اهم مطالب:
رابطه حدیث و سیره/ استناد و اعتبار حدیث/ رویکرد دوگانه در برخورد با روایات فقهی و غیرفقهی/ تفاوت نگاه وثوق الصدوری و وثوق السندی.
بیست و سومین نشست سیره پژوهی مقارن با شهادت حضرت امام علی النقی علیه السلام در روز سه شنبه 24 اردیبهشت 1392 به میزبانی گروه تاریخ اسلام مجتمع آموزش عالی امام خمینی (ره) در سالن شهید عارف الحسینی برگزار گردید.
موضوع این نشست که جمعی از تاریخ و سیره پژوهان در آن حضور داشتند، تعامل سیره و حدیث و سخنران آن، حجت الاسلام و المسلمین سید محمد کاظم طباطبایی بود.
ایشان مدیر پژوهشكده علوم و معارف حدیث مؤسسه علمی – فرهنگی دارالحدیث، استادیار دانشکده علوم حدیث، عضو هیات مدیره فصلنامه پژوهشی علوم حدیث و دارای آثار ارزشمندی در زمینه علوم حدیث می باشند.
رابطه حدیث و سیره
وی با بیان این که سنت را قول و فعل و تقریر معصوم تعریف کرده اند و حدیث نیز حکایت از این سه حالت می کند افزود: بنابراین مقدمه، تاریخ و سیره، از نظر حکایت کردن، جزئی از حدیث است؛ به این معنا که مانند حدیث از سنت حکایت می کند و از نظر صدوری، جزئی از سنت می باشد. پس نمی تواند هم جزئی از سنت باشد و هم جزئی از حدیث؛ زیرا هیچ جزئی نمی تواند با کل خود تلاقی داشته باشد.
استناد و اعتبار حدیث
وی استناد و اعتبار حدیث را یکی از موارد تعامل سیره و حدیث عنوان کرد و افزود: اگر بپذیریم که تاریخ و سیره جزئی از حدیث باشد باید قوانین حاکم بر اعتبار حدیث، بر آن نیز حاکم گردد. بر این اساس نمی توان در تاریخ و سیره با تساهل رفتار کرد و به تبع آن باید تمام سخت گیری هایی که در مورد انتساب حدیث اعمال می شود در مورد تاریخ و سیره نیز اجرا گردد.
رویکرد دوگانه در برخورد با روایات فقهی و غیرفقهی
وی با اشاره به این که مشهور فقها سند محور هستند و در بحث فقه، تنها به احادیث معتبر (اعم از صحیح، حسن و موثق) توجه دارند رویکرد عالمان را در حوزه نظری و حوزه عملی متفاوت دانست و گفت: در مباحث نظری، فقها به حدیث از نظر حجیت به عنوان معذر و منجز بودن می نگرند و در حوزه های غیر فقهی معتقدند نیازمند به یقین هستیم (که مقداری سخت است)؛ هرچند اگر اطمینان عرفی را در نظر بگیریم دستمان در این زمینه بازتر است. اما در رویکرد عملی شاهد هستیم که نسبت به گزاره های غیر فقهی، با تساهل بیشتر و ساده انگاری خاصی برخورد می شود. به عنوان مثال در بحث الگوگیری از زندگی ائمه علیهم السلام بزرگانی مانند حضرت آیت الله خویی در تعارض میان یک گزاره صحیح السند و یک گزاره مرسل از کتاب ارشاد شیخ مفید، گزاره مرسل را می پذیرد یا در نمونه دیگری می توان به کتاب نهج البلاغه اشاره کرد که فقها در مباحث فقهی خود استدلال به متون آن را نمی پذیرند اما در مواردی که می خواهند سیره را بیان کنند از این کتاب استفاده می کنند.
حجت الاسلام و المسلمین طباطبایی در توجیه این دوگانگی و راه برون رفت از آن، به دو راه اشاره کرد:
1-یک راه این است که میان حوزه های معرفتی تفاوت قائل شویم و بگوییم با توجه به این که روایات فقهی نیاز ما را برآورده می کنند و تعداد آن ها نیز زیاد است از نظر سندی در مورد آن ها سخت گیری شود و در غیر آن که روایات صحیح السند کمتری در اختیار داریم و کمتر مورد عمل ما قرار می گیرد تساهل کنیم. همچنین با توجه به این که تاریخ بر خلاف فقه، اصول عملیه ندارد تا در صورت نبود روایات معتبر به آن اصول رجوع شود مجبوریم تا سطح توقع خود را نسبت به این گونه پایین بیاوریم. این رویکرد به این دلیل که نظام مندی ندارد قابل دفاع نیست.
2-اما راه دیگری نیز وجود دارد و آن این که بجای این که وثوق سندی ملاک اعتبار باشد به سراغ وثوق صدوری برویم. وثوق صدوری به جمع آوری مجموعه قرائنی گفته می شود که به افزایش یا کاهش اعتماد ما نسبت به صدور این متن یا قول از معصوم یاری می رساند. در این روش، سند ، جزئی از قرائن افزایش یا کاهش اعتماد به خبر است و در کنار آن قرائن دیگری نیز وجود دارد که به چند مورد اشاره می شود:
1-تخصص راوی:
اگر یک راوی مانند معاویة بن عمار که فقیه و صاحب نظر در باب حج می باشد را در نظر بگیریم می توان گفت که با استفاده از روایات او می توان یک باب کامل در حج تدوین کرد. این تخصص باعث می شود که اعتماد در این حوزه معرفتی به چنین شخصی بیشتر باشد. اما نمی توان به صرف وثاقت او، روایات مربوط به تاریخ را از او پذیرفت. به همین جهت است که باید حوزه های تخصصی راوی را مد نظر قرار داد.
2-اعتماد پیشینیان به یک گزارش:
در یک مثال، مرحوم بروجردی در بحث صلاة مسافر که یک روایت صحیح السند با مرسله شیخ مفید معارض است مرسله شیخ مفید را مقدم می دانند؛ زیرا معتقدند عمل مشهور بر آن مترتب است و برای آن اعتبار بالاتری نسبت به روایت صحیح السند قائل هستند.
3-انضباط و سخت گیری راوی:
در کتاب ارشاد شیخ مفید معمولا سندی ارائه نمی شود اما انتخاب روایات توسط شیخ مفید به عنوان عالم بزرگ سده چهارم که سخت گیری مکتب بغداد از او نشأت گرفته باعث اعتماد بالای ما به او می گردد. در مقایسه این کتاب با گزاره های اصول کافی، به نظر می رسد انضباط شیخ مفید بیشتر از شیخ مفید است؛ زیرا تخصص او در این زمینه بیشتر است.
4-روحیات افراد و زاویه دید آن ها:
به عنوان مثال، نگاه ادبی سید رضی، به بیانات امام علی علیه السلام شکل ادبی می دهد. همچنین روحیات تسامح گونه سید رضی می تواند در آوردن گزارش های مختلف می تواند موثر باشد.
5-توجه به مباحث فقه الحدیثی:
فقه الحدیث را می توان به قوانین حاکم بر فهم، درک، نقل و تبیین حدیث اطلاق کرد که در گزاره های تاریخی نیز برقرار است و به فهم صحیح از گزاره های تاریخی کمک شایان توجهی می کند.
6-شناخت فضای صدور حدیث:
با توجه به این که حدیث، یک دوره طولانی 342 ساله را طی کرده است باید هر کدام از دوره های زمانی را بطور جداگانه از منظرهای متفاوت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و … مورد توجه قرار داد. به عبارت دیگر، برای شناخت حدیث، باید فضای صدور آن با عنایت به دوره های مختلفش مورد تدقیق قرار گیرد.
به عنوان مثال، بررسی این شبهه که چرا نگاه حاکم بر نهج البلاغه یک نگاه دنیا گریز است؛ در حالی که در روایات پیامبر صلی الله علیه و آله این نگاه غالب نیست؟ می تواند با بررسی فضای صدور احادیث آن پاسخ داده شود. در یک مقایسه می توان دوره پیامبر صلی الله علیه و آله را دوره ای سخت تصور کرد که بهترین غذای مردم آن زمانه، خرما بوده است و با این نگاه، مباحث دنیاگریز کمتر به چشم می خورد. اما در دوران پایانی حکومت خلیفه دوم یا در دوره عثمان، بدلیل گسترش فتوحات، جامعه فقیر دیروز به جامعه مرفه امروز تبدیل شده و دنیا گرایی به شدت رواج پیدا کرده است که دلیل تبلیغ دنیا گریزی توسط امام علیه السلام روشن می گردد.
تفاوت نگاه وثوق الصدوری و وثوق السندی
سخنران جلسه ، ضمن یادآوری این نکته که ممکن است نگاه وثوق صدوری بدلیل توجه به قرائن مختلف اضافه بر نگاه سند محور، بسیار سخت تر از نگاه سند محور باشد، از تاثیر سلیقه پژوهشگر در قبول یا رد یک گزاره به عنوان آسیب یاد کرد و گفت: در هر صورت با توجه به این که آثار مکتوب و مدونی در این زمینه نداریم، چاره ای نیست و باید نقدها و سلیقه ها منتشر شود تا به تدریج به یک راهکار منظم و منطقی برسیم.
وی در پایان نشست به سوالات حضار پاسخ داد.
سوال: به نظر می رسد کم بودن روایات غیرفقهی یا مورد عمل نبودن آن ها دلیل اصلی کم توجهی به این روایات نباشد بلکه دلیل مهم، تاثیر نگاه عقل محور معتزله بر نگاه محدثین است.
پاسخ: این مورد را قبول ندارم. زیرا به عنوان مثال، شیخ طوسی در کتاب مصباح المتهجد که کتاب دعاست و ارتباطی با عقل گرایی ندارد متونی را بدون سند می آورد که همان را در کتاب التهذیب همراه با سند صحیح ذکر می کند؛ به این معنا که وقتی نگاه فقهی دارد سند می آورد و وقتی نگاه غیر فقهی دارد سندی ذکر نمی کند.
این مساله که چرا دقت سندی در مباحث فقهی بیشتر است نیاز به بحث های دقیق تر و نشست های علمی متعددتری دارد.
سوال: اگر با مبانی تاریخی، حادثه را ثابت کردیم اما از نظر حدیثی خلاف آن را داشته باشیم راه چاره چیست؟
پاسخ: از منظر سند محور، تکلیف مشخص است که باید سند آن بررسی شود. اما از نظر وثوق الصدوری صحت سند یکی از قرائنی است که گزاره حدیثی را تقویت می کند و قرائن دیگری نیز هستند که به کمک تایید یا رد یک گزاره می آیند. همچنین قرائن و باورهای کلامی در تحلیل قضایای تاریخی نقش بسزایی دارند مثلا اگر قائل به عصمت معصومین علیهم السلام شدید دیگر درگیری میان آن ها را نخواهید پذیرفت.
سوال: مشکل و اختلاف بزرگ حدیثی ها و تاریخی ها در سیره نبوی است؛ زیرا در سیره ائمه علیهم السلام تاریخی ها چیزی جز حدیث در اختیار ندارند و در حوزه سیره نبوی بدلیل وجود قرآن و عدم وجود راوی شیعی، اهل حدیث گزارش اهل سنت را معتبر نمی دانند؛ در حالی که پژوهشگران تاریخ ناچارند برای تحلیل دوران پیامبر صلی الله علیه و آله به گزارش آنان توجه کنند. این مساله چگونه قابل حل است؟
پاسخ: اصل اشکال وارد است و متاسفانه در حوزه تاریخ سیره نبوی و جزئیات رفتار ایشان دچار کمبود منابع هستیم. البته گزارش هایی از صادقین علیهما السلام در مورد سیره نبوی وجود دارد که اگر بتوانیم این گزارش ها را با گزاره های اهل تسنن هم پوشانی کنیم مجموعه خوبی می شود.
سوال: در مورد اعتماد به گزارش پیشینیان، باید گفت که ممکن است یک نفر گزاره مرسله ای را بر خبر صحیح السند ترجیح دهد و دیگران نیز به پیروی از او این کار را تایید کنند و به تدریج بصورت مشهور درآید. بر اساس چه مبنایی باید این کار بپذیریم؟ با توجه به این که ممکن است همگی از یک نفر تقلید کرده باشند یا مطابق با ذائقه آن ها باشد.
پاسخ: با توجه به این که در روش وثوق الصدوری از قواعد عقلایی پیروی می کنیم در این مورد نیز در جایی که شمار نسبتا زیادی از عالمان در حوزه های مختلف به یک خبر اعتماد کرده اند این قرینه به افزایش اعتماد کمک می کند. علاوه بر این که مهم است آن افراد از آن دسته افرادی باشند که در انتخاب و توجه به یک خبر سخت گیر باشند یا ساده گیر. این قرائن با توجه به مجموع حوادث و ویژگی های ناظر بر موضوع، انضباط حاکم بر تفکر راوی، چگونگی تالیف کتاب و موارد دیگر لحاظ می شود.