متن حاضر گزارشی از رساله دکتری رشته تاریخ و تمدن ملل اسلامی با عنوان صحابه در نگاه ائمه اثنی عشریه (ع) و شیعیان (رفتار شناسی ائمه اثنی عشریه(ع) و شیعیان آنان درباره صحابه تا پایان سده هفتم هجری) است که با تلاش آقای مصطفی معلمی و راهنمایی اساتید دکتر هادی عالم زاده و دکتر نعمت الله صفری فروشانی و مشاوره آقای دکتر محمد علی کاظم بیگی در سال تحصیلی 88-89 نگاشته شده است .
در این پژوهش، مولف در پی آن بوده است که شیوه رفتار ائمه(ع) دوازده گانه شیعیان اثنی عشری درباره صحابه ی رسول خدا (ص) را از خلال کتب تاریخی، حدیثی، تفسیری و عقیدتی رصد کرده و میزان تأسی پیروان ائمه (ع) را نیز از رفتار یاد شده ترسیم نماید.
اهداف نگارش:
1- بازشناسی صحیح رفتار ائمه درباره صحابه؛
2- میزان تطابق رفتار شیعیان با ائمه(ع) در زمینه مذکور؛
3- شناسایی روایات جعلی و ناسازگار با اصول قرآنی و سیره ی نبوی؛
4- شناسایی انگیزه های جعل و انتساب رفتارهای نامطلوب به ائمه(ع) در قالب روایات و حکایات تاریخی.
فصول پایان نامه:
این تحقیق در قالب پنج فصل تنظیم گردیده است:
فصل اول به مبانی قرآنی اختصاص یافته است و نویسنده در آن، تلاش نموده تا با استدلال به آیات قرآن کریم، اصول اخلاقی ثابتی را پی ریزی نماید که در ارتباط با مردم باید مورد توجه قرار گیرند.
وی سپس به بحث سب و لعن در قرآن پرداخته و گفتار کوتاهی را درباره برائت و عدم تولی نسبت به دشمنان خدا و رسول خدا (ص) آورده است. در ادامه این بحث به آیاتی که اخلاق و رفتار پیامبر را بیان می کند هم اشاره دارد و نتیجه او در انتهای فصل اول این است که قرآن، انسان ها به ویژه مومنان را به رعایت پسندیده ترین شیوه ها در تعاملات اجتماعی راهنمایی می کند.
در فصل دوم تلاش کرده، مبانی سیره نبوی و سنت رسول خدا (ص) در برخورد با صحابه و مخالفان را ترسیم کند. گزارش های رفتار پیامبر (ص) با خویشاوندان در بدو رسالت، مواجهه با کفار و منافقین و اصحاب را مورد توجه قرار داده و در ادامه مباحثی همچون مساله اخبار پیامبر(ص) از عدم طهارت مولد، در نظر گرفتن ملاحظات منطقی و عرفی توسط پیامبر(ص)، تفاوت رفتار آن حضرت در حضور و غیبت و همچنین مساله اذن و نفرین ایشان مورد کنکاش نویسنده قرار گرفته است.
نتیجه نویسنده در فصل دوم استفاده رسول خدا (ص) از شیوه مدارا، ترجیح دادن پرده پوشی و حفظ حرمت ها و شدت استحیاء آن حضرت و توجه فوق العاده ایشان در جلب کفار به سوی اسلام است که همگی نافی رفتارهایی است که گاه در برخی روایات به ایشان نسبت داده شده است.
در فصل سوم رفتار حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه (س) در تعامل با صحابه بررسی شده که در ابتدا گزارشی از شیوه برخورد حضرت علی (ع) با صحابه ارائه شده و در ادامه به نقد و بررسی برخی اخباری که دربردارنده رفتارهای تند علی (ع) با برخی صحابه هستند، پرداخته شده است. از جمله این روایت ها می توان به روایتی که علی (ع) ابوبکر و عمر را در هفته نخست پس از رحلت پیامبر (ص) شقی و جهنمی خوانده و عثمان را کافر معرفی کرده است اشاره کرد.
درباره شیوه حضرت فاطمه زهرا (س) نیز به این مساله اشاره شده که هرچند حضرت از سوی برخی صحابه آزار دیدند اما ایشان هم مسیری جزء آن چه در قرآن و شیوه رسول خدا (ص) وجود داشت را نپیموده اند. حاصل سخن این فصل آن که هرچند علی (ع) و فاطمه(س) با سختی های فراوان از جانب برخی صحابه گردیدند اما با حفظ اصول اخلاقی قرآنی و تبعیت از سیره پیامبر(ص) مقابله به مثل نکرده و زبان به تندی نچرخاندند. البته این بدان معنا نیست که از بیان حق و طلب حق غارت شده خود کوتاه آمده و مسامحه کرده باشند.
از رفتار امام حسن (ع) تا امام عسکری (ع) در مواجهه با صحابه در فصل چهارم یاد شده است. این فصل که حدود 100 صفحه از این رساله را به خود اختصاص داده است به بیان گزارش هایی که از این بزرگواران در مواجهه با صحابه یا به میان آمدن نام و یاد صحابه است می پردازد. در مورد امام حسن (ع) ایشان به نقد و بررسی این گزارش ها پرداخته است.
سب و لعن مردم کوفه از زبان امام، سخن از طهارت مولد و قذف در کلمات امام، که در نهایت با نقد و بررسی این فرضیه که امام به دلیل رفتار بزرگ منشانه از ورود به این گونه بحث ها دوری می کرده اند را تقویت می نمایند.
در هنگام سخن از امام حسین (ع) گزارش های ناسزاگویی میان امام حسین (ع) و مروان بن حکم و همچنین گزارش های عصر امام سجاد (ع) و امام باقر (ع) در مورد دستور به سب خلفای اولیه و تطبیق برخی آیات بر آن دو و همچنین تطبیق صنمی القریش بر آن دو مورد بررسی و نقد محتوایی و سندی قرار گرفته است و تلاش شده است تا با مخدوش کردن سند و محتوای این گزارش ها، صدور آن ها از معصوم نفی شود.
این نکته که آیا امام صادق(ع) در تفسیر فسق و عصیان، پای اشخاص را به میان کشیده است و این که مصادیق فرعون و هامان چه اشخاصی بوده اند و این سخن که در امت هر پیامبری دو شیطان است و بیان این مساله که امام در تعقیبات نماز از برخی افراد به نام، لعن می کرده است مواردی است که درباره مواجهه امام صادق (ع) با صحابه مطرح است و نویسنده آن را نقد محتوایی و سندی کرده است.
عجل و سامری خواندن خلفای اولیه از زبان امام کاظم (ع)، لعن کردن برخی در سجده شکر توسط امام رضا(ع)، تفسیر به آتش کشیدن لات و عزی در عصر ظهور امام مهدی (ع)، ایمان نیاوردن خلفای اولیه به پیامبر(ص) گزارش های دیگری بودند که نویسنده آن ها را مورد بررسی قرار داده است.
در فصل پنجم سخن از شیعیان امامی و میزان تأسی ایشان به ائمه (ع) در مساله برخورد با صحابه به هنگام به میان آمدن یاد و نام ایشان است. نویسنده بیان می دارد که به دلیل شرایط سیاسی جامعه اسلامی و تلاش های ویژه امویان در تقابل با حزب علوی و رواج جو لعن و سب شیعیان و به ویژه علی (ع) در زبان سران اموی، فضای سب و لعن در جامعه اسلامی پدید آمد. امویان که از سویی به تخریب چهره امام علی(ع) و شیعیان همت گماشته بودند از سوی دیگر سعی در تقدیس چهره خلفای اولیه و صحابه داشتند.
آن چه بر این مساله دامن می زد نقش برخی صحابه در حوادث صدر اسلام در تقابل با علی (ع) بود که شیعیان تمام این مشکلات را از چشم آنان می دیدند.
این موارد دست به دست هم داده بود تا برخی گروه های تندرو شیعه از جمله غلات در خدمت صحابه دست به حدیث سازی از زبان ائمه (ع) بزنند و چون جامعه تشیع ظرفیت پذیرش این نوع اخبار را داشت گزارش ها میان شیعیان رواج یافت هرچند طریقه ائمه (ع) چیزی جز این بود است. لذا این نوع اخبار از سوی توده شیعیان تلقی به قبول شده و رواج یافت.
در این میان مولف سعی دارد با جریان شناسی گروه های مبلغ سب و لعن با نام و نشان مانند خوارج، امویان، کیسانیه و … سیر این مساله را رد یابی کند. نقش فرقه نصیریه، اختلافات عصر آل بویه و اقدامات ملاحده اسماعیلیه در سب و لعن صحابه شیعه را نیز متهم به لعن و سب نمود.
البته شیعیان واقعی و اندیشمندان آگاه و عالمان بزرگ شیعه با آگاهی از رفتار ائمه (ع) و الگو قرار دادن طریقه ائمه (ع) سعی در پیمودن مسیری داشتند که ائمه (ع) بر آن بوده اند.