پنجشنبه, 1 آذر , 1403 برابر با Thursday, 21 November , 2024
جستجو

دزدی به خانه ای رفت هیچ نیافت. ناگاه در گوشه خانه قدری آهک دید. پنداشت که آرد است.

دستار خود را در میان خانه پهن کرد و رفت که دامنی آرد بیاورد و در دستار ریزد.

در آن محل صاحب خانه حاضر بود. دستارش بدزدید.

 

دزد آن جا دید که آهک است نه آرد، برگشت که دستار را بردارد دید که دستار را برده اند.

قدم نهاد که از خانه بیرون رود صاحبخانه فریاد برکشید که دزد را بگیرید.

دزد روی برگرداند و گفت: تو خود انصاف ده که دزد کیست؟

علی صفی، لطائف الطوایف، ص 365.

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=16694

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب