پنجشنبه, 1 آذر , 1403 برابر با Thursday, 21 November , 2024
جستجو

 

تصویر سکه ولایت عهدی امام رضا علیه السلام

 هفتم رمضان مصادف است با نگاشته شدن منشور ولایتعهدی امام رضا در سال 201 هجری قمری[1] پس از آن که مأمون به خلافت نشست به دلیل عدم اقبال چندان بنی عباس به وی در صدد شد تا از قدرت علویان استفاده کند و اذهان عمومی را به خوب جلب نماید. بدین منظور با توجه به نفوذ امام رضا(ع) در بین علویان و مردم ایشان را علی رغم مخالفتشان و به اجبار[2] از مدینه به مرو فرا خواند.

امام خود می‌دانست که از کنار جدش در مدینه خارج شده و در غربت از دنیا خواهد رفت[3] لذا در این سفر به خراسان هیچیک از افراد خانواده را با خود همراه نکرد و نقل شده که هنگام خروج از مدینه به خانواده‌اش دستور داد تا برایش گریه کنند و به ایشان فرمود دیگر به سوی شما باز نخواهم گشت.[4]

به هر روی امام(ع) را از مدینه و از راه بصره به فارس و از آنجا به خراسان آوردند و با اصرار و فشار و تهدید به قتل، ناچار از پذیرفتن ولایتعهدی کردند.[5] امام نیز شرط کرد که کسی را به کاری نگمارد، کسی را از مقامش عزل نکند، رسم و روشی را نقض نکند و فقط از دور مورد مشورت قرار گیرد.[6] حضرت در پشت ورقه منشور نیز با ذکر مقدمه‌ای سرشار از ایماء و اشاره قبولی خویش را اعلام و متذکر شدند که این امر به انجام نمی‌رسد سپس در کنار همان مکتوب بزرگان و فرماندهان لشکری و کشوری این عهدنامه را گواهی نمودند.[7] در همان مجلس مأمون دختر خویش ام‌حبیب را به عقد امام درآورد و شعار عباسیان را که جامه سیاه بود به جامه سبز که شعار علویان بود تغییر داد. [8]واکنشها نسبت به ولایتعهدی امام در سرزمینهای اسلامی متفاوت بود؛ در مکه مردم بیعت کردند و در مدینه هیچ مخالفتی نشد[9] اما بغداد و برخی شهرهای بزرگ دیگر واکنشی منفی داشتند؛ محله حربیه بغداد برای مخالفت با اقدام مأمون با ابراهیم بن مهدی عباسی بیعت کردند[10] و حاکم بصره اقدام خلیفه را مردود دانسته و آن را به معنی خروج از خاندان عباسی تلقی کرد و از پوشیدن لباس سبز خودداری و برکناری مأمون را اعلان کرد.[11]همانطور که امام(ع) خود پیش بینی کرده بود این امر به سرانجام نرسید و آن امام همام در طوس توسط مأمون مسموم و به شهادت رسید.[12]      


[1] – اربلی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، بیروت، دارالأضواء، ج3، ص 127.

[2] – کلینی، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بی‌تا، ج1، ص 448، عطاردی، مسند الامام الرضا(ع)، مشهد، کنگره جهانی امام رضا(ع)، بی‌تا، ج1، ص64؛

[3] – صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، تهران، اعلمی، بی‌تا، ج2، ص218.

[4] – عیون اخبار الرضا(ع)، ج2، ص219؛ مسعودی، اثبات الوصیه، نجف، بی‌نا، 1374ق، ص302؛ مسند الامام الرضا، ج1، ص 169.

[5] – صدوق، علل الشرایع، نجف، مطبعه الحیدریه، 1385ق، ج1، ص 226-238؛ عیون اخبار الرضا(ع)، ج2، ص 285-289؛ اصفهانی، مقاتل الطالبیین، بیروت، مؤسسه الاعلمی، 1987م، ص 375؛ قندوزی، ینابیع الموده، قم، انتشارات بصیرتی، بی‌تا، ص 284.

[6] – کافی، ج1، ص478؛ شیخ مفید، الارشاد، قم، مؤسسه آل البیت،1413ق، ص 310؛ طبرسی، اعلام الوری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1390ق، ص320؛

[7] – اربلی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج3، ص 128-129.

[8] – طبری، تاریخ طبری، مصر، دارالمعارف، 1960م،ج8، ص566.

[9] – مقاتل الطالبیین، ص 456.

[10] – تاریخ طبری، ج8، ص 554-555؛

[11] – یعقوبی، تاریخ یعقوبی،بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بی‌تا، ج2،‌ ص 402-403

[12] – مقاتل الطالبیین، ص 457-460، ابن طقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیه و الدول الاسلامیه، بیروت، دار صادر، 1966م، ص218.

 

 

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=14616

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب