شنبه, 19 آبان , 1403 برابر با Saturday, 9 November , 2024
جستجو

 حجة الاسلام و المسلمین دکتر محمد رضا جباری روز سه شنبه 8 بهمن 1392 در برنامه زلال تاریخ رادیو معارف به مساله تغییر قبله از دیدگاه قرآن کریم پرداخت و راز تعیین بیت المقدس به عنوان قبله و تغییر آن به کعبه را تنها وسیله ای برای آزمودن ایمان مسلمانان دانست. وی با اشاره به آیات قرآن کریم به نقش یهود و بهانه گیری های آنان در ایجاد فضای خاصی در میان جامعه مسلمانان اشاره کرد و تنها راه برخورد با کفار را رفتار عزت مندانه و بدور از احساس حقارت دانست.

خلاصه برنامه های گذشته: بین جنگ بدر و احد اتفاقاتی رخ داد که یکی از آن ها تغییر قبله است. بر اساس نظر اهل تحقیق، تغییر قبله در ماه رمضان سال دوم هجرت یعنی اندکی پس از جنگ در محله بنوسلمه در شمال مدینه رخ داد. پیامبر اسلام(ص) در مسجد بود که جبرئیل فرود آمد و پیامبر را به سمت کعبه برگرداند و بدین سان قبله مسلمانان از بیت المقدس به کعبه تغییر یافت. بر اساس آن چه که از آیات قرآن استفاده می شود مهمترین فلسفه تغییر قبله، آزمودن ایمان مسلمانان بوده است.

مهمترین نکته حائز اهمیت، راز قبله قراردادن بیت المقدس و تغییر آن است. همانطور که از آیه 143 سوره بقره استفاده کردیم که فرمود: «وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتي‏ كُنْتَ عَلَيْها إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى‏ عَقِبَيْه‏» آن گونه که در روایات معصومین(ع) نیز به آن اشاره شده، مردم مکه، کعبه را می شناختند و علاقه زیادی به آن داشتند؛ در حدی که در روایات تاریخی می خوانیم اهل مکه هنگامی که از مکه خارج می شدند سنگی از سنگ های مکه و منطقه حرم را همراه خود می بردند و به یاد کعبه آن را طواف و عبادت می کردند. همچنین بت های خود را در کعبه می گذاشتند و مسایل فطری را با شرک آمیخته بودند. بنابراین به لحاظ انگیزه های مختلف دینی و اجتماعی و اقتصادی، کعبه برای آن ها مهم بود.

در چنین حالتی خدا مسلمانان را موظف می کند که بیت المقدس نماز بخوانند. در این جا خداوند متعال، عبودیت را از بندگان خود می خواهد. این آیه نیز می فرماید: و ما، آن قبله‏ اى را كه قبلا بر آن بودى (بیت المقدس)، تنها براى اين قرار داديم كه افرادى كه از پيامبر پيروى مى ‏كنند، از آنها كه به جاهليت بازمى ‏گردند، مشخص شوند.

این نکته در تمامی مراحل زندگی انسان، جریان دارد. بسیاری اوقات، انسان دلش چیزی می خواهد، در حالی که دستور خدا چیز دیگری است. امروزه ما به این معضل مبتلا هستیم که کسانی در یک امر عبادی مانند عزاداری مایل باشند بگونه ای عزاداری کنند که بر اساس مصالحی فتوای فقیه و دستور دین، چیز دیگری است. مثال بارز آن، مساله قمه زنی است که گاهی فرد بر اساس تشخیص خودش می خواهد عمل کند؛ نه امر دین و فتوای فقیه.

نقش یهود و بهانه گیری های آنان در تغییر قبله

قران در آیه 142 سوره بقره پیش بینی کرد وقتی که قبله تغییر کند یهودیان که می بینند بهانه تحقیر را از دست داده اند به نحو دیگری بهانه تراشی می کنند. آن ها قبل از تغییر قبله می گفتند شما که مدعی هستید دین جدیدی آورده اید و تابع دین ما نیستید چرا تابع قبله ما هستید؟ پیامبر سیزده سال به سمت بیت المقدس نماز خواند و این ها می خواستند عدم استقلال دین اسلام را ثابت کنند. 

این آیه می فرماید: این بار خواهند گفت چه باعث شد که قبله تان را تغییر دهید و بگونه دیگری شما را سرزنش می کنند. به آن ها بگو مشرق و مغرب مال خداست و او مالک هستی است و ما تابع دستور او هستیم و هر کسی را بخواهد هدایت می کند.

می دانیم در قرآن کریم آمده است که: «یهدی من یشاء» . بر این اساس، هدایت و ضلالت، تابع مشیت الهی است و هر کسی که این زمینه را فراهم کند هدایت می شود و اگر پشت پا بزنند و نسبت به هدایات عام اولیه بی اعتنایی کنند هدایت های بعدی نمی آید.

قرآن کریم در آیه 145 دستور می دهد که به بهانه جویی یهودیان اعتنایی نکنید. این مطلب،نکته ای است که به درد امروز ما می خورد. ما نباید به دنبال کسب رضایت قدرت های دنیا باشیم. چون آن ها از ما راضی نمی شوند مگر این که ایمان ما را بگیرند. قرآن نیز می فرماید که تو هر کاری بکنی آن ها از قبله تو تبعیت نخواهند کرد و تو هم تابع قبله آن ها نخواهی بود. آن ها خودشان نیز بین خود درباره قبله اختلاف دارند و لذا شما مسلمانان باید توجه داشته باشید که باید تابع امر الهی باشید؛ نه تابع خواسته ها و هواهای نفسانی.

آیه 150 نیز در ادامه همان آیات است و با بیان دیگری تاکید بر همان نکات دارد. در آیه 149 می فرماید: « وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ» و از هر جا خارج شدى، روى خود را به جانب مسجد الحرام كن! و هر جا بوديد، روى خود را به سوى آن كنيد!

حال که آن ها از شما تبعیت نمی کنند شما از آن ظالمان نترسید و تنها از من بترسید. شما برترید اگر مومن باشید. مومن اگر مومن باشد در مقابل کفار با عزت برخورد می کند و در تمامی رفتارها و حالات او این احساس عزت دیده می شود. این حالت تکبر نیست بلکه تجویز الهی است. خداوند فرمود: انتم الاعلون ان کنتم مومنین. اگر مومن نسبت به غیر مومن احساس علو و برتری کرد خودباخته نمی شود و احساس حقارت نمی کند و در رفتار و گفتارش عزت دارد. 

در روایات تاریخی آمده است که مسلمانان بخاطر سرزنش های یهود احساس سختی می کردند و متوقع بودند که دستوری از ناحیه خدا برسد که قبله شان از یهود مستقل شود. قرآن می فرماید که شما برترید و این که می فرماید شما را امت وسط قرار دادیم به همان معنای امت برتر است. این احساس علو و برتری نباید با احساس برتری که بنی اسراییل داشتند یکسان انگاشته شود زیر آن ها برای خود برتری ناشی از نژاد قرائل بودند ولی قرآن می فرماید اگر ایمان داشته باشید برترید؛ یعنی ملاک برتری انسان ها ایمان است؛ نه نژاد و رنگ چهره و مانند آن.

تاکید مکرر اسلام بر این است که حالا که قبله تغییر کرد بخاطر لجبازی با یهود نبود بلکه بخاطر دستور الهی است و شما باید تابع پیامبر باشید.

 

متن برنامه های تاریخی رادیو معارف

 

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=19495

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب