اولین پنل همایش تاریخ و علوم سیاسی روز چهارشنبه 28 خرداد ماه 1393 پس از گزارش دبیران علمی همایش، داریوش رحمانیان و حسینعلی نوذری و همچنین سخنرانی استاد عزت الله فولادوند به مدیریت حسینعلی نوذری در پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار شد.
اولین سخنران این نشست زهیر صیامیان استادیار گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی بود با مقالهای با عنوان «تاریخ به مثابه فلسفه سیاسی»: بازخوانی کاربرد علم تاریخ در میراث تاریخ نگاری اسلامی در پیوند با علم سیاست. صیامیان در سخنان خود گفت: برخلاف نگرش رایج در مطالعات علوم انسانی درباره جایگاه دانش تاریخ در تمدن اسلامی که کارکرد آن را گردآوری اطلاعات راجع به گذشته میشناسد، میتوان مدعی بود مورخان مسلمان متقدم بنا بر قرار داشتن در شرایط بافتاری «تعریف و تثبیت مؤلفههای سیاست ورزی بهینه و شاخصههای قدرت مشروع در عقلانیت اسلامی» در قرون نخستین اسلامی، بازخوانی «معضلهشناختی» از گذشته داشتند تا بتوانند وضعیت حکومت و ملکداری در جامعه معاصر خود را توضیح دهند. «روایت تاریخی» آنان از «گذشته» که عمدتاً تمرکز بر کنشهای سیاسی افراد در سطوح مختلف سیاست و قدرت است، بر مبنای بافت فکری و موقعیتی و افق معاصرشان، «طرح وارههای تفسیری» متفاوتی است از وضعیت اکنون جامعه خودشان که در قالب «آموزش فلسفه با مثال» در اثر تاریخنگاری برای مخاطبان و آیندگان در ذیل مفهوم «عبرت» ارائه شده است. «عبرت» همان مفهوم تبیینکننده بین این طرحواره تفسیری و آن شرایط بافتاری است. دلالت نگرش عبرت آموز به رفتار سیاستورزان در قالب «روایت تاریخی»، نمونهای مثالی حاوی تأملی نظری در حوزه حکمت عملی است در ذیل مفهوم «تدبیر مُدُن» که به توضیح و تبیین فلسفه قدرت و الگوی سیاست ورزی میپردازد. این معنا در گزینش و چیدمان گزارشهای تاریخی درباره گذشته و حال در متن اثر تاریخنگاری آنان مستتر است. این بازنمایی سوگیرانه «سیره رُسُل و المُلوک» در آثار تاریخ نگاری مسلمین، توضیح مورخان مسلمان از دلائل و علل تحول و تداوم قدرت سیاسی را در قالب یک «دلالت ضمنی» نشان میدهد. بازخوانی میراث تاریخنگاری اسلامی بدین شیوه پیوند ناگسستنی علم سیاست و تاریخ را نشان داده و تشویق می کند.
سخنران بعدی این نشست ابوذر فتاحی زاده دانشجوی دکتری روابط بینالملل دانشگاه تهران بود با مقالهای با عنوان «سیاست خاطره و جنگ در عصر مشروطه: تحلیل گفتمانی سیاحتنامه ابراهیم بیک».
فتاحی زاده در سخنرانی خود گفت: جنگ بینالمللی، در لایههای مختلف اجتماعی دولت طرف منازعه زنجیرهای از تغییرات را پدید میآورد. اقشار و طبقات اجتماعی بر اساس تمایزات تفهمی که بین آنها وجود دارد، هریک این پدیده بینالمللی را در زیستجهان خود به گونهای خاص فهم میکنند. بنا بر این منطق، در جامعه ایرانی پس از جنگهای ایران و روس نیز باید فهمهای متفاوتی در باب این درگیری بینالمللی وجود داشته باشد که در متون سیاسی این دوره بتوان آنها را مشاهده کرد؛ فهمهایی که در نهایت به کنشهای سیاسی خاصی جهت میداد و سیاست خاطره منحصر بفردی را ایجاب میکرد. کتاب سیاحتنامه ابراهیم بیک به قلم سید زینالعابدین مراغهای از جمله متون سیاسی مهمی است که در شکلگیری گفتمان و جنبش مشروطه نقش ویژهای داشته است. این کتاب بنا به منطق ذکر شده و همچنین حضور پرقدرت پژواکهای شکست در مقابل روسیه در این دوره، از جهتگیری نسبت به جنگ یادشده برکنار نمانده است. وی افزود در این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که شکست در جنگ با روسها در سیاحتنامه به چه صورت بازنمایی شده است و این بازنمایی، چه نقشی در گفتمان سیاست خارجی مدنظر مشروطهخواهان داشته است؟ به عبارت دیگر، متن مذکور خاطره این شکست را چگونه در نظم گفتمانی خود مفصل بندی نموده و مفصل بندی صورت گرفته، چه سیاست خاطرهای را در سیاست خارجی به اصحاب مشروطه پیشنهاد میکرده است؟ در پاسخ به این پرسش، نخست مباحثی پیرامون چیستی سیاست خاطره را مطرح کرد. پس از آن خوانشی گفتمانی از فضای استعاری ایجاد شده در پی جنگهای ایران و روس در سیاحتنامه و سپس به بازنمایی این جنگ در سیاحتنامه پرداخت.
آخرین سخنران این بخش جلال فرزانه دهکردي عضو هيأت علمي دانشگاه امام صادق(ع) بود با مقالهای با عنوان «خوانش گفتمانهاي سياسي حکمراني در عصر غزنوي با کاربست مدل تحليل گفتمان انتقادي فرکلاف: مطالعه موردي داستان حسنک وزير و رويههاي گفتماني آن عصر»
فرزانه در سخنرانی خود گفت: تحليل گفتمان انتقادي يكي از روشهاي ميانرشتهاي است كه با بنياني زبانشناسي سعي در شناخت ايدئولوژيهاي نهفته در پس گفتمانهايي دارد كه عموماً گونههاي مختلف متون آن را انتقال ميدهند. اصول روششناختي تحليل گفتمان انتقادي كه نتيجه سير تكاملي خود تحليل گفتمان هستند عموماً براي تحليل و انکشاف ايدئولوژيهاي نهفته در پس متون سياسي كاركردي ويژه دارند. بدون شك متون تهيه شده درباره روش حكومتمداريِ حكمرانانِ هر دوران از زمره متون سياسي عصر خود شناخته ميشوند. يكي از متوني كه بسيار بر روي آن كار شده و بسياري از منتقدان ادبي از روايتشناسان گرفته تا تاريخباوران جديد بر روي آن كار كردهاند تاريخ بيهقي و به خصوص داستان حسنك وزير است. بعضي از تحقيقات همچنين از منظر تحليل جامعهشناسي سياسي نيز به اين متن نگريسته و نتايجي را نيز به دست آوردهاند. نكته اينجاست كساني كه رويكرد انتقادي را به تحليل گفتمان اتخاذ كردهاند، به خصوص فركلاف، داعيه نوعي روش علمي دارند كه ميتواند به وثوق بيشتر در كنكاش ايدئولوژيهاي نهفته در پس متون بينجامد. او گفت که در این مقاله با به کار بستن رويكرد تحليل گفتمان انتقادي فركلاف و مطالعه موردي داستان حسنك سعي دارد نوعي روششناسي در حوزه مطالعات ميانرشتهاي تاريخ و علوم سياسي را به كار بندد و گفتمانهايي از جمله رواداري سياسي- مذهبي و روابط فرادستي/ فرودستي در دوران غزنويان را، با مطالعه رويههاي گفتماني آن عصر، بررسي نمايد. سخن آخر اينكه ممكن است بررسي موضوع داستان حسنك تكراري به نظر آيد؛ اما هدف اصلي وی نگرشي نو به رويكردهاي گفتماني عصر غزنوي از يك سو و معرفي و كاربست نظريه تحليل گفتمان انتقادي فركلاف در مطالعات ميان رشتهاي تاريخ و علوم سياسي از سوي ديگر است.
/پایان/