رفتار، استوارى موضع و حق مدارى آن پاسدار حق و حقيقت در زندگى است.
بخش سيزدهم: آيات الإمام على(ع)
اين بخش، گزارش نمونه هايى است از قدرت معنوى، ولايت تكوينى و جلوه هاى خليفة اللّهى آن امام است؛ اساسى كه خود، جلوه والاى قدرت و عظمت الهى بود. نمونه هايى مانند: اجابت دعوات، سخن گفتن از ناپيداها و ناديده ها (اخبار مَغيبات)، كرامت ها ـ همچون «ردّ الشمس» كه منقبتى است منحصر به فرد و فضيلتى تحيّر آفرين و شگفتى آور ـ، و….
اين بخش، بُعد معنوى شخصيّت امام را در تعامل با گستره هستى، و جايگاه والاى او را در اوج و عروج، و مكانت عظيم او را در نقش «خليفة اللهى» نشان مى دهد.
بخش چهاردهم: حبّ الإمام على(ع)
بخش چهاردهم، به مهرورزى به آن امام پرداخته است. در اين بخش، در كنار تأكيد بر محبّت و بركات آن، مشخّصه هاى دوستداران حقيقى مورد بحث قرار گرفته و فصل ويژه اى هم براى تحذير از غُلو در محبّت امام، گشوده شده است.
بخش پانزدهم: بُغض الإمام على(ع)
در اين بخش، از دشمنى و كينه ورزى با حضرت، بحث شده است و افزون بر اين، عوامل دشمنى با حضرت و زيان هاى اين دشمنى، چهره برخى از بزرگ ترين دشمنان آن حضرت، افشاى ناكامى آنان در پنهان داشتن نور درخشنده على(ع)، و… گزارش و بررسى شده است.
بخش شانزدهم: أصحاب الإمام على(ع) و عُمّاله
با اين بخش، كتاب، پايان مى پذيرد. خواننده پس از مطالعه پانزده بخش از كتاب و دستيابى به آگاهى هاى گسترده اى در ابعاد مختلف حيات سرشار از آموزه هاى بيدارى آفرين و انسان ساز، در اين بخش، با شرح حال و چگونگى شخصيتِ شمارى از اصحاب و كارگزاران مولا(ع) به اجمال، آشنا مى شود.در اين بخش، خواننده از يك سو به آگاهى هاى ارجمندى درباره پرورش يافتگان مكتب على(ع) دست مى يابد و از سوى ديگر، با وقايع حكومت علوى و كمبود نيروهاى كارآمد، درد آشنا و فرمانبُردار، آشنا مى شود و بدين سان تا حدودى راز و رمز پاره اى از نارسايى ها در حكومت علوى را درمى يابد.اين بخش از موسوعه نيز بسى خواندنى است. موضع امام(ع) در برابر اصحاب و كارگزاران، تأمل كردنى و درس گرفتنى است. كتاب، با بخش شانزدهم پايان مى يابد و بدين سان خواننده با انبوهى از آگاهى ها، تحليل ها و گزارش ها درباره مولا على(ع) آشنا مى شود

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=17648

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب