یکشنبه 5 فروردین 1403 برابر با Sunday, 24 March , 2024

تاریخ اجتماعی کاشان با تکیه بر یافته های قبرستان ملامحسن فیض کاشانی(1007-1091 ق)

چکیده
تاریخ اجتماعی جوامع و تمدنها، یکی از گرایش های مهم در مباحث تاریخی است که بسیاری از فواید و نتایج تاریخی نیز وابستگی عمیقی با آن دارند. در سایه این گرایش،  به نقاط ضعف و قوت هرجامعه یا تمدن می توان پی برد . در این بین، قبرستان ها و آرامگاه های خاندانی و یا عمومی، از مهم ترین منابع، در تحلیل تاریخ اجتماعی به شمار می روند که کمتر به آنها توجه می شود.

قبرستان ملامحسن فیض کاشانی (ره)، تاریخچه ای فراتر از سال1091 قمری ندارد ولی می توان آن را به لحاظ اهمیت اجتماعی، فرهنگی و جغرافیایی اش در کاشان، از منابع مهم در تحلیل اجمالی تاریخ اجتماعی این شهر، حد فاصل قرن های یازدهم تا پانزدهم  دانست. از این رو، در این پژوهش سعی شده با تکیه بر تحقیقات میدانی، یافته  هایی مرتبط با تاریخ اجتماعی کاشان و نحوه استخراج آنها به-صورت اجمالی آورده شود.
واژگان کلیدی
تاریخ اجتماعی کاشان، قبرستان های کاشان، ملامحسن فیض کاشانی (ره).
مقدمه
 تاریخ اجتماعی، روی کردی جدید در تحلیل وقایع و حوادث تاریخی است که در سایه آن می     توان علل و زمینه     ها و هم     چنین آثار و پی     آمدهای گسترده و بعضاً ناآشکار اجتماعی هر حادثه را  پی گیری نمود؛ علل و نتایجی که تاریخ     نویسان، به عمد یا از روی غفلت به آن توجه نکرده     اند و خواننده را تنها از نتیجه آشکار آن حادثه تاریخی آگاه ساخته اند، بدون آن که وی را بر زمینه های پدید آمدن این حادثه یا نتایج ماندگار اجتماعی آن آگاه کنند. 
این پژوهش، با تکیه بر یافته های میدانی یکی از گورستان های عمومی کاشان به نام قبرستان فیض، به صورت اجمالی، به برخی از مؤلفه های تاریخ اجتماعی این شهر در فاصله قرن یازدهم تا حال حاضر می     پردازد،  گرچه به علت استفاده نکردن از سنگ     نوشته و ازمیان رفتن قبرهای متوفیان سده های گذشته، غالب یافته های میدانی این پژوهش به سده اخیر مربوط می شود. گفتنی است که برای بهره     مندی بیشتر از این دسته از منابع، به     کارگیری علومی چون باستان     شناسی، خط     شناسی، تبارشناسی و سبک     شناسی معماری، ضروری است؛ اما هدف غایی این پژوهش، بیشتر روی کردی روشی و توجه دادن پژوهشگران تاریخ اجتماعی به گورستان     هاست که از غنی     ترین، در دست-رس ترین و معتبرترین منابع تحلیل تاریخ اجتماعی جوامع واقوام محسوب می     شود. در مورد پیشینه این تحقیق، به کتاب گران سنگ تاریخ اجتماعی کاشان، نوشته جناب آقای حسن نراقی می توان اشاره کرد. نویسنده محترم در این کتاب، به این گورستان و جایگاه اجتماعی آن در مقاطع مختلف تاریخی توجه چندانی نداشته، ولی به دلیل انتسابشان به خاندانی سرشناس در کاشان و بهره مندی  از منابع شفاهی، شناسنامه دقیقی از شاخص های تاریخ اجتماعی این شهر، آورده     اند. کتاب مرآه القاسان، اثری دیگر در این حوزه است. این کتاب را توسط عبدالرحیم کلانتر ضرابی در تاریخ 1288قمری نگاشت و بعدها به کوشش ایرج افشار، با نام تاریخ کاشان منتشر شد. این اثر علی رغم قدمتش، دارای همان نقاط ضعف و قوت کتاب پیشین است.
  مفهوم شناسی
 الف)کاشان
 در وجه تسمیه کاشان، نظریه های متفاوتی وجود دارد. به عقیده «لرد کرزرن»،  کاشان ترکیبی از«کی آشیان» و به معنای جایگاه پادشاهان بوده است . ملک الشعرای بهار نیز کاشان را در شعری چنین بیان می     کند:
لفظ کاشانه و کاشان به لغت های قدیم معبد و جایگاه جشن و دل     آسایی بود
به عقیده پرفسور گریشمن، که نام کاشی و کاشانه از تغییر نام قوم کاسی و کاسیان به وجود آمده که در میانه هزاره دوم پیش از میلاد، در مغرب فلات ایران می زیسته     اند .
کاشان از قدیمی     ترین شهرهای ایران و دومین شهر بزرگ استان اصفهان است. این شهر با مساحتی در حدود پنج-هزار کیلومتر مربع در51 درجه و 27 دقیقه طول شرقی و 33و59 دقیقه عرض شمالی واقع شده و از شمال و شمال غربی به استان قم و از جهت شرق و شمال شرقی به دشت کویر و شهرستان آران و بیدگل، از سوی جنوب به اصفهان و نطنز و از سمت غرب به گلپایگان و محلات محدود می     شود.
این شهر با پیشینه  تاریخی و اجتماعی هفت هزار ساله، مهد کهن     ترین تمدن بشری دانسته می     شود.   زیرا قدیمی-ترین محل سکونت بشری که در دشت     ها شناسایی شده، تپه     های « سیلک »  در سه کیلومتری جنوب غربی کاشان است.  در اوایل دوره اسلامی کاشان، از جمله بلاد منطقه جبال دانسته می     شد؛ ولی به تدریج و به     ویژه در عهد صفویه به بعد، ولایت کاشان یکی از شهرهای عراق عجم به شمار آمد و در این زمان، به «دارالمؤمنین» شهرت یافت.  این شهر به شهادت وجود اماکن و مجموعه     های عظیم مذهبی و فرهنگی هم چون زیارتگاه  ها، مساجد، حسینیه ها و تکایای متعدد، از ارادت دیرینه وخالصانه مردمان آن به  دین اسلام و مذهب تشیع حکایت میکند. 
سابقه مدنیت و رواج علم و هنر و صنعت، این شهر را در ادوار مختلف تاریخی، در زمره شهرهای آباد قرار داده و مفاسدی چون دزدی، راه     زنی، قتل و غارت کشمکش های قبیلگی و طایفه ای، دسته بندی های نژادی و زبانی، جهل عمومی و بی سوادی و دیگر معایبی که ممکن بود  در دیگر شهرها یافت شود، در تاریخ کاشان کمتر به چشم می خورد. البته عواملی را  در افول این شهر در سده های اخیر می توان مؤثر دانست؛ از جمله: ورود کارخانه-های صنعتی  درعهد ناصرالدین شاه و تمرکز امکانات در پایتخت و برخی نابسامانی ها به ویژه در اواخر دوره قاجار و پهلوی که همگی از عوامل عمومی و فراگیر محسوب می شوند.
موقعیت طبیعی کاشان به گونه ای است که در ناحیه مرکزی ایران قرار دارد، به طوری که از جانب شمال و شرق به کویر مرکزی و از سمت جنوب و غرب به سلسله جبال مرکزی محدود می شود. از این رو، آبادیهایی که در مناطق جنوبی و غربی شهرستان قرار دارند، دارای آب و هوا و ویژگی  های اجتماعی مناطق کوهستانی و مناطقی که در جهات شمالی و شرقی واقع شده  اند دارای ویژگی های مناطق  کویری هستند.
 قرار گرفتن کاشان حد فاصل در دو منطقه متفاوت آب و هوایی و فرهنگی و هم خوانی با موقیعت های طبیعی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این مناطق، از ویژگیهای ممتاز این شهر به شمار می رود. زیرا درحال حاضر، درفاصله پانزده کیلومتری شمال این شهر، مناطقی کوهستانی و سردسیر با محصولات کشاورزی وصنعتی مخصوص این مناطق و در فاصله پانزده کیلومتری شمال آن، مناطقی کاملاً کویری با ویژگی های اختصاصی این مناطق به لحاظ اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی قرار دارد و کاشان با حفظ ارتباط مستقیم ومستمر با هر دو گونه مناطق، سازگاری همه جانبه ای را با هر دو موقعیت ایجاد کرده است؛ به طوری که در بازارهای آن، هم محصولات و نیازمندی  های مناطق کوهستانی و هم مناطق کویری یافت می شود.
ب) گورستان های کاشان
قبرستان قدیم شهر تا اوایل دوره صفویه، عموماً در حومه و خارج حصار شهر قرار داشته اند و تنها از سده دهم هجری به بعد، در اثر مرمت و تجدید بنای بقاع امام زادگان داخل شهر و یا ناامنی در اطراف و خارج حصار شهر، اقبال عمومی برای دفن اموات در جوار این مراقد، رو به فزونی گذارد  و به مراقد علما و بزرگان  دینی نیز سرایت نمود؛ به طوری که گورستان هایی در داخل شهر و حتی محلات پدید آمد؛ از جمله: گورستان سلطان میراحمد، پنجه شاه، دروازه عطا و در باغ. در دوره پهلوی در مرحله نخست، دفن اموات در بقاع و گورستان های داخل شهر ممنوع گشت و در مرحله بعدی، این گورستان  ها با احداث میدان و خیابان و دیگر مکان های عمومی، از میان برداشته شد.  شاید همین امر، احداث و یا رونق گورستان  هایی را موجب گشت. که در حاشیه و یا حومه شهر واقع بودند؛ مانند قبرستان ملامحسن فیض کاشانی.
ج) ملا محسن فیض کاشانی
محمدبن شاه مرتضی(950-1009ق) پسر شاه  محمود، ملقب به محسن از بزرگ ترین علمای امامیه در قرن یازدهم قمری است. وی در چهارده صفر سال 1007قمری در کاشان به دنیا آمد. پدرش ملقب به رضی الدین، ازعلمای بزرگ کاشان و دارای کتاب خانه بزرگی در این شهر بود.
ملامحسن که استاد و پدرزنش صدرالدین محمد شیرازی(م1050ق) به او لقب فیض داد،  مراحل رشد علمی خود را با فراگیری علومی چون تفسیر، حدیث، فقه، ادبیات و منطق در زادگاهش و در نزد نورالدین محمد، دایی-اش آغاز کرد و در بیست سالگی، درسال 1026قمری عازم اصفهان شد. او پس از فراگرفتن علومی چون ریاضیات، به قصد بهره بردن از محضر سیدبحرانی (م1028ق) ره  سپار شیراز شد و از استاد خویش در علم فقه و حدیث بهره برد. فیض پس از آن دوباره به اصفهان مراجعت کرد و محضر شیخ بهاءالدین محمد عاملی(م1031ق) را درک نمود و از وی اجازه نقل حدیث گرفت. وی در سال1029قمری به قصد انجام دادن فریضه حج عازم حجاز شد. ودر این سفر نیز پس از درک محضر شیخ محمدبن حسن عاملی(م1110ق) از وی نیز اجازه نقل حدیث  گرفت. ملامحسن فیض پس از مراجعت از سفر حج، به مدت هشت سال در محضر استاد و پدرزن آینده خود صدرالدین محمد شیرازی در شهر قم رحل اقامت افکند. پس از آن  که ملا صدرا را به شیراز تکلیف نمودند، مدت دو سال از عمر خویش را در شیراز سپری کرد. وی سپس به کاشان بازگشت و به تحقیق، تألیف و ترویج امامت جمعه و جماعات در این شهر همت گماشت.
ملامحسن یک     بار در بین سال های 1041و1051قمری توسط شاه صفی صفوی(م1021ق) و بار دیگر در سال 1064قمری توسط شاه عباس(م1077ق) دوم به جهت استفاده بیشتر از کمالات علمی و اخلاقی وی، به اصفهان فرا خوانده شد. او بار نخست از پذیرش دعوت شاه صفوی عذر آورد ولی پس از مسافرت شاه عباس دوم به کاشان و ملاقات با او در سکونت گاهش در قمصر، درخواست شاه را اجابت کرد و در سال 1071قمری پس از تعمیر مسجد جامع اصفهان، اقامت جمعه و جماعات در آن را به عهده گرفت. فیض پس از درگذشت شاه عباس دوم، دگر بار به موطن خود مراجعت کرد و گاهی در قمصر و گاهی در کاشان، به درس و بحث و تألیف همت گمارد؛ به     طوری     که در همین دوره، بسیاری از کتاب  های مهم خویش همچون: الصافی، الاصفی، الشافی، اصول المعارف، الحقایق فی اسرار الدین، بشاره الشیعه، الکلمات العلیه را به رشته تحریر درآورد.  او علاوه بر آثار متعدد علمی، شاگردانی چون فرزندش علم الهدی(1039 – 1115 ق )، ملا قاضی محمدسعید قمی، ملا لطف  الله شیرازی، ملا عبدالرشید، محمدهادی و محمد مؤمن برادرزادگانش را از خود برجای گذاشت.  ویژگی کم-نظیر این دانش مند کاشانی، تبحر و احاطه او در علوم مختلفی از معقول و منقول، شعر و ادب و عرفان است؛ چنان که وی در غالب این علوم، دارای تألیفاتی بود. سیدنعمت  الله جزایری(م1112ق) در کتاب مقامات، آثار فیض (ره) را بالغ بر دویست جلد می داند که برخی از آنها به جز کتاب های پیشین، عبارتند از: الوافی، المصفی، عین الیقین، علم الیقین، حق الیقین، الحقایق و  نوادر.  ملا محسن فیض (ره)، در توصیف برخی ازآثارخود چنین می-سراید:
از ایشان وافی و صافی فقیهان را بود کافی از این دو بهر عقبی نردبانی کرده     ام پیدا
وی در نهایت در سه  شنبه 22 ربیع الثانی 1091ق در 84 سالگی در کاشان وفات یافت.
د) قبرستان فیض (ره)
این قبرستان در جهت غرب شهر و در حوالی دروازه قدیم فین  و در مجاورت آرامگاه ملامحسن  قرار دارد. بنا به گفته متولیان آرامگاه، این قبرستان پیشینه     ای بیش از سال فوت ملا محسن، ندارد؛ زیرا در عصر او به دلیل برخی کج اندیشی ها در مورد وی و اتهامش به تصوف، از دفن جنازه وی در قبرستان عمومی شهر جلوگیری شد و جنازه وی در خانه و باغ شخصی  اش و در سردابه     ای که بعدها دو فرزند دیگرش هم در آن مدفون شدند، به خاک سپرده شد. در دوره  های بعد، به جهت تبرک جویی مردم به مرقد وی،  قبرستان بزرگی درمجاورت آرامگاه او پدید آمد.
مرقد ملامحسن مشتمل بر صحن، سردر و حجراتی پیرامون قبر وی می  باشد، بجا مانده از دوره زندیه و قاجار است.  مهم  ترین مرحله در تکوین این آرامگاه، به  زمان فرهاد میرزا معتمد الدوله نایب  السلطنه قاجار(م1305ق) بر می  گردد که در بازگشت از سفر دوم به ایالت فارس در سال 1296قمری، در کاشان اقامت کرد و به فرمان او، در پیرامون آرامگاه وی ابنیه، ایوان وصفه های متعددی ساخته شد.  قبر وی بنا به وصیتش بدون گنبد و قبه، در زیر آسمان قرار دارد و تنها معجری آهنین بر آن قرار گرفته و روی سنگ قبر وی چنین نوشته  اند «قبض المعتصم بحبل الله المؤمن المهیمن محمد بن مرتضی  المدعو بمحسن سنه احدی و تسعین و الف و هو ابن اربع و ثمانین حشره الله مع المعصومین » .
  تاریخ اجتماعی با تکیه بریافته  های این قبرستان
 همان  طور که گذشت، قدمت و پیشینه تاریخی این قبرستان به فراتر از قرن یازدهم نمیرسد، لذا یافته  ها و نتایح این پژوهش به قرن های متأخر و حتی عصر حاضر مربوط می شود؛ برخی از  این یافته  ها عبارتند از:
1.  یافته     های معماری
با توجه به نوع مصالح به کاررفته و شکل ظاهری مقابر و مقایسه آنها در مقاطع مختلف تاریخی، نتیجه می گیریم که در قرون گذشته، به دلیل دشواری حمل و نقل، و یا تأکید بر استفاده از مصالح و امکانات  بومی، بیشتر قبرها با آجر و قطعات کوچک کاشی ساخته شده و تنها در دوره های بعد، برای حک کردن مشخصات صاحب قبر، از سنگ آن هم در ابعاد تقریبی 30 × 20 سانتی متر استفاده می     کرده     اند، استفاده ازآجر در تزیین قبرها، نشان  دهنده  رواج استفاده از آجر، در نماهای معماری آن دوره و یا توجه به  مقاومت و تناسب بیشتر آجر با وضعیت آب و هوایی و طبیعی این شهر کویری است. به هر ترتیب، با توجه به تواریخ حک شده بر سنگ قبرها، می  توان رواج استفاده از سنگ در ابعاد مختلف را از دوره  پهلوی دانست. استفاده از سنگ در ابعاد بزرگتر نیز دارای مراحل تکوینی خاص به خود  بوده؛ چنان  که در ابتدا غالباً از سنگ   های موجود در منطقه، متحدالشکل، تیره رنگ و بدون نقش و نگار استفاده می     شده است. اما در عصر حاضر، نمی  توان  سبک وروش واحدی را در استفاده از سنگ قبر مشخص نمود؛ زیرا سنگ قبرها در ابعاد، رنگ  ها و شکل های مختلف استفاده می شوند. این ناهمگونی، بیان  گر این واقعیت است که پس از متروک     شدن سبک های گذشته که با اوضاع طبیعی، فرهنگی و اجتماعی کاشان متناسب بود،  سبک و الگوی شایسته  ای، عرضه نشده است .
2. یافته     های اقتصادی
با توجه به نوع مصالح، شکل ظاهری و کیفیت  ساخت قبرها و مقبره  ها از جهت وسعت، معماری و در مجموع هزینه های ساخت و نگه  داری آنها، می  توان به رونق یا عدم رونق، هم  چنین توان مالی قشرهای مختلف جامعه و به-طور کلی اقتصاد عمومی کاشان  در مقاطع مختلف تاریخی دست یافت. ساخت و رواج مقبره های خانوادگی بزرگ با مصالح و تزیینات مرغوب در دهه  های پایانی عهد قاجار، بیان     گر رونق اقتصادی کاشان در این دوره است. همچنین با توجه به برخی از شهرت ها و پسوندهای فامیلی، می توان به رواج برخی حرفه     ها و صنایع در کاشان و توارثی یا انحصاری بودن این صنایع در خاندان  ها در مقاطع مختلف تاریخی دست یافت. برخی از این عناوین عبارتند از: حجاریان، عصارزاده، مقنی، شعرباف، رنگ رز، سفیدکار، پیله  وریان و غیره.
3. یافته  های فکری و فرهنگی     :
یکی از شاخص های ارزیابی تحولات فکری و فرهنگی جامعه، اقبال عمومی مردم به شخصیت هایی است که نماینده یک فکر و جریان دینی، مذهبی، ملی و یا نژادی، در مقاطعی از ادوار تاریخی بوده  اند و عموم مردم و یا نخبگان آنها را پذیرفته  اند. تمایل علما و نخبگان علمی و دینی کاشان، با صرف  نظر از اقبال عمومی مردم برای هم-جواری با آرامگاه ملا محسن فیض، علی  رغم مخالفت هایی که برخی متفکران با آرای فقهی و فلسفی او در زمان حیاتش داشتند،  بیان  گر درک بیشتر کلام و آرای او پس از وفاتش و به نوعی تأیید اندیشه     های اوست. برخی از این دانش  مندان عبارتند از: حاج ملا محمدحسین معروف به حجت  الاسلام نطنزی(م1321ق) فقیه و ریاضی     دان عصر قاجار، آیت  الله محمد غروی کاشانی و حاج میرزا محمدبن ابی تراب نطنزی، که  در سمت شمال آرامگاه و نزدیک فیض مدفون هستند؛ هم چنین آقا سیدمحمد علوی بروجردی(م1362ق)که در سمت شرقی آرامگاه فیض مدفون است.
علاوه بر شاخص فوق، تحلیل آماری اسامی متوفیان در این قبرستان در مقاطع مختلف تاریخی، بیان     گر رواج و گسترش افکار و اندیشه   هایی است که درآن مقاطع، دارای حیات اجتماعی زیادی بوده  اند. در برخی مقاطع، اسم-هایی چون اسفندیار، ایران، سهراب، انوشیروان و بهرام، و در برخی ادوار، اسمهای مذهبی آن هم با گرایش  های خاص مثل شاه مرتضی، صفی  الدین، غلامعلی و غلام  عباس و در برخی از مقاطع دیگر حسین، احمد، علی، محمد و غیره، رواج می  یافته که از شواهد گسترش جریان   های فکری و فرهنگی  حاکم بر جامعه آن عصر کاشان به شمار می روند. در حال حاضر، بیشترین اسم   هایی که به متوفیان دهه  های اخیر مربوط می  شود، اسامی و القاب رسول گرامی اسلام(ص) و ائمه طاهرین(ع) و فرزندان ایشان بدون پیشوند یا پسوند و در برخی موارد، به صورت ترکیبی مانند محمدحسین و علی     محمد هستند.
 از دیگر شاخصه  های فرهنگی که با تکیه بر یافته  های این قبرستان  به آن می  توان اشاره کرد، چگونگی معرفی شخصیت حقیقی و حقوقی صاحب قبر است؛ چنان   که در دوره  های گذشته بر سنگ قبر متوفیان زن، مشخصات کمتری از صاحب قبر حک می شد،  در برخی از آنها به عباراتی چون«کبرا بنت احمد» اکتفا می  کردند، درحالی  که در حال حاضر، تفاوتی از این لحاظ بین متوفیان زن و مرد نمی     توان دید. حتی در موارد انگشت  شماری در سال-های اخیر، تصاویر متوفی زن، روی سنگ قبر حکاکی شده است.
4. یافته های اجتماعی
با توجه به اطلاعات موجود روی سنگ قبرها،  به این نتیجه میتوان رسید که برخی از مناصب و عناوین، دارای جایگاه خاص اجتماعی در برخی ازادوار و یا غالب دوره  ها بوده  اند، برای مثال، قرار گرفتن در زمره مفاخری چون سادات، عالمان دین، معلمان قرآن، ذاکران و مداحان اهل بیت(ع) و خانواده شهدا، ازآن جمله  اند. هم  چنین حفظ سلسله نسب، از دیگر مسائلی است که اهتمام به آن را در برخی نوشته سنگ  ها می   توان دید؛ چنان   که حک نمودن شجره نامه بر سنگ قبر، به  ویژه در مورد سادات و بزرگان و یا اختصاص مکان و مقبره برای خاندانی معین، از تدابیر مردم در حفظ نسب و خاندان خود دانسته می شود. در حال حاضر، بیش از بیست مقبره خانوادگی در قبرستان فیض وجود دارد که به لحاظ قدمت، وسعت و معماری، هر کدام دارای ویژگی  های خاص به خود است.
تحلیل آماری، زمان، سال و علت مرگ درگذشتگان و حتی توسعه گورستان، از دیگر یافته های قبرستان فیض به-شمار می  آید که می     توان آن را در حوزه علوم اجتماعی دانست. بدین صورت پی آمدهای برخی از حوادث طبیعی مانند سیل، زلزله و قحطی و برخی از بحران     های اجتماعی مانند وقوع جنگ  ها، قتل و غارتها، تعیین سطح امنیت اجتماعی و هم چنین برآورد رشد یا نزول شاخص  های رفاه و بهداشت عمومی و حتی پیش  رفت  های علمی و پزشکی را می توان تحلیل نمود. برخی از این حوادث و روی  داد  ها عبارتند از:
الف) زلزله سال 1192قمری
این زلزله در دوران حکومت عبدالرزاق  خان بر کاشان و در سال آخر سلطنت کریم  خان زند روی داد. این زلزله بسیاری از بناهای شهر را که عمدتاً خشت و گلی بودند، ویران ساخت و تلفاتی بالغ بر هشت هزار نفر به دنبال داشت. مهاجرت گسترده بازماندگان به مناطق و روستاهای اطراف، از دیگر پی     آمدهای این زلزله بود. برخی از سخن     وران آن دوره مانند آذز شاملو، هاتف اصفهانی و صباحی بیدگلی که خود این زلزله را شاهد بودند، هر یک در قصایدی این واقعه دردناک را توصیف کرده     اند .
ب) شیوع بیماری وبا در سال 1244قمری
  در این سال، شیوع بیماری وبا در تهران و به نقل از نویسنده کتاب تاریخ اجتماعی کاشان، بیش از یکصد هزار نفر تلفات به دنبال داشت. علی     رغم فرار  بسیاری از مردم کاشان به مناطق اطراف، باز هم این بیماری تلفات زیادی را برجای گذاشت . از جمله مشاهیری که در این فراگیری وبا از دنیا رفت، ملا احمد نراقی(م1244ق) نویسنده کتاب گران  قدر معراج السعاده بود.
ج) قحطی سال 1288قمری
 این سال به دلیل خشک  سالی و کمبود غله و حبوبات، قحطی سختی پدیدار شد که به گفته برخی از پژوهش-گران، به از میان رفتن بیش از هشتاد درصد ساکنان کاشان و حومه انجامید. یک من تبریز نان، معادل نیم مثقال طلا قیمت داشت که البته آن هم یافت نمی     شد. برخی از شعرا، در توصیف قحطی این سال آورده  اند:
زمانی که آدم  خوری باب گشت                                   هزار و دویست است و هشتاد وهشت
د) فتنه نایب حسین
این فتنه که پس از ده سال با اعدام وی توسط وثوق     الدوله در بیستم ذی الحجه سال 1337قمری در تهران به پایان رسید،  علاوه بر قتل و غارت  های گسترده، آثار سوء اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زیادی به دنبال داشت.
5. مهاجرت اقوام و اختلاط نژادی
مهاجرت اقوام و طوایف مختلف به هر شهر و یا ترک وطن اهالی، از عوامل تغییر و تحول اجتماعی جوامع به-شمار می     رود. بررسی یافته   های آماری قبرستان ها، ما را بر چگونگی، زمان، عوامل و گستردگی این مهاجرت ها آگاه می سازد، با بررسی نام و مشخصات متوفیان قبرستان ملامحسن، به نام     ها و پسوندهایی برخوردیم که بیان     گر مهاجرت اتباع دیگر شهرها و کشورها به این شهر و یا سکونت بلندمدت ساکنان کاشان در بلاد دیگر است. برخی از این نام  ها عبارتند از: اعظم     السادات عدنی، سیدعلی مکی، هاشم حجازی، ابراهیم مدنی، حاج احمد اسلامبولی  و حسین خراسانی.
وجود قبرهای زیاد از اتباع یک یا چند کشور و حتی اختصاص قسمتی از قبرستان به آنها، از دیگر مؤلفه     هایی است که اطلاعات مفیدی را از بافت اجتماعی هر شهر در اختیار ما قرار می  دهد. از این رو می توان شاخص  هایی را با تحلیل یافته     های قبرستان فیض درباره مهاجران افغان که ازعمده   ترین مهاجران ساکن در این شهر در دهه   های اخیر به شمار می  روند، چنین ارائه نمود:
5-1. حجم گسترده مهاجرت و مدت سکونت این اتباع در این شهر، با توجه به وجود قبرهای متعدد ایشان در قبرستان و مقایسه آن با گستردگی مهاجرت دیگر اتباع؛
5-2. محاسبه زمان تقریبی شروع مهاجرت و سیرصعودی یا نزولی این مهاجرت در ادوار مختلف؛
 با بررسی ابتدایی می  توان مهاجرت این دسته از اتباع افغانستان را به سه دهه پیش مربوط دانست.
5-3. برخورداری از موقعیت مناسب اجتماعی در میان ساکنان بومی شهر با توجه به استفاده آنها  ازقطعه مرغوب از قبرستان مرکزی و مهم کاشان؛
5-4. انسجام درونی مهاجران به دلیل دراختیار گرفتن قسمت مشخصی از قبرستان و برگزاری مراسم  های مرتبط با فوت شدگان در قبرستان و دیگر اماکن؛
5-5. تأثیرپذیری از فرهنگ عمومی کاشان  با توجه به الگوگیری از آداب و رسوم، نوع و شکل سنگ قبر، جملات، اشعار و حتی نثر به     کار رفته در عبارات حک شده بر سنگ قبرهای این دسته از مهاجران.
5-6. ارزیابی بنیه اقتصادی این مهاجران در طول مدت مهاجرت و سکونت در کاشان با  توجه به استفاده ازنوع مصالح، سنگ قبر و قطعه     های استفاده شده در قبرستان و کیفیت برگزاری مراسم     های مرتبط با فوت     شدگان؛
با بررسی این شاخصه     ها توان مالی نسبی این دسته از مهاجران را روندی رو به رشد می     توان تحلیل نمود.
5-7. ازدیگر یافته های آماری قبرستان فیض در مورد مهاجرت اتباع افغانستان شناسایی شهرها و ایالت     های افغانستان است. تحلیل این یافته   ها می  توان به علت، انگیزه و زمینه  های اصلی مهاجرت آنان و انتخاب این شهر از میان دیگر شهرهای ایران، پرداخت. برخی از این مناطق و ایالت  ها که در سنگ نوشته  های قبرستان از آنها یاد شده، عبارتند از: اورزگان، برکه حسن رضا، مزارشریف و سرپل. از شاخصه  هایی که به احتمال آنها را از عوامل اقبال این دسته از مهاجران به این شهر می     توان دانست، سنتی بودن فضای فرهنگی و اجتماعی کاشان، وجود خانه  های قدیمی و ارزان قیمت برای سکونت، آبادی روستاهای پیرامون کاشان و در نتیجه فراهم بودن فرصت مناسب برای این مهاجران برای مشاغلی چون کارگری و در نهایت مهاجرپذیری و نبود تعصبات نژادی در کاشان است.
6. یافته     های علمی، ادبی و مذهبی
با توجه به بررسی آماری تعداد قبور علما و بزرگان دینی در هر دوره تاریخی و میزان احترام مردم به آنها به     واسطه ساخت زیارت     گاه و مقبره، زیارت قبور وبزرگ  داشت یاد آنها و حتی نام   گذاری فرزندان خود به نام ایشان، می  توان به اطلاعاتی دست یافت؛ از جمله: رونق یا افول علوم در ادوار مختلف، رواج علوم خاص مانند تفسیر، حدیث، ادبیات، نجوم، طب و غیره، گستردگی و پویایی علمی به   واسطه مهاجرت علمای دیگر بلاد به این شهر. البته برای دست یابی به چنین یافته   هایی بررسی دیگر قبرستان     های اختصاصی و عمومی کاشان ضروری است؛ زیرا به جز ملامحسن فیض کاشانی که اساس ایجاد این قبرستان به پاس یاد و نام اوست، غالب علمای مدفون در این قبرستان، از دانش     مندان علوم اسلامی هستند.
 رواج استفاده از شعر در جملات حک شده در سنگ   قبرها و کتیبه مقبره ها، از دیگر شواهد رونق علومی چون ادبیات و شعر در برخی از مقاطع تاریخ علمی کاشان است؛ به  طوری که استفاده از شعر در معرفی صاحب قبر، زندگی     نامه و حتی  اطلاعاتی چون علت مرگ در سنگ قبرها، از دیگر ویژگی     های قبرستان فیض به   شمار می  رود و تحلیل سبک، مضامین و اطلاعات داده شده در این اشعار، از منابع مهم در تحلیل تاریخ اجتماعی کاشان است.
اشعار به کار رفته در سنگ قبرها را  به دو گروه می   توان تقسیم نمود: گروه نخست که به دهه های گذشته مربوط می  شوند، اشعاری هستند که متضمن اطلاعاتی درباره متوفی و باورهای اجتماعی و مذهبی رواج   یافته در آن دوره است و به لحاظ سروده  شدن آن برای فردی خاص، دارای ارزش ادبی هستند، در برخی از این اشعار، از جملات وحتی مضامین دینی با لغات و ترکیب  بندی عربی استفاده شده است. گروه دوم، به دهه  های اخیر مربوط می  شود. و از ویژگی های مشترک آنها احساسی، کلیشه  ای و فاقد هرگونه اطلاعات مفید درباره متوفی و اوضاع و احوال اجتماعی و فرهنگی حاکم در زمان وی است. برخی از اشعار گروه اول عبارتند از:
– شعر درباره شهید صادق سالمی (م1362ش):
صادق سالمی ای خط     شکن جبهه سلام                     جان به قربان تو قربانی راه اسلام
پیش    خیز   عملیات     خط     خیبر                     تاختی یک     سره بر قلب سپاه صدام
ناگه  حمله  کند  و   شلیک    رگبار                     هدف تیر تنت گشت درآن شور و قیام
بهر تشییع،  زنعش  تو ملک نازل  شد                     حمل نعش تو تا فیض به تجهیز تمام
ده    اسفند   سنه     62   خورشیدی                      مرغ روحت طیران کرد به خرد از اندام
————————————————————————————–
–  شعر درباره سیدحسن سیحون (م1357ش)
از ملک هر روزه آید این خطاب                          هان ولد للموت و ابنوا للخراب
ایها الانسان در این  دار فنا                             از کهین و از مهین و شیخ و شاب
طفل     ها  زایید  از  بهر  ممات                            کاخ     ها   سازید از بهر خراب
این کلام از نای حلقوم علی است                          بگذرد  عمر  تو چو مرّ سحاب
همچو این نوخط……………..                          در میان  راه  این  عالی جناب
بود  فرزند  سه  ساله   در بغل                           هر دو جان دادند آن فرزند و باب
شهرتش سیحون نامش سیدحسن                         در جنان شد خدمت  ختمی     مآب
در هزار سیصد و پنجاه و هفت                         سال شمسی رفت از این  دارفنا
شرمی  از قبر جوان گر بگذری                         کن   نثارش  سوره  ام     الکتاب

 شعر درباره صدیقه دارایی باف (م1383)
ناگهان  صدیقه  بانو  آه  آه                                رفت  از  این  عالم  ناپایدار
دختر عباس دارایی   که  او                              بیست بود وپنج سالش درشمار
زیر یک آوار ماند و جان سپرد                             بود گرچه  چهار ماهه  باردار
مادرش زهرا ز داغ  مرگ او                             اشک     ریزان است چون ابر بهار
سوی جنت رفت و دل آسوده کرد                        از غم  و اندوه و دور روزگار
ماه  فوت او  ربیع الثانی است                            سیصد وهشتاد وسه بعد از هزار
شعر درباره عباس سایه     کویی (م1385ق)
و فزت علی الکریم بغیر زاد                               من  الحسنات  و القلب  السلیم
محمل  الزاد اقبح  کل  شئ                                اذا  کان  الوفود  علی   الکریم
کریم و نیک     خو استاد عباس                               که  بود سایه     کویی  نام  فامیل
هزار و سیصد هشتاد با پنج                               چو سال از بعد هجرت گشت تشکیل
به  روز شنبه  میلاد  پیمبر                                ندا    آمدش   بازآ   به   تعجیل
چو بشنید آن ندا لبیک     گویان                              روانش سو به رضوان یافت ترحیل
————————————————————————————  
دو نمونه از دسته دوم:
– چه  بگویم  از  تو  مادر                                     که  صفای خانه  بودی
که  یگانه   تکیه     گاهم                                       تو در این زمانه  بودی  
چه کسی رسد به پایت                                        به   محبت  و  صفایت
به   وفا  و   مهربانی                                        به  جهان  یگانه  بودی
———————————————————————————–
– فلک آخر سبویم را شکستی                                 نهال گفت     وگویم را شکستی
الهی ای فلک چرخت نگردد                                که چرخ  آرزویم را شکستی
منابع
1.    ——- آثار تاریخی شهرستان     های کاشان و نطنز، چاپ اول، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1374ش.
2.    زعیم، کورش، مردان بزرگ کاشان، بی     جا، 1336ش.
3.    سلمانی آرانی، حبیب     الله، سیمای کاشان، چاپ اول، قم، انتشارات بشیر، 1375ش.
4.    عاطفی، افشین، نامه کاشان، چاپ اول، کاشان، همگام باهستی، 1387ش.
5.    ————، فهرست     های خود نوشت فیض کاشانی، چاپ اول، مشهد، بنیاد پژوهش     های آستان قدس رضوی، 1377ش.
6.    کلانتر، عبدالرحیم، تاریخ کاشان، به کوشش ایرج افشار، تهران، انتشارات امیرکبیر.
7.    مرعشی، سیدمحمود و محمدحسین امینی، فهرست     واره نسخه     های خطی آثار علمی فیض کاشانی، چاپ اول، قم، کتاب     خانه آیت     الله مرعشی، 1387ش.
8.    نراقی، حسن، تاریخ اجتماعی کاشان، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، 1345ش.
9.    ناجی نصرآبادی، محسن، کتاب     شناسی فیض کاشانی، مشهد، بنیاد پژوهش     های اسلامی آستان قدس، 1387ش.
10.    هنگامه دولت     شاهی، کاشان نگین کبیر، چاپ اول، تهران، هنرسرای گویا، 1385ش.

 

 

 

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=14670

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 × 5 =

آخرین مطالب