یکشنبه 2 اردیبهشت 1403 برابر با Sunday, 21 April , 2024

مروری کوتاه بر زندگانی امیرکبیر

20 دی ماه سالروز شهادت میرزا محمد تقی خان فراهانی مشهور به امیرکبیر یکی از صدراعظم های ایران در زمان ناصر الدین شاه قاجار است. آقای دکتر سید حسین فلاح زاده در برنامه مجله روز رادیو معارف به تبیین شخصیت امیرکبیر و اقدامات وی پرداخت. 

 

 

پیشینیه فعالیت های سیاسی و اجتماعی امیرکبیر

امیرکبیر در عصر آغا محمد خان قاجار بین سال های 1210 تا 1214 در روستای هزاوه واقع در شمال غربی شهرستان اراک متولد شد. پدر او کربلایی قربان، آشپز قائم مقام فراهانی از صدر اعظم های دوره قاجار است و چون فراهان به هزاوه نزدیک بوده کربلایی قربان در دستگاه او خدمت می کرده است. 

 

زمانی که قائم مقام فراهانی در وجود امیرکبیر، توانایی ها و لیاقت هایی دید، او را تحت راهنمایی ها و تربیت خود قرار داد. 

 

از فعالیت های امیرکبیر در زمان قبل از صدارت می توان به این موارد اشاره کرد: 

 

1-همراهی با یک هیات ایرانی که در رأس آن، خسرو میرزا فرزند عباس میرزا حضور داشت. این هیأت بدنبال قتل گریبایدوف که مقداری روابط ایران و روسیه را تیره کرده بود به روسیه اعزام شده بود. این اولین فعالیت سیاسی امیرکبیر در سن 32 سالگی بوده است. 

 

2-همراه با ناصر الدین شاه در دوران ولیعهدی به روسیه سفر کرد. امیرکبیر که در این دوران در تبریز به سر می برده، همراه ولیعهد برای دیدار با تزار روس که به ایروان آمده بود، می رود.

 

3-فعالیت اصلی امیر در این دوران، ریاست هیات نمایندگی ایران در کنفرانس ارزنة الروم که در سال 1259 قمری یعنی حدودا 5-6 سال قبل از صدارت رخ داد. در این سفر به ترکیه در شهر ارزنة الروم می رود و تلاش می کند که به صلحی با عثمانی دست پیدا کند. 

 

4-وزیر نظام آذربایجان که مسوولیت نیروهای نظامی در این منطقه بوده است. 

 

چه اتفاقی می افتد که امیر کبیر صدر اعظم قاجار می شود؟ 

 

پس از مرگ محمد شاه، سومین پادشاه قاجار در سال 1264 در تهران، ناصر الدین ولیعهد در تبریز بود و امیرکبیر نیز که در آن شهر بود ماموریت یافت او را از تبریز به تهران بیاورد و به حکومت برساند. امیر در این مسوولیت حساس و مهم، تلاش می کند مخارج سفر را بگونه ای تامین کند که ناصر الدین شاه نیازمند اجانب و بیگانگان نشود؛ لذا مخارج سفر را از یک تاجر تبریزی وام می گیرد که این کار، دقت امیرکبیر را در مقابله با وابستگی دولت به بیگانگان می رساند. 

 

ناصر الدین شاه یک روز بعد از رسیدن به تهران تاج گذاری می کند و امیرکبیر را در 21 ذی قعده سال 1264 به صدارت اعظم انتخاب می کند و به او لقب امیرکبیر می دهد. در نامه انتصاب او می نویسد: ما تمام امور ایران را به دست شما سپردیم و شما را مسوول هر خوبی و بدی که اتفاق می افتد می دانیم. همین امروز شما را شخص اول ایران کردیم و به عدالت و حسن رفتار شما با مردم کمال اعتماد و وثوق داریم. بجز شما به هیچ کس دیگر چنین اعتقادی نداریم و به همین جهت این دستخط را نوشتیم. 

 

امیرکبیر، یک سال بعد در سال 1265 قمری به اصرار ناصر الدین شاه با خواهرش ازدواج می کند که این قضیه هم باعث نزدیکی بیشتر او به شاه می شود. 

 

خدمات امیرکبیر 

 

دوره کوتاه صدارت وی تقریبا حدودا 4 سال طول می کشد با این که ناصر الدین شاه حدودا 50 سال حکومت کرد. المیر در این دوره کوتاه، خدمات بسیار ارزنده ای ارائه کرد. 

 

1-تاسیس دارالفنون؛ اولین دانشگاه ایران و دارای رشته هایی مانند پیاده نظام، مهندسی، توپخانه، سواره نظام، پزشکی، جراحی، دارو سازی و معدن و همچنین اساتیدی از کشورهای اتریش، ایتالیا، فرانسه و اسپانیا بود. ولی زمانی که دارالفنون به شکوفایی می رسید زمانی بود که امیرکبیر عزل شده بود و در آستانه مرگ قرار گرفته بود. 

 

2-انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه؛

 

3-اصلاح وضع مالی؛ در آن زمان کسانی بودند که مواجب بیهوده ای دریافت می کردند و امیرکبیر این ها را قطع کرد. 

 

4-حذف القاب و عناوین بیهوده؛

 

5-مبارزه با بعضی از ناهنجاری های اجتماعی مانند قمه کش ها؛

 

6-توصیه به چاپ نقشه؛

 

7-اصلاح وضع ارتش و تامین سلاحهای مورد نیاز؛ 

 

8-اصلاحات مذهبی. 

 

عزل امیر

 

استبداد حاکم بر قاجار، عامل اصلی عزل او بود. ناصرالدین شاه که در ابتدا به امیرکبیر نیاز داشت اما در ادامه کار که بر کار سوار شد دستور برکناری امیر را صادر کرد که در این زمینه نقش مهد علیا مادر ناصر الدین شاه و میرزا آقا خان نوری بسیار برجسته است. چه بسا نقش سفارت خانه های روس و انگلیس پررنگ باشد؛ زیرا امیر مانع بسیاری از فعالیت های آنان بود. و اگر موفق می شد دست روس و انگلیس را از ایران کوتاه می کرد. 

 

در یک فاصله بسیار کوتاهی یعنی دو ماه بعد، در حمام فین کاشان رگ های او را قطع کردند و این بزرگمرد تاریخ به این سرانجام ناخوشایند رسید و این لکه ننگی بر دامان قاجار است که جامعه را از وجود چنین شخصیتی محروم کرد. 

 

 

 

 

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=19419

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک × یک =

آخرین مطالب