1- امام رضا (ع) و فلسفه الهي، استاد راهنما : احمد بهشتی | دانشجو : محمدمهدی محمدی، دانشگاه قم – دانشکده علوم انسانی سال 1387
بحث درباره واقعيتهاي هستي، ارتباط پديدهها با يكديگر، نياز پديدهها به علت هستي بخش ، ذرات ، صفات و افعال علت هستي بخش و … از اساسيترين مباحث در زندگي بشر بوده، هست و خواهد بود. مجموعه اين مباحث كه فلسفه الهي را تشكيل ميدهد به دليل آنكه نقشي اساسي و زيربنايي را در شناخت امور واقعي از امور غيرواقعي، تحكيم اصول و مباني جهانبيني ديني و تثبيت باورها دارد و با ارائه قويترين و عميقترين براهين و استدلالهاي عقلي ميتواند از حريم دين و مسائل اساسي آن به بهترين وجه ممكن دفاع كند،
مورد توجه اديان آسماني بوده و توسط رهبران اين اديان مورد گوشزد قرار گرفته است . دين اسلام نيز كه آخرين و كاملترين دين الهي است به اين نوع از فلسفه توجه خاصي داشته و در كتاب آسماني خود و توسط رهبران معصومش به مهمترين مباحث مطرح در اين زمينه پرداخته است . در اين راستا پيشواي هشتم اسلام، حضرت رضا عليهالسلام به دليل شرايط خاص سياسي و فرهنگي زمان خود و نيز به دليل شروع نهضت ترجمه در آن دوران و ورود فلسفه يونان به جهان اسلام، بيشترين مباحث را در زمينه فلسفه الهي مطرح كردهاند. به همين خاطر از جمله گامهاي موثر در آشنايي هر چه بيشتر با فلسفه الهي و مسائل اساسياش اين است كه بدانيم ديدگاه آن حضرت در اين زمينه چيست ؟ و چه نظراتي را در رابطه با مسائل خاص فلسفه الهي ابراز كردهاند؟ تا با بهرهگيري از سخنان گهربار و حكيمانه ايشان كه سرچشمه اصلي معارف الهياند، بتوانيم تصويري هر چه صحيحتر و جامعتر از فلسفه الهي داشته باشيم. بر اين اساس ، لازم است ابتدا منابع معتبر روائي را كه سخنان آن حضرت در آنها ثبت شده است ، شناسايي كرده و پس از استخراج سخنان و نظرات بلند ايشان در زمينه مهمترين و اساسيترين مسائل مربوط به فلسفه الهي به تجزيه و تحليل و تبيين آنها بپردازيم.
2- ولايت عهدي امام رضا (ع) ، دانشگاه تربیت مدرس، ایراندخت فرخ پورلنگرودی |1366 کارشناسی ارشد
3- بررسي احتجاجات امام رضا عليه السلام ومباني عقلي آن، دکتر محمد مهدی گرجیان | دانشجو : نفیسه احمدوند | مشاور : دکتر سید محمود موسوی | دانشگاه باقرالعلوم دانشکده الهیات و معارف اسلامی سال 1388
عصر امام رضا عليه السلام دوران تشتت آراء و شکل گيري نحله ها و گروه هاي مختلف فکري و عقيدتي است .در اين ميان وجود کشتي نجاتي که گم گشتگان و متحيرين درياي انديشه هاي گوناگون در آن آرام گيرند، ضرورت مي يابد و اين ناجي وجود ثامن الحجج عليهم السلام مي باشد.ايشان با ارائه تبيين عقلاني از معارف ناب عقيدتي دين مبين اسلام، آن مهم را به انجام رسانيد.امري كه در عصر ختم نبوت ضرورتي دو چندان مي يابد. اثبات وجود خداوند متعال بر اساس اصول عقلي نظير اصل عليت و احتياج معلول به علت در قالب براهين مختلفي نظير برهان نظم، حدوث و حركت از جمله مطالب مهمي است كه در مناظرات امام رضا عليه السلام مطرح مي شود. ايشان وحدت واجب تعالي را بر اساس اطلاق و گستره وجودي او و عدم محدوديت در ذات نامحدودش اثبات مي نمايد و سپس مطابق وجود بسيط و محض حق تعالي تمامي صفات كمالي را براي او اثبات و هر نقص و عدمي را از وي سلب مي نمايد. در اثبات ضرورت نبوت برهان هدايت عامه و عدم نقض غرض از سوي خداوند حكيم در كلمات امام رضا عليه السلام يافت مي شود. معجزه وتلازم عقلي آن با صحت ادعاي صاحبش دليلي است بر صدق ادعاي شخص نبي که در هر عصري متناسب با شرايط به نحوي خاص صورت ميگيرد.قوس صعود و جايگاه امام در رأس قله وجود تبيين كننده ضرورت وجود امام به عنوان خليفه خداوند در ميان مخلوقات مي باشد. در نتيجه امام بالضروره داراي تمام مراتب كمالي و وجودي مي باشد.تعيين چنين فردي از عهده خلق خارج بوده و امري مختص به حق تعالي است که از طريق نبي يا امام قبلي به مردم اعلان مي گردد.
4- صفات الهي امام از منظر امام رضا (ع)، استاد راهنما : عبدالحسین خسروپناه | دانشجو : نرگس السادات بیننده | مشاور : سید محمد کاظم طباطبایی |، کارشناسی ارشد دانشکده علوم حدیث قم سال 1389
برخي ازشرق شناسان و افراد متاثر از آنان با بهرهگيري از نوعي نگاه تاريخي به عقايد شيعه برآنند كه اثبات كنند اعتقاد كنوني شيعيان درباره امامت پشتوانهاي در انديشه رايج زمان ائمه نداشته و بسياري از اوصاف و ويژگيهاي الهي امام _ مانند حجيت علي الخلق، محوريت قطب آفرينش، وساطت فيض الهي، كرامات، علم غيب،عصمت و … در طول تاريخ به تفكر شيعي افزوده شده و جزء عقايد شيعيان نخستين نبوده و ائمه اطهار(ع) نيز چنين ادعاهايي درباره خود نداشتهاند و حتي با آن به مبارزه پرداختهاند. در اين پايان نامه برآنيم با بررسي احاديث امام رضا(ع) نشان دهيم كه لا اقل در زمان ايشان ويژگيهاي خاص امام در ميان شيعيان به صورت يك باور عمومي و نهادينه طرح شده است و به اين سبب است كه با وجود اينكه ادعاي امامت كودكي هفت ساله ميتواند زمينهساز پيدايش اختلافات گسترده باشد، در زمان به امامت رسيدن امام جواد (ع)انشعاب مشهودي در ميان شيعيان پديد نيامده است.
5- تحليل فلسفي قضا و قدر از ديدگاه امام علي و امام رضا (عليهماالسلام)، محمد بیدهندی | دانشجو : مریم رجبی | مشاور : مهدی امامی جمعه | کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان، دانشکده علوم انسانی
مسأْله قضا و قدر يكي از مباحث بسيار مهم فلسفي- كلامي است.اين مسأْله نه تنها ذهن فيلسوفان و متكلمان را به خود مشغول داشته، بلكه يكي از مسائل اساسي در زندگي هر انساني است.اصل مسأْله قضا و قدر از مسلمات عقايد اسلامي به شمار ميرود.اين نوشتار مشتمل برچهار فصل ميباشد:در فصل نخست به كليات بحث پرداخته شده است و فصل دوم روايات وارده ائمه معصومين (عليهمالسلام) به ويژه اما علي و امام رضا (عليهمالسلام) مورد بررسي قرار گرفته است.در فصل سوم در مورد تبيين نسبت مرتبه وجودي انسان با قضا و قدر و تفسير او از اين مسأله بحث شده است و فصل چهارم به جمعبندي و نتيجهگيري نهايي اختصاص يافته است
6- تحليل قراني سيره اجتماعي سياسي امام رضا(ع)، استاد راهنما : دکتر ولی الله نقی پورفر | دانشجو : محمد تقی سعیدی | مشاور : دکتر عبدالرضا زاهدی |، کارشناسی ارشد دانشکده اصول الدین سال 1388
اين پايان نامه كه در سه فصل تنظيم شده به بررسي سيره اجتماعي امام كه در دو بخش برخوردهاي امام با گروهها و فرق كه در زمان او فعاليت داشتند پرداخته و در بخش دوم به رفتارهاي اجتماعي امام مانند ترويج معروفها و مبارزه با منكرات اجتماعي و در فصل سوم در بخش اول به تحليل سيره سياسي امام با مردم پرداخته و در بخش دوم به سيره سياسي امام با حكومت كه منطبق بر قران است اشاره دارد.مانند عدم مشروعيت حكومت مامون
7- ترجمه و تحقيق حديث شريف جوامع الاشرايع از امام رضا (ع) و بررسي احکام فقهي مستفاد از آن، استاد راهنما : سید محمدجواد وزیری فرد | دانشجو : طیبه سپاسی |، دانشگاه قم دانشکده الهیات و معارف اسلامی
امام رضا (ع) حديث جوامع الاشرايع را در پاسخ مأمون که از ايشان در مورد اسلام محض سؤال کرده بودند نگاشته اند. حضرت در اين حديث شريف به بسياري از مهمترين ارکان اعتقادي ، فقهي و اخلاقي اسلامي اشاره کرده و بر اساس مبناي فکري تشيع و شعائر شيعي آنها را بيان فرموده است که در انطباق کامل با فتاواي علماي اماميه است.
8- تحولات سياسي و نظامي دوره ي خلافت مامون (با تكيه بر ولايتعهدي علي بن موسي الرضا (ع) و ايرانيان)، اللهیار خلعتبری | استاد مشاور : علی اصغر مصدق | دانشجو : عمران محمدی |، دانشگاه شهید بهشتی دانشکده علوم و ادبیات علوم انسانی سال 1384
9- تعامل تمدن اسلام و تمدن بيزانس (عصر هارون و مامون)، استاد راهنما : کریم سلیمانی دهکردی | استاد مشاور : علی بیگدلی | دانشجو : سیروس رسولی باغبان |
10- مناسبات امام رضا(ع) با فرق شیعی غیر امامیه ، استاد راهنما : دکتر نعمتالله صفری | استاد مشاور : دکتر حسین ایزدی| دانشجو : زهرا بختیاری، دانشگاه باقرالعلوم(ع)، دانشکده علوم سیاسی، اجتماعی و تاریخ
در طول دورۀ حضور ائمۀ معصومین از امام علی تا امام دوازدهم (عج)، شیعیان نیز مانند دیگر گروههای اسلامی، بنا به دلایل مختلف، به فرق گوناگونی تقسیم شده و انشعاباتی یافتند. ظهور و بروز چشمگیر فرق شیعی را میتوان پس از شهادت امام حسین دانست و ادامۀ تفرّق و فرقه فرقه شدنِ شیعیان را در زمان سایر امامان معصوم شاهدیم که البته این فرقهها در دورههای دیگر امامان، بعضی مضمحل و نابود و یا کمرنگ میشدند و از آن طرف، فرق دیگری جان گرفته و به وجود میآمدند. زمان امام رضا، یکی از دورانهایی است که فعالیت فرق شیعی، هم از لحاظ کمیت و هم کیفیت به اوج خود رسیده بود. در این زمان شاهد فرق مختلف زیدیه، اسماعیلیه، فطحیه و غالیان – که از دورههای قبل به این دوره رسیده بودند – و نیز فرقۀ نوظهور و خطرناک واقفیه – که در زمان خودِ آن حضرت، یعنی پس از شهادت امام موسی کاظم شکل گرفته بود – هستیم. ائمۀ معصومین در طول تاریخ حضور خود، تلاشهای زیادی را برای هدایت منحرفانِ از راه اصلی، و نیز نیفتادن سایرین در دام انحراف انجام دادند. در این راستا امام رضا نیز تلاشهای گستردهای را انجام داد که بررسی این تلاشها و در واقع نوع برخورد و تعامل و مناسبات امام در مقابل فرق مختلف شیعی، موضوع پژوهش حاضر میباشد. آن حضرت در برخورد با فرق مختلف شیعی، رفتار یکسانی نداشته و با فرق خطرناک واقفیه و غلات، شدیدترین برخورد و مبارزه، ولی در مقابل فرقۀ فطحیه برخورد ملایم و مداراگونه در پیش گرفته و رفتار آن حضرت در برابر زیدیه، حاکی از نوعی بیاعتنایی و بیطرفی همراه با نهی از قیام است که البته این تفاوت برخوردهای امام با فرق مختلف، ناشی از تفاوت این فرقهها از جهات گوناگون مثل تفاوت آموزهها و فعالیتها و نیز میزان خطر آنان بوده است که سعی شده در ضمن پرداختن به چگونگی تعامل امام با این فرق، به این علل هم توجه شود.
11- جریان شناسی تشیع در عصر امام رضا(ع) ، استاد راهنما : دکتر نعمتالله صفری | استاد مشاور : مصطفی صادقی| دانشجو : سیدعبدالکریم حسن پور، دانشگاه ادیان مذهب، دانشکده شیعه شناسی
جامعه شیعه نیز از قاعده کلی دیگر گروههای اسلامی، که بنا به دلایل و شرایط مختلف از درون گرفتار انشعابات فکری و عقیدتی میشدند مستثنی نبود. آغاز تفرق شیعی را میتوان پس از شهادت امام حسین(ع) دانست که ادامۀ و استمرار آن در زمان دیگر ائمه(ع) جریان داشت. بعضی از این جریانات که از بنیان ضعیفتری برخوردار بوده در کوتاه مدت مضمحل و یا کمرنگ میشدند، برخی نیز به دلیل اقتضائات زمانی و مکانی خاص از پایداری بیشتری برخوردار میشدند. زمان امام رضا(ع)، به دلیل اینکه جریانهای فکری و فرقههای شیعی از نظر کمی و کیفی در اوج خود قرار داشتند فضای پرتحرکی ایجاد شده بود.در این دوران جریانهایی چون غلات، مفوضه و .. و فرقه-هایی چون امامیه زیدیه، اسماعیلیه، فطحیه از دورههای قبل به این دوره رسیده بودند و نیز فرقۀ نوپدید واقفیه، مقارن امامت امامرضا(ع) و پس از شهادت امامکاظم(ع) شکل گرفته بود. طبیعی به نظر میرسد که امامرضا(ع) به عنوان امام و سکاندار تشیع اصیل، نسبت به فضای موجود بیتفاوت نبوده بلکه به سان دیگر ائمه معصومین(ع)، رسالت اصلی خویش در هدایت و نجات جامعه میدید که در این راستا تلاش خود را در سه محور هدایت منحرفان، پیشگیری از به دام افتادن دیگران، و حفظ کیان تشیع اصیل متمرکز ساخت.
این نوشتار در پنج فصل و به روش کتابخانهای، با استفاده از منابع موجود به صورت توصیفی وتحلیلی، به شناسایی جریانهای مذکور، و نحوه مواجهه امامرضا(ع) با هریک از آنها، به فراخور تأثیر آن در جامعه اسلامی و شیعی پرداخته است. از جمله میتوان شدت عمل و نحوه مبارزه امام(ع) با جریان غلو و پدیده واقفیه را با انعطاف آن حضرت در مقابل جریان بیخطر یا کمخطری چون فطحیه مقایسه نمود.