جمعه, 18 آبان , 1403 برابر با Friday, 8 November , 2024
جستجو

نشست «گفتمان‌های صلح، جهاد و جنگ: بازخوانی صلح امام حسن(ع)» روز شنبه، هفتم دی‌ماه 1392 براساس آثار مکتوب این حوزه برگزار شد. به گفته سخنران این نشست، «جهاد» گفتمان غایب درباره صلح امام حسن(ع) است. به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، در این نشست که در پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار شد، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محسن الویری طی سخنانی به واژگانی کلیدی در بیانات امام حسن(ع) اشاره کرد و گفت: مجموعه‌ای از الفاظ از امام حسن(ع) وجود دارد که در نشان دادن استراتژی این امام بسیار مهم محسوب می‌شوند.

وی ادامه داد: اصطلاح «مُهادنه» که بعدها در فقه جایگاه پیدا کرد و در معنای فقهی در کلام امام(ع) به کار نرفت، به معنای قرارداد برای ترک جنگ است که مدت آن زیر یک سال است و میزان آن را امام(ع) تعیین می‌کند. مهادنه در واقع، قراردادی یک‌طرفه است که بعدها در مباحث فقهی جای خودش را باز کرد.

 

الویری افزود: امام حسن(ع) در روایتی به ابوسعید می‌گویند که «اگر من از جانب خداوند امام هستم پس اندیشه و باور‌های من در این ماجرا نباید کم انگاشته شود و متهم به بیخردانه بودن بشود؛ چه تصمیم بر محاربه بگیرم یا اعلام مهادنه کنم نباید با من این‌گونه برخورد بشود.»

 

این نویسنده آثار دینی در ادامه به تشریح واژه محاربه پرداخت و بیان کرد: در روایات داریم که امام(ع) به صراحت کلمه «محاربه» را به کار برده‌اند و اعلام ترک محاربه کرده‌اند. همچنین واژه «مغالطه» دیگر واژه موثر در بیانات امام(ع) است و در روایتی آمده که امام حسن(ع) فرموده‌اند «قسم به خدا که ما از جنگ با شامیان به دلیل خواری یا تعداد دشمن منع نشدیم.» امام(ع) در این روایت به روحیه چند دستگی یارانش اشاره دارند که شکیبایی و صبرشان تبدیل شد به جزع و فزع که اشاره به کلمه مغالطه دارد.

 

الویری درباره سیاست مسالمت‌آمیز امام حسن(ع) اظهار کرد: امام حسن(ع) خطاب به مردم می‌گویند که بیعت‌تان با من این بود که من با هر کس روش مسالمت‌آمیز داشتم از من تبعیت کنید و اکنون نظر من این است که با معاویه «مصالحه» بکنم. امام(ع) به صراحت کلمه مصالحه را به کار می‌برند و به معاویه می‌گویند که اگر از ناحیه سپاه خودم خیالم راحت بود با تو مبایعه نمی‌کردم.

 

وی توجه حاضران را به سه واژه کاربردی در سخنان امام حسن(ع) جلب کرد و گفت: سه واژه «مصالحه»، «مهادنه»(ترک قتال) و «ترک حرب» در سخنان امام(ع) و مخلفانش واژگانی کلیدی بودند که به اصلی‌ترین واژگان نقد امام(ع) از زبان شیعیان آن حضرت(ع) تبدیل شدند.

 

الویری توضیح داد: اگر این واژه‌ها را کنار هم بگذاریم و گفتمان بین افراد را بر اساس این واژه‌ها را کشف کنیم و بر ذهنیت افراد در به‌کار‌گیری واژه‌ها سوار شویم، می‌توانیم بر اساس پاسخ امام(ع) بفهمیم که مردم چه تحلیلی از واکنش‌ها و رفتار امام(ع) داشتند و دارای چه فضای ذهنی بودند که از در مخالفت با امام حسن(ع) برخاستند.

 

این محقق حوزه دین گفتمان بین امام(ع) و مخالفانش را گفتمان صلح و جنگ دانست و اظهار کرد: روشن است که گفتمان حاکم بر بحث‌های بین امام(ع) و مخالفانش گفتمان صلح و جنگ بوده است. این دو گفتمان همدیگر را نفی می‌کنند. گفتمان در معطوف به‌غیر شکل می‌گیرد و گفتمان غیر برای جنگ، صلح است، همان گفتمانی که بر فضای فکری مردم حاکم بود.

 

الویری افزود: جنگ ارزشمند است و صلح ضد ارزش قلمداد می‌شود و چون امام حسن(ع) یک ارزش را زیر پا گذاشتند، پس از نظر مردم و به اشتباه، شایسته نقد می‌شوند. فرض مخالفان در این بحث مقوله ارزشمند جنگ با ظالمان است که ارزش دینی محسوب می‌شود و هر کس بر خلاف این ارزش حرکت کند شایسته مذمت است. این نگاه درباره صلح و جنگ همان ذهنیتی است که ما امروزه از مفهوم صلح و جنگ داریم.

 

وی به درهم تنیدگی دو واژه صلح و جنگ تاکید و بیان کرد: درهم تنیدگی دو مفهوم به گونه‌ای ‌است که از دیپلماسی جنگ سخن به میان می‌آید؛ یعنی جنگ در قالب لباس دیپلماسی. می‌گویند صلح مسلح یعنی مسلح بودن را در دل صلح آورده‌اند، به این معنا که در ذهنیت امروزی صلح و جنگ درهم تنیده شده‌اند و گفتمان متقابل هم محسوب می‌شوند. یک نوع درهم تنیدگی نیز که گاهی اگر حتی صلح ادامه یابد از ابزارهایی برای تداوم آن استفاده می‌شود، همان صلح مسلح است.

 

به گفته الویری، گفتمان صلح و جنگ در دین سر سازگاری ندارند و در نظر مردم اگر یکی از این‌ها دینی شد، دیگری غیردینی و غیر ارزشی می‌شود و چون جنگ با معاویه ارزشی بود، از نگاه مردم، حرکت خلاف آن ضد ارزش محسوب می‌شود، در حالی که می‌توان به شکل دیگری نیز به صلح امام حسن(ع) نگاه کرد و آن از زاویه گفتمان جهاد که به عنوان یک گفتمان غایب است.

 

نویسنده کتاب «تاریخ اجتماعی شیعیان» به مغفول ماندن گفتمان جهاد در استراتژی امام حسن(ع) اشاره کرد و گفت: جهاد مفهومی عمیقاً دینی است که جایگاه بلندی در احکام دینی دارد، چون یک حکم دینی است و به صراحت در قرآن و سخنان علی(ع) و سایر معصومین(ع) به کار رفته است. اگر از این منظر به این موضوع نگریسته شود، به طور کلی می‌تواند زاویه دید نسبت به امام(ع) متفاوت باشد.

 

الویری یاد‌آور شد: جهاد یک مفهوم منحصر به اقدام نظامی نیست، بلکه یک مفهوم اعم است. هرچند در کتاب‌های فقهی هم بیشتر بر وجه نظامی آن تاکید شده است اما با تکیه بر قرآن، اعم بودن واژه را به خوبی درک می‌کنیم.

 

وی در توضیح بیشتر واژه جهاد ادامه داد: جهاد در لغت به معنای سخت‌کوشی و با انگیزه دینی است. با یک نگاه کوتاه به جهاد و جنگ می‌توانیم بگوییم که خاستگاه جنگ، تضاد هر نوع منافع مادی و غیرمادی است اما خاستگاه جهاد تنها منافع دینی است و نمی‌توان برایش مرزی را در نظر گرفت.

 

این پژوهشگر حوزه دین گفت: گفتمان جنگ و جهاد در زبان مردم یکسان انگاشته شده بود و امام(ع) هم جنگ را زیرمجموعه جهاد ذکر نکرده بودند و بنابراین، جنگ را جایز ندانستند. البته گاهی در برخی خطبه‌ها از فضیلت جنگ هم سخن به میان آورده‌اند و  هرگز از فضیلت صلح غفلت نکرده‌اند.

 

وی در پایان افزود: اگر گفتمان جهاد را وارد چنین مبحثی کنیم، حرکت امام(ع) جهادی است؛ جهاد به معنی سخت‌کوشی برای تبیین احکام خداوند. مومن می‌تواند بر اساس موقعیت جنگ را ترک کند ولی روحیه جهادی را نمی‌تواند نادیده بگیرد.

/پایان/

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=20437

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب