گزارش سفر به همایش بین المللی اسلامی مسکو/ مأموریت دین و پیروان آن در زمینه چالش های تمدن امروزین: قسمت دوم(تهیه و تنظیم: سیدمرتضی حسینی شاه ترابی)
آنچه می خوانید ادامه ی گفتگوی سخن تاریخ با جناب آقای دکتر صفری فروشانی- عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه- درباره ی سفر ایشان به همایش بین المللی اسلامی مسکو است.
سخن تاریخ: درمورد سخنرانی مولوی نذیراحمد سلامی-نماینده مردم زاهدان در مجلس خبرگان– که در ترکیب هیئت اعزامی جامعه المصطفی حضور داشتند و همین طور صحبت های دکتر عباسی هم آیا مطلبی در ذهن دارید؟
دکتر صفری:
علل رشد مکتب حنفی در ماوراءالنهر
بله. جناب آقای مولوی نذیراحمد سلامی در روز دوم صحبت داشتند و محور صحبت ایشان هم علل رشد مکتب حنفی در ماوراءالنهر و روسیه و قسمت هایی از قفقاز بود که عوامل متعددی را ایشان مطرح کردند ازجمله خود شخصیت ابوحنیفه، فکر بازی که به نظر سخنران داشته و خصوصیات فقه حنفی که توانسته خودش را تطبیق بدهد با این محیط و رشد کند؛ با توجه اینکه قسمت اعظم مسلمانان روسیه حنفی هستند این سخنرانی جالبی بود.
سیر تاریخی علوم عقلی در اوراسیا
جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر عباسی- معاون پژوهش جامعه المصطفی(ص)- در روز دوم بعد از ظهر صحبت داشتند که محور صحبت ایشان با توجه به تخصص شان بررسی سیر تاریخی علوم عقلی در منطقه اوراسیا بود. و از فیلسوفان قدیمی که از این منطقه بودند یاد کردند. جناب آقای دکتر عباسی معتقد بودند برای پیشبرد اسلام در این نوع مناطق که هنوز با اختلافات مذهبی هم آشنا نشده اند و درگیر نیستند بهتر است که از راه علوم عقلی وارد شویم و سازگاری اسلام با علوم عقلی و رشد علوم عقلی را بیشتر ترویج کنیم که اختلافات فرقه ای و مذهبی و قومی کمتر خودش را در اختلافات عقلی نشان می دهد.
سخن تاریخ: از صحبت های خودتان در این همایش بگویید.
دکتر صفری:
تمدن اسلامی حرکت از فرهنگ فرهنگ اسلامی به سوی امت مسلمان
موضوع صحبت من این بود: «التمدن الاسلامی حرکه من الثقافه الاسلامیه الی الامه المسلمه»
بنده به علت یک اشتباه کوچکی که صورت گرفته بود نتوانستم صحبت خود را حضوری ارائه بدهم و به ناچار به صورت مکتوب ارائه دادم. ترجیح دادم صحبتم به زبان عربی باشد و متن مکتوبش را هم ارائه دادم که احتمالا ترجمه شود و یا به همان شکل استفاده کنند. این صحبت بک مقدمه ای داشت و دو مطلب و یک خاتمه. در مقدمه که با آیه ی «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبير» آغاز کردم؛ یک مروری بر سیر تمدن اسلامی و فتوحات به خصوص در سده ی اول اسلامی داشتم و علل پیشرفت مسلمانان را بیان کردم و اینکه مسلمانان در این مرحله، در این سده، در مرحله ی آغاز، فرهنگ دهنده بودند و فرهنگ خودشان را به ملل مغلوب می دادند و در مرحله بعدی گیرنده بودند که تمدن های ملل مغلوب را می گرفتند، می خواستم اشاره ای بکنم که در این سده تمدن بر فرهنگ پیشی گرفت و شاید یکی از علل سقوط بنی امیه هم همین مطلب بود که در ادامه به آن خواهم پرداخت.
پیامبر(ص) اول موسس ثقافه
در مطلب اول، یک واژه شناسی کردم و واژه های تمدن و فرهنگ را واشکافی کردم که تعریف رایجی که از تمدن هست مظاهر مادی است که مسلمانان به آنها دست یافتند دستاوردهای مادی مثل تشکیلات، مثل شهرهایی که ساختند، مثل فنون و برخی از مظاهر مادی دیگر که از نظر تاریخی گفتیم اولین کسی که تمدن اسلامی یعنی حضاره یا civilizationرا بنا کرد خود پیامبر خدا(ص) بود که در مدینه تمدنی را که بعدها به نام تمدن اسلامی نامگذاری شد پایه گذاری کرد و می بینیم که اولین مظهرش این است که اسم یثرب را تبدیل می کند به اسم مدینه النبی و مظاهر مختلف تمدن مثل علوم و تشکیلات و نظایر اینها را خود ایشان ایجاد می کند.
واژه ی دوم هم ثقافه یا فرهنگ بود که توضیح دادم مظاهر و دستاوردهای معنوی است که تمدن بر آنها بنا می شود که مشتمل است بر اعتقادات دینی، ارزش ها و اخلاق و آداب و رسوم و نظایر آن.
باز هم معتقد بودم که پیامبر(ص) اول موسس ثقافه بود در جامعه اسلامی که با تلاش ژرف خودشان جامعه آن زمان را از جاهلیت به علم و عقلانیت عبور داد و بسیاری از رسوم جاهلیت را تغییر داد و حالا عبارتی که من نوشتم این بود که «و غیَّر کثیرا من السنن الجاهلیه العشواء و اخرج الناس من الظلمات النور»
بعد از این به این نکته اشاره کردم که پیامبر(ص) بیش از آن که به تمدن توجه داشته باشد به فرهنگ داشت زیرا که این را زیربنای تمدن سازی می دانست و ما ظرفیت و ثروت عظیمی از ناحیه ی فرهنگی داریم که بیشترینش قرآن است و بعد سنت نبویه و بعد میراث بزرگی که اهل بیت و صحابه آن را برای ما حفظ کردند که در کتبی مثل نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و صحاح سته و به خصوص صحیح مسلم و بخاری به یادگار مانده است.
بعد از آن به این نکته اشاره کردم که در عصر پیامبر(ص) این دو با نسبت معقولی پیش می رفتند اما در عصر اموی بیشتر به تمدن روی آوردند و تمدن را هم از ملل مختلفی اقتباس کردند و جنبه های فرهنگی کمتر به خصوص از سوی دولت مورد توجه قرار گرفت و بلکه در بعضی از جنبه های فرهنگی رجوعی داشتند به جاهلیت مثل تعصبات قومی و قبیله ای.
در همین جا یک ارتباطی برقرار کردم با آیه ای که در ابتدای کلام خواندم «وجعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا» که این در قسمت جنبه های تمدنی بیشتر مورد توجه قرار گرفته و «ان اکرمکم عندالله اتقاکم» جنبه های فرهنگی که زیربنای تمدن است را مورد توجه قرار می دهد.
امت، کلمه ای که قبل از اسلام سابقه ندارد
اما نکته ی دوم یا مطلب دومی که اشاره کردم بحث روی کلمه امت بود. به نظر می رسد کلمه امت کلمه ای است که قبل از اسلام سابقه ندارد و اسلام آن را ابداع کرده و به کار برده، به معنای جمعیتی از مردم که در حول محورهای اعتقادی جمع می شوند و این کلمه در قرآن متعدد مورد استفاده قرار گرفته مثل آیه ی «کنتم خیر امه اخرجت للناس» که شما بهترین امت هستید که برای مردم بیرون آمدید و معرفی شدید که بعد حالا از همین آیه هم استفاده کردم که چرا چون شما «تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر» که این جنبه فرهنگی است که این فرهنگ را شما ترویج می کنید و آیات دیگری هم هست که به این امت اشاره دارد «ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر…» یا «و کذالک جعلناکم امه وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا…»
اگر ما بخواهیم امت را در یک کلام خلاصه کنیم و رسالت و وظیفه امت اسلامی را به آن اشاره کنیم و بلکه وظیفه کل کسانی که به ادیان آسمانی معتقد هستند را معرفی کنیم می توانیم اشاره کنیم به آیه 54 سوره سباء: «قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله» قیام برای خدا و به خاطر خدا «مثنی و فرادی» بعد از آن به این نکته اشاره کردم که ما مسلمانان باید به این کلمه امت توجه کنیم و به این نکته برسیم که ما همه امت واحده هستیم و این گفتمان امتی را در خودمان تقویت کنیم، اختلاف زبانها و اختلاف رنگها و این جدایی ما با مرزها اینها همه مرتبط به جنبه های مادی است و همه ما باید تحت کلمه ی امت مسلمه جمع شویم و نقوم بواحده. قیام کنیم به واحده یعنی که به انتشارالقیام لله. که قیام برای خدا داشته باشیم. با این مطلب است که ما می توانیم امت وسط باشیم و اسوه و الگوی سایر امم باشیم همچنانکه قرآن می فرماید «و کذلک جعلناکم امه وسطا…»
خیلی مهم است که وقتی به کلمات رسول خدا مراجعه می کنیم می بینیم از کلمه امت فراوان استفاده شده «امتی امه محمد» و در کلمات صحابه و اهل بیت(ع) هم این کلمه امت بسار مورد استفاده قرار گرفته و بدین وسیله یک اجتماع جهانی از مسلمین درست شده و در این مسیر ما اسوه های گرانبهایی داریم که مهمترینش خود رسول خدا و سنت رسول خداست «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه»(احزاب: 33)
امت نیازمند زبان مشترک
و نکته ای که در پایان به آن اشاره کردم اینکه ما باید با رجوع به فرهنگ و میراث خودمان در راه رسیدن به امت گام برداریم. میراث ما پر است از این لوءلوءها و درها که باید استخراج شود و هنوز استخراج نشده و چه خوب است به این نکته توجه داشته باشیم که تا هنوز که اختلافات مذهبی در روسیه رسوخ نکرده ما به سراغ این امت برویم و قبل از اختلاف وارد اتفاق و همبستگی بشیم. از این رو، داشتن زبان مشترک تاکید می شود و ما اگر بخواهیم به سمت امت حرکت کنیم اول باید زبان مشترک را در بین خودمان ایجاد کنیم که معتقد بودم این زبان مشترک باید زبان عربی باشد که زبان قرآن است و به خاطر همین هم من سخنرانی ام را به زبان عربی ارائه کردم.
سخن تاریخ: برجستگی های این همایش را در چه چیزی می دانید؟
دکتر صفری:
ظرفیت سنجی مسلمانان اوراسیا
این همایش برجستگی های فراوانی داشت.
نخست اینکه موضوع این همایش یکی از برجستگی های این همایش بود که جایگاه دین و اخلاق را در مواجهه با تمدن کنونی می خواست نشان بدهد.
به روز بودن برگزارکنندگان همایش که دغدغه دارند و چالشهای تمدن امروزین را مد نظر قرار دادند.
آشنایی با ظرفیت مسلمانان در اوراسیا و خود روسیه نکته بسیار جالبی بود به خصوص برای ما. و مناسب هست که ما بیشتر تبلیغ کنیم هم نمایندگی در جامعه المصطفی و هم مراکز اسلامی که در آنجا حضور داشتند و شرکت فعال هم داشتند.
وضعیت اسلام و مسلمانان در کشورهای مختلف، خصوصا چین و قرقیزستان و ازبکستان. مثلا من به نرم رسید یکی از کشورهایی که پیشرو هست در این مسائل اسلامی کشور ازبکستان است که شخصیت دینی بزرگی از آنها هم شرکت کرده بود که محمدصادق محمد یوسف. که ایشان مدتی هم مورد لطف دولت ازبکستان قرار نداشت اما اخیرا روابطش با دولت هم خوب شده و فعالیتهای خوبی هم انجام می دهد . کتابهای خوبی هم درباره اسلام و معرفی اسلام نوشته است و ایده های خوبی را هم مطرح می کرد و از سوی مسئول همایش هم خیلی مورد توجه قرار گرفت. به زبان عربی هم مسلط بود و سخنرانی اش را به زبان عربی ارائه داد.
سخن تاریخ: کارکرد این همایش را چگونه می بینید؟
دکتر صفری:
تقویت فضای تقریبی در بین مسلمانان
کارکرد همایش بستگی دارد به تبلیغاتی که روی آن انجام می شود.
حدود چهارصد نفر از اندیشمندان کشورهای مختلف در این همایش حضور داشتند و جلسه ی سه روزه ای هم برگزار شد اما بستگی دارد به اینکه اینها چگونه در جامعه خودشان (مقصد) مورد تبلیغات قرار بگیرد. طبیعتا این بیست کشوری که در این همایش شرکت کننده داشتند باید بتوانند خوب پوشش بدهند مطالبی که در همایش مطرح شده شخصیتهای شرکت کننده و اندیشه های مطرح شده. و خود برگزارکنندگان همایش هم سزاوار است که مباحث این همایش را به زبانهای مختلف منتشر کنند و به همه کشورهای شرکت کننده ارسال کنند.
نکته ای که بسیار مهم بود اینکه فضای حاکم بر همایش فضای تقریبی بود فضای امتی بود و سخنرانان هم به این مطلب اشاره داشتند و به خصوص با توجه به فضای تکفیری ایجادشده، این نقطه مقابل آن فضای تکفیری بود و نکته جالب اینکه همه از رهبران دینی گرفته تا دولتها و موسسات همه اراده داشتند که این نوع فضا گسترش پیدا کند. به هرحال کشورهای شرکت کننده باید درمورد عملیاتی کردن این نوع فضا بیشتر بحث کنند.
سخن تاریخ: آسیب های این همایش چه بود؟
دکتر صفری
نداشتن زبان مشترک
نداشتن زبان مشترک برای شرکت کنندگان در همایش یکی از آسیب ها بود. در این همایش متخصصان مختلف از کشورهای مختلف بودند و دستگاه های ترجمه و مترجم هم به تعداد لازم نبود. نداشتن زبان مشترک بود مانع می شد از این که شرکت کنندگان بتوانند از داشته های علمی و فکری یکدیگر بیشتر استفاده کنند.
چه خوب است که در آموزش های آکادمیک ما، آموزش های علمی و دینی ما، از همان ابتدا همه با زبان عربی آشنا شوند که هم زبان بین الملل ما باشد و در مقابل زبان های بین المللی دیگر مثل انگلیسی و امثال اینها بتوانیم قد علم کنیم و هم در این گونه مجامع بتوانیم به راحتی از همدیگر استفاده کنیم. در همین همایش کسانی که عربی می دانستند می توانستیم باهم مکالمه ای داشته باشیم ولی خوب طبیعتا خود روس ها هنوز به زبان عربی آنچنان که باید و شاید توجه نکرده بودند.
تبلیغات ضعیف
نکته ی دیگر اینکه خوب تبلیغات نشده بود و از قبل، آشنایی فراوانی به خصوص در قسمت ایران با این همایش وجود نداشت. شاید تا الان هم اگر در گوگل جستجو کنیم باوجود اینکه دهمین دوره ی همایش بود مطلب قابل توجهی به زبان فارسی درباره این همایش پیدا نکنیم. درحالی که با تبلیغات می توان اثر همایش را به ده ها برابر افزایش داد.
حداقلش این است که سازمان هایی مثل سازمان فرهنگ و ارتباطات و مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و المصطفی نیوز می توانستند پوشش خبری بهتری از این همایش داشته باشند. درحالی که دیده می شود فقط در حد یک یا دو خبر کوچک از این همایش خبرداده اند، با وجود اینکه بسیار همایش موثری بود و از خیلی از همایش ها موثرتر بود، به خصوص از نظر سطح شرکت کنندگان و تنوع نظرات و دیدگاه ها.
نپرداختن به مباحث تخصصی و متخصصان
نکته ی بعدی اینکه این همایش در روزهای اول دوم، به خصوص بیشتر به مباحث عمومی می پرداخت و کمیسیون ها و لجنه های تخصصی تشکیل نمی داد تا اهل علوم مختلف بتوانند باهم تبادل نظر کنند.
همچنین، تلاش چندانی در برگزاری ارتباطات وسیع بین دانشمندان به خصوص در قسمت های فارسی و عربی انجام نمی گرفت و بیشتر بر بعد پرستیژی آن توجه می شد.
سخن تاریخ: آیا حضور جامعه المصطفی العالمیه در این همایش در حد و اندازه ی ظرفیت های آن بود یا فقط در سطح یک هیئت عالی رتبه بود؟
دکتر صفری:
المصطفی می توانست بهره ی بیشتری از این همایش ببرد
ظاهرا المصطفی برای اولین بار است که در این همایش به صورت رسمی و به عنوان مشارک شرکت می کند. در نُه همایش قبلی به عنوان یکی از ارکان شرکت نکرده بود. شرکتش هم به همت جناب آقای سلکی بود که با رایزنی های مختلفی که با آقای راویل داشت توانست بقبولاند که برخی از خواسته های المصطفی هم انجام شود تا المصطفی هم به عنوان یک مشارک در کنار آنها حضور داشته باشد. به نظر می رسد المصطفی در سطح کلان اهمیت بالایی برای این همایش قائل بوده و رئیس المصطفی شرکت کرده بود و همین طور که در آغاز صحبتم عرض کردم از نظر گونه شناسی هم سطح هیئت خوب بود از اهل سنت در رده های اول، از شخصیت های تقریبی در رده ی اول جناب آیت الله تسخیری و همین طور از مسئولان و دست اندرکاران المصطفی جناب آقای دکتر عباسی که یکی از فعال ترین مسئولان المصطفی است و از نظر موضوع همایش هم که به بحث های تمدنی می خورد از گروه تاریخ مجتمع امام که قویترین گروه تاریخی المصطفی است بنده شرکت داشتم.
اما به نظر می رسد المصطفی بهره ی بیشتری می توانست از این همایش ببرد. اولا ما یک جلسه ای نداشتیم که جمع بندی کنیم نتایج این همایش را. این نکته را در حاشیه عرض کنم که جناب حاج آقای اعرافی در این چند روزی که در مسکو تشریف داشتند بسیار وقتشان پر بود و فعالیتهای زیادی داشتند و از مراکز مختلف بازدید کردند با مراکز مختلف دولتی روسیه رایزنی کردند و دیداری داشتند از دانشگاه دوستی ملل که بزرگترین دانشگاه روسیه است و ریاست دانشگاه به ایشان گفته بود که این دانشگاه به قدری اتاق دارد که کسی که سی سال خدمت می کند اگر هر روز توی یک اتاق بنشیند اتاقها تمام نمی شود.
دیداری هم داشتند با مسئول مدارج علمی روسیه تا بتوانند مدارج علمی المصطفی را جا بیندازند که کار سختی است چون روسیه خیلی سخت مدارج علمی کشورهای دیگر را قبول می کند. ان شاءالله که این تلاش هم به نتیجه برسد.
جناب حاج آقای اعرافی آنقدر وقتشان پر بود که فرصت نداشتند باهم جلسه ی مشترکی داشته باشیم غیر از نهار روز آخر که دوستان المصطفی در منزل آقای سلکی بودیم و آنجا هم بحث های کلی مطرح شد.
نکته ی دیگر اینکه المصطفی هنوز این همایش ها را به صورت دقیق با آنها آشنا نشده، معرفی نمی کند و شناخت دقیقی نسبت به این همایش ها هنوز ندارد. مناسب است که این همایش ها در بسته ها و پکیج های مناسبی برای همه ی اعضای هیئت علمی المصطفی معرفی شود که چه بسا اعضای هیئت علمی بتوانند ایده های خودشان را مطرح کنند و سطح چنین همایش هایی بالا بیاید.
کلا سیاستی که در المصطفی نسبت به همایش های علمی هست باید بازنگری شود و از اعضای هیئت علمی خودشان برای شرکت در این همایش ها باید بیشتر استفاده کنند و بیشتر بها بدهند. همین طور در نقطه مقابل اطلاع رسانی بهتری شود. الان البته معرفی همایشها را داریم اما در نحوه اطلاع رسانی مشکلاتی است که باید در جای دیگر به آنها پرداخت.
نکته ی دیگر گزارش حضور در همایش از خود شرکت کنندگان المصطفی است. این هیئت در این سطح که شرکت کردند بعید است که جایی گزارش بدهند اما تجربیات بسیار خوبی همه ی اعضا بدست آوردند و شاید برای دیگران این تجربیات بسیار بسیار مفید باشد اینکه علی رغم وقت تنگی که داشتم مزاحم شما شدم به این علت بود که این دیده ها و تجربیات مدفون نشود. اگر حاضر به مصاحبه نمی شدم اینها مدفون می شد.
درمورد کل سفرهایی که دوستان المصطفی دارند مناسب است سیاست های مقتضی اتخاذ شود که از این سفرها بهره برداری مناسبی انجام شود. حالا بعضی ها گزارش مختصری می دهند و معمولا هم به سرعت از این گزارشها عبور می شود.
خوب است مسئولان المصطفی گرچه وقت ندارند به همین شکل مصاحبه هم شده است یک یا دو ساعت در زمانی که حضور ذهن دارند بعد از همایش بیایند و بعضی از مطالب را به صورت صوتی ضبط کنند تا بعد روی آنها کار شود و بهینه سازی بشود.
سخن تاریخ: در مدت زمانی که در مسکو بودید فرصتی شد تا با تاریخ پژوهان یا اساتید تاریخی ارتباط بگیرید؟
دکتر صفری
مدت زمانی که در مسکو بودیم سه روز باید در همایش حضور پیدا می کردیم و خود مسئولان هم گرفتار این همایش بودند و فرصتی دست نداد تا بتوانیم ارتباط و تعاملی داشته باشیم. بنده حتی نتوانستم به دانشگاه دوستی ملل بروم چون فرصت نبود. این نکته را هم عرض کنم که ایام حضور ما در مسکو روز بسیار کوتاه بود. هشت و نیم صبح آفتاب می زد و چهار و نیم هم غروب می کرد. و ساعت های کاری معمولا از ده شروع می شد و ساعت همایش از ده شروع می شد تا هفت بعد از ظهر. بعد از هفت هم مراسم های جنبی مثل ضیافت ها و نظایر آن بود که یکی از ابتکاراتشان همین ضیافت ها بود. در آغاز و شب قبل از افتتاحیه یک ضیافت شامی داشتند که در آن ضیافت همه اندیشمندان دور یک میز می نشستند و ضمن صرف غذا باهم صحبت هایی داشتند و یک معرفی اجمالی صورت می گرفت و به تناوب می ایستادند و چند دقیقه ای صحبت می کردند که در ضیافت افتتاحیه و اختتامیه هردو جناب اقای تسخیری صحبت کردند.
سخن تاریخ: از فعالیت های جنبی هیئت اعزامی المصطفی به خصوص فعالیت های ریاست محترم المصطفی بگویید.
دکتر صفری
ریاست محترم جامعه المصطفی بازدیدی داشتند از جامعه المصطفی روسیه که در این بازدید به تبادل نظر درباره مسائل جامعه المصطفی پرداختند و دیداری داشتند با اساتید و کارکنان جامعه المصطفای روسیه و مشکلاتشان را می شنیدند که متاسفانه بیشترین مشکلات، مشکلات اقتصادی بود و یکی از اساتید جناب آقای شامیل نریمان اف که در خدمتش بودیم این نکته را بسیار برجسته مطرح می کرد. ایشان از فارغ التحصیلان ارشد رشته ی تاریخ اسلام هستند و در روسیه فعالند.
توجه داشته باشیم که کشور روسیه کشور بسیار گرانی است و اجاره آپارتمانی در گوشه ی شهر حدود هزاردلار هزینه دارد که با توجه به درآمدها سخت است و در چنین شرایطی مشکلات اقتصادی مقابل اساتید و همکاران المصطفی در روسیه است. مشکلات مالی المصطفی درک می شود ولی خوب است حالا از راههای غیردولتی و غیرسازمانی مثل کمک خیرین بخش هایی به چنین مراکزی داده شود همچنانکه عرض کردم روحانی و مبلغ شیعی در روسیه خیلی کم داریم، همین ها هم که هستند باید حمایت شوند.
دیداری هم از مرکز اسلامی روسیه و بنیاد مطالعات اسلامی روسیه داشتند و رایزنیهایی هم با سفیر و سفارت و سازمان ارتباطات داشتند.
در روزهای اول، جناب سفیر اقای دکتر مهدی سنایی لطف کردند که سفیر فعالی هستند و خیلی هم آشنا هستند به روسیه و مدتهای زیادی در روسیه بودند؛ در جلسه نهاری که در خدمت ایشان بودیم بحثهای مختلفی انجام شد که بیشتر بحثهای روز روسیه بود و کمتر سراغ بحثهای علمی رفتیم.
سازمان ارتباطات هنوز مسئولش نیامده بود و با سرپرست اداره می شد جناب آقای طباطبایی سرپرست آنجا بودند. یک بازدیدی هم داشتیم از میدان سرخ که میدان تاریخی مهمی است. دیداری هم داشتیم از موزه جنگ روسیه که موزه بسیار جالبی است از جنگهای روسیه که در طول تاریخ معاصر خودش داشته است. جنگ اول جهانی، جنگ دوم جهانی و جنگ با افغانستان. در قسمت های مختلف این را نمایش داده اند و اسنادی هم که آنجا بود و سربازانی که آنجا بودند، فرماندهانی که بودند، بعضی از ادوات جنگی. البته در مقایسه با موزه دفاع مقدس که خودمان داریم عقب تر است و موزه دفاع مقدس ما خیلی خیلی پیشرفته تر است.
یک نکته جالبی در این موزه ی جنگ بود که به آن برخورد کردیم: در بخش افغانستان، یک قفسه شیشه ای بود که بعضی از سلاح های مورد استفاده در جنگ افغانستان آنجا بود و ظاهرا این قفسه متعلق به حزب دموکرات خلق افغانستان بود. در سینه ی این قفسه یعنی پشت قفسه پرچم سرخی بود که نوشته بود یامهدی ادرکنی و زیرش هم آرم سپاه پاسداران بود که راهنمای ما احتمال می داد که شاید بعضی از یهودیها این پرچم را از جای دیگر آوردند و اینجا چسباندند که مثلا برسانند که سپاه خیلی فعالیت داشته و با آموزه مهدویت آنجا فعالیت می کرده و حتی به چپهایی مثل این حزب مدد می رسانده است.
یادی کنم از راهنمای مان جناب آقای نعیم رضائیان که خودشان دانشجوی آی تی بودند در روسیه و بسیار دانشجوی فعالی بودند و به زبان روسی هم مسلط و شخص پیگیر و متعهدی بودند و خیلی پیگیری کردند که همانجا این پرچم را بردارند اما نشد و بالاخره شماره تلفن مسئول آنجا را گرفت تا پیگیری کنند.
ادامه دارد….