یکشنبه, 2 دی , 1403 برابر با Sunday, 22 December , 2024
جستجو

 

در ارتباط با مدیریت تعارض ها، اختلاف ها و رقابت های مختلفی که در جامعه مدنی عصر نبوی وجود داشت، گفتگویی کردیم با حسین قاضی خانی پژوهشگر تاریخ اسلام و سیره نبوی و استاد مدعو گروه تاریخ جامعة المصطفی العالمیه که متن کامل آن از نظر شما مخاطبان عزیز می گذرد:

 

* در متون تاریخی رقابت ها و اختلاف هایی در جامعه مدنی عصر نبوی دیده می شوند؛ اگر بخواهیم یک مفهوم عام و فراگیر برای آنها اطلاق کنیم، چه مفهومی صحیح تر است؟

 

قاضی خانی:مفهومی که می توان در این زمینه بیشتر استفاده کرد تعارض است. درباره مفهوم تعارض فقط جنبه منفی را نباید در نظر داشته باشیم؛ اندیشمندان علوم اجتماعی بیشتر به جنبه منفی تعارض در گذشته توجه داشتند، اما در حال حاضر بر این باورند که تعارض هم جنبه مثبت و سازنده دارد و هم دارای جنبه منفی و مخرب است.

 

لذا در بحث مد نظر ما یعنی اختلافات جامعه نبوی می توانیم مفهوم تعارض را بیان کنیم که اگر بخواهیم بیشتر جنبه منفی آن را در نظر داشته باشیم بحث تنش را نیز می توانیم عنوان کنیم چون تعارض هایی که جنبه منفی داشته باشند خواه ناخواه به سمت تنش ، درگیری و اختلاف در جامعه پیش می روند. اما عنوان کلی ای که روی این بحث می توان قرار داد تعارض است.

 

* عوامل بروز تعارضات در جامعه مدنی عصر نبوی چه چیزهایی بودند؟

 

قاضی خانی:در یک نگاه کلی به عوامل بروز تعارض و اختلاف در جامعه نبوی می توانیم آنها را در دو دسته کلی جای دهیم؛ یکسری عوامل و مولفه های ساختاری و دوم عوامل انسانی؛

عوامل ساختاری بیشتر به شیوه و ساختار جامعه مدینه بر میگردند که به طور گذرا به برخی از آنها اشاره می کنم ؛عواملی مانند محیط که به عنوان جغرافیا از آن یاد می شود و اینکه جغرافیای مدینه در چه منطقه ای قرار گرفته است.

مسئله وابستگی قبیله ای که با توجه به شیوه زندگی عرب در آن زمان مسئله بسیار مهمی می باشد به طوریکه تمام زندگی عرب در قبیله ی او خلاصه می شده، همه افتخارات برای قبیله بوده است. خون اینجا مبنای کار بوده و اگر رقابتی نیز بین قبایل وجود داشت، بر سر قبیله ی آنها بود.

در کنار همه اینها مورد بعدی نظام سیاسی و ساختار قدرت است که با توجه به شیوه ی زندگی آنها ، قدرت نیز دارای ساختاری قبیله ای است و شیوه متمرکز و واحد مشاهده نمی شود. همین طور بسته به عامل محیط نظام اقتصادی نیز مطرح می باشد که با توجه به منابع مشترک محدود در این سرزمین خود عاملی برای اختلاف و درگیری است .

در زمان پیامبر(ص) بحث مهاجرت در مدینه را داریم، قبل از ورود پیامبر(ص) به مدینه عده ای به این شهر مهاجرت کرده و بعد از تشریف فرمایی ایشان به مدینه هم عده ی زیادی از مسلمانان به این شهر وارد شدند و حضور مهاجرین در مدینه خود عاملی شد برای ایجاد برخی اختلافات.

تنوع قومی و مذهبی از دیگر عواملی است که در آن دوران به چشم می خورد که علاوه بر قبایل عرب، یهودیان نیز ساکن هستند  که همین تنوع آنها را با مشکلاتی روبه رو می کند .

تغییر و نو آوری خود عاملی دیگر است؛ زمانی که شما قرار است در جامعه ای تغییر ایجاد کنید به طور مستقیم به معنای عوض کردن ساختارهاست که معمولا مردم در برابر این تغییر واکنش نشان می دهند و خود این مسئله که قصد تغییر در شیوه ای وجود داشته باشد، موجب ایجاد درگیری می شود.

گروههای نهان غیررسمی ، گروههای نفاق که به ظاهر شاید با مسلمانان همراه بودند اما در باطن اهداف دیگری را دنبال می کردند .

در قسمت عوامل انسانی می توانیم گونه های شخصیتی را بیان کنیم، برخی افراد صبورتر بوده و بعضی دیگر زود جوش آورده و نیاز به کنترل از جانب کسی داشتند که در صورت عدم کنترل، ایجاد درد سر می کردند چنانچه در دوران پیامبر نمونه های زیادی از این افراد وجود داشتند .

مسئله عواطف و احساسات است که می توانست در جاهایی تحریک شده و به اختلاف منجر شود.

موضوع ارتباطات است که شاید بسیار ساده انگاشته شود اما برای مثال همسان بودن آن چیزی که یکی می گوید با آن چیزی که طرف مقابل برداشت می کند ، بسیار سخت و دشوار است که در مواردی در زندگی پیامبر(ص) حرفی بیان شده که از طرف دیگران جلوگیری و مقابله شده اما بعدها متوجه شده اند که منظور چیز دیگری بوده نه آن چیزی که آنها تصور می کردند.

نیازها، علائق و آرزوهای افراد یعنی هر کسی که با پیامبر(ص) همراه بود، دارای انگیزه های مختلفی نسبت به همراهی با پیامبر(ص) بودند و هر کدام هدف خاصی را مد نظر داشتند .

و دسته ای دیگر تحت عنوان موضوعات حل نشده در گذشته جزو عوامل انسانی بروز اختلافات و تعارضات عصر نبوی قرار می گیرند.

 

* به طور کلی روش اداره و مدیریت پیامبر اکرم(ص) در قبال تعارضات موجود چگونه بود؟

قاضی خانی:با نگاهی به عملکرد و اقدامات پیامبر بزرگوار اسلام(ص)، می توانیم دو شیوه ی کلی را مشاهده کنیم. شیوه ی اول، انجام برخی اقدامات پیشگیرانه است یعنی ایشان درک و احساس کردند که تعارضاتی در جامعه وجود دارد و ممکن است باعث ایجاد اختلاف، درگیری و تنش شود لذا برخی اقدامات پیشگیرانه را در این باب اتخاذ نمودند.

اقدامات پیشگیرانه دو کاربرد داشتند؛ یکی اینکه جامعه اسلامی به سمت و سوی اختلاف پیش نرود و دوم اینکه اگر جامعه به طرف تنش سوق یافت، با کمک همین اقدامات پیشگیرانه با آن مقابله صورت گیرد.

 

شیوه ی دیگر اقدامات مستقیم پیامبر(ص) در مواجهه با تنش می باشد؛ اگر موردی وجود داشت که قبلا اقدام پیشگیرانه نسبت به آن انجام شده بود، با تمسک به همان اقدامات اولیه مقابله با آن نیز انجام می گرفت اما اگر مسئله ای به یکباره پدید آمده و از قبل پیش بینی نشده بود، پیامبر اسلام(ص) با توجه به همان مسئله اقدام لازم را انجام می دادند و سعی در مدیریت آن می نمودند.

 

* یکی از مهمترین عوامل بروز تعارض که به آن اشاره شد، وابستگی قبیله ای است. برخورد پیغمبر اکرم(ص) با تعارضات ناشی از وابستگی قبیله ای چگونه بود؟

قاضی خانی:وابستگی قبیله ای در آن دوران چند مشکل را می توانست ایجاد کند که به مواردی از آن اشاره می کنم. اول اینکه افراد امتیازات را برای قبیله خودشان می خواستند و حاضر نبودند در این زمینه با سایر قبایل کنار بیایند.

دوم اینکه اگر خونی ریخته می شد افراد قبیله تا آن را تلافی نمی کردند به هیچ عنوان رضایت نداده و کوتاه نمی آمدند و این از جمله مهمترین دردسرهای جامعه آن زمان بود که پیامبر(ص) با آن مواجه بودند.

سوم مسئله قدرت است که کاملا مرتبط با همین وابستگی خاندانی و قبیله ای بوده و هر قبیله قدرت را در انحصار کامل خود طلب داشتند که با آمدن پیامبر(ص) به نوعی از آنها سلب شد.

با ظهور پیامبر اسلام (ص) طبعا ایشان باید با این رویکرد قبیله ای مقابله کرده و آن را برطرف می ساختند اما چیزی که ما در تاریخ مشاهده می کنیم واقعا اینگونه نیست؛ بدین معنا که پیامبر اکرم (ص) وابستگی های قبیله ای را درک کرده و می دانستند که مردم بر اساس همین موضوع زندگی می کنند و به این مسئله اشراف کامل پیدا کردند که از بین بردن بنیان های وابستگی قبیله ای ظرف مدت کوتاهی امکان پذیر نخواهد بود لذا ایشان تنها با بخش هایی از این وابستگی های قبیله ای که دردسرساز برای عموم بودند مقابله کرده و سعی در تعویض فرهنگ در قسمت های مذکور نمودند مانند مبحث ریش سفیدی و بزرگی در قبیله که طبیعتا ریش سفید بزرگ و همه کاره قبیله بود و لزوما باید شخصی مسن و باتجربه تر از دیگر افراد می بود اما پیامبر(ص) با اعلام جانشینی علی (ع) سعی در تغییر این رسم و شیوه داشتند.

اما بخش های دیگری از آداب و رسوم قبیله ای که دردسر ساز نبود را ایشان پذیرفته و با ان مشکلی نداشتند، پیامبر(ص) تنها با آن مواردی به مقابله برخاستند که با احکام اسلامی منافات داشتند مانند بحث تفاخر قبیله ای و فخرفروشی قبیله ای که صراحتا ایشان با آن مقابله کرده و اینطور مطرح می نمایند که قبیله و نژاد نمی تواند مایه افتخار و فخرفروشی باشد و …

 

* پیامبر اسلام(ص) در برخورد با تعرضات ناشی از تنوع دینی و مذهبی (به خصوص به دلیل مجاورت یهودیان و مسلمانان) چه شیوه ای را اعمال می کردند؟

حضرت محمد(ص) پس از ورود به مدینه با عقد قراردادهایی که تحت عنوان پیمان نامه مدینه از ان یاد می شود سعی در انجام اقدامات پیشگیرانه در این رابطه داشتند. ایشان در بدو ورود به مدینه این مسئله را دریافتند که جامعه حاضر نیاز به قانون دارد و ایشان تحت پیمان نامه ای که منعقد ساختند یهود را از جامعه جدا نکرده بلکه آنها را به عنوان یک گروهی که در همان جامعه در حال زندگی کردن هستند، پذیرفته و آیین شان را محترم شمردند به شرطی که آنها هم به تعهدات خود عمل نمایند.

در حقیقت پیامبر اسلام(ص) در نظر داشتند که از واگرایی و خودسرانه عمل کردن قوم یهود در جامعه جلوگیری نمایند؛ بعدها که ایشان متوجه شدند که قوم یهود به تعهدهای خود پایبند نبوده و در پی واگرایی هستند چون دیگر چاره و راه حلی برای کنترل آنها وجود نداشت به ناچار با آنها مقابله نظامی می کنند؛ مقابله نظامی از نادرترین راه حل های پیامبر اسلام(ص) در مواجهه با تنش ها و تعارضات بود و حتی الامکان ایشان سعی می کردند که کار به این مرحله نینجامد اما در جایی که راه دیگری وجود نداشت به مانند همین قضیه یهودیان، اقدام نظامی در کنترل و برطرف کردن تنش و تعارض اجتناب ناپذیر بود.

 

* در زمینه گروه های نهان غیر رسمی یا همان گروه های نفاق، پیامبراسلام(ص) چه شیوه ای در مدیریت و مواجهه با آنان اتخاذ می کردند؟

قاضی خانی:پیامبر(ص) در برخورد با گروههای نفاق از شیوه های مختلفی استفاده می کردند. از جمله نابود کردن کانون فتنه که نمونه آن را در قضیه مسجد ضرار می توانیم مشاهده کنیم که منافقین به بهانه هایی آن مسجد را ساختند تا کانونی برای طراحی دسیسه ها و توطئه علیه اسلام باشد و هنگامی که حضرت محمد(ص) از طریق وحی بر اصل ماجرا آگاهی یافتند، دستور تخریب این مسجد را صادر نمودند.

همچنین در اوقاتی پیامبر(ص) در برخورد با برخی افراد، چهره واقعی آنها را برای مردم آشکارساخته و با معرفی شخصیت واقعی آنها ، نفاقشان را برای عموم آشکار می نمایند تا همگان از آن اطلاع یابند.

البته در اوایل کار پیامبر (ص) هیچ برخوردی با منافقین نداشته و سعی در مدارای با آنها داشتند تا اینکه آنها کار را به جایی رساندند که عملا امکان تحملشان وجود نداشت لذا آن موقع پیامبر اسلام(ص) با آنها مقابله نموده و دستور به انجام اقداماتی می دهند که بیرون راندن عده ای از همین منافقین به شکل خفت بار از مسجد مدینه نمونه ای از این گونه اقدامات است.

 

به طور کلی حضرت محمد(ص) در برخورد با منافقین در قدم اول از شیوه ی صبر و مدارا استفاده نموده اما در مواقعی که اقدامات آنان قابل تحمل نبوده و دردسر ساز بود به مقابله با آنان می پرداختند.

 

* به عنوان آخرین سئوال بفرمایید که به چه میزان پیامبر اکرم(ص) را در زمینه مدیریت تعارضات جامعه مدنی عصر نبوی موفق می دانید؟

قاضی خانی:بحثی که مطرح کردید بسیار حساس و کلی است. می توانیم مدیریت پیامبر اسلام(ص) را در سه حوزه بررسی کنیم : یکی درک رفتار گذشته مردم است بدین معنا که چرا آنها برخی اقدامات را انجام می دادند؟؛ در این حوزه کاملا پیامبر(ص) با ریشه های بروز اختلاف آشنایی کامل داشته و اقداماتی آگاهانه را در این زمینه انجام دادند مانند پیمان نامه هایی که در مدینه منعقد شد، اقداماتی که در رابطه با مهاجرین و انصار انجام گرفت و…

دوم پیشگیری است یعنی اگر موردی مدیریت نشود چه پیامدهایی در بر خواهد داشت لذا در این مورد نیز پیامبر (ص) آگاهی لازم را داشتند و برخی اقدامات پیشگیرانه را درباره مسائلی انجام دادند که بیم آن می رفت که در صورت عدم مدیریت باعث ایجاد تنش و اختلاف شدید شود.

و سومین مرحله که حساس ترین آنهاست استفاده از ابزارها و امکاناتی است که پیامبر(ص) برای مطرح نمودن یک طرح و برنامه ای که بتواند از رفتارهای اختلاف برانگیز جلوگیری نماید، که در این قسمت نیز با توجه به ابزارها و امکاناتی که در اختیار داشتند، پیامبر اسلام (ص) بسیار عالی عمل کردند و بسیاری از تعارضات تحت اقدامات پیشگیرانه ایشان جلوگیری شد.

در مجموع پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) در مدیریت تعارض های موجود بسیار عالی عمل کرده و اقداماتی را انجام می دهند که جامعه از مسیر رسیدن به کمال الهی باز نماند.

 

/انتهای پیام/

 

منبع: خبرگزاری شفقنا(پایگاه بین المللی همکاریهای خبری شیعه).

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=19434

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب