دوشنبه 16 مهر 1403 برابر با Sunday, 6 October , 2024

چکیده:
آیت الله آصفی از جمله علما و دانشمندان شیعی درعصر حاضر است که آثارمتعدد ومتنوعی را به قلم تحریر درآورده است، او دارای کتب تاریخی متعددی است، که از آن جمله می توان به “فی رحاب عاشورا” اشاره کرد، این کتاب درصدد بیان واقعه عاشورا و پیش زمینه های این واقعه است دراین کتاب به عوامل پیدایش واقعه عاشورا خصوصا نقش بنی امیه درحادث شدن این واقعه پرداخته شده است.

این کتاب تحت تاثیر عقاید کلامی آیت الله آصفی نگاشته شده است دراین مقاله سعی شده است این اثر مورد بررسی قرار گیردو بصورت روشمند درباره محتوا،منابع واسناد   آن بحث  شود ونقاط قوت واحیانا ضعف را مشخص کند این تحقیق به ما کمک می کندکه به سبک تا ریخ نگاری و رویکرد ایشان به تاریخ پی برده وآسیب ها ونقاط قوت کاراورا دریابیم.
کلید واژه ها:
 آصفی،فی رحاب عاشورا،تاریخ نگاری ،
زندگینامه نگاری اهل بیت (ع)،
مقدمه:
درمیان آثار متعددی که به قلم آیت ا…محمد مهدی آصفی نوشته شده است آثار تاریخی چندی به چشم می خوردکه نشانگرتوجه این عالم شیعه به علم تاریخ است.کثرت تالیفات ایشان دررشته های مختلف،حضور پررنگ ایشان درعرصه های سیاسی واجتماعی،چهره ای شفاف وپررنگ وپرانرژی ازایشان دراذهان بجای گذشته است  ورود این عالم شیعه به بحث های تاریخی درواقع نوعی عنایت ویژه به تاریخ درمیان عالمان شیعی است که فقدان این عنایت دربین فقیهان شیعه احساس می شود اگرچه آثار  یاد شده از ایشان نوعی آثار کلامی تاریخی وروائی است ولی نقد وبررسی ورود ایشان به تاریخ وتاریخ نگاری اهل بیت (ع)باتوجه به مبانی اصولی و کلامی معظم له ورویکرد ایشان به تاریخ،یاریگر محققان درشناخت نوع تاریخ نگاری ایشان است ودرواقع بااین بررسی می توان  به سبک وسیاق علما شیعه درتاریخ نگاری بطور تقریبی پی برد.درطول تاریخ امامیه بوده اند علمایی که به مباحث تاریخی روی آورده اند شناخت مبانی کلامی واصولی آن ها می تواند پاسخ مناسبی برای بسیاری از مبهمات تاریخی چه درمورد تاریخ نگاری آن عالمان وچه درراستای تاریخ نگاری تشیع-فراهم آورد.                                                                               

ازوراء اندیشه ها وآثار تاریخی علمایی مثل آیت ا…آصفی می توان به بسیاری از سوالات مطروحه درزمینه تاریخ نگاری فقها شیعه پاسخ داد وبه روش و رویکرد فقها شیعه درتاریخ نگاری  پی برد
1)شخصیت شیخ محمد مهدی آصفی:
آیت ا… آصفی  درسال1316هجری قمری درشهر نجف دیده به جهان گشود پدرایشان آیت ا…شیخ علی محمد بروجردی آصفی از علما وعارفان صاحب نام روزگار خود بود.مادرشان  فرزند آیت الله شیخ محمد تقی بروجردی از فقها معروف عصرخویش بود کتاب” نهایة الافکار”که یک دوره کامل اصولی است ازآثار ایشان محسوب می شود.شیخ محمد مهدی آصفی ازکودکی به دروس  حوزوی علاقه مند بود وبه همین جهت بودکه دراوان نوجوانی مشغول تحصیل در علوم حوزوی شد.مقدمات  وسطح رااز پدروجمعی از بزرگان حوزه  فرا گرفت از اساتید ایشان در این دوره می توان به مرحوم مدرس افغانی اشاره کرد .درخارج فقه واصول نیز از اساتیدی مثل  حضرات آیات خویی، سید محسن حکیم،امام خمینی (ره) ومیرزا هاشم آملی بهره گرفت .درس فلسفه را نیزازمحضرآیت ا… ملکوتی ومرحوم مظفر آموخت درسال 1393هجری قمری از آیت ا… میرزا هاشم آملی از علما حوزه علمیه قم ودرسال1394 هجری قمری از آیت ا… مرتضی  آل یاسین از علما  حوزه نجف ،اجازه اجتهاد گرفت وی درکنار تحصیل علوم حوزوی ، به تحصیل  دردانشگاه هم  پرداخت ودر رشته  معارف اسلامی دردانشگاه بغداد با اخذمدرک فوق لیسانس فارغ التحصیل شد.تدریس ادبیات عرب منطق،اصول فقه درسطح وخارج فقه-تخریج فقهی مسایل بانکداری-وتالیف آثارفرائوانی با موضوعات قر آنی وتفسیری وفقهی و…از دیگرفعافلیت های علمی ایشان است.                                                          

آثار تاریخی ایشان عبارتند از:
فی رحاب عاشورا
الفتنة الکبری
سقوط بغداد
زین العابدین
الرویةالتاریخیه فی نهج البلاغه
که دراثر اخیر به مبا حث فلسفه علم تاریخ واین که تاریخیک علم است وراه های بهره گیری از تاریخ پرداخته اند ازجمله این که برای فهم تاریخ باید خودرا جای عامل تاریخی مورد مطالعه قرار داد ودر حقیقت درآن فضای تاریخی  غوطه ور شد وبه اصطلاح همزاد پنداری کرد. عظمت علمی آیت ا…آصفی  تالیفات فروان او درموضوعات متعدد ومتنوع، آشنایی مستقیم با فضا وویژگی های حوزه های قم ونجف،ورود ایشان به عنوان یک فقیه درتاریخ عواملی هستند که باعث شده اند  ازایشان به عنوان یک چهره فاضل وصاحب نظر درموضوعات مختلف یاد شود.            

آثار آیت ا… آصفی:                                                                          

  ازآیت ا…آصفی بیش از  بیست اثر دردست است و همان طور که اشاره شد ویژگی آثارایشان تنوع موضوع است موضوعات قرآنی وتفسیری،فقهی، اجتماعی وسیاسی،تاریخی و…ازموضوعاتی است که ایشان به آنهاپرداخته است.آیت ا… آصفی عرضه روشی مشخص را درتالیفات خویش قرار داده است روی آوردن به نقل گرایی وسعی در اثبات مطالب کلامی وتاریخی از راه نقل وروایا ت والبته داشتن  نگاهی به عقل درنوشته های ایشان به خوبی مشهود است،روی آوردن ایشان به فقه مقارن وحتی نگاه به آموزه ها وعقاید سایر مذاهب وبرجسته  کردن  آموزه های اعتقادی شیعه درمقابل آن  هادرحوزه کلام درآثار ایشان مشهود است.نکته دیگری که از بررسی آثار ایشان به دست می آید مسئله توجه ایشان به  وحدت اسلامی وتقریب مذاهب اسلامی است آثاری مثل الموقف من الفتنة الطائفیه و مشروع الوحده  الاسلامیه گواه براین ادعا هستند .در کتاب  الفتنة الطائفیه به مشکلات پیش آمده درعراق، پاکستان وافغانستان براثراختلاف میان مسلمان ها اشاره شده است،مولف فاصله گرفتن مسلمانان از خط اعتدال راعامل به وجود آمدن این فتنه می داند. در این کتاب به آثار زیانبار اختلاف داخلی مسلمانان و اسباب وعلل به وجود آمدن اختلافات و راه های جلوگیری از تفرقه میان مسلمان ها پرداخته شده است.  درآثار تاریخی ایشان به خوبی روحیه تمایل به تقریب مذاهب به چشم می خورد. روحیه انقلابی وظلم ستیزی وکمک به مظلومین  ازویژگی های ذاتی شخصیت ایشان است که این روحیه درآثار ایشان خودرا نشان می دهد. مثلا کتابی تحت عنوان”المبانی الفقهیه للمقاومه”به تبیین فقهی مقاومت و ایستادگی درمقابل استکبارجهانی پرداخته است.                                                                           

آثار تاریخی:                                                                  
  آیت ا… آصفی در زمینه تاریخ دوگونه ورودداشته است:                                1.مباحث نظری تاریخ                                                                              2.مباحث عینی تاریخ                                                                                  گاهی به بحث فلسفه علم تاریخ  پرداخته است که در آثاری چون “الرویة التاریخیه فی نهج البلاغه” بحث علم بودن تاریخ،قابل استفاده بودن تاریخ و…مطرح کرده است.وگاهی ورودبه مباحث تاریخی  داشته است،مثل سقوط بغداد،وکتاب الفتنة الکبری که به حوادث بعدازرحلت پیامبرپرداخته است.ولی عمده آثارتاریخی ایشان حول محورعاشوراوکربلاست دراین آثارآیت ا…آصفی به بحثهایی چون علت قیام امام حسین(ع)،بسترسازی وزمینه های پیدایش عاشوراو نقش بنی امیه درآن،عدم همراهی افراد مختلف باامام درکربلا،آثار وبرکات قیام امام حسین (ع)پرداخته اند.
دراین زمینه می توان به آثار زیر اشاره کرد:
فی رحاب عاشورا
الفئات المعارضه لخروج الحسین
المشروع السیاسی لاهل البیت بعد واقعه ا لطف   
الموت الاخضر
 این آثارازجمله آثاری هستند که آیت ا… آصفی درضمن آن ها به واقع طف پرداخته است و به خاطراشتراک  مباحث درکتب تاریخی ایشان درباره ی حادثه کربلا،فقط به کتاب”رحاب عاشورا”می پردازیم.
کتاب فی رحاب عاشورا:
اگر بگوئیم این کتاب مهم ترین نوشته ایست که درمیان آثار تاریخی آیت ا… آصفی  به چشم می خوردسخنی به گزاف نگفته ایم. اگر چه بخش هایی از این کتاب فرا تاریخی است و مبانی کلامی ودید گاه سیاسی اجتماعی مولف بربخش های تاریخی سایه انداخته است وتوجه به جنبه های کلامی سهم بیشتری را به خود اختصاص داده است. کتاب به زبان عربی است وترجمه فارسی از آن دردست نیست.
کتاب در یک نگاه:
مشخصات:
کتاب درسه جلد تنظیم شده وتوسط مجمع اهل البیت (ع)درنجف اشرف درسال 1430هجری به چاب رسیده است. حلیم رحیم حرزالدین تحقیق وتصحیح کتاب مذکور را به عهده داشته است کتاب دارای یک مقدمه و فصل های می باشد که به صورت مختصر به آن ها اشاره می شود، همان طور که از نام کتاب برمی آید کتاب درصدد زمینه وپیش درآمد عاشوراست که از نظر مولف محترم  عامل آن سلطه ی بنی امیه برجهان اسلام است. درمقدمه کتاب، عاشورابسان آیینه ای تمام نماست که راه پیشرفت جامعه وطریقه برون رفت جامعه را از عقب افتادگی فکری وفرهنگی نشان می دهد باتحلیل وتفهیم دقیق این حادثه عظیم ما میتوانیم به اهداف خود برسیم، درفصل های پایانی کتاب تذکر داده شده است که قوانین درتاریخ،محکم وقابل تکرار است از اینروست که درمقدمه هم می گوینددرمبارزه بین توحیدوشرک عاشورابهترین راهنماست واین قانون همیشگی وزوال ناپذیر است درپایان مقدمه هدف از تالیف این مقالات را که بصورت کتاب مستقلی درآمده است کمک به اهل منبر برای بهتر شدن مضامین منبر های حسینی وراه گشایی درمبارزه همیشگی بین حق وباطل می دانند، درفصل اول به این پرسش پاسخ داده شده است که چرافقط امام حسین (ع) ملقب به “وارث الانبیاء”شده است واین ویژگی درمیان ائمه اطهار(ع) فقط به ایشاان نسبت داده شده است ؟درپاسخ گفته است :چون امام حسین (ع)باشهادت خویش انقلابی را محقق ساخت که پیامبر اسلام آن را قبلا طراحی کرده بود واگر امام حسین (ع) شهید نمی شدند تمام تلاش های پیامبر(ص) که فرهنک اسلامی،ایمانی را جایگزین فرهنگ جاهلی کرده بود از بین می رفت. درانقلاب پیامبر(ص)رنگ ها، نژاد ها وموقعیت ها اعتباری نداشت وبزرگی افراد به تقوای آن ها بود این انقلاب درمعرض نابودی بود  وبدین جهت  است که امام حسین (ع)ملقب به وارث الانبیاء شده اند.
درفصل دوم به انتکاسه امت وبرگشت به عقب امت بعد از رحلت پیامبر اسلام اشاره شده است دراین فصل به بازگشت بنی امیه به صحنه سیاسی جامعه بر اثر ضعف خلیفه سوم پرداخته  شده است. سو استفاده بنی امیه دراثر رفتارتساهلی خلیفه  عثمان  واشغال مناصب دولتی وکشوری ودست اندازی آن ها دربیت المال مسلمین مورد بحث وتدقیق قرار گرفته است. مخالفین اسلام،روی کار آمدند واین همان خطری بود که امام حسین (ع) حس کرد وبرای دفع شر آن شهید شد. البته قبلا هم خلیفه دوم نسبت به این مهم هشدار داده بود که اگر اینهایعنی بنی امیه بر سرکار بیایند،خطری بس عظیم ، گریبانگیر جامعه مسلمین خواهد شد قبل از امام حسین (ع) برادرش امام حسن (ع) وپدرش امیرالمومنین وصحابی مثل ابوذرغفاری هم به مبارزه بااین انحراف  برخواسته بودند که البته هیچ کدام توفیق امام حسین(ع)رانداشتند.
درفصل سوم که با عنوان  صفحات من تاریخ بنی امیه،آمده است به چگونگی روی کار آمدن دولت بنی امیه ، وویژگی های بنی امیه اشاره شده است. مولف معتقد است با صلح امام حسن (ع) دولت بنی امیه رسما درتاریخ اسلامی شکل گرفت.ایشان دریک نگاه توام باافراط بت پرستی والحادراویژگی اصلی بنی امیه می داند اگرچه این ویژگی گاهی پنهان می شود وخودرا نشان نمی دهد.شاهد مثال هایی برای کفر معاویه،یزید وبعضی دیگر از خلفاء بنی امیه می آوردند. مثلا درموردمعاویه آرزوی دفن نام پیامبر (ص)درحضور مغیره ودرمورد یزید تربیت غیر اسلامی او دربادیه های مسیحی نشین وگفتار او درمورد قیامت ونظر او درمورد پیامبر را شاهد می آورند.
در فصل چهارم به ویژگی های سلطنت بنی امیه اشاره می کنند که اهم این ویژگی ها تیتروار می آید:
1)- طرب و شرب خمر و مستی در قصر معاویه و سایرحکام بنی امیه :شاهد مثالهایی از قول ابوالفرج اصفهانی در “الاَغانی” می آورند که به تعبیر خودشان اگر سایه حیا و شرم نبودمثال های بیشتری از فساد دربار بنی امیه می آورند،ایشان معتقدند معاویه در خفا مشروب می خورد،یزید گرفتار فساد اخلاقی گسترده ایی بود و…(ص 94-90)
2)- سیاست بنی امیه بر پایه  اضلال و گمراه ساختن مسلمین بنا نهاده شده بود و این کار را با اقداماتی مثل ترویج نزاع قومیت،و تفضیل عرب بر عجم(ص 101)،دست اندازی در بیت المال و مشروع کردن اعمال خلاف خود در استفاده نابجا از بیت المال بدین ترتیب که اموال خدا در روی زمین همگی از آن خلیفه  خداست(ص 111)، ساختن احادیث ساختگی در فضل بنی امیه و شخص معاویه توسط افراد ضعیف النفسی مثل ابوهریره ،سمرة بن جندب و عروة بن زبیر( ص 127-120) ، ترویج و تبلیغ این فکر کاملا باطل که باید از خلیفه پیامبر (ص) اطاعت بی چون و چرا کرد همان طور که پیامبر خدا (ص) بدون پرسش تبعیت می کردیم.(135-130)انجام می دادند.
3)- موضع بنی امیه نسبت به اهل بیت (ع): ایشان معتقدند یک اختلاف عمیق بین بنی امیه و اهل بیت همیشه وجود داشته است هم الان و هم گذشته(ص161) بنی امیه در حاکمیت خود با روش هایی مثل از بین بردن احادیث فضیلت اهل بیت (ع) ، لعن امام علی (ع) بر منابر ، محاصره اقتصادی و قطع حقوق آنها از بیت المال کشتن و آزار و شکنجه شیعیان و… دشمنی خود با اهل بیت را نشان می دادند.
عمّالی مثل بسربن ارطاة، حجاج ،زیاد بن ابیه، سمرة بن جندب و… مامور اجرا و عملی ساختن این سیاست ها بودند(ص 167) بنی امیه حتی به شخصیت هایی مثل ابن عباس و مالک اشتر هم به خاطر طرفداری از بنی هاشم و اهل بیت (ع) ناسزا می گفتند چه برسد به امام علی (ع) و حسنین (ع) .
49- سیاست بنی امیه نسبت به حرمین شریفین و انصار: از آنجا که ساکنان مکه و مدینه (خصوصا مدینه) رابطه خوبی با حکومت شام نداشتند حکام بنی امیه سعی در سیطره بر حرمین شریفین داشتند واین سعی را دو جور اعمال می کردند:
1)شیوع فساد و فحشا در مدینه
2)فشار اقتصادی بر مردم
برای اولین بار در تاریخ به مدینه لقب خبیثه توسط معاویه و بنی امیه داده شد درحالیکه پیامبر آنرا مدینه منوّره خوانده بودند.یزید دستور هجو انصار را به شاعران می داد و حجّاج مانع از زیارت مردم از قبر پیامبر خدا می شد. در زمان معاویه قصد انتقال منبر پیامبر به شام را داشتند که موّفق نشدند و نیز در زمان همو به قبور شهداء احد توهین فراوانی شد.
مولف در مقام چرایی خصومت بنی امیه با مدینه دو دلیل می آورند:
1) طرفداری انصار از امام علی (ع) در صفین
2) اماکنی در مدینه بود مثل قبور شهداء احد که دال بر وحشی گری بنی امیه و سفیانی ها می کرد.(ص 176 -169 )
 بالا بردن منزلت شام یکی از راه هایی بود که بنی امیه با آن قصد تخریب موقعیت مدینه را داشتند(ص 133)
مولف در یک فصل جداگانه برای نشان دادن اوج کینه بنی امیه نسبت به مدینه واقعه حرّه را با تفصیل می آورند.علّت قیام و شورش مردم مدینه علیه یزید،گزارش رووس و خوّاص مدینه برای مردم بعد از ملاقات با یزید است. ایشان یزید را فردی فاسق فاجر و غیرقابل برای حکومت بر مسلمین معرفی کردند.مولف به شدت شخصیت عبدا… بن حنظله  را می ستاید و در عوض به روحیه ترسو بودن و محتاط بودن عبدا.. بن عمر انتقادهای زیادی دارد.(ص 236)عبد الله پسر حنظله است،حنظله در زمان حیات پیامبر به شهادت رسید وبه غسیل الملائکه معروف شد.
جنایات مسلم در مدینه  از نظر برخورد با اصحاب پیامبر(ص) گزارش های تکان دهنده  ایست که مولف به آنها به صورت کامل می پردازد. درفصل بعدی مولف به دوران امامت امام حسن می پردازد وضمن سخت شمردن شرایط دراین دوره علت صلح امام حسن(ع) بامعاویه را چند چیز می داند:
1.هبوط معنویت درسپاه امام حسن(ع)
2.حضورگروه های مختلف وعناصرمتفاوت درسپاه امام (ع):
شیعیان الف)
ب)خوارج
ج)افرادضعیف الایمان وملون
3.تفاوت کمی دوسپاه ،سپاه معاویه بالغ بر60هزارنفروسپاه امام(ع)چیزی حدود 40هزارنفربودند.
4.خیانت بعضی بزرگان لشکرامام حسن(ع)مثل عبیدا…بن عباس
5.شایعات گسترده درمیان لشگر امام حسن مبنی بر قبول صلح از طرف امام حسن قبل از انعقاد صلح
6.تمرد ونافرمانی سپاهیان(ص270-268)
که به نظر می رسد دراین بخش مولف تحت تاثیر شیخ راضی آل یاسین در کتاب صلح امام حسن(ع) است.
نکته قابل توجه دیگری که مولف در این بخش به آن پرداخته است مخالفت ایشان باشیخ مفیددرباره ی خوارج است ، شیخ مفید معتقد است که خارج خواهان جنگ با معاویه وسر نگونی او به هر قیمتی بودند و مولف درمخالفت باشیخ مفید درموردخوارج برآنست که خوارج چون ازجنگ نهروان کینه امام علی(ع)رادرسر داشتند قصدشان ازحضوردر سپاه امام حسن(ع) یاری حضرت نبودبلکه درپی فرصتی بودند که انتقام نهروان رابگیرند واین مهم درساباط باضربه زدن به امام حسن(ع)به وقوع پیوست.(ص267)   درهمین بخش مولف به این سوال پاسخ داده اند که چراامام حسن(ع)تاسرحد شهادت با معاویه نجنگید؟در پاسخ می گوید زیرادراین صورت تمام قوای شیعه از دست می رفت ودیگر کسی برای از بین بردن بنی امیه وجود نداشت درفصل بعدی مولف به اهداف قیام وانقلاب امام حسین(ع) پرداخته اند،براساس اعتقاد مولف  درزمان امامت امام حسین(ع) قبل از واقعه عاشوراحرکت سیاسی بین مسلمین برضد بنی امیه درکتمان بود چه درعراق وچه درحجاز (ص309).ولی با روی کار آمدن یزید وعدم بیعت امام حسین (ع)بایزیدوضعیت متفاوت شد وانقلاب حسینی شکل گرفت.هدف امام حسین از این قیام دوچیز بود:
1.تقویت اراده امت برای مبارزه با بنی امیه
2.سلب مشروعیت از حکومت بنی امیه
که این دو باشهادت امام حسین (ع) به دست آمد. بعداز قیام امام حسین (ع) بود که جامعه به سمت بهره گیری از فقها وعلما تمایل پیدا کرد برای حل این مسئله که آیا خلافت بنی امیه مشروعیت دارد یا خیر؟(ص329)حرکت امام حسین(ع) آغاز نهضت های فراوانی علیه بنی امیه شد.(ص331)                                      مولف می گوید بادرنظر گرفتن شرایط وبستر های موجود درآن روزگار به خوبی می  توان ادعا کرد که اگر امام حسن (ع) هم جای امام حسین (ع)بود همین کاری راانجام می داد که امام حسین (ع) کرد یعنی او هم قیام  کرد.(ص337) همراهی کامل امام حسین (ع) بابرادرشان درقصه صلح گواه این مطلب است. درفصل های بعدی مولف به بحث هایی پرداخته است که تاریخی نیست مثل  چگونگی برخورد متفکران، سلاطین و… باواقعه عاشورا ، ارزش شهادت وپاداش شهادت،سنت بودن عاشورا وقابل تکرار بودن آن و… ایشان بحثی دارند به عنوان”الاستنصارات والدلالات”،دراین بخش به یاری طلبیدن امام حسین(ع) درمنازل مختلف مثل مدینه ،مکه،حاجز،زرود،قصر بنی مقاتل،شراف، البیضه وکربلا پرداخته اند وچنین نتیجه گرفته اند که این یاری طلبیدن ها هرگز مضمون سیاسی نداشته است زیرا پیروزی برای امام حسین (ع) ممکن نبوده است واگر امام از دیگران طلب یاری کرده است براین اساس بوده است که ولاء ومحبت امام حسین (ع) ایجاب می کرده که هرکس  فریاد- هل من ناصر-او بشنودو به یاریش نشتابد ،دچار آتش جهنم نشود ومنظور دیگر امام از این یاری خواستن ها ایجادیک سنت مستمر درتاریخ بوده است برای تشویق مردم به یاری  مظلوم، وگرنه امام می داند کشته می شود  ومی داند که خون اورا می ریزند ویا ری طلب کردن سیاسی از طرف امام بی معناست این خلاصه آنچه دراین کتاب آمده است البته باتکیه برمباحث تاریخی،
نکات قابل تامل:
دراین بخش نکات مثبت ونقد هایی راکه  به نظرمی رسد مطرح می کنیم.اگر بخواهیم نکات مثبت این اثر را بازگو کنیم به موارد متعددی باید اشاره کنیم که به بعضی از آن ها می پردازیم:
1.از ویژ گی های مثبت این اثر این است که شیوه نگارش این کتاب با قلمی روان وبیانی ساده به رشته تحریر در آمده است.
2.دیگر ویژگی مثبت این اثر این است که نویسنده ی آن یک فقیه است، فقیهی با مبانی کلامی واصولی خویش که به کار تاریخی روی آورده است، ورود فقها به مباحث تاریخی یک برکت بزرگ دارد که کار آمدی تاریخ را هویدا می کند
3. اطلاعات داده شده در این کتاب حجم نسبتا خوبی دارد وخواننده با مطالعه این کتاب، درزمینه قیام عاشورا معلومات گسترده ای به دست می آورد،معلوماتی مثل مشخص شدن ماهیت ضد دینی بنی امیه،میزان تلاش ائمه معصومین برای حفظ اسلام از خطر بنی امیه و…
4.حفظ ادب ورعایت احترام افراد حتی برای مخالفین
5.پاسخ به موقع به مطالب مطروحه،مثلا وقتی بحث بی احت رامی معاویه به قبور شهدا احد را مطرح می کند بلا فاصله موضع پیامبر(ص) وصحابی نسبت به شهدای احد را می آورد تا تعارض سیره پیامبربا روش معاویه مشخص شود.
6.بررسی رجالی ودقت رجالی درکتاب از ویژ گی های مثبت این کتاب است که به نظر می رسد این ویژگی از برکات ورود فقها به تاریخ است. مثلادرمورد روایات مدح معاویه وسرزمین شام ،به شامی بودن راویان احادیث مذکور اشاره وغیر قابل قبول بودن این روایات را گوشزد می کند.
7.بیا ن جزئیات ریز در وقایع تاریخی از دیگر امتیازات این نوشته است،مثلادرواقعه حره با تشریح جزئیات عمق فاجعه رابه مخاطب منتقل می کند .
8.بهره گیری از تحلیل های صاحب نظران مثل دکتر طه حسین ودیگران.
9.بامستند یابی کتاب “فی رحاب عاشورا”مقدار آشنایی مولف با منابع روایی تاریخی وکلامی شیعه واهل سنت به دست می آید از مجموع این بررسی ها میتوان نتیجه گرفت که آیت الله آصفی آشنایی نسبتا گسترده ای بامنابع تاریخی اهل سنت ونیز منابع روایی،کلامی وتاریخی شیعه داشته است.
واما نقد ها:
معمولا نقد هابه آثار دردو حوزه مطرح می شود یکی نقد های ساختاری ودیگری نقد های محتوایی،دراین مقاله بحث نقد های ساختاری مطرح نمی شود زیرا همان طور که قبلا اشاره شد کتاب در سطح منبر است نه یک کاره تحقیقی عمیق وروشمند بارعایت استاندارد های شکلی وساختاری یک اثر تحقیقی.درنقد محتوایی به نقد های استنادی هم می پردازیم.
مهم ترین نقد های محتوایی عبارتند از:
1.دراین کتاب به بخش های مختلف زندگی امام حسین(ع) مثل عصر نبوی،زمان خلفا،عصرعلوی پرداخته نشده است وفقط به بخشی از زندگی امام حسین که مربوط به قیام عاشوراست پرداخته شده است.به حوادث و مسائل بعد عاشورا هم توجهی نشده است.ازعنوان کتاب برمی آید که به زمینه های پیدایش این واقعه یعنی عاشورا توجه بیش تری شده است.منتها باید توجه داشت که نویسنده درصدد اثبات این نکته است که بنی امیه درپیدایش عاشورا نقش داشته اندوبه سایر علل و زمینه های پیدایش عاشورا نپرداخته اند.به نظر می رسد اگر چه بنی امیه درپیدایش واقعه عاشورا نقش اساسی داشتند ولی منحصر کردن پیدایش واقعه ی بزرگ عاشورا به بنی امیه ونادیده گرفتن سایر زمینه ها وعوامل مناسب یک اثر تاریخی  نیست خصوصا که آیت الله آصفی درکتاب”الرویه التاریخیه”اذعان دارند که تاریخ علم است ومانند سایر علوم حوادث وپدیده هایش علت یا علل تامه دارد.نکته ای که باید درواقعه عاشورا وپیدایش آن مورد توجه قرار بگیرد این است که اگر چه پیامبر اکرم(ص) تمام  سعی خودرا برای از بین بردن نظام جاهلی به کار بست ولی قابلیت بعضی ازمخاطبین پیامبرزیاد نبودولذاجامعه عربستان نتوانست ازگذشته ی جاهلی خودحداقل درزمینه مبانی قدرت وشرایط زمامدار جامعه  فاصله بگیرد.پررنگ کردن نقش بنی امیه وعدم پرداختن به سایرعلل وزمینه ها، یک شبهه خطرناک را پدید می آورد که بنی امیه وبنی هاشم یک اختلاف دیرینه باهم داشتند(همان طور که مولف درص161کتابشان آورده اند)این دعوای عموزاده هاست وماهیت قبیله ای دارد.
2. تاثیر پیش فرض های کلامی وکارکردی در تحقیق تاریخی ،همان طور که می دانیم یک محقق تاریخی می تواندپیش فرض ها داشته باشدکه این پیش فرض ها گاهی کلامی وگرایشی است  وگاهی کارکردی ،تقریب مذاهب پیش فرض کارکردی مولف است که این باور نباید درنوشته تاریخی خودرا نشان دهداما می بینیم که رویکرد مولف کلامی است  نه تاریخی به طور مثال چگونگی بازگشت خلفابنی امیه به صحنه قدرت   در این نوشتار به خوبی پاسخ داده نشده است.  چگونه همراهی وعنایت ویژه زمامداران وقت موجب باز گشت بنی امیه به عرصه سیاسی شد؟ آیا تسامح وتساهل خلفای اولیه نقشی دربازگشت بنی امیه داشته است یا خیر؟ بخصوص که خود ایشان درصفحه 39 کتاب تصریح می کنند که بنی امیه بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) بطورکلی شوکت ونقش سیاسی خودراازدست داده بودند. اصولابایدتوجه داشت که واقعه عاشورادرروزگاری شکل گرفته است که رهبری وزعامت جامعه اسلامی ازدایره وحی ونص خارج شده است.این نکته وقتی اهمیت خودرا بیشترنشان میدهدکه بدانیم بنی امیه درتشکیل سقیفه بنی ساعده نقشی نداشتندوحتی مخالفت هایی هم باآن کرده اند.این جاست که مورخین می گویند دیدگاه هاونقطه نظرات نویسنده درطرح تاریخ اثرمی گذاردواین پسندیده نیست.اندیشه تقریب هرگزبه معنای نادیده گرفتن اصول وفروع ثابت شده درتاریخ نیست مولف محترم درص37کتاب وقتی بحث فدک ،میراث حضرت زهراازپدرشان رامطرح می کنندباصیغه مجهول فدفعت عنها می آورندوازذکرنام کسانی که فدک راازفاطمه (س)غصب کردندخودداری میکند. سزاوار بود اندیشه تقریب دراین اثر تاریخی دخالت داده نمی شد.
3.نقل بدون تامل از دیگر نکاتی است که به نظر می رسددربعضی جاهای کتاب  به چشم می خورد مثلا مولف محترم دردلایل پذیرش صلح توسط امام حسن (ع) ، بحث خطر دولت روم و وسوءاستفاده دولت روم ازجنگ داخلی مسلمین برای حمله به جامعه اسلامی را از دلایل انصراف امام حسن (ع)برای جنگ بامعاویه بر میشمرند(ص55)، این ادعا ضمن اینکه درمنابع تاریخی تائید نشده است باتوضیحاتی که خود مولف درمورد تحلیل پذیرش صلح توسط امام حسن (ع) دارند،نمی خواند وقتی امام حسن لشگر وفاداری ندارد از نظر کمی درقلت است، فرماندهان امام (ع) اهل خیانت هستند و… اصولا امام حسن (ع) بااین شرایط توانا یی جنگ ندارد چه برسد به این که نخواهد بجنگد. درقصه خوارج نیز مولف محترم باید بحث را متقن تر ارائه می کردند، اگرچه خوارج درنهروان کشته شدند ولی هرگزبامعاویه هم رابطه خوبی نداشتند ضربه خنجر خوارج به پای امام حسن درساباط به خاطر این بود که خوارج حدس می زدندکه امام حسن خواستار صلح شده باشد البته امام حسن درآن موضع هرگز خواستار صلح نبود ولی حیله گری معاویه باعث شده بود خوارج فکر کنند که امام (ع)درصدد صلح است توضیح اینکه نمایندگان  معاویه وقتی ازمذاکره باامام حسن (ع) برمی گشتند به دروغ می گفتند خدا به سبط النبی خیر دهدکه خون مردم را حفظ کرد، او صلح را پذیرفت پس از آن بود که خوارج مخالف صلح برامام حسن (ع) حمله کردند وحضرت رامجروح ساختند. واین موضوع اصلا ارتباطی با کینه خوارج ازنهروان ندارد.نگاه ایشان به مدینه به عنوان مرکزمقاومت ودرعرض قراردادن مدینه وکوفه(بندهشتم خلاصه فصل اول)قابل تامل جدی است وبستر شناسی دقیقی ندارد،مدینه اگر مرکزمقاومت بودچراامام حسین(ع)بعدازعدم بیعت بایزید، آنجاراترک کرد؟ اصولا بایدبه این پرسش پاسخ اساسی داده شودکه آیامردم مدینه بااهل بیت پیامبرشان رفتارمناسبی داشتندیاخیر؟چه کسانی سقیفه بنی ساعده راتشکیل دادند؟چه کسانی به فریادهای فاطمه(س)دردادخواهی مظلومانه اش پاسخ ندادند؟درقیام حره نقش آل زبیرچه بود؟ابد نیست بدانیم بعضی گزارش هاحکایت از این دارند که عبدالله بن حنظله عامل ووالی عبدالله بن زبیردر مدینه بود گردرایت کامل تاریخی وجودداشته باشدعلت عدم همراهی امام سجاد(ع)باقیام حره آشکارمی شود،نکته ای که درنوشتارمذکوراصلابه آن پرداخته نشده است.ایرادتاریخی دیگری که به نوشتارحاضروارداست مساله ساده انگاری وبرخوردسطحی بابعضی سوژه هاست.بعنوان مثال شخصیت معاویه بخوبی دراین کتاب مورددقت قرارنگرفته است،معاویه دارای هوش سیاسی زیادی است البته مکاروحیله گر،که توانسته یک دولت رابنیانگزاری کندآنهم دولتی باسردمدارانی به شدت منقوروموردنکوهش ،نمی توان معاویه رادست کم گرفت وباتعابیرغیرواقعی ازاو یاد کرد، این انسان مرموز دارای پیچیدگی های خاصی است که شناخت دقیق او راهگشای  معضلات درتاریخ عاشورااست.برای پی بردن به شخصیت وشیوه ی حکومت داری معاویه به مقتل جامع سید الشهدا جلد اول صفحه342-373می توان مراجعه کرد.
4.وجود پاره ای تناقض ها درکتاب:مولف در کتاب”الفئات المعارضه لخروج الحسین(ع)”عدم همراهی افرادی مثل ابن عباس با امام حسین (ع) درواقعه عاشورارا نداشتن شم سیاسی قوی می دانند(ص12-18) اما درصفحه222کتاب فی رحاب عاشورا می گوید طرفداران امام حسین (ع) دراقلیت بودند واین اقلیت توان تحریک جامعه را نداشتند واز سوی دیگر قدرت بنی امیه فراگیر شده بود واین واقعیت های موجود باعث شده بود افرادی مثل ابن عباس وضعیت راخوب درک کنند وهمراه امام  برای قیام نیامدند.ازجمله موارد تناقض دیگری که درکتاب به چشم می خورد مسئله نگاه ایشان به خلفای بنی امیه است ایشان دریک جا همه خلفای بنی امیه رافاسد     می خواند(ص98) ودرجای دیگر(ص 275)عمربن عبدالعزیز رااستثنا ء می کند.
5.عدم پرداختن به نظرات دیگران وسایرآرا ونقدها:
میتوان به جرات گفت مهم ترین وبحث برانگیز ترین بخش این کتاب بخش مربوط به هدف امام حسین (ع) ازقیام کربلاست .مولف  مثل بسیاری از علمای شیعه معتقد است که امام ازقیام خود، هدفی جز شهادت نداشت وباشهادت خویش درصدد تحریک اراده ملت برای مبارزه با طاغوت وسلب مشروعیت ازنظام حکومتی بنی امیه را داشت.امام حسین (ع)هرگز برای پیروزی نظامی وتشکیل دولت وحکومت دست به این قیام نزدوآنچه امام حسین(ع)طالب آن بود ریخته شدن خونش درراه خدا بود،اسارت خاندانش و تحمل سختی ها ی فراوان بود برای نیل به اهدافی که دربالا اشاره شد مولف برای این ادعا به دلایل زیر استناد کرده اند:
1.قدرت بنی امیه بیش ازگذشته شده بود.
2.اقلیت شیعه جامعه اسلامی آنروز،اگرچه مخالف بادستگاه بنی امیه بود ولی هرگز توان همراه کردن اکثریت را باخود نداشت.
3.امام حسین (ع)فقط درکوفه وان هم نه همه کوفه ،هوادارانی داشت.
4.امام حسین (ع) درجمع آوری نیرو،قوی تر از برادرش امام حسن(ع)نبود.
5.کلمات امام حسین وخطبه های حضرت که دلالت برعالم بودن امام حسین به سرنوشتش می کند با توجه به این خطبه ها می توان ادعا کرد که امام (ع) هرگز نمی توانسته به حکومت بیندیشد.(ص315-309)
دررابطه با هدف امام حسین(ع) از قیام نظریه های مختلفی مطرح است که که دونطریه از آنها معروف ومشهور تراست:
1.نظریه تشکیل حکومت:
براساس این نظریه امام حسین (ع)برای بدست گرفتن حکومت ازمکه عازم کوفه شده است وهدف حضرت شهادت درکربلا نبود،اگرچه ایشان به شهادت رسیدند. ازمیان علماوصاحب نظران شیعه عده ای هستند که طرفدار این نظریه هستند:
1.سیدمرتضی علم الهدی از دانشمندان پرآوازه شیعه درقرن پنجم هجری،ایشان دراین رابطه می گویند:                                                                                اگرمسلم بن عقیل درآن فرصت که قدرتش داشت وابن زیاد راکشته بود وحسین (ع) بدون کوچک ترین مشکلی وارد کوفه شده  بود، مردم به یاری او می شتافتند و گردایشان را می گرفتند.مسلم یکبار دیگرنیز فرصت یافت که برعبیدالله فائق آید وآن زمانی بود که به اتفاق مردم دراطراف کاخ عبیدالله تجمع کرده بودند که شایعات عوامل عبیدالله باعث تفرقه مردم شد ومردم ازاطراف مسلم بن عقیل پراکنده شدند… پس زمینه پیروزی مسلم وجود داشت اما بخاطر آنچه ذکر شد کار بر عکس شد. حضرت اباعبدالله وقتی خبر قتل مسلم بن عقیل رادریافت قصد برگشتن ازمیان راه را داشت امابااعتراض شدید فرزندان عقیل روبرو شد برادران مسلم گفتند:ماهمراه توبرنمی گردیم تا انتقام خون  مسلم را نگیریم ویا دراین راه مثل برادرمان کشته شویم.امام (ع)فرمود پس ازایشان زندگی سودی ندارد. می بینیم که سید مرتضی برخلاف مولف محترم، هدف امام حسین (ع)را احیای حکومت اسلامی ورسیدن به رهبری جامعه  می داند.
2.علی بن عبدالله بحرانی،م1319هجری قمری.
ایشان نیز اعتقادبه تشکیل حکومت دارند وتصریح می کنند:
امام حسین (ع)خواهان تشکیل حکومت بود زیرا حکومت بر مسلمین را از پیامبر به ارث برده بود… حسین (ع)بدون تردید خلافت رامی خواست وچنین اراده کرده بود تادر سایه سارآن به اجرای حدودالهی، احیاء سنت نوبی ومبارزه باانحرافات واقامه حق مبادرت ورزد.این همان حکومت شرعی است که پیامبر هم عهده دارآن بود وامیرالمومنین(ع) برای تامین این هدف درگیر جنگ های جمل،صفین ودیگر مخالفینش شد.
3.نعمت ا…صالحی نجف آبادی:
کتاب “شهیدجاوید”ایشان یکی ازپرآوازه ترین کتبی بودکه پیرامون عاشورابه رشته تحریردرآمد.صالحی نجف آبادی اولین مطلوب برای امام حسین(ع)راپیروزی وتشکیل حکومت می داند. اودرکتاب خودکه حاصل سالهاتلاش علمی ایشان است نظریه شهادت راغیرقابل قبول می داند . صالحی نجف آبادی  به خلاف اعتقاد مشهور ومتداول درشیعیان درمورد علم امام می گوید:امام حسین نمی دانست که دردهم محرم سال61هجری به شهادت می رسد اگرچه اجمالا می دانست که سرانجام به شهادت میرسد همین اظهار نظر بودکه واکنش های فراوانی را برعلیه ایشان به دنبال داشت.                                                                                         دلایل نظریه ی حکومت:
1.بااستناد به سیره پیامبر اکرم(ص)براحتی میتوان مدعی شدکه خلافت بعد ازرحلت رسول خدا(ص)ازآن امام علی (ع) ویازده فرزند ایشان است این مهم توسط احادیث متعددی از پیامبر مثل حدیث منزلت،حدیث غدیر، حدیث ثقلین و…ثابت می شودخلافت حق مسلم امام علی(ع) بوده است اگرچه غصب شده است وبه ایشان نرسیده است.امام حسین (ع)بادریافت نامه های مردم کوفه ودعوت مردم کوفه،علاوه برمشروعیت ازناحیه ی خداوند، مقبولیت از طرف مردم هم پیدا می کنندوازباب ((لولاحضور الحاضر وقیام الحجه بوجودالناصر))حق حکومت مشروعا ومقبولا برای حضرت ثابت و محقق است،کاملا طبیعی است که امام برای گرفتن واستیفاءاین حق اقدامات لازم را انجام دهد .ازحیث تاریخی هم امام برای حکومت ذی حق هستند زیرابعد از شهادت امام علی (ع)مردم کوفه باامام حسن(ع)بیعت کردند  این بیعت کنندگان عبارت بودند ازمردم عراق ونواحی شرق اسلامی ومهاجرین وانصاری که در کوفه بودند امام حسن مجتبی(ع)دردوران حدوداشش ماهه خلافت خویش بامعاویه وارد جنگ شدند وبنا بر پاره ای دلایل ومصالح طی یک صلح تحمیلی،خلافت رابه معاویه واگذار کردند.درمتن صلحنامه،حق تعیین ولیعهد ازمعاویه گرفته شده بود  وحتی بناشده بودبعد ازمرگ معاویة بن ابی سفیان ودرصورت رحلت امام حسن (ع) امام حسین (ع) به عنوان خلیفه مسلمین حاکم شود. می بینیم که براین اساس خلافت یزید کاملا غیر مشروع وغیر قانونی است ویزید حق حاکمیت نداشته است وعدم بیعت امام حسین (ع)بایزیدبن معاویه طبیعی ومعقول است.امام (ع)درطی فرمایشی برحقانیت خوددرامرخلافت اشاره میکند: ((بایدمشخص شودمن صلاحیت خلافت رادارم یایزیدبن معاویه))
قیام امام حسین(ع)برای گرفتن حقی مسلم کاملاطبیعی ودرخورتحسین است.
2.دعوت امام ازمردم ومکاتبات حضرت:
1-2)امام حسین(ع)درمکه ازمردم بصره می خواهدبرای جلوگیری ازنابودی دین وسنت بوسیله بدعت های گوناگون اورا یاری کنند وامام به آنها تضمین می دهد درصورت پیروزی آنهاراسعادتمند سازد
2-2)وقتی نامه مسلم بن عقیل به امام رسید ومسلم طی گزارشی اوضاع کوفه را خوب توصیف کرده بود امام درپاسخ به مردم کوفه نوشت((ازوحدت وهمدلی شما برای گرفتن حق ما مطلع شدم، خداوند امر مارا مبارک گرداند وبه شما اجر دهد))
3-2)دعوت از زهیربن قین،دعوت ازعبیدالله بن حردرقصرمقاتل،دعوت ازعمروبن قیس مشرقی و…به قصدیاری کردن امام ونیل امام به هدفش یعنی پیروزی برسپاه یزید بوده است.این دعوت ها برای چه بود اگرهدف ازاین دعوت ها این نباشد که امام میخواهد باقدرت بیش تری به عراق برودچه دلیل دیگری می تواندداشته باشد
3.اعزام مسلم به کوفه:
امام درمکه بودندکه سیل نامه های کوفیان به ایشان رسید. امام دراولین اقدام نامه ای بامضمون زیربه مردم کوفه نوشتند:”اکثریت شما نوشته بودید که رهبر نداری وازمن خواسته بودید بسوی شما بیایم… اینک پسرعمویم که مورد اعتماد من است بسوی شما روانه میسازم اگراو گفته های شمارا تائید هرآینه بسوی شما خواهم آمد به جان خودم سوگند که فرمانروا باید به حکم قرآن عمل کند واقامه عدل نمایدوبه دین خدامقیدباشدودرامورالهی مراقب نفس خویش باشد. “مسلم بن عقیل در5شوال به کوفه رسیدودرمنزل مختارثقفی سکنی گزید. باورودمسلم به کوفه تعدادزیادی ازمردم بااوبیعت کردند.برخی تعدادبیعت کنندگان رابالغ بر18هزارنفرمی دانند.
این تعدادبرحمایت خودازامام حسین(ع)دربیعت خویش تاکیدکردند.گزارشهای تاریخی حکایت ازجمع آوری نیرووحتی سلاح توسط مسلم بن عقیل درکوفه دارد.ابوثمامه صائدی که دراموراسلحه وسلاح فعالیت داشت واطلاعات خوبی دراین زمینه داشت مامورجمع آوری وتهیه اسلحه میشود .این که ما میبینیم هواداران بنی امیه به یزیداطلاع میدهنداگرخواهان کوفه هستی به وضعیت نعمان بن بشیر رسیدگی ویژه کن.  نشان از رشد موقعیت مسلم درکوفه دارد مسلم وقتی توسط عبیدالله بن زیاد تسلیم می شود سخنانی بین او وحاکم جدید ومقتدرکوفه ردوبدل می شودکه حاکی از قصد تشکیل حکومت است وماموربوده است که کوفه رابرای ورود امام حسین (ع) آماده کند.مسلم دراین گفتگو خلافت معاویه ویزید بر نمی تابد ومدعی می شود آندوخلافت را غصب کرده اند مسلم به نکته قابل توجهی درحضور عبیدالله بن زیاداشاره می کند:                                                                                              مردم کوفه ازکشتن عزیزانشان توسط پدرتوسخت  ناراحتندزیراپدرتو مانندقیصر و کسری رفتارکرده است ولی مابرانیم که عدالت رااجراکنیم وبه سنت رسول خدا(ص) ودستورات خداوند عمل کنیم.   
به طورقطع اعزام مسلم بن عقیل به کوفه توسط امام حسین(ع)برای ارزیابی اوضاع کوفه وتاییدصدق گفتارکوفیان دردعوتشان صورت گرفته است.اگرهدف امام حسین(ع) تشکیل حکومت وپیروزی نظامی نبود،فرستادن جناب مسلم به کوفه ،مفهوم ومعنایی نداشت.دررابطه بااین نظریه دونکته بایدذکرشود:
اول اینکه وقتی خبرشهادت مسلم بن عقیل به حضرت سیدالشهدارسید،چراامام همچنان به سمت کوفه حرکت کردند؟درمقام پاسخ دوجواب به این سوال میتوان داد:
1.برادران مسلم مانع ازانصراف امام حسین(ع)شده اند.این پاسخ هرگزنمی تواند موردقبول باشدزیرااین گزارش نادرست به نظرمیرسد.
2.شخصیت امام حسین(ع)ازمسلم ،گرامی ترومحبوبتربود،امکان داشت مردم بادیدن نوه پیامبر(ص)وامام سوم شیعیان ،ازاوگرمتروویژه ترازمسلم استقبال کنند.روحیات مردم کوفه ،این ادعاراتقویت وتاییدمی کند.
دومین نکته مساله علم امام است.درنظریه تشکیل حکومت علم امام معصوم موردسوال قرارمی گیرد.همانطورکه می دانیم امام ازنظرشیعیان دارای ویژگیهای زیراست:
خلق عظیم ،رسالت خاص (هدایت امیال بشری به سمت خداوند)،عصمت وعلم ویژه،اگرچیزی بااین خصوصیات منافات داشت بابرهان لم می توانیم بگوییم آن باطل است وقابل پذیرش نیست.حال اینجا این سوال پیش می آید که آیا امام از سرانجام کار خود خبرداشت یا خیر؟ آیا امام نمی دانست که چه سر نوشتی در    انتظاراو وخاندانش است؟
برای رفع این مشکل برخی گفته اند که امام حسین(ع) علم تفسیری به عاقبت کار خود نداشت به نظر نگارنده بهترین جواب به این پرسش را علامه طباطبایی صاحب تفسیرالمیزان گفته است:
براساس روایات متواتر، امام معصوم همه چیز را می داند وامام حسین نیز می دانست که به شهادت می رسد اما هیچ تکلیفی به علم غیب تعلق نمی گیرد وامام به همان علمی که ازراه های متعارف بدست می آورد عمل می کرد  به عبارت دیگر آن حضر ت علم به زمان شهادت داشت اما قصد شهادت نداشت بلکه قصد حکومت داشت وباید میان علم وقصد شهادت تفکیک قائل شد
2.نظریه شهادت:
این نظریه بین علمای شیعه رایج است ومولف محترم هم جزو همین دسته است. شاید بتوان گفت این نظریه بین علما شیعه اجماعی است. ابن نما درمثیر الاحزان صفحه 11-12،آیت الله صافی گلپایگانی  در کتاب شهید آگاه صفحه 26-27،هاشم معروف الحسنی  درکتاب الانتفاضات الشیعه عبرالتاریخ صفحه 375، استاد مطحری در مجموعه آثار جلد17صفحه 657ودیگران طرفدار این نظریه هستند.
دلایل نظریه شهادت:
1.خواب امام حسین، دراین خواب پیامبر(ص) به امام حسین (ع) فرمود :تودرمیان امت من کشته خواهی شد.
2.ام سلمه ازقول پیامبر به امام حسین گفت که فرزندم حسین درعراق کشته می شود وبه خاطر همین فرمایش پیامبر(ص) ازامام حسین خواست  که به این حرکت اقدا نکند.
3. نامه امام حسین به بنی هاشم که درآن نامه امام (ع)تصریح می کند که هرکسی بامن همراه شود شهید می شود.
4.یاد کردن امام حسین از یحیی بن زکریا وکشته شدن او درطول  سفر کربلا.
5….
انکار واقعیت های تاریخی ایرادیست که این نظریه دارد.
6.منابع مورد استفاده درکتاب:المغازی اثر محمدبن عمر واقدی م.270.ه وتاریخ الرسل والامم والملوک اثر طبری م.310.ه و مروج الذهب علی بن حسین
مسعودی م.346.ه والاغانی ابولفرج اصفهانی م.356.ه و… ازمنابع متقدم و ثورة الحسین تالیف محمد مهدی شمس الدین و العداله الاجتماعیه اثر سید قطب وصلح الحسن به قلم شیخ راضی آل یاسین و… ازمنابع متاخر هستند که مولف از آن ها استفاده کرده است.درمورد منابع موجود درکتاب چند نکته قابل ذکر است:
اولا منابع مطالعاتی متاخر صلاحیت استناد به آنهادرباره نقل وجود ندارد مگر آنکه  به عنوان تحلیل یا مویدی آورده شوند.در این کتا ب  بعضی  موارد وجود دارد که به این اصل  توجه نشده است .به عنوان  مثال درص35 که بحث ولایت عبدالله بن سعد بر مصر رامطرح می کنند به کتاب  متاخرآدرس می دهند ویا در ص40 برای اثبات ادعای خویش به کتاب دکترطه حسین استناد  می کنند از این بالا تر برای اثبات فسق ولید بجای استناد  به یک کتاب تفسیری درص36 به کتاب “ثورة الحسین”شمس الدینی آدرس می دهند. نمونه های دیگری هم هم هستند که   ازذکر آنها خودداری می کنیم.درتاریخ رسم بر استفاده از منابع متقدم ومطالعات متاخر است. ثانیا درپاره ای موارد ادعایی از مولف محترم مطرح شده وهیچ سندی برای آن ذکر نشده است ، این مورد بطور فراوان درکتاب به چشم می خورد مثلا درص33 برخورد امام حسین با حاکم مدینه ،اعطاء عثمان به ولید درص 39 ،واگذاری استانداری شهر های مختلف به بنی امیه توسط  خلیفه عثمان درص35 وموارد متعدد دیگر…
ثالثا مامنابعی داریم که اختصاص به امام حسین وواقعه عاشورا هستندکه اسامی بعضی از آن ها درزیر می آید:
1.ترجمه الامام الحسین ومقتله من کتاب الطبقات الکبیر لابن سعد،تحقیق سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی ، موسسه آل البیت،قم 1415 ق
2.استشهاد الحسین ، محمدبن جریر طبری،تحقیق سید جمیلی، دارالکتب العربی بیروت 1417ق (برگرفته از تاریخ الامم والملوک)
3. قیام امام حسین،تصحیح وتحقیق غلام رضا  طباطبایی مجد،انتشارات علمی فرهنگی تهران 1373ش(برگرفته از الفتوح ابن اعثم)
4.مقتل الحسین به روایت  شیخ صدوق ،تحقیق محمد صحتی ، نشر هستی نما تهران،1381 ش
5. مقتل الحسین ،موفق بن احمد بن محمد مکی حنفی، خطیب خوارزمی ، تحقیق محمد سماوی، نجف ، مطبعة الزهرا ج1 ،1367ق دوجلدی
6. ترجمه ریحانة رسول ا… الامام الشهید الحسین،ابن عساکر،تحقیق محمد باقر محمودی ، موسسه المحمودی بیروت 1398ق (برگرفته از تاریخ مدینه دمشق)
7.مثیر الاحزان، نجم الدین جعفر بن محمد بن جعفر بن هبة الله من نما الحلی ، قم مدرسه الامام المهدی،ج3 ،1406 ق
8. استشهاد الحسین ، تحقیق محمد جمیل غازی، دار المدنی، جده،چاپ اول،  1397(برگرفته از تاریخ ابن کثیر دمشقی معروف به البدایه وال نهایه
9.عبرات المصطفین  فی مقتل الحسین، محمدباقر محمودی، قم مجتمع احیاء الثقافه الاسلامیه ج2،  1417ق(برگرفته از منابع متقدم تاریخی)
نتیجه:
شناخت شخصیت آیت الله آصفی ونیز آثار ومبانی کلامی ایشان می تواند سرآغازی برای نقد وبرسی ورود فقها به تاریخ نگاری درموضوع اهل بیت به حساب آید .روش ایشان درتاریخ  پژوهی عبارت است از تکیه برمبانی کلامی شفاف واصل قرار دادن این مبانی وتکیه بر نقل گرایی،البته نقلی که تامین کننده مبانی کلامی باشد. بابررسی اوضاع  فکری – فرهنگی جهان اسلام ونیز جایگاه آیت الله آصفی به عنوان یک عالم آگاه به زمانه این نتیجه به دست می آید که بزرگ ترین دغدغه ایشان مبارزه باطاغوت وظلم است وروی آوردن ایشان به تاریخ نگاری خصوصا تاریخ عاشورا می تواند بصورت ابزاری درکمک دهی به اثبات وترویج این اندیشه مبارک در سطح جهان باشد.
منابع:
1.المالی، محمدبن علی بن بابویه ،قم، موسسه بعثت، 1417ق.   
2.اثبات الوصیه ،علی بن حسین مسعودی ،قم، انتشارات رضی، 1404 ق.
3.اخبارالطوال؛ ابوحنیفة الدینوری؛ تحقیق: عبدالمنعم عامر؛ مصر، داراحیا الکتب العربیه، 1960م.
4.اختیارمعرفة الرجال(رجال کشی)، شیخ طوسی،تحقیق مصطفوی، دانشگاه مشهد، بی¬تا.
5.الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد؛محمدبن محمد نعمان المفید؛ قم ؛ مؤسسه آل البیت؛ 1413ق.
6.اسد الغابه فی¬معرفه الصحابه ؛عز الدین ابی¬الحسن ابن الاثیر؛بیروت؛داراحیاءالتراث العربی، بی¬تا.
7.اکمال الدین واتمام النعمة؛ محمدبن علی ابن بابویه؛ تهران، مکتبه الصدوق، 1359ش.
8.الامامه والسیاسه ؛ ابن قتیبه الدینوری؛ تحقیق علی شیری، قم، انتشارات رضی، 1413 ق.
9.انساب الاشراف؛ احمدبن یحیی؛ تحقیق محمدباقرمحمودی؛بیروت، مؤسسه الاعلمی،1397ق.
10.بحارالانوار؛محمدباقر مجلسی؛ بیروت؛ مؤسسه الوفاء،‌1403ق.
11.البدایه والنهایه؛ عمادالدین اسماعیل¬بن کثیر؛ بیروت، دارالکتب العلمیه،1409ق.
12.تاریخ الامم والرسل والملوک؛ محمدبن جریر طبری؛بیروت ، مؤسسه الاعلمی،1983م.
13.تاریخ گزیده؛ حمدالله مستوفی؛ به کوشش عبدالحسین نوایی؛تهران، انتشارات امیرکبیر،1362ش.
14.تاریخ سیاسی اسلام ؛رسول جعفریان؛ قم، انتشارات دلیل،1380 ش.
15.سرنوشت کتاب شهید جاوید؛رضا استادی؛ قم، انتشارات قدس، 1382ش.
16.شرح نهج البلاغه ؛ابن ابی الحدید؛ تحقیق محمد ابولفضل ابراهیم؛ مصر، داراالحیاء الکتب العربیه،1387ق.
17.شهید جاوید؛ نعمت الله صالحی نجف آبادی؛تهران؛ ‌مؤسسه خدمات فرهنگی رسا،1360ش.
18. صلح الحسن؛ شیخ راضی آل یاسین؛ عراق؛ داراکتب العراقیه الکاظمیه، بی تا.
19.طبقات الکبری؛محمدبن سعد؛بیروت،‌ داراحیاء التراث العربی، 1405ق.
20عاشورا شناسی؛محمداسفندیاری؛قم،‌انتشارات صحیفه خرد، 1388ش.
21.الفتوح؛ احمدبن اعثم الکوفی؛ بیروت، دارالندوه، بی¬تا.
22.قامعه اهل الباطل بدفع شبهات المجادل؛علی بن عبدالله بحرانی؛تحقیق نبیل رضا علوان؛بیروت،‌دارالکتب الاسلامی،1413ق.
23.الکافی؛محمدبن یعقوب الکلینی؛ تحقیق علی اکبر غفاری؛تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1388ق.
24.الکامل فی التاریخ ؛ابن الاثیر؛بیروت، دارصادر1385ق.
25. کتاب شناسی تاریخی امام حسین؛محمد اسفندیاری؛قم،‌انتشارات فرهنگیار،1391ش.
26.مروج الذهب ومعادن الجواهر؛ علی بن حسین مسعودی؛ بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی¬تا.
27.مقتل جامع سیدالشهدا؛زیر نظر مهدی پیشوایی؛قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1389ش.

 

 

 

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=21308

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

16 − پانزده =

آخرین مطالب