جمعه 10 فروردین 1403 برابر با Friday, 29 March , 2024

آیات المهدی در قرآن کدام‌اند؟

در قرآن، آیات متعددی وجود دارد که به حضرت ولی عصر‌ علیه‌ السلام مربوط می‌شود. این آیات،‌ به صورت تفسیر،‌ تأویل و تعیین مصداق،‌ بر آن حضرت و حکومت جهانی ایشان،‌ قابل تطبیق است.

در کتاب «معجم الاحادیث الامام المهدی‌ علیه‌ السلام» بیش از 260 آیه در این باره ذکر شده است.

که در ذیل تنها به بررسی برخی از آن آیات می‌پردازیم:

الف. «هُوَ الَّذِی اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»؛ «اوست خدایی که رسول خود را با دین حق،‌ به هدایت خلق فرستاد تا بر همه ادیان عالم،‌ او را تسلط و برتری دهد؛ هر چند مشرکان بدشان آمد.»

آیه فوق با تفاوت مختصری در سوره مبارکه فتح،‌ تکرار شده است که یقیناً خبر از واقعه مهمی می‌دهد و اهمیتش، علت این تکرار می‌شود و آن، خبر از جهانی شدن اسلام و عالم‌گیر شدن این آیین است.

با توجه به اینکه در آیه،‌ هیچ‌گونه قید و شرطی نیست و از هر نظر مطلق است،‌ دلیلی ندارد که معنای آیه را بر زمان پیامبر‌ صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله بدانیم. مفهوم آیه مبارکه،‌ پیروزی همه‌جانبه اسلام بر همه ادیان است و اینکه سرانجام، اسلام و اسلامیان همه جهان را تسخیر خواهند کرد.

طبق دلالت نصوص و روایات مختلف، غلبه بر همه ادیان، زمانی خواهد بود که ناجی بشر،‌ حضرت مهدی‌ علیه‌ السلام ظهور کند و به برنامه جهانی‌شدن اسلام تحقق بخشد.

مطابق قاعده این است که پیروزی و غلبه مورد اشارة قرآن را غلبه همه‌جانبه بدانیم؛ زیرا با مفهوم آیه که از هر نظر مطلق است، سازگاری دارد.

با توجه به مطابقت فوق، می‌توان آیه را چنین تفسیر و معنا کرد: روزی فرا می‌رسد که اسلام، هم از لحاظ منطق و استدلال و هم از لحاظ نفوذ ظاهری و حکومت، بر تمام ادیان جهان پیروز خواهد شد و همه را تحت‌الشعاع خویش قرار خواهد داد.

ب. «وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ اَنَّ الْاَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ»؛ «ما در زبور داوود بعد از ذکر نوشتیم که البته بندگان نیکوکار من، وارث زمین خواهند شد.»

موضوع مورد بحث در آیه شریفه،‌ فراز آخر آیه است که خداوند می‌فرماید: «اَنَّ الْاَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ.»

مرحوم علامه طباطبایی‌ رحمه‌ الله صاحب تفسیر المیزان می‌فرماید: مراد از وراثت زمین، انتقال منافع آن و استقرار برکات زمین برای صالحان است و این برکات پایان‌ناپذیر،‌ شامل برکات مادی و معنوی می‌شود. با توجه به مطالب فوق،‌ معنای آیه شریفه این است که به زودی، زمین از لوث شرک و گناه پاک می‌شود و افراد و جامعه‌ای که خدای را بندگی کنند و به وی،‌ شرک نورزند، در آن زندگی می‌کنند.

برای اداره چنین حکومتی که بر پایه عدل استقرار دارد و خواسته هر انسان عاقل و شریفی است، وجود یک رهبر عالی‌مقام روحانی لازم است؛ رهبری پاک و منزه از صفات ناپسند و پست. رهبری که فقط وابسته به خدا باشد و به همه ملتها و جمعیتها و نژادها با چشم مهربانی و تساوی و برابری کامل نگاه کند.

عده‌ای از مفسران، درباره تفسیر آیه ذکر شده قائل‌اند این وراثت که آیه می‌فرماید، به دوره ظهور و حکومت ولی عصر‌ علیه‌ السلام اختصاص دارد که رسول خدا‌ صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله و ائمه اطهار‌ علیهم‌ السلام در اخبار متواتره از آن خبر داده و شیعه و سنی، آن خبرها را نقل کرده‌اند.

ج. «وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ اِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقاً»؛ «بگو: حق آمد و باطل، از میان رفت؛ به درستی که باطل، رفتنی است.»

در آیه مذکور به یک اصل کلی و اساسی دیگر و یک سنت جاودان الهی، برخورد می‌کنیم که مایه دلگرمی همه پیروان حق است و آن اینکه سرانجام، حق، پیروز و باطل، به طور قطع، نابود‌شدنی است. باطل، صولت و دولتی ندارد،‌عمرش کوتاه است و سرانجام به دره نیستی سقوط می‌کند. دلیل این موضوع، در باطن کلمه باطل، نهفته شده است؛ زیرا باطل، چیزی است که با قوانین عالم آفرینش هماهنگ نیست و سهمی از واقعیت و حقیقت ندارد و مسلّماً چیزی که هماهنگ با قوانین آفرینش نباشد، نمی‌تواند برای مدتی طولانی باقی بماند؛ اما حق، عین واقعیت است. توأم با درستی و راستی و دارای عمق و ریشه و هماهنگ با قوانین خلقت است و چنین چیزی باید باقی بماند.

آنان که پیرو حق‌اند به سلاح ایمان، عمل صالح،‌ منطق، صدق و فداکاری، مسلح و برای جانبازی و ایثار تا سرحد شهادت، آماده‌اند و به غیر خدا نیز متکی نیستند و همین اوصاف، رمز پیروزی آنها بر باطل است. امام باقر‌ علیه‌ السلام می‌فرماید: «اِذَا قَامَ الْقَائِمْ ذَهَبَتْ دَولَةُ الْبَاطِلِ؛ هنگامی که امام قائم‌ علیه‌ السلام قیام کند، دولت باطل برچیده می‌شود.»

در روایات دیگری آمده است: هنگامی که حضرت مهدی‌ علیه‌ السلام‌ متولد شد، بر بازوی مبارکش،‌ این جمله نقش بسته بود: «جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ اِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقاً»؛

د. «وَ نُرِیدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْاَرْضِ وَ نَجْعَلَْهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ‌»؛ «ما اراده کرده‌ایم که بر مستضعفان در زمین، منت نهاده، آنها را پیشوایان خلق قرار دهیم و وارث گردانیم.»

آیه فوق، امید دهنده به همه انسانهای آزاده عالم است؛ چون وعده خداوند و اراده حضرت حق، به صورت یک قانون کلی و در شکل فعل مضارع و مستمر،‌ بیان شده است تا اینکه کسی تصور نکند این وعده،‌ به مستضعفان زمانهای گذشته،‌ از جمله بنی‌‌اسرائیل اختصاص داشته است.

در تفسیر نمونه،‌ ذیل آیه مورد نظر آمده است:‌در این آیه،‌ خداوند، پرده از روی اراده و مشیت خود،‌ درباره مستضعفان برمی‌دارد و چند امر را در این زمینه بیان می‌کند که با هم،‌ پیوند و ارتباط نزدیک دارند که به چهار امر آن اشاره می‌شود:

1. اینکه ما می‌خواهیم آنها را مشمول نعمتهای خود کنیم؛

2. اینکه ما می‌خواهیم آنها را پیشوایان خلق قرار دهیم؛

3. اینکه ما حکومت قوی و پا بر جا به آنها می‌دهیم؛

4. اینکه ما می‌خواهیم آنها را وارثان حکومت جباران قرار دهیم.

با تصور موضوعات ذکر شده،‌ می‌توان نمونه گسترده و بارز اراده حضرت حق‌تعالی را ظهور حکومت حق و عدالت در تمام کره زمین،‌ به وسیله حضرت مهدی‌ علیه‌ السلام‌ دانست.

در حدیثی از امام علی‌ علیه‌ السلام نقل شده است که در تفسیر آیه فوق فرمودند: «هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ یَبْعَثُ اللهُ مَهْدِیَّهُمْ بَعْدَ جَهَادِهِمْ فَیُعِزُّهُمْ وَ یُذِلُّ عَدُوَّهُمْ؛ این گروه،‌ آل محمد صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله هستند. خداوند،‌ مهدی آنها را بعد از جهادشان،‌ برمی‌انگیزد و به آنها،‌ عزت می‌دهد و دشمنانشان را ذلیل و خوار می‌کند.»

در میان عده‌ای از علما و دانشمندان،‌ روایات زیادی مشهور است که ولی عصر‌ علیه‌ السلام در بدو تولد، آیه شریفه مورد بحث را تلاوت فرموده‌اند. از جمله این اخبار،‌ روایتی است که فاضل قندوزی از علمای اهل سنت و مرحوم شیخ صدوق نقل کرده‌اند.

هـ. «وَ لَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ – اِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ – وَ اِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ‌ الْغَالِبُونَ‌»؛ وعده قطعی ما برای بندگان مرسل ما،‌ از قبل مسلم شده است که آنها یاری می‌شوند و لشکر ما [در تمام صحنه‌ها] پیروزند.»

پیروزی لشکر حق بر باطل و غلبه جند الله و یاری خداوند نسبت به بندگان مرسل و مخلص، از وعده‌ های مسلم او و از سنتهای قطعی است که در آیات فوق،‌ به عنوان یک وعده و سنت بیان شده است.

نکته قابل تأمل، همان‌گونه که در آیات قبل هم بیان شد، این است که خداوند وعده می‌دهد پیامبران و صالحان را بر مشرکان غالب سازد و آنها را یاری رساند. معلوم است که این نصرت و غلبه، فقط نصرت در عالم آخرت نیست؛ زیرا خداوند در قرآن می‌فرماید:‌«فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا‌»؛ «[این نصرت و غلبه] در دنیاست.»

منظور،‌ نصرت و پیروزی انبیا‌ علیهم‌ السلام‌ بر مشرکان در زمان خود انبیا هم یقیناً نیست؛ زیرا دعوت بسیاری از انبیا‌ علیهم‌ السلام‌ در قومشان اثر نبخشید و بلکه بسیاری از آنها در این راه،‌ به شهادت رسیدند. تحقیقاً این پیروزی و غلبه وعده داده شده،‌ همان پیروزی مقصد و هدف انبیای الهی است که برای آن،‌ مبعوث شده‌اند.

اخبار متواتر و اجماع علما نشان می‌دهد نصرت و غلبه،‌ زمانی محقق خواهد شد که ولی عصر‌ علیه‌ السلام قیام کند و اهداف انبیا را جامه عمل بپوشاند.

 

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=18265

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 × 5 =

آخرین مطالب