راه قم ـ قصرشیرین در دوره قاجار مهمترین راه داخلی ایران تا سرحدات غرب کشور بوده است این راه به دلیل کارکردهای متنوعی که داشت تاثیرات همه جانبهای را در حیات سیاسی، فرهنگی ، مذهبی و اقتصادی شهرها، سکونتگاهها و منازل واقع شده درطول مسیر برجای گذارده است.
این مسیر مورد استفاده طبقات گوناگون اجتماعی قرارمیگرفته است تودههای مردم از این مسیر راهی زیارت عتبات عالیات می شدند و یا جنازه های عزیزان خود را برای خاکسپاری در عتبات عالیات ازاین مسیر عبور می دادند.نیاز بغداد به انواع کالاهای ایرانی سبب گردید که تجار ازاین مسیر تجارت پر رونقی را با بغداد برقرار نمایند حتی غربی ها نیزدر امر تجارت ازاین راه سود می جستند به ویژه انگلیسی ها و فرانسوی و روسها که علاقه وافری به تجارت فرش داشتند.. عبور علما و طلاب دینی که برای زیارت و یا تحصیل به عتبات می رفتند فرصت مغتنمی را برای آگاهی بخشی به توده های مردم ساکن این مسیر پررونق فراهم می نموده است تا جایی که به همین دلیل بعضی ازمناطق مانند کرمانشاه به یک مرکز مهم علمی وفرهنگی و مذهبی تبدیل شده بود. این مسیر دراواخر دوره ناصری و مقارن ایام مشروطیت راه مهم ورود اندیشه های نو و انقلابی بوده است روشنفکران ایرانی مقیم اروپا و عثمانی از این راه برای انتقال روزنامه هایی که در آن سرزمین ها چاپ می گردید استفاده می نمودند.
لازم است گفته شود، ایران راههای مختلفی برای ارتباط با کشورهای اطراف و اروپایی داشت مهمترین راه های تجاری ایران عبارتند از، راه از طرف مشرق، که از هرات به باجگيران (سرحد ايران و افغانستان) آمده و از آنجا از راه تربت حيدريه، بداخل ايران می آمده است. راه دیگرجنوب بود، راههایی که جنوب ایران را با خارج مربوط می کرد تماما دریایی بود و کشتیهای انگلیسی و آلمانی و روسی با بنادر جنوبی ایران از راه دریای عمان رفت و آمد داشتند راه دیگر مغرب بود که خود به دو راه تقسیم می شد یکی راهی که از طربوزان (بندر عثمانی در ساحل جنوبی دریای سیاه) و ارزروم به بایزید (سرحد ایران و عثمانی) می آمد و از آنجا از راه خوی به تبریز و از آنجا به داخل ایران می رود. دیگری راهی است که از بصره به بغداد و از بغداد به خانقین ( سرحد ایران و عثمانی) می آید و از آنجا از راه قصر شیرین و کرمانشاه داخل ایران می شد جاده قم – قصرشیرین قسمتی از ایالت جبال بوده است که مهمترین راه ایالت جبال همان شاهراه بزرگ و کاروان رو خراسان بود که از بغداد شروع میشد و به ماورالنهر و شهر شرق اقصی میرفت. این شاهراه در حلوان وارد ایالت جبال میشد و از سرتا سر آن عبور میکرد. بدین ترتیب که اول از قرمیسین (کرمانشاه) می گذشت.
الگوی راه در زمان قاجاریه تغییری نکرد. همانطور که اشاره شده راههای مبادلاتی از طریق شرق، جنوب و غرب بوده است. اما چیزی که مهم است و اهمیت این راه را بیشتر کرده است به رابطه ایران و عثمانی است که به دوره صفویه باز می گردد. سلسله صفويّه در موقعى در ايران رو به رشد نهاد كه دولت عثمانى در اوج قدرت بود و توسعه روزافزون قلمرو عثمانيها در مغرب ايران و تجاوز ازبكان به خراسان، ايران را با خطر تجزيه و تقسيم آن بين تركان عثمانى و ازبكان مواجه ساخته بود.
صفوّيه تحت لواى مذهب شيعه، اين خطر را از بين بردند و استقلال و وحدت ايران را واقعيّت بخشيدند. دشمنى شديد اهل تسنّن با دولت صفوى که مذهب شیعه داشتنند تقريبا در تمام دوره سلطنت صفويّه ادامه داشت كه بارزترين اثر آن، جنگهاى ايران و عثمانى است. اما این طور نبوده است که همیشه حالت خصمانه داشته باشد.در دوره شاه طهماسب توافقنامه آماسیه(962ق/1555م) جنگ های طولانی بین دو کشور برای مدتی خاتمه داد، در اثر آن روابط میان دو کشور رو به بهبودی گذاشت، و لحن نامه های تهماسب و سلیمان به یکدیگر محترمانه، آرام، و ملایم تر شد.
پس از درگذشت شاه تهماسب و اختلاف سرداران قزلباش برای تعیین جانشین وی، در ایران تا اندازه ای ناآرامی به وجود آمد. عثمانی ها که از وضع داخلی ایران آگاه بودند، از فرصت استفاده کرده و به منظور تسخیر قسمت هایی از ایران، لشکر کشی کردند. درگیری ها تا زمان شاه عباس ادامه یافت و مناطقی از غرب و شمال غرب ایران در اشغال عثمانی ماند.
شاه عباس اول در آن شرایط آشفته، به طور موقت، با دولت عثمانی صلح کرد.بعد از شاه عباس نیز کشمکش ها ادامه داشت تا آنکه معاده زهاب در زمان شاه صفی استیلای سرافرازانه و دراز مدت ایران بر منطقه بین النهرین به پایان رسید. در واقع با این صلح، شاه صفی در کوتاه مدت، تمام متصرفات دراز مدت جد خود، شاه عباس، را از دست داد.
در اثر انعقاد این معاهده نزدیک به نود سال، در دوره های شاه صفی، شاه عباس دوم، شاه سلیمان و شاه سلطان حسین، صلح میان دو دولت و آرامش در مرزهای دو کشور برقرار گردید و سفیرانی میان اصفهان و استانبول در رفت و آمد بودند.
ولی عصیان اتباع افغانی صفویان در قندهار و توسعه آشوب های داخلی در دوران سلطنت شاه سلطان حسین، ایران را دچار هرج و مرج کرد و عثمانی دوباره چشم طمع به ایران دوخت تا آنکه نادرشاه موفق به تشکیل سلسله افشاریه شد نادر نیز موضع دولت صفویه را در پیش گرفت و سه بار به بغداد لشگر کشید تا آنکه بعد از تشکیل انجمن دینی نجف، روابط ایران و عثمانی بسیار حسنه و ملایم شد و رفت و آمد سفرا و هیئت ها و اهداء پیشکش ها ادامه پیدا کرد. نادرشاه هم ضمن دو نامه دوستانه، سیاست جدید خود را خطاب به سلطان عثمانی نوشت و به وسیله فتحعلی خان ترکمان به استانبول فرستاد.
در عهد زنديه روابط ايران و عثمانى بيشتر جنبه سياسى داشت، هر چند نمىتوان روابط بازرگانى را ناديده گرفت. مرزهاى طولانى بين دو کشور، اختلاف سياسى بر سر اشغال مناطق مرزى و گاه جانبدارى يکى از دو کشور از برخى اعراب مرزنشين، وجود اماکن مقدس شيعيان در خاک عثمانى و علاقه ايرانيان به زيارت اين اماکن و سرانجام گشادن راه تجارتى ايران به بازارهاى جهانى از طريق عثماني، بهطور کلى موضوعات اصلى در روابط دو دولت ايران و عثمانى بود. زمانى بهدليل بروز بحران در يکى از بخشها و زمانى بهعلت تشديد تشنجى ديگر روابط دو کشور تحت شعاع قرار مىگرفت در دوره قاجار روابط سياسى ايران با عثمانى، پس از معاهده ارزنة الروم به وسيلهى تأسيس نمايندگى سياسى دائم در خاك يكديگر، رو به بهبود گذاشته بود قم – قصرشیرین در تمام دوره قاجار راه مبادله بازرگانی و تجارتی باقی ماند.
از منابع دوره قاجار به نظر می رسد که در این زمان به تعمیرات راه اهمیت داده شده است از جمله دوره فتحعلیشاه که به برکت حکومتداری فرزندش «محمد علی میرزای دولتشاه» و نوهاش «عمادالدوله» راههای منتهی به قصرشیرین آباد و تعمیر گشت. در منابع بیشترین نام از آن ناصرالدین شاه است او به بازسازی و تعمیر راه علاقه داشت. وزیر انطباعات آن عصر که در جریان تمام فعالیتهای درباری بوده است، یادداشتهای خوبی برجای گذاشته است. در اثر خود اشارهای به راه داری عصر ناصری کرده است. در باب ساختن راه تهران به جنوب ناصرالدین شاه یک صد هزار تومان اختصاص داده است که راه از تهران به محمره ساخته شود ساختن و پرداختن تمام خط راه عتبات عاليات از تهران تا خانقين به دست «مسيو كاستگر خان» كه همه راه را مسطح و هموار و عرادهرو کرد،قبل از سفر ناصرالدین شاه به كربلا رخ داد. و تجديد كاروانسراى واقع در راه عبوری مردم، در سال هزار و دويست و هشتاد و هفت ه. ق نیز این ادعا را ثابت می کند که در دوره قاجار به این راه اهمیت زیادی داده می شده است از مهمترین کاروانسراهای این راه می توان به کاروانسرای حوض سلطان در قم، و کاروانسرای ماهیدشت کرمانشاه اشاره کرد. هر منزل تا منزل دیگری بیش از 20 تا 30 کیلومتر فاصله نداشت که این مسافت کاملا با فاصله کاروانسرا تطبیق میکرد. کاروانسراها، از روزگار کهن تغییر چندانی در شیوهء ساخت و معماری خویش نداشتهاند. اساس سازهای آنها شامل ایجاد بارهبندها و اطاقهایی است که پیرامون حیاط محصور ساخته شدهاند. تقریبا در همهء کاروانسراها اطراف یک فضای باز(حیاط مرکزی)تعدادی فضای مستقل تحت عنوان غرفه یا اطاق وجود داشت که در پشت این غرفهها نیز فضای تالار مانندی برای نگهداری چهارپایان و احشام تعبیه شده است و در مجموع تمام این مجموعه به وسیلهء دیوارها و برجهای بلندی که به منظور تأمین امنیت، ایجاد شدهاند، محصور گشته است. برای رفتوآمد و تأمین امنیت داخلی و خارجی ایجاد تنها یک ورودی مناسبترین راهحل بود.
اما چیز دیگری که اهمیت زیاد داشت ایجاد امنیت در این مسیر بود که دولت قاجار راهکاریی نیز برای این امر داشت . برای مسافران دولتی و سیاحان خارجی یک گذرنامه انسانی همراه کاروان، فرستاده می-شد، که مهمور به مهر دولتی بود، تا نشان مصونیت باشد. البته این کاروانهای دولتی اکثرا اسلحه داشتند که در صورتی که مورد حمله راهزنان قرار میگرفتند به خوبی میتوانستند از خود دفاع کنند. در مناطقی که اهمیت بالایی داشت، از قراسواران خاص و با توانایی بالا استقاده میشد. این محافظان نظامی، با این خصوصیات در دوره «ناصرالدین شاه» مشاهده شده بود. از کارهای دیگردولت قاجار گماشتن سرباز در گردنه ها بود. به طور مثال در گردنه اسد آباد که تمام مسافران مسیرعتبات باید از این گردنه عبور میکردند و در بیشتر مواقع به دلیل موقعیت جغرافیایی برای راهزنان جای مناسبی بود. حدود شصت نفر سرباز برای محافظت از گردنه مستقر شده بودند. . به انتهای مسیر قم – قصرشیرین که نزدیک میشویم این وظیفه مهم به طایفهها یا منطقه ای خاص سپرده میشد که در این منظقه زندگی میکردند. اهمیت که به این راه داده می شد دلایل زیادی از جمله سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و مذهبی داشت که با توجه به اطلاعاتی که منابع در اختیار ما گذاشته اند به آن می پردازیم.
خوشبختانه مسیر راههای ایران و ساختمان های وابسته به آنها در هر زمان توسط اشخاصی آگاه که اغلب خود صاحب برید یا راهنما بوده اند دقیقا ضبط شده و گاهی نویسندگان و گرد آورندگان کتاب جغرافیایی خود بیشتر راهها را سواره یا پیاده پیموده اند برای اینکه وضع راهها و بخصوص مسیر دقیق آنها روشن شود کوشیده شد تا از کتابهای مسالک اصطخری، نزهه القلوب حمدالله مستوفی و احسن التقاسیم مقدسی استفاده شود بعد از کتابهای جغرافیایی اصلی ترین منابع کتابهای تاریخی دوره قاجار و سفرنامه آن دوره بوده است.
در اینجا لازم میدانم از آقای دکتر ابراهیم اصلانی که راهنمای رساله بودند و با توصیه های به جایشان در بهبود متن و محتوا یاری ام دادند، استاد رسول جعفریان برای مشاوره موثر و ارزشمندشان وهمچنین از آقای علیرضا اباذری مسئول محترم و فاضل کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران برای کمک وهمراهی شان مراتب قدردانی و سپاس خود را اعلام نمایم.