شنبه 25 فروردین 1403 برابر با Saturday, 13 April , 2024

فقهای آذربایجان در قرن نوزده و بیست میلادی

مقدمه
سرزمین آذربایجان، علما و شخصیت های فراوانی را در رشته های علوم مختلف از جمله، در طب، جغرافیا، تاریخ، ادبیات، علوم قرآن و فقه، به دین اسلام تقدیم کرده است. این مقاله به فقهای قرن نوزده و بیست آذربایجان می پردازد علمای این منطقه برای تحصیل در رشته فقه، به نجف اشرف مشرف شدند و نزد فقهای نام دار آن سامان تحصیل کردند و بیشترآثار خود را در این رشته نگاشتند.

بیشتر فقهای آذربایجان، بعد از تحصیل علوم ابتدایی، برای تکمیل علوم دینی به شهرهای علمی قم، اردبیل، مشهد، کربلا و به ویژه مرکز و مهد علوم اسلامی نجف اشرف سفر کردند و با استفاده از محضر علمای نام دار این منطقه، به مقام علمی بالا دست یافتند و حتی به مقام اجتهاد و مرجعیت شیعیان نایل شدند؛ از جمله این علما به شیخ عبدالعظیم بادکوبی، شیخ محمد صادق لنکرانی و شیخ محمد علی نخجوانی می توان اشاره کرد.
برخی فقهای آذربایجان بعد از اتمام تحصیلات، به وطن خود، قفقاز برگشتند و مشغول تدریس و تبلیغ در این منطقه شدند. در میان این افراد، از مبارزان و مجاهدان اسلامی، از جمله عبدالغنی بادکوبی، شیخ حنیفه بادکوبی و مولی عبدالغفار نخجوانی می توان نام برد که در راه مبارزه با حکومت کمونیستی و بلشویکی، دست گیر شدند و به شهادت رسیدند. البته برخی از این شخصیت ها توانستند از چنگال آنها نجات یابند. آنها به سبب قتل و کشتار عالمان ، بسته شدن مراکز دینی و ممنوعیت دروس دینی از طرف روس ها، دیگر به وطن خود برنگشتند و در شهرهای ایران و نجف مشغول به تبلیغ و تدریس شدند.
برخی از فقهای آذربایجان، در علومی مثل فلسفه صاحب نظر بوده اند. از جمله سید حکیم  حسین بادکوبی که از استادان درجه اول فلسفه در نجف به شمارمی آید.
متأسفانه به سبب روی کار آمدن کمونیست ها و بلشویک ها(1920-1929م) و قتل و کشتار علماء، ممنوعیت دروس دینی و از بین رفتن آثار فقهای آذربایجان،  بیشتر نوشته های آنها به دست ما نرسیده است. بیشتر معلوماتی که از زندگی آنها به دست ما رسیده، فقط در اذهان بزرگان و سال مندان اهل آذربایجان وجود داشته که با خاطره تلخ به یادگار مانده است.
 علاوه بر این، در اثر حکومت چند ساله کمونیست ها، هیچ کتابی در این مورد نوشته نشد. به این علت، در نوشتن این موضوع، با کمبود منابع مواجه بودیم و از علمای نجف و ایران کمک گرفتیم که، با این افراد از نزدیک آشنا بوده اند و به اسناد کتبی آنها دست یافته و در این مورد کتاب هایی نوشته اند ؛ ازجمله کتاب-های الذریعه الی تصانیف الشیعه، طبقات اعلام الشیعه، اعیان الشیعه، گنجینه دانش مندان و آثار الحجّه.
 این مقاله، به زندگی وآثار 35 نفر از فقهای جمهوری آذربایجان می پردازد ومطالبی را در این زمینه یادآور می شود.
فقهای شهر باکو
باکو ، از شهرهای آذربایجان و پایتخت جمهوری آذربایجان فعلی است. این شهر در ساحل دریای خزر قرار دارد و در کتب جغرافیایی تاریخی، با عنوان شهر نفت و از شهرهای ولایت شیروان در کنار شماخی و باب الابواب (در بند) معرفی شده است . 
کتب جغرافیایی قرن چهارم، پنجم و ششم قمری، این شهر را با اسامی باکو، باکه، باکوه، باکویه  و در منابع جغرافیایی دورة صفویه به سبب وزش بادهای سخت در این منطقه، این شهر را بادکوبه نامیده اند.
علما و فقهای زیادی در این منطقه شیعه نشین وجود داشتند که برای تحصیل علوم دینی، به شهر های ایران و نجف اشرف سفر کردند و حتی برخی از این افراد به مقام علمی والا  دست یافتند.
حضور فعال علمای بادکوبی در نجف اشرف، به جایی رسید که در این شهر مقدس، مدرسه ای به نام حاج نقی بادکوبی هم ساخته شد. وی این مدرسه را در سال 325 1قمری، به وسعت هشت صد مترمربع، در محله مشارق نزدیک خیابان زین العابدین تأسیس کرد. در سال 1383 قمری بخش شمالی این مدرسه به دلیل احداث راه و خیابان، تخریب شد و از 28 حجره آن فقط از شانزده حجره استفاده می شود که هنوز هم باقی است. 
اکنون به معرفی فقهای قرن نوزدهم و بیستم میلادی جمهوری آذربایجان می پردازیم:
1.شیخ صفر علی بادکوبی
شیخ صفر علی در شهر باکو به دنیا آمده و برای تحصیل علوم دینی به نجف اشرف رفت و از حضور علما و فقهایی مثل شیخ محمد لاهیجی و سید حسین کوه کمره ای استفاده علمی برد. او در سال 1299 قمری بعد از اتمام تحصیلات، به وطن خود بازگشت و بعد از سال 1300قمری وفات یافت. بادکوبی در وطن خود، مشغول وظایف دینی بود و کتبی هم دربارة علم اصول به نام تقریرات فی الاصول نگاشت.
2.شیخ عبد العظیم بادکوبی
شیخ عبدالعظیم بادکوبی، از فقهای برجسته ای است که در شهر باکو بدنیا آمد. او تحصیلات خود را در نجف اشرف ادامه داد و بعد از  اتمام تحصیلات ، به باکو بازگشت. او در این شهر مشغول تدریس، سخن رانی و نشر احکام بود و در این وقت از مراجع باکو به  حساب می آمد. بادکوبی در سال 1319قمری در آن جا وفات یافت.
3.شیخ ابراهیم بادکوبی
ابراهیم بن مولی محمد علی بادکوبه ای، در نجف اشرف حضور داشت و از علما و فقهای آن سامان به حساب می آمد. وی تدریس فقه و علوم دیگر را به عهده گرفت و نماز جماعت را در رواق شریف اقامه می کرد. وی در سال های 1320-1322قمری در بغداد وفات کرد و به نجف انتقال یافت و در آن جا به خاک سپرده شد. بادکوبه ای کتابی به نام انیس العباد به زبان فارسی دارد که به صورت سوال و جواب در رساله عملیه و مسائل احکامی نوشته است.
4.شیخ عبد الغنی بادکوبی
شیخ عبدالغنی از ادبا، علماء و فقهای باکو است . وی بعد از یاد گرفتن مقدمات و فنون ادب پیش علمای این ناحیه، به عتبات مقدسه سفرکرد و علم فقه و اصول را از علمایی مثل فاضل ایروانی و میرزا حبیب الله رشتی فرا گرفت . بادکوبی بعد از اتمام تحصیلات ، به باکو برگشته و در این شهر مشغول ارشاد و تدریس شد. مقام علمی او در شهر باکو به جایی رسید که از مراجع امور شرعی به حساب می آمد.
عبدالغنی از مجاهدان شیعه بود که با انقلاب کمونیستی در روسیه (1920م ) به مخالفت برخاست و جمعیت«الدعوة الهیه» را به قصد دفاع از حریم اسلام تشکیل داد. در این امر جمعی از علمای آذربایجان به او پیوستند و با او هم کاری نمودند. سرانجام انقلابیان قفقاز، او را با جمعی دیگر از علما دست گیر کردند و به زندان انداختند. او در سال 1350 قمری به دار آویخته شد و به شهادت رسید. از این فقیه و شخصیت برجسته فقط دیوان شعر فارسی و ترکی باقی مانده و بیشتر آثار او، در حمله ای که به خانه اش صورت گرفت، نابود شد.
5. شیخ حنیفه بادکوبی
شیخ حنیفه بادکوبی، از علما و فقهای مبارز شیعی و متولد باکوست . او علوم اسلامی را پیش علمای شیعی آن شهر فراگرفته و در عین حال، مشغول تدریس و ارشاد مردم هم بود. هنگامی که دولت بلشویکی در روسیه پیروز گردید، او به خالفت برخاست و مانند شیخ عبدالغنی بادکوبی، از طرف کارگزاران حکومت کمونیستی دست گیر شد. سرانجام در سال 1350 قمری در زندان به دار آویخته شد و به شهادت رسید.
6. حکیم سید حسین بادکوبی
سید  حسین بن سید رضا بن موسی حسینی بادکوبی لاهیجی، در سال 1293قمری در روستای خردالان باکو به دنیا آمد. او مقدمات علوم اسلامی را در باکو نزد پدر که از علمای عراق بود، فراگرفت. بادکوبی بعد از وفات پدر، به تهران سفر کرد و در مدرسه صدر، مشغول تحصیل شد. او ریاضیات را از حوزة درس سید ابوالحسن جلوه و کتاب اسفار را از میرزا هاشم اشکوری فراگرفت. وی برای تکمیل علوم نقلی به نجف اشرف رفت و در این شهر مقدس، اصول را نزد آخوند ملا محمد کاظم هروی و فقه را نزد شیخ محمد حسن ممقانی تحصیل کرد. وی در آن سامان، در رشته فلسفه نیز شهرت یافت و یکی از دو استاد فلسفه در نجف اشرف بود و کتب اسفار و تمهید القواعد را تدریس کرد. علامه طباطبایی این دو کتاب را پیش آن بزرگ وار خوانده است.
بادکوبی در سال 1358قمری در شهر نجف اشرف وفات یافت و در جوار قبر حضرت علی بن ابی طالب (ع) دفن شد. از آثار فقهی او حاشیه بر کتاب طهارت شیخ انصاری و اثر فلسفی اش حاشیه بر اسفار صدر المتالهین است.
7. شیخ صدر الدین بادکوبی
صدر الدین معروف به شیخ صدرا بادکوبی، در سال 1316 قمری به دنیا آمد و تحصیلات خود را در نجف اشرف فراگرفت. او از فقهای برجسته زمان خود بود و در نجف اشرف کفایه الاصول و مکاسب را تدریس می کرد. بادکوبی در فلسفه نیز تسلط داشت و از طرف فضلای حوزه به تدریس کتاب اسفار دعوت شد. او دعوت را پذیرفت و شروع به تدریس کرد، ولی به سبب مخالفت برخی از طلاب حوزه، این امر متوقف شد. صدرالدین بادکوبی در سال 1392 قمری در نجف اشرف وفات یافت و از آثار او تعلیقات بر کتب فلسفه را می توان نام برد.
فقهای شهر سالیان
سالیان، از شهر های جمهوری آذربایجان است و بر سر راه باکو و شهر لنکران قرار دارد. این شهر از شرق، با دریای خزر احاطه شده و رودخانه معروف کور (کر) از این منطقه عبور می کند. فاصله آن با شهر باکو 193 کم است.  این منطقه شیعه نشین ، علما و فقهای نام داری دارد؛ از جمله:
1. سید عباس سلیانی
سید عباس، فرزند یحیی بن سید حمزه حسینی موسوی سلیانی، در روستای سادات  سلیان به دنیا آمد. او از فقهای معروف و مروجان علوم شریعت در این سامان بود و بعد از سال 1215قمری وفات یافت.  
شیخ آقا بزرگ تهرانی می نویسد: من خط سلیانی را در کتاب شرح اثبات الواجب  دوانی را که در اختیار داشت، مشاهده کردم. او در این کتاب، تاریخ سال ازدواج خود را که در سال 1201 قمری و سال وفات زوجه اش را در سال 1202 قمری اتفاق افتاده بوده، ثبت کرده است.
2. شیخ رمضان سلیانی
شیخ مولی رمضان بن علی اصغر سلیانی، از فقهای فاضل سالیان است و مجموعه ای را در شهر باکو، به دست خط خود تدوین کرده و در پایان این مجموعه بعد از امضای خود   تاریخ سال تدوین آن یعنی 1241قمری را نوشته است . در این مجموعه، کتاب تحفه درویش میرزا محمد اخباری، المقلاد (در حجیه ظن)و حاشیه مولی محمد جعفر شریعتمداری استر-آبادی بر المعالم وجود دارد. به گفته آقا بزرگ تهرانی، این مجموعه سلیانی، در نجف اشرف نزد محمد موسوی الجزایری بوده است.
3. شیخ ابراهیم سلیانی
شیخ ابراهیم سلیانی قفقازی، در نجف اشرف، علوم فقه و اصول را از فقهایی چون حبیب الله رشتی، فاضل ایروانی ، میرزا حسین خلیلی و شیخ محمد حسین ممقانی یاد گرفت. وی در نجف مشغول تدریس بود و امام جماعت ایوان مرتضی شریف را هم به عهده داشته است و او آثار و تالیفاتی در علم فقه و اصول دارد که در مسوده باقی مانده است .وی سرانجام در سال 1314قمری وفات یافت.
4. شیخ عبدالسلام سلیانی
شیخ الاسلام آخوند زاده در سال 1223قمری1842میلادی در خانواده ای روحانی در سلیان به دنیا آمد. وی بعد از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال 1861میلادی به تفلیس رفت و در مدرسه دینی وابسته به اداره روحانی مسلمانان قفقاز، مشغول تدریس شد. او در این مدرسه، زبان های آذری، فارسی و عربی و علوم شریت و قرآن را تدریس کرد و توانست صدها جوان را با قرآن و علوم شریعت آشنا کند.
 عبد السلام در52 سالگی به درجه شیخ الاسلامی رسید  و به ریاست اداره روحانی مسلمانان قفقاز در شهر تفلیس برگزیده شد.
عبد السلام در فقه و احکام شرعی، کتاب های رساله احکام و عمده الاحکام و در علوم دیگر،کتاب های وعظ و نصیحت ، معلم الاطفال (این کتاب در دانشگاه باکو نگه داری  می  شود)، مفتاح لسان فارسی(این اثر در1891میلادی به چاپ رسید) و الهدایه المهدویه (درباره مناظرات عقلی که در سال 1899میلادی به چاپ رسید)را نگاشت. وی در سال 1329میلادی  1908میلادی در شهر تفلیس وفات کرد و در این شهر مدفون شد.
فقهای شهر لنکران
شهر لنکران از شهرهای جمهوری آذربایجان است که در کنار دریای خزر قرار دارد و با کوه های تالش احاطه شده است . این منطقه در سال های 1746-1747 میلادی مرکز و پایتخت خانات و ولایت تالش به شمارمی آمد.
در سال 1812میلادی در قلعه لنکران، بین سپاه روسیه و ایران جنگی در گرفت و روسیه در سال 1813میلادی لنکران را اشغال کرد.
طبق قرار  داد صلح نامه گلستان، در سال 1813میلادی شهر لنکران جزو خاک ملحق شد و به صورت قضا و ولایت در آمد. در سال 1856میلادی از طرف روسیه تزاری به قوربرنیایی باکو ملحق شد و این ولایت  از شهرهای لنکران، ماسالی، جلیل آباد، یاردیملی، آستارا و لریک  تشکیل گشت که تا سال 1926 میلادی به مرکزیت لنکران درآمد  و سرانجام در همان سال ، از طرف حکومت کمونیستی لغو شد.
در این دوره مناطق ماسالی، جلیل آباد، یاردیملی، لریک و آستارا ، از ولایت و قضای لنکران به حساب می آمد و علمایی که به ویژه در ماسالی بودند، با لقب لنکرانی شهرت داشتند. این علما عبارتنداز:
1. شیخ عبدالغفار لنکرانی
شیخ عبدالغفارلنکرانی ، نزد فقهای نجف اشرف تحصیل کرد و در سال 1276قمری وفات یافت. او دو پسر به نام های شیخ علی اکبر و شیخ غلامعلی داشت که از فقهای زمان خود به شمار می رفتند.
2. شیخ محمد صادق لنکرانی
محمد صادق فرزند آغا محمد لنکرانی برادگاهی،   دروس فقه را در قزوین فراگرفته و در این شهر کتاب رساله الاجتماع امر و نهی  احمد نراقی را با خط خود نگاشت.
لنکرانی در سال 1248قمری به کربلا سفر کرد و در این شهر از محضر علامه سید ابراهیم قزوینی و علامه سید مهدی علی طباطبایی استفاده علمی نمود و بعد از هجرت به نجف اشرف، دروس فقه و اصول را از علمای این شهر فراگرفت. او بعد از اتمام تحصیل به، قفقاز برگشت و به تبلیغ دین مبین اسلام پرداخت و از مراجع این منطقه شد.
لنکرانی کتاب های زیادی از جمله ابتلا الاولیا در ذکر اوصاف اولیا،  اتمام الحجه  در ذکر اثبات و جود مهدی (عج)، کتاب  الدر والغرور  در ذکر اعمال عمر بن خطاب و کتاب  الدرة الفاخره را در آداب زیارت-های اهل بیت علیهم السلام نوشته است.
 از کتاب های فقهی وی  مراسم الشیعه یا  مراسم شریعه  است که آن را به صورت رسالة عملیه نوشت و در سال 1282قمری به اتمام رساند.
کتاب دیگر او به نام  نفایس اللباب و افتخار الشیعه، در احکام شرعی به ترتیب کتب فقه نوشته شده است.
به گفته شیخ آقا بزرگ تهرانی، جلد اول این کتاب که طهارت را شامل می شود، در نجف اشرف در بین کتب شیخ منصور ساعدی موجود بوده است. وی سرانجام در سال 1285 قمری در منطقه قفقاز وفات یافت.
3. شیخ آغا لنکرانی
فقیه فاضل ، به نام  آغا، فرزند محمد علی لنکرانی، در نجف اشرف حضور داشت و علوم فقه و اصول را نزد علامه سید حسین کوه کمره ای خواند. لنکرانی تقریرات بر اصول فقه کوه کمره ای نوشته که جلد اول آن درباره حجیه ظن و جلد دوم آن در استصحاب است. بعد از سال 1289 قمری یافت.
4. شیخ ابراهیم لنکرانی
شیخ محمد ابراهیم لنکرانی از فقهای نام دار بود که در علوم عقلی و نقلی تسلط کامل داشت. او در کربلا فقه و اصول را از استادانی مانند شیخ علی یزدی و فاضل اردکانی یاد گرفت و سپس در نجف اشرف، از علمایی مثل حبیب الله رشتی، فاضل شرابیانی و فاضل ایروانی استفاده علمی برد. مقام علمی لنکرانی به جایی رسید که احتمال می رفت بعد از فاضل شرابیانی، مرجعیت شیعیان را به عهده بگیرد، ولی اجل زودرس او، مانع این کار شد . وی در سال های 1314-1315قمری روز پنج شنبه ربیع الثانی در نجف اشرف وفات کرد و به واسطة فاضل شربیانی تجهیز شد و در صحن شریف قبیله دفن گشت. بعد از وفات او، محمدعلی نخجوانی، امامت جماعت صحن مطهر نجف اشرف را به عهده گرفت.
لنکرانی کتب زیادی را در فقه و اصول نگاشت، از جمله : کتاب فی اصول، کتاب فی الفقه ( درباره طهارت، صلاه و متاجر) ، رساله فی السهو ، رسالة فی قاعدة المیسور ، کتاب فی قضاء الفوائت، رسالة فی قاعة لاضرر و لاضرار، رساله فی العدالة، کتاب فی الدلیل العقلی و ملازمة العقلی و شرح شرایع (شامل طهارت و باب بیع). لنکرانی کتاب  رساله فی الدرایة الحدیث را درباره علم حدیث نگاشت.
5. سید رضا لنکرانی
سید رضا فرزند سید محمد موسوی لنکرانی، حدوداً در سال 1250قمری در لنکران به دنیا آمد و تحصیل خود را از فقهای نجف اشرف فرا گرفت. او هنگامی که در فقه و اصول به مقام والا دست یافت، تقریراتی بر برخی دروس اساتید خود نگاشت. به گفته آقا بزرگ تهرانی، نوشته های فقهی، اصولی و ادبی لنکرانی در نزد پسرش سید محمد وجود داشته و او در جوانی، کتب عوامل ملا محسن و المراح را که در علم نحو و صرف است، با خط خود نوشته و این دست خط هنوز هم باقی مانده است.
لنکرانی در فقه و اصول هم نوشته هایی دارد، از جمله: حاشیه بر مکاسب و رسایل. وی در سال 1322 قمری در نجف اشرف وفات کرد ویکی  از فرزندان او به نام علی اکبر، تجهیز او را به عهده گرفت  و در حجره دوم صحن مطهر دفن گردید.
سید رضا ، فرزندی به نام سید محمد داشت که در سال 1312قمری به دنیا آمد و در سال 1328 قمری وفات یافت. او فقیهی نام دار بود و از علمایی مثل میرزا علی ایروانی، میرزا حسین نایینی و شیخ محمد-حسین اصفهانی تحصیل فراگرفت.
6. فتح علی برادگاهی لنکرانی
شیخ ملا فتح علی گل محمد برادگاهی، از عالمان  لنکران بود و در نجف اشرف تحصیل کرد. او علاوه بر مقام فقهی، به شعر و ادبیات هم علاقه وافری داشت. او در علم فقه و اصول، کتاب های  القواعد الفقیه، القواعد الاصولیه، حاشیة ریاض المسائل، حاشیة الفصول، حاشیة المکاسب و التقریرات را نگاشت که جلد اول کتاب اخیر درباره مباحث الفاظ، جلد دوم درباره ادله عقلیه و جلد سوم درباره مسائل فقه است. لنکرانی در غیر رشتة فقهی و اصولی، کتاب الدعا و مجموعة البیاضیة را نگاشت. او بعد از سال 1339 قمری در نجف اشرف وفات یافت.
7. شیخ عبد العزیز شیروانی لنکرانی
شیخ عبد العزیز لنکرانی ، فقیه فاضل معروف، در لنکران به دنیا آمد. او در مشهد مقدس اقامت داشت و در مدرسة نواب مشغول تدریس فقه و اصول بود. شاگردان وی کتاب درس فقهی او را جمع آوری کردند. او شرحی بر کافی با خط خود نوشته که اکنون در کتاب خانه امام رضا (ع)با رقم 12255 موجود است. شیخ عبد العزیز بعد از سال 1351قمری وفات یافت.
8. شیخ حسن لنکرانی
شیخ حسن فرزند شکور بن حاتم بن احمد لنکرانی الوادی نجفی، در سال 1277قمری در روستای الوادی   از توابع لنکران بدنیا آمد. او دوران کودکی خود را در لنکران سپری کرد و سپس به اردبیل رفت و علوم ابتدایی را در این شهر خواند. لنکرانی طی سفر خود به تبریز، از محضر علمایی مثل آقای ملکی تبریزی و میرزا فتاح تبریزی استفاده علمی برد. او برای تکمیل علم به نجف اشرف مهاجرت کرد و در این شهر مقدس، از علمایی مثل شیخ هادی تهرانی، فاضل شرابیانی و به ویژه میرزا حبیب الله رشتی به مدت پانزده سال به طور کامل درس فراگرفت.
شیخ حسن لنکرانی، دروس فقه و اصول را در نجف اشرف تدریس کرد و آثار زیادی درباره فقه و اصول نوشت؛ مانند  الملهمات الغرویة، حاشیة علی طهارت الریاض و حاشیة علی رسالة الشربیانی.
این فقیه بزرگ وار بین سال های 1361-1362 قمری در نجف اشرف وفات کرد و فرزندی به نام شیخ مجتبی لنکرانی داشت.
9. شیخ مجتبی لنکرانی
آیت الله شیخ مجتبی لنکرانی بین سال های 1315-1320قمری به دنیاآمد. او مدتی در سامرا اقامت داشت و در نجف اشرف، از محضر علمایی مثل آیت الله نایینی ، محمد حسین غروی کمپانی و آیت الله ابوالحسن اصفهانی استفاده کرد. او در نجف اشرف، در فقه و اصول به مقام عالی دست یافت و مدرس معروف مکاسب و رسایل به حساب می آمد. 
او در سال های 1391- 1393قمری مانند علمای دیگر از عراق رانده شد و در نتیجه به ایران آمد. لنکرانی با اصرار علمای اصفهان، مشغول تدریس و تبلیغ در این شهر شد و سرانجام در سال 1406قمری وفات یافت. لنکرانی آثاری همچون، دیوان شعر، شرح بر ارجوزة المنجیه سید محمد رضوی کشمیری و کتب متفرقه در علم فقه و اصول نوشته است.
10. شیخ محمد لنکرانی
شیخ محمد فرزند رضا بن حسن لنکرانی در سال 1336 قمری در لنکران به دنیا آمد و در زمان انقلاب شوروی به مشهد رفت. او مقدمات را پیش پدر و دیگر علمای آن سامان خواند و در هفده سالگی به قم مشرف شد و از محضر میرزا محمد علی ادیب تهرانی استفاده علمی برد. لنکرانی  بعد از تکمیل علوم ، به تهران رفت و در خیابان خراسان ، امام جماعت مسجد توسی شد وبه تبلیغ احکام شرعی پرداخت و کتاب خانه ای هم در این مسجد تأسیس کرد.
11. میرزا جعفر لنکرانی
میرزاجعفر فرزند ملا رجب لنکرانی، در دوازدهم ربیع الاول سال 1322 قمری به دنیا آمد و تا پانزده سالگی در لنکران، در خدمت پدرش بود. او ادبیات را تا اندازهای پیش پدر خواند و سال 1337قمری به تهران سفر کرد و علوم معقول، فقه و اصول را از علمای آن سامان فراگرفت. لنکرانی از تهران به قم آمد و به مدت سه سال در محضر میرزای همدانی و آیت الله حائری یزدی بود و برای تکمیل علم به نجف اشرف رفت. او در نجف از علمایی مثل آیت الله نایینی، آیت الله اصفهانی و آیت الله میرزا علی ایروانی درس گرفت و دوباره به تهران بازگشت. او در مسجد وزیر دفتر ، به امامت و ترویج معارف اسلامی مشغول بود و در سال 1394قمری وفات یافت.
12. حاج میرزا عبد الله لنکرانی
میرزا عبدالله لنکرانی در لنکران به دنیا آمد و علم مقدمات را در این سامان فرا گرفت. او پس به قم هجرت کرد و نزد آیت الله  حجت ، آیت الله سید محمد تقی خوانساری و آیت الله بروجردی ، فقه و اصول را آموخت. لنکرانی بعد از تکمیل تحصیلات ، به تهران رفت و در گروس رستم آباد شمیران، اقامت کرد و مشغول تدریس و تبلیغ شد.
به نوشته شریف رازی، او به شیخ عبدالله قفقازی لنکرانی مشهور بود و برای فرار از ظلم دولت شوروی، به اردبیل مهاجرت کرد و از آن جا به قم سفر نمود. او بعد از استفاده کامل از استادان یادشده، به تدریس پرداخت. اطلاعاتی درباره تاریخ وفات و تولد وی دردست نیست.
13. شیخ فاضل لنکرانی قفقازی
فاضل قفقازی، در سال 1314قمری در لنکران تولد یافت و پس از بلوغ، به شهر اردبیل مهاجرت کرد. او مقدمات و ادبیات را مدت چهار سال در این شهر خواند و بعد به زنجان رفت و بعد از آن جا به شهر مقدس مشهد مسافرت کرد.
 لنکرانی در مشهد از استادانی چون شیخ محمد آقا زاده خراسانی و مرحوم آشتیانی استفاده علمی برد و در سال 1342قمری به قم آمد. لنکرانی در قم نزد آیت الله حایری تحصیل نمود و بر کتاب صلاه او تقریری به نام نتایج الافکارم نوشت.
لنکرانی از افاضل حوزه و از خواص آیت الله بروجردی بود و علوم فقه و اصول را در قم تدریس می کرد و چند رسایل هم در فقه و اصول نوشت که هنوز به چاپ نرسیده است.
14. شیخ عبدالحسین لنکرانی
شیخ عبدالحسین لنکرانی قفقازی، در سال 1327 قمری در یکی از روستاهای لنکران به دنیا آمد. وی از دوازده سالگی در خدمت دایی خود به نام مرحوم ثقه الاسلام آقای شیخ علی، مقدمات و ادبیات را فراگرفت. هنگامی که دولت شوروی نشر و تدریس علوم دینی را در سال 1345قمری ممنوع کرد، او مخفیانه به اردبیل آمد و مدت ده سال به تحصیل علوم سطح متوسط و نهایی مشغول شد. او از سال های 1355-1361 قمری در شهر های سمنان و زنجان بود و در سال 1361 به قم مهاجرت کرد. لنکرانی در قم از محضر استادانی مانند آیت الله حجت و آیت الله خوانساری استفاده کرد و بر دروس آیت الله حجت تقریراتی نوشت. وی حواشی متفرقه ای نیز در فقه و اصول داشت. او در آخر عمر، مشغول تدریس دروس فقه و اصول در شهر قم بود.
فقهای نخجوان:
نخجوان از ولایات خود مختار جمهوری آذربایجان به شمارمی آید که شهرهای جلفا، اردوباد، بابک، شَروُر و سدرک به مرکزیت این شهر است.
این شهر در کتب جغرافیایی قرن چهارم قمری به «نشوی»معروف بود و در بعدی به نخجوان مشهور شد و از شهرهای آذربایجان و ارمینیّه به حساب می آمد. علما و فقهای نام داری به ویژه در قرن های نوزده و بیست میلادی دراین شهر وجود داشته اند؛ ازجمله:
1. شیخ عبدالصمد نخجوانی
شیخ  عبدالصمد فرزند محمد علی نخجوانی فقیه برجسته ای بود که حدوداً بعد از سال 1240قمری وفات یافت. او با خط خود کتاب شرایع الاسلام محقق حلّی را نوشت و آن را در سال 1240 قمری به اتمام رساند. وی همچنین حواشی مفیدی بر کتب فقهی و اصولی نوشته است.
2. سید علی نخچوانی
سید علی بن امیر صادق آقا نخجوانی نجفی، فقیه و عالمی ماهر بود. وی در نجف اشرف در حضور میرزاحبیب الله رشتی، شیخ میرزاحسین خلیلی و شیخ محمد حسن ممقانی تحصیل کرد. وی بعد از فراگرفتن فقه و اصول، در سال 1320قمری مریض شد و برای معالجه به ایران سفر کرد و به زیارت امام رضا(ع) رفت. وی در سال 1328 قمری در تهران وفات یافت.
3. شیخ محمد علی نخجوانی
محمد علی بن حاجی خداداد نخجوانی نجفی، فقیه اصولی و از علمای معروف قفقاز بود که در سال 1268قمری در نخجوان به دنیا آمد.او پس از فراگیری مقدمات، به نجف مهاجرت کرد و فقه و اصول را در حضور میرزا حبیب الله رشتی و فاضل ایروانی و فاضل شربیانی، یادگرفت.
وی بعد از وفات فاضل شربیانی، مرجع تقلید قفقاز و بلاد دیگری گردید. وی به صورت مستقل به تدریس پرداخت  و در عین حال، امام جماعت صحن علوی شریفه را به جای علامه شیخ ابراهیم لنکرانی به عهده گرفته است. این عالم بزرگ در سال 1334قمری در 66 سالگی در کربلا وفات کرد و جنازه او به نجف اشرف منتقل شد و در صحن مقدس مرتضوی در حجره متصل به مسجد عمران آرام یافت.
آثار فقهی وی عبارتند از: رساله در امر نهی، رساله در اجماع منقول ، رساله در مقدمه واجب ، شرح بر فرائد اصول، شرح بر طهارت ریاض، حاشیه بر رسائل، حاشیه بر مکاسب، حاشیه بر متاجر شیخ انصاریودعاه الحسینیه که به زبان فارسی درباره احکام انواع تعزیه است. این کتاب در سال های 1330-  1331قمری در شهر بمبئی به چاپ رسید.
4. سید مصطفی نخجوانی
فقیه فاضل سید مصطفی نخجوانی نجفی، در سال 1275قمری به دنیا آمد و فقه و اصول را در نجف اشرف از شیخ ملاکاظم خراسانی و شیخ حسن ممقانی فرا گرفت. وی در سال 1337قمری در نجف اشرف وفات یافت و در ایوان علما، پشت صحن شریفه ، دفن شد.
5. مولی عبدالغفار اردوبادی
عالم، فقیه و فاضل، مولی عبدالغفار اردوبادی،  در نخجوان به دنیا آمد و در نجف اشرف از شاگردان شیخ ابوالقاسم اردوبادی و شیخ شریعت اصفهانی به حساب می آمد. وی بعد از یاگرفتن فقه، اصول و علوم اسلامی، به قفقاز بازگشت و مرجع شیعیان آن منطقه گردید. او از مجاهدان اسلام و شیعیان منطقه بود و هنگام حمله و حاکمیت کمونیست ها در آذربایجان، دست گیر و در زندان حبس شد.
نخجوانی همانند شیخ عبدالغنی بادکوبی و شیخ حنیفه بادکوبی، در سال 1350قمری در زندان به دار آویخته شد و به شهادت رسید. او آثاری در فقه و اصول نوشته، ولی به احتمال قوی، به سبب حمله ای که به خانه او انجام گرفته، از بین رفته است.
فقهای گنجه، بردعه و قره باغ
شهرهای بردعه ، گنجه و ولایت خودمختار قره باغ که شهرهایی از جمله شوشا و خانکندی را شامل می شود، از شهرهای جمهوری آذربایجان به حساب می آید.
شهر گنجه در کتب جغرافیایی با نام « جنزه » و از شهرهای ارّان و آذربایجان ذکر شده است.  ازشهر بردعه نیز با عنوان مرکز ارّان و مهم ترین شهر ارّان یاد می شود.
ولایت قره باغ شامل شهرهایی است که در کتب جغرافایی قرن چهارم قمری به بعد، به ارّان مشهور بود و در کتب جغرافیایی دورة قاجار، با نام قره باغ شهرت یافت.
علما و فقهای زیادی در گنجه، بردعه و قره باغ زندگی می کردند که خدمات ارزش مندی را به مردم این منطقه نمودند. در این جا، به چند  تن از این فقها اشاره می کنیم:
1. شیخ محمد علی گنجه ای
شیخ محمد علی گنجه ای قفقازی به نجف اشرف هجرت کرد و فقه و اصول را از فقهایی از جمله شیخ محمدحسن مامقانی، فرا گرفت. او امام جماعت ایوان شریف نجف اشرف بود و آثاری را هم از جمله حواشی بر رساله های عملیه نوشت. وی در سال 1346 قمری در نجف اشرف وفات یافت.
2. شیخ محمدگنجه ای
شیخ محمد گنجه ای  فرزندشیخ محمدعلی فردی فقیه و فاضل بود که وکیل مراجع نجف اشرف به شمار می آمد. شیخ آقا بزرگ تهرانی، وفات او را در سال های اخیر دانسته است.
3. عبدالرحیم بردعی
عبدالرحیم شاعر، فقیه و عالم جلیل القدر، در سال 1192 قمری در نجف اشرف زندگی می کرد. او در حوزه علمیه نجف، مشغول به تحصیل بود و از استادان فقه و اصول استفاده کامل برد. او به سبب علاقه به ادب و شعر، قصاید خوبی سروده است. وی علاوه برمقام فقهی، شاعری فاضل و برجسته بود.
4. شیخ اسماعیل قره باغی
 شیخ مولی اسماعیل قره باغی نجفی، از قره باغ به تبریز مهاجرت کرد و در مدرسه حاج صفر علی مشغول تحصیل شد. بعد از دو سال به تهران و اصفهان رفت و سپس به عتبات عالیات مسافرت کرد. او در نجف اشرف از محضر سید محسن شیرازی، فاضل ایروانی و شیخ محمد حسن مامقانی استفاده نمود و به در جه اجتهاد نایل شد. از شاگردان قره باغی می توان به سید میرزا قاضی طباطبایی تبریزی اشاره کرد. او علاوه بر تدریس فقه و اصول، به استاد اخلاق هم مشهور بود. وی در سال 1323قمری و به قول دیگر در سال 1327 در نجف اشرف وفات یافت و در وادی السلام دفن شد. از آثار فقهی و اصولی او می-توان به  حاشیه فصول الاصول وحاشیه بر شرح معالم اشاره کرد.
5. شیخ حسن قره باغی
 شیخ حسن بن محمد باقر قره باغی، در نجف اشرف، نزد عالم بزرگ شیخ مرتضی انصاری تحصیل کرد. او کتاب هایی در علوم مختلف اسلامی نوشته، از جمله: تجوید القران، شرح دعا السمات، رسالة التقیه، رسالة السجدات، التسامح فی ادلة السنن و هم چنین رسایل دیگر ، در فقه و حکم شرعی دارد که تاریخ اتمام آن را سال 1260 قمری می داند.
نتیجه
فقیهان مقتدری در قرن های نوزده و بیست میلادی در سرزمین آذربایجان زندگی می کرد و در علم فقه همانند علوم دیگر، سهمی بسزا داشته اند. برخی آنان در کشور آذربایجان دارای شخصیت برجسته ای بوده اند و برخی دیگر در نجف اشرف و در دیگر شهرهای ایران شهرت علمی و معنوی کسب کرده اند. تدریس فقه و اصول در نجف اشرف مقام علمی آن ها را نشان می دهد که از استادان درجه اول این مرکز علمی به حساب می آمده اند. برخی از این علما در این شهر به درجه اجتهاد رسیده اند و حتی عده ای از آنها به مرجعیت تقلید شیعیان قفقاز و دیگر شهرها نایل شده اند.
آنها در کنار تدریس علوم دینی، آثاری هم زمینه فقه و اصول نوشته و با تألیفات خود، کتاب خانه های مسلمانان را زینت بخشیده اند.

 رشته تاریخ اسلام
1. ابن مسعودی  مروج الذهب ج 1، ص   126 –  127، چاپ اول: داراحیاءالتراث العربی، بیروت1422ق؛  حدود العالم، ترجمه میرحسین شاه، تصحیح دکتر مریم میراحمدی، ص 43، تهران؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، تحقیق فریدعبدالعزیزالجندی، ج1، 360،دارالکتبالعلمیه، بیروت
 2. حدود العالم، ص 433
 3. مروج الذهب، ج1، ص 126.
 4. مسالک و ممالک اصطخری، ص 160.
 5.معجم البلدان، ج1، ص360.
6. حاج زین العابدین شیروانی، بستان السیاحه، ص 129، ناشرآقاهمود، تهران 1315ش؛همو، ریاض السیاحه، تصحیح اصغرحامدربانی، ص 116، انتشارات سعدی ، چاپ مهارت ، قم.آذربایجان، سوت انسکلپدیاسی (دایره المعارف آذربایجان شوروی)، ج1، ص550، نشریات دولت تجارت کتاب، چاپ باکو، 1976.
7. نسرین احمدیان شالچی و دیگران، نجف کانون تشیع، ص  141،چا پ اول: موسسه آستان قدس رضوی، مشهد1383ش.
 8. شیخ آقابزرگ تهرانی ، طبقات اعلام الشیعه، قسم سوم، ج1، ص952، چاپ دوم: مشهد1404ق؛ سیدمحرغروی، ج2،ص202،چاپ اول: دارالثغلین، بیروت1420ق، مع علماء النجف الاشرف.
 9. طبقات اعلام الشیعه، ج ،1ص 1136قسم سوم؛ مع علماء النجف الاشرف،ج، 2ص 237.
 10. الذریعه ،ج 2،ص462موسسه اسماعیلیان قم؛ طبقات اعلام الشیعه،ج1ص20، قسم 4 ؛ مع علماء النجف الاشرف، ج2ص 49؛سیدمحسن امین، اعیان الشیعه تحقیق حسین امین،ج2ص203دارالتعاریف، بیروت1406ق.
 11. دایره المعارف تشیع، زیر نظر احمد صدر، حاج سیدجوادی و کامران فانی، ج3، ص19، انتشارات شهید سعیدمحبی، تهران 1375ش.
 12. همان، ج3، ص18.
 .13 خردالان در شبه جزیره آبسشورون قرار گرفته است.(آذربایجان، سوت انسکلپدیاسی91/10)
 14. طبقات اعلام الشیعه ج1، ص584، قسم دوم؛ شیخ محمدشریف رازی،  گنجینه دانش مندان، ج 3، ص227؛ چاپ خانه پیروز، قم،1354ش.دکتر علی بخشایشی، مفاخر آذربایجان، ج 5، ص 738؛ چاپ اول: نشرآذربایجان، تبریز1375ش. دایره المعارف تشیع،ج3 ،ص18.
 .15 طبقات اعلام الشیعهج 1، ص584، قسم دوم؛ مع العلما نجف الاشرف، ج2،ص152؛ دایره المعارف تشیع، ج 3، ص18.
 .16 مع العلما النجف الاشرف،ج 2ص 200.
 .17 ریاض السیاحه، ص 121؛ آذربایجان سوت انکلپدیاسی، ج8 ص271.
 .18 نک:آذربایجان سوت انسکلپدیاسی،ج6،ص272.
 -19 طبقات اعلام الشیعه،ج 2ص562، قسم دوم.
 -20 همان، ص 582.
 21-همان، ج 1ص4-5، قسم اول؛ مع علما النجف الاشرف، ج 2ص50.
 22- طبقات اعلام الشیعه،ج 1،ص 1126، قسم چهارم؛ مفاخر آذربایجان، ج5،ص2894.
 

23همان، ج1ص1126، قسم چهارم؛ مفاخر آذربایجان، ج5، ص2894.

 .24 بستان السیاسه،ص 527؛ بیوک آقاحسین بالااوغلی ومیرهاشم طالشی، کتاب لنکران، ص 103نشریات معارف،باکو1990؛ آذربایجان سوت انسکلپدیاسی، ج 6،ص 212-213.
25 همان.
 .26طبقات الشیعه، ج 1، ص465، قسم سوم؛ گنجینه دانش مندان، ج 7، ص28؛ مع العلما النجف الاشرف، ج 2، ص136.
 27. برادگاه ، روستایی در شهر ماسالی است و دوازده کیلومتر با این شهر فاصله دارد .( آذربایجان سوت اسکلپدیاسی،ج2، ص248)
 28. الذریعه ، ج4، ص382 .
 .29 گنجینه دانش مندان، ج 7،ص 28؛ الذریعه، ج 4، ص367؛ طبقات اعلام الشیعه،ج2، ص153، قسم اول؛ مع العلما النجف الاشرف،ج1،ص468.
 30. طبقات اعلام الشیعه ،ج1، ص5، قسم اول؛ گنجینه دانش مندان، ج 7، ص 29؛ مع العلما النجف الاشرف ،ج 2،ص438؛ اعیان الشیعه ، ج2، ص199؛ حسن امین مستدرکات اعیان الشیعه،ج 6، ص7، چاپ اول: دارالمعارف، بیروت1409ق.
 31. گنجینه دانش مندان، ج 7،ص28؛ طبقات اعلام الشیعه، ج1،ص770، قسم دوم.
 .32 الذریعه، ج4ص 382-384، ج 8ص14؛ مستدرکات اعیان الشیعه، ج 7، ص 205؛علی قاضی قائینی نجفی، معجم مولفی الشیعه؛ کلمه لنکرانی، چاپ اول: مطبوعات وزارت ارشاداسلامی، قم1405ق.
 33. همان.
 .34 علامه سیدعبدالعزیزطباطبایی، معجم اعلام الشیعه،ج 1،ص 246؛ چاپ اول:موسسه آل البیت،قم1417ق. مستدرکات اعیان الشیعه، ج7، ص124.
 .35 اکنون یکی از روستاهای پر جمعیت شهر ماسالی است که بر سر راه باکو و آستارا قرار دارد. فاصله الوادی با مرکز ماسالی پانزده کیلومتراست.( آذربایجان سوت انسکلپد یاسی،ج9،ص239)
 36. طبقات اعلام الشیعه، ج 1، ص 465 قسم اول و سوم؛ گنجینه دانش مندان، ج7، ص 28؛ مع العلما النجف الاشرف،ج2،ص 136؛ مستدرکات اعیان الشیعه،ج6،ص140.
 .37 طبقات اعلام الشیعه، ج 1، ص465، قسم اول؛ مستدرکات اعیان الشیعه،ج 6،ص140.
 .38 استاد بزرگ وارم دکتر نعمت الله صفری فروشانی این عالم لنکرانی را در مدرسه اصفهان دیده است.
 39. طبقات اعلام الشیعه، ج1ص465، قسم اول ؛ گنجینه دانش مندان،ج 3ص106؛ مع العلما النجف الاشرف،ج 2ص 541.
 40. گنجینه دانش مندان،ج 3ص106؛ مع العلما النجف الاشرف، ج2، ص541.
 41. گنجینه دانش مندان، ج4، ص545-546.
 -42 نک: محمدشریف رازی آثار الحجة، ص246 بخش پنجم، چاپ سوم: موسسه مطبوعات دارالکتاب، قم.گنجینه دانش مندان،ج 4، ص544.
 43- همان، ج 4، ص661.
 -44 آثار الحجه، ص 98-99، بخش دوم.
 .45 همان، ص 59، بخش یک.
 .46 همان، ص 98، بخش دوم.
 .47  آذربایجان سوت انسکلپدیاسی، ج 7ص 367.(دائره المعارف آذربایجان شوروی)
 48. نک: ابوالقاسم ابن حوقل نصیبی، صورۀ الارض، ص 343، چاپ دوم، چاپ برزیل، لیدن1938؛ ابن الفقیه، مختصر کتاب البلدان، ص 287، چاپ برزیل، لیدن1302ق؛ معجم البلدانج 5ص 318، کلمه نخچوان.
 49. طبقات اعلام الشیعه،ج 2ص 736، قسم دوم.
 50. همان، ج 1ص1454قسم، مع العلماء النجف الاشرفج 2ص 279.
 51. نک: محمدعلی مدرس، ریحانه الادب ج 6ص 157، انتشارات شفق، تبریز،بی تا؛ علی اکبردهخدا، لغت نامه دهخدا، زیر نظر دکتر محمد معین، کلمه نخچوان، ص 386،چاپ خانه دولتی ایران، تهران1337ش. نجف کانون تشیع، ص 184.
 .52 طبقات اعلام الشیعه،ج 1،ص،1429،قسم چهارم؛ الذریعه، ج 6، ص159وج 8، ص198؛ ریحانه الادب، ج 6ص137؛ مع العلماء النجف الاشرف،ج 2ص441؛ مفاخر آذربایجان،ج 1ص242؛ لغت نامه دهخدا، ص 386، کلمه نخچوان.زیرنظردکترمحمدمعین،چاپ خانه دولتی ایران، تهران،1337ش.
 53. اعیان الشیعه،ج 10ص 129.
 .54  اردوباد: یکی از شهرستان های ولایت  نخجوان است که 88 کم با شهر نخچوان فاصله دارد؛ آذربایجان سوت انسکلپدیاسی،ج 7ص367.
 55. مع العما النجف الشرف، ج 2ص238.
 .56  آذربایجان سوت انسکلپد یاسی، ج1ص106؛ محمد حافظ زاده، کتاب قره باغص22-24،انتشارات نویداسلام، قم1381ش.
 .57  صورة الارض ، ص 336؛ حدود العالم، ص 423؛ مختصر کتاب البلدان،ص 286 ؛ معجم البلدان،ج2ص199.
 .58  یعقوبی، البلدان، ص 79؛ چاپ اول:دارالکتب العلمیه،بیروت 1422ق.حدود العالم ، ص 422؛ صورة الارض ، ص 338؛ معجم البلدان،ج 2ص451.
 59.  بستان السیاحة، ص 324،428؛ میرزاجمال جوان شیرقره باغی تاریخ قره باغ،تصحیح حسین احمدی،ص 139،148 چاپ اول:انتشارات وزارت امورخارجه،تهران1384ش.
 60. طبقات اعلام الشیعهج 1ص1313،قسم چهارم؛ مع العلما النجف الاشرف،ج 2ص446.
 61. طبقات اعلام الشیعه ج1ص1313،قسم چهارم.
 .62 مع العلما النجف الاشرف،ج 1ص 392.
 .63 طبقات اعلام الشیعه،ج1ص149،قسم اول؛ مع العلما النجف الاشرفج2ص86؛ اعیان الشیعه ،ج3ص400.
64 – اعیان الشیعه، ج5ص241، مع العلما النجف الاشرف،ج 1ص538.

 

 

 

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=14587

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج + 1 =

آخرین مطالب