یکشنبه, 2 دی , 1403 برابر با Sunday, 22 December , 2024
جستجو

 

فردا 15 ذي الحجة مصادف است با ميلاد امام هادي(ع). براي آشنايي بيشتر با سيرۀ ايشان با حجت‌الاسلام والمسلمين مصطفي صادقي، عضو هيئت علمي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي و مدير گروه تشيع پژوهشكدۀ تاريخ و سيرۀ اهل بيت(ع) و استاد مدعو گروه تاریخ گفت و گويي ترتيب داديم كه توجه شما را به آن جلب مي كنيم.

مختصري از ميلاد و دوران طفوليت امام هادي(ع) را بيان بفرماييد.

امام ابوالحسن عسكري مشهور به هادي و نقي عليه السلام در نيمه ذي‌الحجه و به قولي در رجب سال 212 هجري در روستايي به نام صريا در اطراف مدينه متولد شد. درباره اين روستا و سكونت والدين آن حضرت در آن اطلاعاتي نداريم، گويا آنجا محل رفت و شد اجداد آن حضرت بوده و علي القاعده مادرش كه كنيزي اهل افريقا بود، مدتي در آنجا ساكن بوده است.

آنچه جاي تأسف است اينكه منابع رسمي تاريخ اسلام از زندگاني آن حضرت چندان مطلبي ارائه نمي‌دهند جز روابط سياسي با خلفا و جريان تبعيد به سامرا. بر عكس، كتاب‌هاي شيعه هم مملو از جنبه‌هاي قدسي امامان است و با حرص و ولعي شديد به بيان مناقب و معجزات آن بزرگواران پرداخته، از بيان زندگي عادي و روزمره ايشان كه مي‌تواند براي امروز و هميشه پيروانشان الگويي جدي باشد، طفره رفته‌اند.

چه جريانات فكري در دوران امامت امام هادي(ع) وجود داشت؟

دوران اين امام از نظر تفكر مذهبي مصادف بود با تحول فكري معتزلي (عقل‌گرا) به اشعري (حديث‌گرا). متوكل كه امام بيشترين ارتباط را با او داشت، جزء افراد سرسخت خاندان بني‌عباس نسبت به علويان بود، چون تابع فكر حديثي بود كه جمودشان زبانزد و دوري آنان از مكتب اهل‌بيت مشهور است.

همچنين مصادف بود با فعاليت تندروهاي شيعه (غاليان) كه ائمه را از جنبه بشري و اسوه بودن خارج كرده و حتي به بهانه دوستي ائمه، پا را از حدود شرعي فراتر نهادند و گاه عمل به واجباتي چون نماز را به محبت اهل‌بيت تفسير و تأويل مي ‌كردند. امام هادي(ع) به صراحت اين گروه را لعن فرمود و شيعيان را از همراهي و دوستي با آنان منع كرد.

كدام ‌يك از آثار تاريخي بيشتر از گفتار و سيرۀ امام هادي(ع) نقل كرده اند؟

از جمله آثار ارزشمند درباره سخنان ائمه، كتاب تحف العقول تأليف ابن شعبه حراني در قرن چهارم است كه كلمات و مواعظي را از ائمه بيان مي‌كند. وي نامه‌اي از امام هادي ثبت كرده كه به شبهات كلامي و مسئله جبر پاسخ مي‌دهد. امام در اين نامه با تأكيد بر مرجعيت قرآن مي‌فرمايد: اخبار و رواياتي كه به ما رسيده است از دو حال خارج نيست، يا حق است و بايد پيروي شود؛ يا باطل است و بايد اجتناب گردد. اما آنچه شك و ترديدي در آن نيست قرآن است و همه فرقه‌ها بر آن اتفاق نظر دارند. پس اگر قرآن به درستي روايتي گواه بود هر چند برخي از مسلمانان نپذيرند، بايد به آن اقرار نمود. امام به عنوان نمونه، حديث ثقلين را با قرآن مقايسه مي كند و آيات مؤيد آن را ذكر مي‌فرمايد.

از نظر سيره اخلاقي، هنگامي كه بريحه عامل متوكل بر مدينه به او نامه نوشت و از امام هادي(ع) بدگويي كرد و سبب تبعيد آن حضرت شد، ترسيد كه امام نزد خليفه از او شكايت كند لذا آن حضرت را تهديد كرد. امام فرمود من به خلق خدا حرفي نمي‌زنم و به خدا شكوه خواهم برد. بريحه به پاي امام افتاد و عذرخواهي كرد و ايشان به راحتي از او گذشت.

توصيه امام هادي(ع) در موضوع اختلافات حزبي و نزاع‌ها اين بود كه وارد درگيري‌هاي اشاعره و معتزله نشوند، چون در آن دوران دعواي حادث يا قديم بودن قرآن در جامعه مطرح بود و دو خط فكري به آن دامن مي‌زدند. هر چند ائمه، قرآن را حادث و مخلوق مي‌دانستند اما از ورود به اين نزاع‌ها منع مي فرمودند. دعواي حدوث و قدم قرآن از زمان امام رضا(ع) اوج گرفت و از نظر سياسي مشكلاتي را در جامعه سبب شد.

با تشكر از اين كه با ما گفت و گو كرديد.

انتهاي پيام/

 

منبع: پايگاه اطلاع رساني پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي(ايسكا)

 

 

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=19015

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب