راضي آل ياسين از محققان معاصر كتابي تحليلي و تفصيلي را در موضوع صلح امام حسن عليهالسلام تدوين كرده و رهبر معظم انقلاب اسلامي آيتالله خامنهاي اين اثر را به فارسي برگردانده است.شيخ راضي آل ياسين، فرزند شيخ عبدالحسين بن شيخ باقر از علما و محققان و مورخان نجف بود كه به سال 1314.ق متولد شد و در 15 ذي قعده سال 1372.ق يعني درست سال انتشار كتابش «صلحالحسن» درگذشت. وي پيش از آن نيز کتابي با عنوان «تاريخالكاظميه فيالقديم والحديث» و كتابي با عنوان «اوجالبلاغه» در خطبههاي امام حسن و امام حسين عليهماالسلام تأليف كرد.
به هر روي، براي متن عربي كتاب صلحالحسن در سال 1372ق/1953 توسط استاد بيمانند و انقلابي بزرگ، مرحوم «سيدشرفالدين عاملي» مقدمهاي عالمانه نوشته شد؛ مقدمهاي كه هم شامل اشاراتي دربارة مؤلف و هم مروري بر ديدگاههاي طرح شده در آن دربارة امام حسن مجتبي عليهالسلام بود. اين مقدمه چندان فاضلانه بود كه مترجم فارسي كتاب، با وجود آن ديگر نيازي به شرح و بسط مقدمة خود نديد و همان را با قلم شيواي خود ترجمه كرده و در آغاز كتاب نهاد.
مترجم در مقدمة كوتاه خود اشاره كرده است كه «پيش از ترجمة اين اثر، در فكر تهية نوشتهاي در تحليل موضوع صلح امام حسن عليهالسلام بودم و حتي پارهاي يادداشتهاي لازم را نيز گرد آورده بودم؛ ولي امتيازات فراوان اين كتاب مرا از فكر نخستين بازداشت و به ترجمة اين اثر ارزشمند وادار كرد».
شايد انتخاب يك عنوان افزوده بر نام كتاب، گوياي ذوق ادبي مترجم باشد. «صلحالحسن» به «صلح امام حسن» ترجمه شده و در عين حال عنوان اديبانة ديگري ذيل آن آمده است: «پرشكوهترين نرمش قهرمانانه تاريخ».
روشن است كه كاربرد قلم اديبانه براي شرح حماسههاي نظامي و نبردهاي تند و تيز آسان است، اما در بيان حادثهاي كه به صلح انجاميده، ميبايست تواني دو چندان براي تبيين آن با استفاده از جملات و تعابير بهكار برد. اين كاري است كه هم در متن عربي و هم فارسي به خوبي انجام شده است.
آنچه گفته شد نبايد ما را از اين نكته غافل كند كه نويسنده، محققانه از متون تاريخي بهره گرفته و با رعايت اصول پژوهش، كار بررسي اين مقطع از تاريخ شيعه را به انجام رسانده است. بدون ترديد بايد گفت اين كتاب همچنان اثري ارجمند و محققانه دربارة اين مقطع از تاريخ شيعه بوده و پاسخگوي بيشتر پرسشهايي است كه بسا در اين زمينه در اذهان جوانان و دوستداران تاريخ اهل بيت عليهمالسلام پديد آيد.
مؤلف به موضوعاتي پرداخته كه در كتب مشابه به آنها كمتر توجه شده و موضوع صلح امام حسن عليه السلام و علت و عوامل آن را به خوبي بيان مي كند.
مقدمه علامه شرف¬الدين بر کتاب «صلح امام حسن»
صلح حسن عليهالسلام با معاويه، از دشوارترين حوادثي بود كه امامان اهلبيت پس از رسول اكرم(ص) از ناحيه اين امت بدان دچار شدند.
امام حسن عليهالسلام با اين صلح، آنچنان محنت طاقتفرسايي كشيد كه هيچكس- جز به كمك خدا- قادر بر تحمل آن نيست؛ ليكن او اين آزمايش عظيم را با پايداري و متانت تحمل كرد و سربلند و پيروزمند و دستيافته به هدف خود- يعني مراعات حكم خدا و قرآن و پيامبر و صلاح مسلمانان- از آن بيرون جست… و اين همان هدفي بود كه او براي هر گفتار و عمل بدان نظر داشت و عشق ميورزيد.
آنان كه او را به راحتطلبي و عافيتانديشي متهم كردهاند و هم آندسته از شيعيانش كه تحتتأثير شور و احساس، آرزو بُردهاند كه كاش وي نيز در جهاد با معاويه پايداري ميكرد و از راه شهادت، زندگي مييافت و به پيروزي از همان راهي كه برادرش در روز عاشورا رفت و رسيد، ميرفت و ميرسيد… اين هر دو گروه را در ميزان سنجش فكر و خود، وزن و مقداري نيست.
شگفت آنكه مردم، هنوز درباره اين صلح دچار اشتباه و كجبينياند و كسي نيست كه با بررسي كامل و با استناد به دلايل و شواهد عقلي و نقلي، سيماي اين صلح را روشن سازد.
من بارها در اين صدد بودهام، ولي مشيت حكيمانه خداي عزّوجلّ براين قرار گرفت كه بدين مهم، كسي را كه از همه سزاوارتر و شايستهتر است، برانگيزد… و او فراهمآورنده اين كتاب مبتكرانه صلحالحسن است كه به حق در موضوع خود، سخنآفرين است و گذارنده قضاوت راستين و نماينده مرز حق و باطل.
بر فصول درخشندهاي چند از آن [كتاب] كه نمايشگر فضل مؤلف بزرگوار نيكوكارش بود، واقف آمدم و آنرا بهراستي در كاوشگري و باريكبيني و ميانهروي و هم در قاطعيت بيان و استدلال، ريزهكاري و تتبع و پرهيز و احتياط در نقل گفتارها و رادمنشي در مجادله و احاطه بر چيزهاي مناسب موضوع، در عين رواني اسلوب و انسجام سخن و رسايي در آنجا كه سخن به ايجاز گفته و زيبايي و گيرايي در آنجا كه سخن را به درازا كشانده… درست همانند مؤلف بزرگوارش يافتم.
كتاب، فراهمآمده فكري منظم، مبتكر و قوي است. هماهنگي و پيوستگياش آنرا بهصورت جويباري سرشار و لبريز از اندوختههاي عقلي و نقلي درآورده و به واحدهايي بههم پيوسته و بهنهايت غني و كامل- از همه جهاتي كه با موضوع متناسب است و موجب ارزش تمام- همانند ساخته است. پيراستگياش همراه با جامعيت و روشنياش همراه با عمق و نقد تحليلياش، نقطه مركزي اين مميزات است.
و اما مؤلف اعليالله مقامه؛ خواننده ميتواند خصال برگزيدهاش را در زيباييهاي اين كتاب مشاهده كند و من اگر او را نديدهبودم، بيگمان ميتوانستم چهره او را با الهام از مطالب كتاب، ترسيم كنم.
اينك اين اثر اوست كه او را با چهرهاي باز، سيمايي درخشنده، سخني شيرين، طبعي هموار و آرام، سينهاي گشاده، خويي نرم، ذهني سرشار و دانشي فراوان، اطلاعي وسيع، انشايي زيبا، نكتهسنجي شيرين، كنايهپردازي لطيف، استعارهاي نغز با گفتاري حكمتآموز و منطق و رفتاري دانشآفرين، اخلاقي بهنهايت بزرگوارانه و فطرتي بهنهايت سليم، درياي مواجي از دانش آلمحمد، دانشمندي محقق… داناي اسرار اهلبيت و روشنگر معضلات و شناساي سره از ناسره آن… با اين صفات بارز و سَماتي ديگر، به خواننده بازميشناساند.
… هيچيك از بزرگان دين درمورد اين موضوع مهم، كوششي را كه او در فراهمآوردن اين كتاب منحصربهفرد و بينظير مبذول داشت، بهكار نبرده است؛ و اينك اين كتاب اوست، با اين اوج و سطح بلند كه در كتابخانه اسلام، خلأيي را كه امت اسلامي سخت نيازمند پر شدن آن بود، پر ميكند…»
/پایان/