دوشنبه 16 مهر 1403 برابر با Monday, 7 October , 2024

نویسنده: محمود ايوب

مترجم: امير ججي الدومنيکي

مکان چاپ: بيروت

تاريخ چاپ: 2013م.

ناشر: المرکز الاکاديمي للابحاث

نويسنده در اين کتاب که پايان نامه وي در دانشگاه هاروارد از سال 1975 ميلادي است عاشورا را از زاويه مفهوم رنج و الم و خلاص و شفا مورد بحث قرار مي دهد.

کتاب حاضر روایت متفاوتی است از عاشورا، به ویژه برای نسل ما که سیاسی تر می اندیشید. روایتی که برخلاف تصور ما کوشیده است تا از منابع عادی و شیعی عاشورا استفاده کند. همان روایاتی که معمولا در کتابهای در دسترس چاپ می شود. گاهی قرنها این روایات مورد توجه اند و گاه به هر دلیل کنار گذاشته می شوند. و اما فقط بحث نقلها و روایات نیست… بحث نگرشها هم هست. این روایات شیعی در کنار باورهای عامیانه، چه نگرشی را در اطراف امام حسین (ع) ساخته است؟ ممکن است شنیدن جزء به جزء این نقلها امری عادی باشد اما وقتی با یک تحلیل کلی کنار هم گذاشته می شود و شرحی و نظریه ای بر آن حاکم می شود، آن اجزاء نوعی نگرش و نگاه را ارائه می کنند. این که آن روایات درست است یا نه، قدیمی است یا جدید، متقن است یا نیست، تأثیری در این که چنین نگرشی برای امام حسین (ع) و عاشورا وجود دارد نخواهد داشت. خیلی ها ممکن است در این روایات تردید کنند و آن را از مجعولات دوره بعد بدانند، اما به هر حال در میراث شیعی حضور قاطع دارد. این مؤلف این بخش را مبنای تحلیل خود قرار داده است گرچه اعتراف دارد که نگاه دیگری هم بوده و هست.

نویسنده در مقدمه می گوید: مفهوم «منفذ» و «فدایی» در اسلام سنتی نیامده است در حالی که در باورهای عامیانه شیعی که البته ممکن است حدیثی هم از امامی در تأیید آن باشد دیده می شود. قدری فراتر، در این زمینه اسلام شیعی، متفاوت با اسلام سنی است که به این قبیل مفاهیم راهی ندارد، جز آنچه به عنوان شفاعت درباره شخص پیامبر (ص) مطرح است. با این همه، حتی تعبیر فدایی و منقذ هم شبیه مفهوم فدا در اندیشه مسیحی نیست و تا حدی با آن متفاوت است.

از زمانی که کربلا رخ داد، بحث درد و رنجی که در آن بوده به صورت یک مفهوم جدی متوجه قرار گرفت و به تدریج از دل آن مفهوم نجات و خلاص درآمد. در این چارچوب، این که امام حسین سفینة النجاة است، ممکن است به معنای همین نجات و فدا تلقی شود.

این کاری است که نویسنده این کتاب، محمود ایوب که تز دکترای او از هاروارد در سال 1975 میلادی است دنبال کرده و تلاش کرده است تا با تمرکز روی مراسم شیعی عاشورا در عراق به تبیین آن بپردازد.

وی در آغاز اشاره دارد که هر نوع تأکید روی «الم» و درد و رنجی که خاندان پیامبر (ص) کشیده‌اند به نوعی با مفهوم «خلاص» و «فداء» مرتبط می شود و این به رغم آن است که در اصل اسلام تعبیر «فداء»‌ وجود ندارد.

نخستین فصل این کتاب با عنوان بیت الاحزان، شرح این الم در فرهنگ شیعی است. رنجی که نه فقط امام حسین، که فاطمه و حسن و بقیه امامان (ع) تحمل کرده‌اند. در این باره باید آلام انبیاء را هم ضمیمه کرد.

ادامه این بحث، نیازمند مرور بر مفهوم امام در فرهنگ شیعی است. موقعیت امام در خلقت انسانی و آدمی چیست؟ چه تصوری نسبت به آن در احادیث شیعی وجود دارد؟ به همین دلیل نویسنده فصل دوم را به این بحث اختصاص داده است.

فصل سوم درباره امام حسین و جایگاه ایشان در فرهنگ شیعی است. اخبار ولادت و پس از آن مراحل بعدی تا وقت شهادت. ارتباط ملائکه با آن و اصولا جنبه های آسمانی این زندگی و شخصیت.

اما فصل چهارم درباره شهادت حسین (ع) است. شهادتی محتوم و مقدر که همه چیز رقم می‌خورد تا اتفاق بیفتد و مخالفت‌ها و اعتراضها به رفتن سودی ندارد. نویسنده، این مفهوم را از بین رخدادهای مربوط به شهادت بر اساس گزینشی که خود از نصوص تاریخی انجام می دهد دنبال می کند. نویسنده در اینجا مقتل می‌نویسد و پس از گزارش آن، تمرکز وی روی صحنه‌های آخر است. ابتدا اشاراتی به آنچه در انجیل درباره لحظات آخر مسیح آمده دارد. آنجا که به صلیب کشیده می شود همان تخت و تاج او می گردد. صبر پایانی و تسلیم شدن نهایی. زندگی شیرین است، مقاومت برای ماندن می شود اما در نهایت تسلیم مرگ می شود. این لحظات پایانی با حزن و اندوه سپری می شود. آنچه هست این است که به زودی همه چیز در بهشت درست خواهد شد. در روایت گفته می شود پرده بالا رفت و یاران حسین (ع) بهشت را دیدند.

نصوص شیعی خاص مانند برخی از روایاتی که در دلائل طبری آمده، حکایت از آن دارد که در برابر اعتراضات ملائکه به خدا که چرا حسین (ع) تنها مانده گفته شده است که خداوند لوحی از آسمان برای حسین فرستاد که روی آن نوشته شده بود: تو مرگ را از روی اختیار برگزیدی و هیچ از منزلت تو نزد ما کم نشده است. اگر جز این می خواهی می توانیم مرگ را از تو دور کنیم…. بدین ترتیب حسین مرگ اختیاری را انتخاب کرده و همین است که به او ارزش می دهد. در روایات مختلف لحظه لحظه این اتفاقات ضمن آن که به انتخاب است، زیر نظر خداوند رخ می دهد. در این لحظات آخر، نه فقط آدمیان بلکه آسمان و زمین و اسب نیز این رنج را درک می کند و ناراحت حسین است. تصویر جزئیات این اتفاقات درباره شهادت حضرت به دست شمر و بعد بردن همه وسائل، زخمهایی که بر تن حسین (ع) وارد شده و بسیاری از مسائل در تصویر تاریخی و روایی و عامیانه آن بسیار سوزناک وصف شده است. در این تصور، خون حسین (ع) رمز شفا محسوب می شود. چنان که سر حسین که بر نیزه است گویی صلیب عیسی است که شهر به شهر چرخانده می شود و مردمان برابر آن هستند و حتی صحبت دیر راهبان نیست به میان می آید. البته در این روایات شیعیان بر این باورند که امام حسین(ع) جسما به شهادت رسید اما بر اساس آنچه نویسنده در فصل دوم درباره ماهیت خلقت نوری امامان گفته، جای این بوده که دربندی بحث صعود به آسمان را نیز مطرح کند.

نویسنده در فصل پنجم که عنوانش را نفس المحموم [کذا] گذاشته و تأکید کرده که این در روایتی از امام صادق (ع) آمده ضمن آن که شیخ عباس قمی کتاب نفس المهموم فی مقتل الحسین را نوشته، بحث را با دو نگرش درباره عاشورا شروع می‌کند. نگاه اول سیاسی است. امام حسین شهید شد تا اسلام زنده بماند و دولت اموی بی حیثیت شود و از بین برود. نگاه دوم، شهادت امام را با نگاه «نجات» و «رهایی» شیعیان تصویر می‌کند. نه فقط شیعیان و مسلمانان عزادارند که تمام دستگاه خلقت همراه است. اینجاست که بحث «گریه» مطرح می شود و نویسنده به تفصیل درباره آن سخن می گوید. این «درد»‌ و «رنج» که در دل شیعیان مانده نخستین بار علی بن الحسین آن را به عنوان یک ویژگی برای تمام عمر خود حفظ کرد. روایات مربوط به گریه که از امامان بعدی است مرور می شود. روایاتی که نشان می دهد همه چیز و همه کس، از انبیاء و اولیا و زمین و آسمان گریه می کنند. چهار هزار ملک آمدند تا از امام حسین حمایت کنند. اما وقتی رسیدند که شهید شده بود. خداوند به آنان دستور داد اطراف قبر بمانند و گریه کنند. زان پس روز عاشورا روز حزن ابدی شد. حتی محرم. نویسنده تمامی آداب و رسومی را که در روایات درباره عاشورا از نظر تعریف و تکلیف افراد است آورده است. روز عظیمی که در تاریخ دینی دنیا رخدادهای دیگری هم طبق روایات در آن رخ داده است. این روایات منبعی برای برپایی مراسم تعزیه شد. ابتدا در خانه ها و از قرن سوم و چهارم در مراکز عمومی. ادامه این فصل، مروری بر ادب مرثیه در عربی و مفاهیمی است که در آنها جاری و ساری است.

فصل ششم با عنوان علی حوض کوثر اختصاص به آثار عاشورا در روز قیامت دارد و این که مفهوم خلاص در آنجا چگونه ظاهر می شود. شفاعت یکی از آثار این مفهوم است که از موارد آن یاد می شود. در آنجا حضرت فاطمه نقش مهمی دارد و برای او هم شیعیان و کسانی که برای شهادت فرزندش گریسته اند جایگاه والایی دارند. در ادامه از نقش حضرت مهدی (ع) به عنوان منتقم عاشورا یاد می شود و این وقتی است که عیسی (ع) هم به کمک او می آید. وی در خاتمه اشاره دارد که بحث الم و خلاص و نجات در همه ادیان هست. و بسا در تعامل ادیان و مکتب‌ها و فرهنگها تأثیر پذیرفته است. در میان شیعیان تراژدی عاشورا رسوخی عمیق یافته و تأثیر شگرفی در آداب و رسوم برجای گذاشته ا ست.

منبع: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=17002

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیزده − 5 =

آخرین مطالب