دوشنبه 16 مهر 1403 برابر با Monday, 7 October , 2024

انسان به اقتضای خرد خدادادی خود در انجام کارها و رفع نیازها و گرفتاری ­های خود به افراد خبره و کارشناس مراجعه می ­کند. حتی افراد بی ­سواد و صحرانشین نیز این درک را دارند که برای درمان احشام یا بیماری درختان و گیاهان مزرعه خود مانند گوسفند، شتر، گاو، اسب، یا گندم، جو، یا درختان و … به کسی مراجعه می­ کنند که در درمان آن­ها تجربه و تخصصی هرچند اندک داشته باشد.

 

هرچند این تخصص با شاگردی یا ممارست به دست آمده باشد. در عصر حاضر افراد برای بیماری خود به پزشک متخصص مراجعه می ­کنند و برای تعمیر وسایل خود مانند خودرو، یخچال، کولر، موتور سیکلت، چرخ خیاطی به تعمیر­کار متخصص آن­ها مراجعه می­ کنند. بدیهی است اگر کسی برای تعمیر آب­ گرم کن خود به تعمیر­کار تلویزیون یا برعکس مراجعه کند، یا برای درمان گلودرد خود پیش بقال یا دامپزشک یا دوچرخه ­ساز برود از طرف همشهریان خود ریشخند خواهد و سبب مزاح و خنده دیگران می ­شود.

 

حال اگر قرار باشد پژوهشگران یا متخصصان یک رشته نیاز داشته باشند برای فهم مسالهای یا نظری به متخصصان گذشته(کسانی که سالها پیش زندگی را بدرود گفتهاند) مراجعه کنند و نظر آنان را بدانند، چه خواهند کرد. به نظر میرسد تنها راه مورد اعتماد برای دستیابی به رأی و نظر آنان مراجعه به آثار مکتوب و به جا مانده از آنان است. یا اگر اصل آثار آنان در دست نیست به آثار مورد اعتماد یا نقلهای مورد اعتماد از آنان مراجعه کند.

 

بر فرض که ما به اثری دست یافتیم که نام آنان روی آن نوشته بود، آیا همین اندازه کافی است. بزرگان ما و خردمندان هر ملت و قومی نظرشان این است که وقتی میتوان نظری را به فردی نسبت داد که نخست نسبت میان اثر و کتاب با آن متخصص به لحاظ خرد و دانش از راه قابل اطمینانی احراز شود.

 

اگر خرد حکم میکند که برای رفع نیاز و گرفتاری به متخصص مراجعه کنیم و برای به دست آوردن نظر متخصصان گذشته به آثار آنان مراجعه کنیم و اخبار و اطلاعات مورد نیاز را به دست بیاوریم، آیا میتوانیم نظر تخصصی یک فرد از دیگر کتابهای غیرتخصصی خود او یا دیگران بگیریم؟ از میان ناقلان نظرات وی به چه کسی میتوانیم اعتماد کنیم؟ آیا به نقل هر ناقلی میتوان اعتماد کرد؟ اگر چند نفر خبری را دائر بر نظر یک کارشناس نقل کرده باشند که برخی متخصص آن رشتهاند و برخی در دیگر رشتهها تخصص دارند ولی در آن رشته مورد بحث تخصص ندارند، آیا نقل همه ارزش و اعتبار یکسانی دارد؟

 

به عنوان مثال میخواهیم نظر و رأی فقهی شیخ طوسی(م 460) را در مسالهای خاص (مثلا وقت اختصاصی نماز عصر) بدانیم. نظر وی در کتاب فقهی تالیف خودشان، کتاب تفسیری تألیف خودشان، کتاب کلامی تألیف خودشان، کتاب اصولی تألیف خودشان آمده است. همچنین نظر فقهی او در این خصوص در کتاب شرح حالی که معاصران در باره ایشان نوشتهاند آمده است. نیز در کتابی که شرح حال فقها است آمده است. نیز در یک کتاب تاریخی یا تفسیری یا کلامی یا جامعه شناسی یا اخلاقی تألیف معاصران یا تالیف دانشمندان بعد از وی آمده است. همچنین نظر او در آثار فقهی فقیهان بعدی نیز آمده است.

 

به نظر شما ما از کدام یک از کتب یاد شده نظر آن بزرگوار را بگیریم که به متخصص مراجعه کرده باشیم و خوانندگان دانشمند کار ما را عالمانه و عاقلانه به شمار آورند. آیا منابع یاد شده دارای ارزش علمی یکسانی درباره مساله مورد نظر هستند یا دارای ارزش متفاوتی؟ اگر نظر ایشان را از یک کتاب کلامی یا تاریخی یا تفسیری تالیف خودشان، یا کتاب فقهی تالیف دیگران بگیریم چگونه است؟ کدام عالمانه و روشمند است و کدام غیرعالمانه و غیرروشمند. کدام مورد تایید اهل علم و تحقیق است و کدام یک نیست؟

 

منابع تخصصی تحقیق:

 

پژوهشگر و محقق در تحقیق خود به انواع منابع و مصادر مراجعه میکند. به نظر شما  کدام یک از منابع یادشده در سطور پیشین تخصصی و کدام غیرتخصصی است. به نظر شما پژوهشگر به چه منابع و مصادری باید مراجعه کند و به چه منابع و مصادری نباید مراجعه کند. در یک جمله به منابع و مصادری که متخصصان قدیم و جدید درباره موضوع و مساله مورد نظر وی نوشتهاند باید مراجعه کند و به دیگر آثار نباید مراجعه کند. 

 

منبع تخصصی چیست و چرا باید به آن مراجعه کرد؟

 

منبع تخصصی اثری است عالمانه و روشمند که یک دانشمند متخصص در یک رشته علمی خاص مبتنی بر منابع و مصادر تخصصی و معتبر آن رشته و براساس روش علمی (قواعد علمی) خاص آن رشته نوشته و از نظر بیشتر متخصصان آن رشته مورد تایید و مورد مراجعه آنان است. بنابر این ممکن است یک اثر برای یک رشته خاص منبع تخصصی باشد و برای رشته دیگر منبع عمومی به شمار آید. مثال: تفسیر تبیان شیخ طوسی برای رشته تفسیر منبع تخصصی و برای رشتههای دیگر از جمله فقه منبع عمومی است. مؤلف در این اثر در مقام و درصدد بیان آراء و نظرات تفسیری خود است نه در صدد دیگر آراء خود از جمله آراء فقهی. البته انتظار این است که نظر تخصصی خود را حتی در کتاب دیگرش درست بیان کند ولی چون اثرش درباره رشته و علم دیگری است در این جا مجال توضیح کافی برای آن مطلب نیست و عالمان اصطلاحا میگویند مؤلف در این جا در مقام بیان آن مطلب نبوده است. بنابر این اگر کامل نباشد یا همه دلائلش بیان نشده باشد یا کوتاه و به اجمال بیان کرده باشد عیبی نیست. این نکته بدین معنا نیست که الزاما نظرات فقهی یا کلامی یا … شیخ در اثر تفسیری نادرست است.

 

قاعده در مقام بیان بودن متکلم:یکی از اصول و قواعد علمی و اصولی مورد استفاده عالمان دین در فقه، قاعده در مقام بیان بودن متکلم است. وقتی متکلم در حال بیان کردن حکم یا معرفت یا اطلاعاتی است، وظیفه دارد همه اطلاعات لازم و تمام قید و شرطها و بندها و تبصرهها و موارد استثنا و مورد نیاز را بیان کند. اگر چنین نکند تکلیف مکلف برای انجام دستورش روشن نیست. بنابر این از لحاظ عقلی نمیتوان مکلف را به جرم انجام ندادن تکلیف مجازات کرد و مجازات او قبیح است. زیرا هنوز حکم به تمام و کمال ابلاغ نشده است.

 

اگر پژوهشگر نظر فقهی شیخ را از کتاب فقهی شخص او نقل کند درست و با رعایت روش است ولی اگر نظر فقهی او را از کتاب تفسیری یا کلامی یا هر کتاب دیگری غیر از فقه نقل کند به لحاظ رعایت روش و قواعد علمی ایراد دارد و جای اشکال گرفتن بر چنین پژوهشگری هست و اشکال نیز وارد است. حتی نقل نظر فقهی او از یک اثر فقهی تالیف دانشمندان بعد از او نیز نقل از منبع دست دوم به شمار میآید و به لحاظ روشی ایراد دارد. هرچند نقل نظر او از یک کتاب فقهی معتبر ارزش علمی بسیار بالاتری نسبت به نقل از یک اثر غیرفقهی دارد با این حال ایراد نقل از منبع دست دوم وارد است.

 

در یک اثر علمی ممکن است نیاز باشد اطلاعات متفاوتی را استفاده کنیم. به عبارت دیگر ممکن است چند موضوع مختلف حسب نیاز در یک اثر مطرح شود. در هر موضوعی باید به منابع تخصصی آن موضوع مراجعه کرد. به عنوان مثال برای نقل دادههای تفسیری به منابع تفسیری. برای نقل دادههای کلامی به منابع کلامی، برای نقل مطالب تاریخی به منابع تاریخی، برای نقل معنای لغوی یک لفظ به کتب معتبر لغت، برای نقل دادههای نسبشناسی به کتب نسب و هم چنین است سایر رشتهها.

 

به عنوان مثال طلاب و دانشجویان محترم در بحث مفهوم شناسی رساله خود در فصل اول، نیاز به توضیح معنای لغوی و اصطلاحی واژگانی دارند که در عنوان رسالهشان آمده است. بدیهی است معنای لغوی را از کتاب لغت و معنای اصطلاحی را از کتاب مخصوص فرهنگ اصطلاحات آن رشته بایستی نقل کنند تا روش را مراعات کرده باشد. نقل معنای لغوی یا اصطلاحی از کتابی غیر از کتاب تخصصی لغت کاری خطا و غیر روشمند است چون خلاف قاعده علمی و عقلی عمل کرده است حتی اگر از کتاب یک عالم بزرگ و مورد اطمینان نقل کرده باشد. خطا بودن کار او به معنای عدم اعتماد به آن عالم بزرگ نیست. آن عالم به کتاب تخصصی( لغت) مراجعه کرده شما هم میتوانید مراجعه کنید. نقل از کتاب آن عالم بزرگ در چنین موردی نقل از منبع غیر تخصصی، منبع واسطه و دست دوم است و این به لحاظ روش ایراد دارد. 

 

در برابر منابع و مصادر تخصصی یک رشته منابع عمومی قرار دارد. اعتبار منبع تخصصی با منبع عمومی یکسان نیست. همچنین است درباره رشته های دیگر و علوم دیگر.

 

خواننده محترم: ضمن تشکر از شما برای مراجعه و خواندن این مطلب اگر مطلب مبهم است اظهار نظر و تذکر شما سبب روشن شدن آن می شود.

 

 

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=19466

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × دو =

آخرین مطالب