جمعه, 7 دی , 1403 برابر با Friday, 27 December , 2024
جستجو

آقای دکتر سید حسین فلاح زاده در برنامه دیار سلمان رادیو معارف روز 8 فروردین 1393 سرگذشت دولت تیموریان پس از مرگ تیمور را بررسی کرد و گفت: گرچه تیمور خودش به جنگاوری معروف است ولی نوادگان او فوق العاده به مباحث فرهنگی توجه کردند و بر اثر اقدامات موثر آنان، هرات تبدیل به مکتب ادبی و هنری شد.

تیمور لنگ در سال 771 قمری منطقه ماوراء النهر را تسخیر کرد و به تدریج مناطق خراسان، ایران و عثمانی راتصرف کرد و در فکر حمله به چین نیز بود که اجل به او مهلت نداد.

او چهار پسر به نام های جهانگیر، عمر شیخ، امیران شاه و شاهرخ داشت. جهانگیر و عمر شیخ در زمان خود تیمور در گذشتند و امیران شاه نیز که از اسب افتاده بود دچار اختلال حواس بود و قادر به حکومت داری نبود. بنابراین تنها شاهرخ آخرین فرزند تیمور برای این کار باقی می ماند. ولی گویا بخاطر این که شاهرخ روحیه نظامی کمتری داشت، شاید نظر تیمور بر او قرار نگرفت و پیر محمد پسر جهانگیر را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد.

بعد از مدت کوتاهی امیران دربار، شخصی به نام خلیل سلطان، پسر میران شاه را در سمرقند به قدرت می نشانند. در این زمان، شاهرخ در هرات که قبلا مرکز دولت آل کرت بود و تیمور آن جا را تصرف کرده بود به حکومت نشست و توانست در سال 811 قمری به سمرقند حمله کند و آن منطقه را علاوه بر هرات تحت حکومت خود بگیرد و با کنار زدن خلیل سلطان، پسر خودش را حاکم آن منطقه کرد.

اتفاق مهمی که در این دوره افتاد انتقال مرکزیت حکومت تیموریان از سمرقند به هرات بود که در سمرقند، الغ بیگ فرزند شاهرخ، حاکم بود.
بنابراین شاهرخ، علیرغم خواست تیمور جانشین او شد. شاهرخ علاوه بر سمرقند، مازندران، خوارزم، فارس، اصفهان، کرمان و آذربایجان را تصرف کرد ولی بیشتر از آن چه که به فتوحات بپردازد به آبادانی و هنر و ادب روی آورد و برخلاف پدرش عمل کرد.

یکی از ویژگی های او، داشتن همسری دانا بنام گوهرشاد خاتون است که مسجد گوهرشاد مشهد نیز به دستور او ساخته شد. خود شاهرخ نیز با توجه به نزدیکی هرات به مشهد الرضا، چندین نوبت به زیارت امام رضا (ع) آمد و گفته شده که یک قندیل طلا به وزن سه هزار مثقال نصب و تقدیم به حرم حضرت کرده است.

در آن زمان، فرقه هایی در جهان اسلام ظهور کردند که یکی از آن ها فرقه حروفیه بود. شاهرخ در سال 830 قمری توسط یکی از پیروان این فرقه بنام احمدلر در مسجد هرات با چاقو مورد حمله قرار گرفت و جان سالم بدر برد و تا بیست سال دیگر زنده بود و در سال 850 قمری یعنی نیمه قرن نهم در گذشت. بر این اساس، وی حدودا 40 سال با مرکزیت شهر هرات حکومت کرد.

شاهرخ قوانین یاسایی را که تیمور به آن پابیند بود و یادگار مغول بود کنار گذاشت و شرع و فقه اسلامی را جایگزین کرد که تحول مهمی در حکومت تیموریان به حساب می آید.

بعد از مرگ شاهرخ، فرزندش الغ بیگ جانشین او شد ولی دوره حکومتش کوتاه بود که از 850 تا 853 قمری حکومت کرد. او در زمان حیات، فرزند خود عبد اللطیف را حاکم هرات می کند. با مرگ شاهرخ دوباره سمرقند مرکز حکومت شد ولی بین الغ بیگ و فرزندش درگیری روی می دهد که اولوغ بیگ اسیر می شود و در یک محاکمه نمایشی محکوم می شود و به قتل می رسد. 

عبداللطیف، یک سال بعد در سال 854 قمری بدست یکی از نوکران پدرش کشته می شود و بدین ترتیب عمر حکومت او نیز بیش از یک سال دوام پیدا نکرد.

بعد از عبداللطیف، حکومت به ابوسعید، نوه میران شاه می رسد. مورخان برای این که با ابوسعید ایلخانی اشتباه نشود او را ابوسعید گورکانی نامیدند. وی از سال 855 تا 873 قمری حکومت کرد و نهایتا در جنگ با اوزون حسن آق قویونلو که در برنامه های بعدی به آن خواهیم پرداخت اسیر شد تا این که بدست نوه شاهرخ که نزد اوزون حسن بود، به این ادعا که گوهرشاد خاتون مادربزرگ او را کشته بوده به قتل رساند.

آخرین حاکم تیموریان، سلطان حسین بایقرا است که از سال 873 تا 911 قمری یعنی حدود 40 سال در هرات حکومت کرد. در این دوره چهل ساله، به واسطه گرایش های فرهنگی و ادبی که سلطان حسین بایقرا داشته است شهر هرات به مرکز فرهنگی و ادبی تبدیل شد و حتی بعضی از آثار فرهنگی در این روزگار بوجود آمده است.

سلطان حسین در سال 911 قمری درگذشت و بعد از او جانشینانش به کشمکش پرداختند و به همین خاطر این دولت به ضعف گرایید. یکی از حاکمان نزدیک آن جا بنام محمدخان شیبانی ازبک در سال 913 قمری به شهر هرات حمله و آن را تصرف کرد. با این حمله، دولت تیموریان هرات بطور کلی منقرض شد.

زمانی که محمد خان شیبانی ازبک، هرات را گرفت بعضی از نوادگان سلطان حسین بایقرا به تبریز نزد دولت صفویه که در سال 907 قمری شکل گرفته بود فرار کردند و از شاه اسماعیل درخواست کمک کردند. لذا عمر محمد خان شیبانی بیش از سه سال دوام نیافت و در سال 916 قمری شاه اسماعیل به شهر هرات حمله کرد و او را کشت و سر او را برای حاکم عثمانی فرستاد؛ با این عنوان که قدرت خود را نشان دهد؛ زیرا صفویه با دو دشمن ازبک ها در شرق و عثمانی در غرب مواجه بودند. هنوز دولت صفوی با دولت عثمانی درگیر نشده بود ولی برای این توان خود را به رخ او بکشد سر این فرد را برای خلیفه عثمانی فرستاد.

سوال: آیا تیموریان در این زمان بطور کلی منقرض شدند؟

مجموعا تیموریان 140 سال حدود یک قرن و نیم حکومت کردند. تیموریان هرات که از نوادگان تیمور هستند در سال 913 قمری با حمله محمد خان شیبانی بطور کلی منقرض شدند. اما شاخه ای تیموریان از نوادگان میران شاه در هند به قدرت رسیدند که به دولت مغولان هند یا گورکانیان هند مشهور شدند.

شخصی بنام «ظهیر الدین بابر» از نوادگان میران شاه پسر تیمور لنگ در سال 932 قمری به هند لشکر کشی می کند و آن جا را تصرف می کند. او این دولت را که با صفویه معاصر است در هند تاسیس کرد. آن ها اختلافات کوچکی بر سر مرزها با صفویه دارند؛ مثلا قندهار در جنوب افغانستان مرز بین آن ها بود و بر سر تصاحب قندهار اختلاف زیادی داشتند. اما نکته مهمی که در باره آن ها می توان گفت این است که آن ها از نظر میراث تمدنی در هندوستان دولت موفقی هستند. حاکمانی مانند بابر، همایون، اکبر شاه، جهانگیر شاه، شاه جهان و اورنگ زیب دارند که تقریبا تا نیمه های قرن نوزدهم میلادی حکومت کردند و آثار بسیار مهمی از آن ها بجا مانده است؛ مانند تاج محل در شهر آگرا، مسجد جامع دهلی در منطقه دهلی کهنه، قلعه سرخ در شهر دهلی و آثار دیگر که عمده آن ها با سنگ سرخ ساخته شده است.

یکی از علمای بزرگ ایران بنام قاضی نور الله شوشتری در دربار گورکانیان، قاضی القضات بود ولی بعدها بر اثر توطئه ای که علیه او کردند به شهادت رسید و در هند امروزه آرامگاه او در شهر لکهنو در هندوستان قرار دارد.

گورکانیان هند با آمدن انگلیسی ها و ورود کمپانی هند شرقی که نزدیک به دویست سال در هند حکومت کردند منقرض شدند.

 

 

متن برنامه های تاریخی رادیو معارف

 

 

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=19990

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب